دلم برای «علی کوچیکه» تنگ میشود/ «کمدی گمنام» ادای دین به نمایش ایرانی است
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا، سید مرتضی حسینی - نمایش «کمدی گمنام» به نویسندگی و کارگردانی علی اصغری که از ششم مهرماه در تماشاخانه نوفللوشاتو روی صحنه رفته است، این نمایش قرار بود پس از یک بار تمدید اجرا، روز بیستم آبان ماه به اجراهای خود پایان دهد اما به خاطر کسالت فرزاد حسنی یکی از دو بازیگر اصلی آن، اجرای چهار روز پایاین ان به تعویق افتاده است.
فرزاد حسنی و حسین پورکریمی دو بازیگر این اثر کمدی هستند که با محور گونههای مختلف نمایش ایرانی و در فضایی مفرح، داستان دو دوست قدیمی و هنرور سینما را در نخستین سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ روایت می کند. دو هنرور سینهچاک سینما که گمان میکنند ممنوع از کار شدهاند و برای احیای خود دست به هر کاری میزنند و...
لغو اجرا به واسطه کسالت حسنی
در همین ارتباط، حسین پورکریمی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و یکی از دو بازیگر «کمدی گمنام» در گفتوگو با آنا درباره دلیل لغو اجراهای پایانی گفت: دراجراهای چند شب اخیر، فرزاد حسنی از ناحیه حنجره دچار آسیب شد و درمانهایی هم که انجام گرفت نتیجهبخش نبود. متأسفانه به جایی رسیدیم که نمیتوانیم اجراها را ادامه بدهیم و شرمنده کسانی شدیم که تا روز شنبه بلیت خریدهاند. به این ترتیب اجرای نمایش کمدی گمنام از چهارشنبه هفدهم آبان تا شنبه بیستم آبان لغو شد. ان شاالله آقای حسنی هم هر چه زودتر سلامتی کامل خود را به دست بیاورد و بتوانیم اجراها را ادامه بدهیم.
این بازیگر درباره حضور در این اثر نمایشی عنوان کرد: هفده هجده سال است که علی اصغری را میشناسم؛ از همان موقع که هنوز به عرصه سیما و تلویزیون نیامده بود هم نمایشنامههای خوبی مینوشت و قلمش را خیلی دوست داشتم. بااینحال هیچوقت فرصت همکاری پیش نیامد. درنهایت، آقای اصغری فیلمنامه «گربه سیاه» نوشتد که در سال ۱۳۹۸ به کارگردانی کریم امینی ساخته شد. من هم بهعنوان یکی از بازیگران اصلی این فیلم انتخاب شدم.
مقصر اصلی در فعالیت تئاتری اصغری!
وی اظهار کرد: رفاقت ما از آنجا قویتر شد و در این دو سه سال چند کار تئاتر را با هم و در کنار سایر دوستان اجرا کردیم. کارهایی که خودم نیز بهشدت پیگیر بودم که با کارگردانی علی روی صحنه برود و بهنوعی مقصر اصلی آنمن هستم! (با خنده)
این بازیگر تئاتر عنوان کرد: در این سالها باهدف آزادسازی زندانیان چند نمایشنامه خوانی داشتیم و بنای ما هم این بود که بخشی از عواید کارها را در همین مسیر و یا سایر فعالیتهای عامالمنفعه صرف کنیم. بعد از نمایش «لُکانته» در تابستان ۱۴۰۱، تقریباً یک سال کار نکردیم. امسال به این نتیجه رسیدیم که کاری را در قالب کمدی جلو ببریم، چون احساس کردیم که شرایط جامعه به گونهای است که مخاطبان به دیدن کارهای کمدی نیاز دارند تا حال و هوایشان بهتر شود.
پورکریمی گفت: سوژه اصلی را آقای اصغری مطرح کرد و بعد از آن با فرزاد حسنی در یک گروه سه نفره به صورت کارگاهی به آن شاخ و برگ دادیم. به این ترتیب از یک قصه یک خطی شروع کردیم و به «کمدی گمنام» رسیدیم.
وی افزود: کمدی گمنام نمایشی با دوشخصیت بود که فرزاد حسنی نقش «علی درازه» و من هم نقش «علی کوچیکه» را داشتم. «علی کوچیکه» شخصیت جذابی بود؛ دوستی و رفاقتی بیشائبه و رشکبرانگیز با «علی درازه» (فرزاد حسنی) داشت و با همه چالشهای ظاهری که با او داشت در همه اتفاقات در کنار دوستش بود.
