صف شکن، رزم آشنا، شیر رسول الله: حمزه/ میچکد بر پیکرش اشک پیمبر، آه حمزه
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری علم و فناوری آنا، نغمه مستشار نظامی از شاعران کشورمان به مناسبت 15 شوال سالروز شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا (ع) شعری را تقدیم عموی پیامبر(ص) کرد.
«حمزه نامه»
بند اول
فتح نزدیک است وقتی مرد میدان حمزه باشد
خصم خاموش است وقتی شیر غران حمزه باشد
شهر تاریک است وقتی نیست یار هم زبانی
خانه روشن میشود وقتی که مهمان حمزه باشد
بولهب لب بسته، پنهان میشود در خانهی خود
آن زمان که یار اسلام و مسلمان حمزه باشد
صف به صف دشمن شکن، با نیزهی شیر افکن خود
میشکافد کوه را وقتی خرامان حمزه باشد
زخم تحریم و غم شعب ابی طالب چه باشد
تا میان شام هجران، ماه تابان حمزه باشد
با رسول الله پیمان بسته با جان و دل خود
بر سر پیمان خود تا دادن جان، حمزه باشد
صف شکن، رزم آشنا، شیر رسول الله: حمزه
میچکد بر پیکرش اشک پیمبر، آه حمزه
بند دوم
حمزه را باید زمان جنگ و در میدان ببینی
روبروی جهل بوجهلان و بوسفیان ببینی
حمزه را باید کنار مرتضی و جعفر آری
حمزه را باید میان لشکر ایمان ببینی
حمزه همراه ملایک همچو بدر ماه رخشان
باید او را پا به پای یاسر و سلمان ببینی
حمزه دوشادوش مولا با رسول الله (ص) همره
حمزه را باید کنار مرد مردستان ببینی
سرنوشت عاشقانت مرگ در بستر مبادا
عشق را باید میان خون خود غلطان ببینی
حمزه یعنی ایها الکفار ایمان جلوه گر شد
دور شو شیطان که نام نیک انسان جلوه گر شد
بند سوم
شعلهی داغت عمو جان از جگر بالا گرفته
خونفشان سیل فراق از چشمتر بالا گرفته
از همان روزی که پشت دین و ایمان ایستادی
از همان جا جنگ بین خیر و شر بالا گرفته
از همان ساعت که دستت مشرکان را راند از ما
در کف تو بیرق اسلام سر بالا گرفته
از همان شام شهادت اشتیاقت شعله ور شد
شعلهی داغ فراقت از سحر بالاگرفته
نام مولا بر زبانت آمد و لبیک گفتی
از همان ساعت به عالم این خبر بالا گرفته
اوست مولایم امیر المومنین، حیدر، علی جان
در دلت ذکر عَلِی خَیرُ الْبَشَر بالا گرفته
جعفر طیار پیشاپیش تو پر میگشاید
در میان عرشیان غوغای پر بالا گرفته
رفتنت بر ما بسان رفتن جان است حمزه
بعد تو چشم رسول الله گریان است حمزه
بند چهارم
چشم پیغمبر ز داغ حمزه گریان است امشب
عرش اعلی سوگوار فخر مردان است امشب
با ردای مصطفی تا عرش اعلی رفت حمزه
بند بند پیکرش تفسیر قرآن است امشب
کربلا در پیش چشمان رسول الله (ص) آمد
گوئیا شرح بسیط داغ انسان است امشب
سبحهای از تربت پاک عمویش ساخت زهرا (س)
بی گمان محراب مولا غرق باران است امشب
وحشی و هند جگرخوارست کوفه، وا حسیناه
نوحه خوان، بر سر زنان، دنیا پریشان است امشب
خواهری مشق صبوری میکند بر داغ سنگین
یا صفیّه، زینبی کن شام هجران است امشب
هر شهیدی داغی از خون جگر در سینه دارد
همچو حمزه دل چراغی از جگر در سینه دارد
بند پنجم
روز محشر، چون رسول الله (ص) در صحرا میآید
حلهای از نور بر دوشش، علی (ع) مولا میآید
پرچم الله اکبر بر کف و با روی رخشان
حمزه آن شیر خدا بر ناقهی عضبا میآید
دوستان حضرتش چشم انتظاران شفاعت
با شکوه از پیش رو با نیزهای بُرّا میآید
شعله سر خم میکند در پیش روی نیزهی او
بر محبان رحمتی در محشر کبری میآید
حمزه را شیر رسول الله میخواند پیمبر
شور محشر میشود بر پای هر جا تا میآید
بر سر پیمان خود تا پای جان جنگید حمزه
جان به جانان داد و بر این وعده جان بخشید حمزه
بند ششم
یار مولایی اگر، باید که از دل یار باشی
جعفر طیار باشی؛ میثم تمار باشی
زن اگر هستی، سمیه، مرد اگر مانند یاسر
تا چراغ راه فرزندی چنان عمار باشی.
چون ابوذر پیر عشق حضرت مولا بمانی
همچو جابر تا نهایت تشنهی دیدار باشی
رهرو مقداد و در راه بصیرت بی مهابا
یار دین عشق، در رفتار و در گفتار باشی
همچو سلمان جان و دل را در ره جانان بخواهی
حمزه باشی تا شهادت؛ دشمن کفار باشی
مرد میدان؛ شیر غران؛ حمزهی ما حاج قاسم
یار مولا همدل و همراه آقا حاج قاسم
انتهای پیام/