چگونه رشد جمعیت موجب افزایش سرعت تغییرات آب و هوایی در جهان شد؟
به گزارش خبرنگار گروه دانش و فناوری خبرگزاری آنا، در نگاه اول، ارتباط بین جمعیت رو به رشد جهان و تغییرات آب و هوایی آشکار به نظر میرسد. هرچه افراد بیشتری در این سیاره داشته باشیم، تاثیر جمعی آنها بر آب و هوا بیشتر میشود.
با این حال نگاهی دقیقتر با افق زمانی طولانیتر، روابط بین اندازه جمعیت و تغییرات آب و هوایی را نشان میدهد که میتواند به ما در درک بهتر وضعیت بشریت در جهان کمک کند، زیرا جمعیت جهان به ۸ میلیارد نفر میرسد؛ نقطه عطفی که سازمان ملل در ۱۵ نوامبر ۲۰۲۲ علامتگذاری کرد.
**نگاهی به عصر حجر
در بسیاری از مراحل تکامل انسان، اجداد ما در معرض نوسانات آب و هوایی بزرگ بین عصر یخبندان و دورههای گرمتر متناوب قرار داشتند. آخرین دوره یخبندان حدود ۱۰ هزار سال پیش به پایان رسید. قبل از ذوب شدن صفحات یخ، سطح دریاها حدود ۱۲۰ متر کمتر از امروز بود. این به انسانها اجازه داد تا به سراسر جهان مهاجرت کنند. اجداد ما به هر کجا که رفتند، ابتدا با پاکسازی جنگلها و سپس از طریق روشهای کشاورزی اولیه که در تعدادی از مناطق پدید آمدند، مناظر را درست با پایان آخرین عصر یخبندان تغییر دادند.
بیشتر بخوانید:
فناوری بارورسازی ابرها میتواند مشکل کمآبی کشور را حل کند؟
ویلیام رودیمن باستان شناس حدس میزند این اقدامات اولیه یعنی قطع درختان و گسترش کشاورزی باعث افزایش اولیه کمی در دی اکسید کربن در جو شد. این امر با خنثی کردن روند کاهش سطح دی اکسید کربن که ممکن است باعث ایجاد یک رویداد یخبندان دیگر شود، در ۱۰ هزار سال گذشته به یک آب و هوای پایدار کمک کرده است.
با تغییر شکل مناظر، اجداد ما به طور فعال طاقچههایی را که در آن ساکن بودند، ساختند. این فرآیند یک جنبه مهم از تغییرات تکاملی است که پویایی بازخورد با اهمیتی بین گونههای در حال تکامل و محیط آنها ایجاد میکند. همانطور که انسانها تکامل یافتند، تقاضاهای جمعیت رو به رشد، ایجاد دانش مرتبط و استفاده از انرژی، چرخه بازخوردی را ایجاد کرد که دانشمندان آن را موتور آنتروپوسن مینامند، موتوری که سیاره را متحول کرده است.
**چرخاندن موتور آنتروپوسن
موتور آنتروپوسن حداقل ۸ هزار سال است که کار میکند، این امر منجر به ظهور تمدنهای مدرن و در نهایت به چالشهای زیست محیطی امروزی از جمله تغییرات آب و هوا شد.
**موتور آنتروپوسن چگونه کار میکند؟
ابتدا جمعیت جهان باید به تعداد مهمی از مردم میرسید تا با موفقیت دانش کافی در مورد محیط خود ایجاد کنند تا بتوانند به طور فعال و هدفمند جایگاههایی را که در آن زندگی میکردند، تغییر دهند.
کشاورزی موفق محصول چنین دانشی بود. کشاورزی به نوبه خود، میزان انرژی در دسترس این جوامع اولیه را افزایش داد. انرژی بیشتر از افراد بیشتری حمایت میکند. افراد بیشتری به سکونتگاههای اولیه و بعدها به شهرها روانه شدند. این امر امکان تخصصی شدن وظایف و تقسیم کار را فراهم کرد که این امر ایجاد گسترش دانش را تسریع کرد؛ افزایش انرژی موجود به اندازه جمعیت نیز اجازه رشد داد. در حالی که جزئیات این فرآیند در سراسر جهان متفاوت است، همه آنها توسط یک موتور آنتروپوسن هدایت میشوند.
**مشکل رشد تصاعدی جمعیت
با استفاده از جهانی بودن فرآیندهای اساسی که موتور آنتروپوسن را هدایت میکنند، میتوان این پویاییها را در قالب یک معادله رشد که شامل پیوندهایی بین رشد جمعیت و افزایش مصرف انرژی است، ثبت کرد. یکی از پیامدهای چرخههای بازخورد مثبت در سیستمهای دینامیکی این است که منجر به رشد تصاعدی میشود.
رشد نمایی میتواند بسیار آهسته شروع شود و برای مدتی طولانی به سختی قابل توجه باشد. اما در نهایت هر جا منابع محدود باشد، عواقب چشمگیری خواهد داشت.
با هدایت موتور آنتروپوسن، جمعیت انسان به طور تصاعدی افزایش یافته است و جوامع فردی چندین بار در طول ۸ هزار سال گذشته به فروپاشی نزدیک شدهاند؛ به عنوان مثال، ناپدید شدن تمدن جزیره ایستر و فروپاشی امپراتوری مایاها با کاهش منابع زیست محیطی با افزایش جمعیت مرتبط است. کاهش چشمگیر جمعیت اروپا در طول مرگ سیاه در دهه ۱۳۰۰ پیامد مستقیم شرایط زندگی شلوغ و غیربهداشتی بود که گسترش یرسنیا پستیس یا طاعون را تسهیل کرد. پل ارلیش، زیست شناس در سال ۱۹۶۸ در کتاب خود با عنوان «بمب جمعیت» در مورد رشد کنترل نشده هشدار داد و پیش بینی کرد که رشد تقاضای جهانی برای منابع محدود منجر به فروپاشی جامعه بدون تغییر در مصرف انسان میشود.
اما در سطح جهانی، بشریت همیشه راهی برای جلوگیری از عذاب پیدا کرده است. نوآوریهای مبتنی بر دانش، مانند انقلاب سبز، اثرات گستردهای که ارلیخ آن را پیشبینی نکرده بود به مردم این امکان را میدهد که ساعت را مجدداً تنظیم کنند که منجر به چرخههای بیشتری از نوآوری و تقریبا فروپاشی میشود. یک مثال توالی رژیمهای انرژی است که با نیروی چوب و حیوانات شروع شد، سپس زغال سنگ، نفت و در آخر گاز آمد.
سوختهای فسیلی به انقلاب صنعتی و همراه با آن، ثروت بیشتر و پیشرفت در مراقبتهای بهداشتی کمک کرد؛ اما عصر سوختهای فسیلی عواقب چشمگیری داشته است. غلظت دی اکسید کربن در جو را در کمتر از ۳۰۰ سال تقریبا دو برابر کرد و باعث سرعت بیسابقه گرمایش جهانی شد که بشر امروز با آن مواجه است؛ در عین حال باعث نابرابری بومی شده است؛ کشورهای فقیرتر که سهم کمی در تغییرات اقلیمی داشتهاند، بیشترین آسیب را از گرم شدن کره زمین میبینند، در حالی که تنها ۲۰ کشور ثروتمند مسئول حدود ۸۰ درصد از انتشار گازهای گلخانهای هستند.
انتهای پیام/4144
انتهای پیام/