بازندگانی که «توهم ناجی اروپا بودن» دارند

گروه سیاست و جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا- قاسم غفوری؛ در حالی نزدیک به دو ماه است که جهانیان چشم به غرب آسیا و دفاع مشروع ملت فلسطین دوخته‌اند و این در حالی است که در کنار تحولات میدانی جنگ غزه برخی مواضع مطرح‌شده از سوی سران رژیم صهیونیستی در باب چرایی استمرار جنایاتشان در غزه قابل‌توجه است.

نکته خاص در میان توجیهات صهیونیست‌ها نسبت دادن این جنگ به امنیت اروپاست. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی مدعی شد که «اگر ارتش اسرائیل حماس را نابود نکند، ممکن است غرب هدف بعدی باشد.»

نتانیاهو در ادامه مدعی شد: آن‌ها می‌خواهند خاورمیانه و جهان را به دوران تاریکی بازگردانند و در طرف دیگر اسرائیل، کشورهای عربی مدرن، ایالات‌متحده و همه نیروهایی که می‌خواهند صلح و رفاه برای خاورمیانه و جهان بیاورند، ایستاده‌اند و این نبردی است که در حال حاضر در حال انجام است.

این سخنان در حالی از سوی نتانیاهو مطرح‌شده ست که جملات و عبارات وی بسیار شبیه به سخنانی است که بارها از زبان سران اوکراین مطرح‌شده است. 

ولودیمیر زلنسکی رئیس دولت اوکراین اعلام کرد: اوکراین برای دفاع از امنیت اروپا با روسیه می‌جنگد. زلنسکی در ادامه سخنان خود گفت: هزاران خانه، مدرسه، جاده و خیابان‌ها، ایستگاه‌های قطار و نیروگاه‌های هسته‌ای به آتش کشیده شده و نابود شدند.

وی افزود: به همین دلیل سرمایه‌گذاری در اوکراین به معنی سرمایه‌گذاری در کشورهای اتحادیه اروپاست. اروپا فقط با اوکراین می‌تواند تصور شود. اوکراین برای دفاع از امنیت اروپا با روسیه در حال جنگ است.

این ادعاها بارها از زبان نتانیاهو و زلنسکی و سایر مقامات صهیونیست‌ها و اوکراینی مطرح شده است که در ورای آن اهدافی چند ازجمله باج‌خواهی اقتصادی و نظامی، بهره‌گیری از ظرفیت‌های غرب برای سرپوش نهادن رسانه‌ای برای جنایاتی که مرتکب می‌شوند، کسب حمایت غرب برای ادامه حیات سیاسی فردی، قهرمان سازی از خود نزد افکار عمومی غرب را دنبال می‌کنند.

این ادعاهای به‌اصطلاح قهرمانانه در شرایطی صورت گرفته که نگاهی به پیامدهای رفتارهای نتانیاهو و زلنسکی نکاتی چند را آشکار می‌سازد:

نخست آنکه رفتار سران کی‌یف و تل‌آویو نه‌تنها دستاوردی برای غرب نداشته است؛ بلکه موجب محرومیت آن‌ها از منابع انرژی و شدت گرفتن بحران اقتصادی آن‌ها شده است.

زلنسکی اروپا را از انرژی روسیه محروم ساخته و رفتارهای نتانیاهو می‌رود تا اروپا را نیز در برابر کشورهای نفت‌خیز و گازخیز غرب آسیا و جهان اسلام قرار دهد، مسئله‌ای که در آستانه زمستان می‌تواند بر شدت بحران اقتصادی و حتی اعتراضات خیابانی در اروپا بیفزاید به‌ویژه آنکه آمریکا در یک کلاه‌برداری آشکار گاز را با چهار برابر قیمت به اروپا فروخته است.

