کاش زود خسته نشوی
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری آنا، حمید نورشمسی، «بعد از رفتن» به عنوان نخستین فیلم بلند رضا نجاتی و پس از تجربه قابل قبول او در ساختن فیلمهای داستانی کوتاه در پنجمین روز جشنواره چهل و یکم فیم فجر به نمایش گذاشته شد.
«بعد از رفتن» مولفههای زیادی برای اقناع مخاطب و رضایت نسبی منتقدان و بییندگان کمی حرفه ایتر سینما در خود دارد که به باور نگارنده، مهمترین آنها داستان و ریتم صحیح در روایت است.
داستان «بعد از رفتن» با نمایی از یک فقدان شروع میشود. از شخصیتی که نداری و نداشتن را توامان دارد. نه از مال دنیا بهرهای دارد نه از عشق. او تنهاست و این تنهایی او را کمی خشن و زمخت کرده است. اما وقتی یک حادثه و یک تصویر ولو کوتاه از عشقی که به تعبیرش هیچگاه از داشتنش پشیمان نبوده است، او را بار دیگر به سمت چرایی کشف این نداشتن توامان سوق میدهد. اما این بار آزمونی سخت برای بودن و ماندن و یا تغییر این موقعیت در مسیر زندگی او پیش رویش نمایان میشود که در نهایت به تعبیر کارگردان پاسخ او به این اتفاق و حرکت به سمت یک ریتم تازه را نه او که فرزندش با ماندن در آغوش پدربزرگش به او میدهد.
رضا نجاتی در «پس از رفتن» به خوبی موفق به پرداخت یک درام اجتماعی شده است. او هنرمندانه و به موقع عناصر داستانیاش را وارد قصه میکند، به آنها شخصیت و حرکت میدهد به کنش و واکنش برمیانگیزاند و در نهایت به تصمیم میکشاند. ریتم و دقت و توانایی در قصه گویی مهمترین مولفه «بعد از رفتن» است که در ادامه با تصویربرداری تحسین شده و صحنه پردازی قابل قبول همراه و مخاطب خود را از بودن با فیلم راضی میکند.
مهمترین مولفه داستان «بعد از رفتن» نمایشی متفاوت، ساختارمند و به دور از کلیشه از مشکلات ساختاری و روانی حاکم بر یک خانواده در موقعیت زیست امروز شهری است. مشکلاتی که نه پیچیده است و نه مغرض.
جاری است و قابل لمس و همذات پنداری و در مواری حتی نمادین. از سوی دیگر توانایی این داستان برای هویدا کردن و در نهایت به شکلی درست هدایت این خانواده به سوی کشف و بازسازی روابط میان فردی و در نهایت حل مشکلات میان خود مخاطب را با روایتی روبرو میکند که در یکی از معدود اتفاقات جاری در سینمای ایران، میتواند با مسائل و مشکلات خود روبرو و در نهایت آن را حل کند.
به این موضوع باید جسارت کارگردان در تابوشکنی برای بازخوانی از موضوعاتی مانند تبعات عاطفی و اجتماعی موضوع استفاده از رحم اجارهای برای فرزند دار شدن و ترسیمی غیرکلیشهای از مواجهه یک فرد با مواد مخدر و نیز ترسیم دلنشین روابط میان یک انسان با پدر و مادر و برادر را نیز افزود.
در کنار داستان نمیتوان از سهم قابل توجه تصویر بردازی و صحنه پردازی و اجرای ویژه برخی از صحنهها در این اثر برای تاثیرگذاری بر مخاطب نیز غافل شد و موفقیت اثر را تا حدی قابل توجه باید حاصل تلفیق هوشمندانه این داستان و شیوه به تصویرکشیدن داستان در کنار هم دانست. این موضوع به ویژه در تصویر نمای پایانی فیلم و یا صحنه موتور سواری قهرمان و پدرش در خیابان و یا نمای آخرین رویارویی قهرمان داستان با برادر همسرش در سیرک و یا نمایش صحنه خوابیدن پدر و مادرش به خوبی خودنمایی میکند.
«رضا نجاتی» در مقام یک کارگردان هوشمند و حساس با «بعد از رفتن» نوید تولد فیلمسازی در سینمای ایران را میدهد که با کمی صبوری در همراهی با اثر او میتوان لذت دو چندان مواجهه ذره ذره با یک اتفاق تکان دهنده قابل تامل را به همراهش تجربه کرد.
انتهای پیام/