حمله پیشگیرانه نه مشروع است و نه حقوقی
به گزارش خبرنگار گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، «دفاع مشروع» این روزها به واسطه وضعیت فلسطین و غزه به واژهای کلیدی در بحثهای نظری تبدیل شده است. بسیاری از تحلیلگران و کنشگران عرصه سیاست، طوفان الاقصی را نتیجه بیش از ۷ دهه اشغالگری، تجاوز، آوارگی، شهادت بیش از صدهزار فلسطینی بیگناه شامل زنان و کودکان میدانند و اقدامات مقاومت فلسطین را به عنوان «دفاع مشروع» در برابر جنایات و آپارتاید رژیم کودک کش صهیونیستی تحلیل میکنند و از همین منظر هم اعلام میکنند که «حملات رژیم به زیرساختها، بیمارستانها، زنان، کودکان باید محکوم و متوقف شود». بر این بنیاد حملات وحشیانه و ویرانگر دولتهای قدرتمند زیر عنوان دفاعی حمله پیشگیرانه نه مبنای شرعی و دارد نه مبنای حقوقی.
به همین مناسبت در این گزارش نتایج به دست آمده از یکی از پژوهشهایی که به «بررسی و مقایسه دفاع مشروع از نگاه اسلام و حقوق بینالملل» پرداخته است را بررسی خواهیم کرد.
سوال اصلی در این تحقیق این است که بین مفهوم دفاع از نگاه اسلام و حقوق بینالملل چه تفاوت و شباهتهایی وجود دارد؟
دفاع به معنای راندن، دور کردن و دفع تجاوز به حریم فرد، گروه یا جامعه با هدف تأمین امنیت جسمی و روحی افراد جامعه، یکی از مسائل مهم امروز در گستره فقه و حقوق اسلام و حقوق بین الملل است که در خلال آن فرد یا جامعه به حفظ جان یا شخصیت و آبروی خود یا افراد دیگر در مقابل متجاوز میپردازد.
این عملکرد در هر یک از دو مکتب مذکور دارای شرایط و ضوابطی از قبیل تناسب و تلازم دفاع با خطر، تجاوز نظامی و مسلحانه، ضرورت و لزوم دفاع در مقابل متجاوز است که با تفاوتها و مشابهتهایی بروز و نمود یافته است.
در این پژوهش آمده است: دفاع مشروع در هر دو نظام حقوقی اسلام و بینالملل به عنوان استثنا بر اصل کلی منع توسل به زور مطرح است و این حقیقت با در نظر گرفتن مواد منشور و توجه به روابط بینالملل اسلام که همانا صلح مبتنی بر دعوت و عدالت بود، روشن میشود.
تفاوتی که دراین بین وجود دارد سابقه تاریخی جایگاه این اصل در دو نظام حقوقی است، زیرا تا آغاز قرن بیستم این حق در حقوق بینالملل عرفی اصولاً فاقد ماهیت قانونی بوده و بیشتر جنبه سیاسی و اخلاقی داشته است.
در حقوق بینالملل اسلامی حکم جهاد تدافعی دارای ماهیت اساسی است، پس هم سابقه تاریخی آن در حقوق بینالملل اسلام ریشهدارتر و هم جایگاه و اهمیت آن بنیادیتر و اساسیتر است.
در حقوق بینالملل اسلامی هدف باید جهاد در راه خدا باشد، نه طغیان و کشورگشایی یا لشگر کشی به قصد تجاوز، در حالی که لحاظ داشتن حق وتو برای قدرتهای بزرگ که زمینه ساز ناعادلانه بودن تصمیمات حقوقی شورای امنیت است موجب سوءاستفاده از این حق میشود.
آنچه مورد وفاق دیدگاههای فقه اسلامی و حقوق بینالملل است نوع دفاع مشروع مبنی بر دفاع فرد یا افراد در مقابل حملات یا تجاوزات غیرقانونی و ناموجه است با نگرش در مجموعه مباحث فقه و حقوقی مطرح شده این نکته قابل ذکر است که شریعت اسلام در جهت توجه به تمامی ابعاد جنایت یا جرم انجام شده منطقیترین راهکارها در جهت اعمال و اجرای حقوق فردی و اجتماعی انسانها را در نظر میگیرد؛ از یک سو به دلایل متقن به کرامت انسانی و ارزشمندی ذاتی او توجه دارد و اجازه تجاوز به حریم جسمی و روحی را به هیچکس نخواهد داد از سوی دیگر در موارد تجاوز به حریم فرد در مقام دفاع او را به منع از تجاوز ملزم میسازد تا کسی که بر اساس مقاومت و معیارهای مشروع از خود دفاع میکند مستوجب مجازات نباشد.
آنچه مورد وفاق دیدگاههای فقه اسلامی و حقوق بینالملل است نوع دفاع مشروع مبنی بر دفاع فرد یا افراد در مقابل حملات یا تجاوزات ناموجه است. در تهاجمات کشوری، هدف اصلی دفاع مشروع دفع تجاوز و بیرون راندن دشمن به مرزها است، اگرچه در صورتی که دامنه تعدی و تجاوز وسیعتر از حالت معمول باشد، نابود کردن مرکز تجاوز لازم خواهد بود. از این رو دفع مشروع شخص در مقابل اشخاص با دفاع مشروع در دامنه وسیع جنگی متفاوت خواهد بود.
در تحلیل نهایی دین اسلام نه تنها دفاع را نوعی حق بلکه نوعی تکلیف واجب دانسته و افرادی که درراه دفاع از حریم کشته میشوند را شهید معرفی نموده است. این در حالی است که در حقوق بین الملل به جنبه حق بودن آن تأکید شده و در برخی تفاسیر موسّع، آن را از محدوده دفاع خارج ساخته و به حالت حملات پیشگیرانه مبدل ساخته که ماهیت دفاع مشروع را تحتالشعاع قرار داده و از حالت عادی خارج میسازد.همگرایی و واگرایی مبانی اسلام با مبانی غرب از این نقطه آغاز میشود که در این پژوهش قابل بحث است.
مقاله «بررسی و مقایسه دفاع مشروع از نگاه اسلام و حقوق بینالملل» در نشریه علمی «سیاست دفاعی» متعلق به دانشگاه جامع امام حسین(ع) منتشر شده است.
انتهای پیام/