دوم آنکه اروپا در حالی گرفتار بحران اقتصادی و ناترازی تجاری است که مطالبات تسلیحاتی اوکراین و اکنون رژیم صهیونیستی عملاً بر میزان این چالش‌ها خواهد افزود. در عین آنکه به اذعان مقامات ارشد اروپایی، انبارهای تسلیحاتی این قاره خالی‌شده است، خالی شدنی که از یک‌سو خطر تهدیدات امنیتی و نظامی علیه اروپا را شدت بخشیده و از سوی دیگر آمریکا به بهانه امنیت اروپا به تقویت حضور نظامی خود در این قاره پرداخته و عملاً عدم استقلال نظامی و به‌تبع آن سیاسی و اقتصادی اروپا برای دورانی طولانی‌تر به عقب خواهد افتاد.

سوم آنکه اروپایی‌ها بعد از جنگ افغانستان در تابستان سال 2021 اعلام کردند که به دنبال نیروی جدیدی به‌جای ناتو بوده و درعین‌حال به گفته بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این اتحادیه باید از حالت ماشین رد یا تأیید بیانیه‌ها و نظرات دیگران به خارج و به جمع بازیگران مستقل و تأثیرگذار جهان بپیوندند.

گرفتار شدن اروپا در جنگ اوکراین عملاً این رؤیای اروپا را بر باد داده و امروز اروپا همچنان بازیچه‌ای در دستان آمریکاست که حتی توان اظهارنظر برای تأمین منافع خود را ندارد که سرشاخ شدن آن با چین با هزینه‌های سنگین نمودی از آن است.

جنگ غزه و گرفتار آمدن اروپا در بازی آمریکایی حمایت از رژیم صهیونیستی تشدیدکننده بحران بی‌ارادگی اروپا در برابر زیاده‌خواهی‌های آمریکا خواهد بود که قطعاً در نظام چندقطبی جهانی مشکلات بسیاری برای اروپا به همراه خواهد داشت.

چهارم آنکه سران اروپا در حالی با بهره گری از فضای رسانه‌ای و نمایش ادعاهای بشردوستانه و حقوق بشری به دنبال جلب رضایت افکار عمومی در داخل و خارج از اروپا بوده‌اند که حمایت آن‌ها از کی‌یف و تل‌آویو عملاً تمام این دستاوردها را بر باد داده است که برپایی تظاهرات چند صدهزارنفری در قلب اروپا نشانه‌‌ای بر این مهم است که درنهایت می‌توان زمینه‌ساز سرنگونی برخی سیاستمداران و احزاب سیاسی در کشورهای اروپایی شود.

پنجم آنکه، قدر مسلم رویکرد به حمایت از افراط‌گرایانی همچون نتانیاهو و زلنسکی موجب تشدید اقدامات و تحرکات افراط‌گرایانه و حتی انتقام‌جویانه در اروپا خواهد شد که امنیت این منطقه را از درون تهدید می‌‌کند.

به‌عبارتی‌دیگر جنگ‌افروزانی همچون زلنسکی و نتانیاهو که ادعای اقدام برای امنیت غرب را سر می‌دهند عملاً بر آتش افراط‌گرایی و روشن شدن شعله‌های زیر خاکستر در غرب دامن زده که پیامد آن می‌تواند اوج‌گیری ناامنی‌ها در اروپا و آمریکا باشد.

با توجه به این مؤلفه‌ها می‌توان گفت که اروپا و در برخی موارد آمریکا نه‌تنها از رویکرد حمایتی از رژیم صهیونیستی و اوکراین دستاوردی نخواهند داشت و سران کی‌یف و تل‌آویو ناجیان ادعایی غرب نخواهند بود؛ بلکه زمینه‌ساز تشدید بحران‌های امنیتی با پیامدهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خواهند بود.

بر این اساس سران غرب اگر به فکر مردم و سرنوشت خود و کشورشان هستند باید از توهم کسب منافع در ازای حمایت از رژیم صهیونیستی و اوکراین عبور کرده و در مسیر عبور از آن‌ها و همراه شدن با جامعه جهانی مبنی بر مقابله با افسارگسیختگی زلنسکی و نتانیاهو بپردازند.