دلتنگی برای «علی کوچیکه»
بازیگر نمایش «کمدی گمنام» گفت: مطمئن هستم که بیستم آبان ماه و با پایان این نمایش، خیلی دلم برای «علی کوچیکه» تنگ خواهد شد. گاهی با خودم فکرمیکنم که کاش من هم مثل «علی کوچیکه» باشم. یعنی یک آدم درجه یک پاک، خالص، بیریا و از همه مهمتر آماده برای تغییرات مثبت؛ در روزگاری که آدمها خیلی سخت تغییر میکنند، این علی کوچیکهها هستند که میتوانند کارهای بزرگ انجام بدهند.
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون عنوان کرد: این باطن صاف و آماده برای تغییر، در کنار بانمک بودن، حاضرجوابی و پویایی «علی کوچیکه» برای من جذابیت داشت. این که او و دوستش «علی درازه» چهل و اندی سال از عمرشان گذشته و در این سن و سال میتوانند ویژگیهای منفی اخلاقی را کنار بگذارند، جرئت پذیرش اشتباه و عذرخواهی را داشته باشند و از یک زندگی روزمره و بیهوده به اوج کمال برسند، چالشبرانگیز بود. از طرف دیگر، پیشینه این دو آدم و عشقی که به بازیگری و حضور در سینما داشتند هم آنها را دوست داشتنی کرده بود.
پور کریمی درباره تعلق خاطرش به عرصه تئاتر نیز گفت: بازیگری حرفه من است؛ حالا شکل بیرونی این حرفه میتواند در قالب سینما، تلویزیون و یا تئاتر باشد. طبیعی است که بازی در سریال و سینما با توجه به گستره مخاطبانش برای بازیگر جذابیت زیادی داشته باشد، اما اگر بخواهید حال خوب و رضایت خاطر را به صورت ملموس تجربه کنید، باید بگویم حضور بر صحنه تئاتر چیز دیگری است؛ بازیگر در صحنه چشم در چشم مخاطب دارد و حسی که بین شما و مخاطب شکل میگیرد را نمیتوانید با هیچ چیز دیگری عوض کنید. هر شب این حس و این استرس لذتبخش وجود دارد و شما انگار تازه روی صحنه میروید. هر شب تازگی وجود دارد؛ هر شب اختراع و ابداع در نمایش به وجود میآید. اینها خیلی جذاب است و قابل وصف نیست.
وی تصریح کرد: جریان انتقال انرژی از مخاطب به تماشاگر، در تئاتر به شکال تام و تمام رخ میدهد. در حالی که در سینما و تلویزیون شما با واسطه با مخاطب ارتباط میگیرید.
«کمدی گمنام»؛ خنده با طعم نمایش ایرانی
پورکریمی گفت: «کمدی گمنام» داستان خود را در بستر نمایشهای ایرانی تعریف کرد و فکر میکنم یکی از دلایل اقبالی که به آن شد نیز همین باشد. نسلهای قبل از ما نمایشهایی مثل «روحوضی»، «سیاهبازی»، «پهلوان کچل» و نمایشهای کمدی قدیمی که در مراسمی مثل عروسی و ختنهسوران و مناسبتهای ملی و مذهبی اجرا میشد خاطرات زیادی دارند. بخش عمده هنرمندانی که در این نمایشها فعال بودند، دیگر در قید حیات نیستند، اما این فقدان نباید باعث زوال این گونههای نمایشی بشود.
وی افزود: متأسفانه الان حتی برخی بازیگران تئاتر ما نمیدانند که نمایشهایی که در تئاتر لالهزار روی صحنه میرفت چه ویژگیهایی داشت یا نمایشهای ایرانی شامل چه گونههایی میشود. ما هنرمندانی مثل سعدی افشار داشتهایم که نمایش سیاهبازی را با توجه به سطح درک مخاطبان تغییر میدادند و توانستند باهمه اقشار مردم ارتباط بگیرند. «کمدی گمنام» ادای دینی به این هنرمندان و زحمات و مرارتهای آنان بود.
بازیگر نمایش «کمدی گمنام» عنوان کرد: استقبال مردم از نمایش شگفتآور بود و واقعاً من را خوشحال کرد. سالن هرشب پر شد. بلیتهای هفته پایانی از چند روز پیش کاملاً پر شد. بازخوردهایی که پس از اجرای این نمایش از تماشاگران میگرفتیم بسیار انگیزهبخش بود. این بازخوردهای مثبت به شکلی گستردهتر در فضای مجازی هم برای ما رقم خورد.
پورکریمی گفت: امروز و در شرایطی که حدود پنجاه اجرا از این اثر روی صحنه رفته، میتوانم با جرأت بگویم که «کمدی گمنام» یک نمایش ایرانی به روز بود که در پنج پرده مخاطبان را خنداند و حال خوبی به آنها داد فکر میکنم این رضایتخاطر و لبهای خندان هم بزرگترین دستاورد برای یک بازیگر تئاتر باشد.
انتهای پیام/