چگونه یک «گیاه» از آمریکا به اروپا حمله کرد؟
به گزارش گروه دانش و فناوری خبرگزاری آنا به نقل از وبگاه (سای تک دیلی)، یکی از بزرگترین مسائل زیست محیطی جهان، گونههای بیگانه است. با این حال، دانشمندان اغلب نمیتوانند توضیح دهند که چرا یا چگونه این گونهها میتوانند به این سرعت گسترش یابند.
مایکل دی مارتین، استاد ژنومیک تکاملی در موزه دانشگاه علم و فناوری نروژ (NTNU) میگوید: گونههای مهاجم یک عامل کلیدی در بحرانی هستند که اکنون بر تنوع زیستی تأثیر میگذارد.
پلتفرم علمی-سیاست بین دولتی در زمینه تنوع زیستی و خدمات اکوسیستمی (IPBES) پنج تهدید جدی برای تنوع گونهها در سراسر جهان را شناسایی کرده است. تغییر کاربری زمین حرف اول را میزند و به دنبال آن بهره برداری مستقیم از منابع، تغییرات آب و هوا و آلودگی.
با این حال، نگرانی پنجم، چیزی است که بسیاری از مردم ممکن است به آن توجه نکرده باشند: گونههای بیگانه که به مکانهایی نقل مکان میکنند که به آنها تعلق ندارند. با این حال، دانشمندان میدانند که آنها یک مشکل بزرگ ایجاد میکنند.
اما مشخص نیست که چگونه و چرا گونههای بیگانه با این سرعت گسترش مییابند. در نتیجه، یک گروه تحقیقاتی بینالمللی متشکل از برخی از بهترین متخصصان ژنتیکی جهان، موضوع راگوی معمولی را بررسی کردند.
چرا علفهای هرز پخش میشوند؟
بومی مناطق معتدل آمریکای شمالی، ابروسیا معمولی به طور تصادفی در دهه ۱۸۰۰ از طریق دانههای وارداتی و خوراک اسبهای آلوده به اروپا معرفی شد. در سالهای اخیر، در بخش قابل توجهی از قاره گسترش یافته است. امروزه خوراک پرندگان آلوده منبع اصلی معرفی است، بنابراین اگر پرندگان را در خارج از خانه با دانههای وارداتی تغذیه میکنید، ابتدا باید دانههای ابروسیا را جدا کنید.
بسیاری از گونههای بیگانه، خوشبختانه، قبل از اینکه بتوانند آسیبی وارد کنند میمیرند، زیرا قادر به ایجاد و سازگاری با محیط جدید نیستند؛ بنابراین چه چیزی باعث میشود که ابروسیا معمولی بتواند رشد کند؟ ژنهای آنها کلید را در دست دارند.
ما ماده ژنتیکی را در ۶۵۵ نمونه راگوسیا معمولی بررسی کردیم که ۳۰۸ نمونه از مجموعههای گیاهی تاریخی در هرباریا گرفته شده بود.
ونسا سی بیکر، متخصص ژنتیک تکاملی در موزه دانشگاه NTNU میگوید: برخی از آنها به ۱۹۰ سال سن داشتند و از زمانی هستند که این گیاه برای اولین بار به اروپا معرفی شد.
به این ترتیب، محققان توانستند چگونگی تکامل گیاه ابروسیا را از زمان ورود این گیاه به اروپا دنبال کنند. این اطلاعات پاسخهایی را ارائه کرد که به آنها کمک کرد تا بهتر بفهمند چه چیزی منجر به گسترش عظیم امروزی شده است.
اما ابتدا، کمی اطلاعات در مورد اینکه چرا گونههای بیگانه چیزی هستند که باید نگران آن باشیم.
ایجاد مشکلات در سراسر جهان
گونههای بیگانه مشکلاتی را در بخشهای بزرگی از جهان ایجاد میکنند. در نروژ، تهدیدات تهاجمی شامل انگل ماهی قزل آلا Gyrodactylus salaris، راسو، صنوبر سیتکا، لوپین باغی، خرچنگ آمریکایی، علف هرز برکهای Elodea canadensis، خرچنگ شاه قرمز، غاز کانادایی و علف هرز غول پیکر است.
تأثیر انسان بر طبیعت اغلب در هسته اصلی مشکل است. جمعیت انسان خردمند امسال از مرز هشت میلیارد خواهد گذشت. در طول ۵۰۰۰۰ سال گذشته، گسترش گونهها به نقاطی از کره زمین که به آنها تعلق ندارند، یکی از راههایی است که انسانها سیاره را تغییر دادهاند.
این گونههای بیگانه میتوانند با گونههایی که قبلاً در یک منطقه وجود دارند، رقابت کنند. گاهی اوقات آنها به سادگی گونههای محلی را میخورند. مواقع دیگر غذای خود را میخورند. آنها زیستگاه گونههایی را تصرف میکنند که قادر به مقابله با توانایی مهاجمان برای تولید مثل یا استفاده از منابع موجود در منطقه نیستند.
ابروسیا معمولی به سرعت رشد میکند و بزرگ میشود و بنابراین میتواند از گونههای محلی رقابت کند.
خرگوش و گربه
یک مثال معروف خرگوشهای استرالیا است، جایی که اروپاییها چند خرگوش را در قاره تازه کشف شده خود رها کردند تا آن را خانه دارتر کنند و چیزی برای شکار داشته باشند. اما در استرالیا، خرگوشها هیچ دشمن طبیعی نداشتند که بتواند جمعیت را کنترل کند.
بعد از نیم میلیارد خرگوش و تخریب عظیم طبیعت، خرگوشها دیگر چندان خوشایند نبودند. حتی پس از شیوع گسترده بیماریها و تلاشهای شدید برای کنترل جمعیت، استرالیا هنوز چند صد میلیون خرگوش دارد، اگر از بیش از یک میلیون شتر وحشی، ۲۰۰ میلیون وزغ و چند میلیون روباه و گربه وحشی صحبت نکنیم.
گربهها یکی از تهدیدات واقعاً بزرگ برای پرندگان و سایر حیوانات در سراسر جهان هستند. در ایالات متحده آمریکا سالانه چهار میلیارد پرنده و بیش از ۲۰ میلیارد پستاندار را میکشند، در حالی که در نروژ گربههای فضای باز حدود هفت میلیون پرنده را میکشند. اگر واقعاً میخواهید به محیطزیست کمک کنید، باید گربهتان را در داخل نگه دارید – و او را نیز عقیم کنید.
گیاهان سختتر در اروپا
بنابراین، بازگشت به اروپا و ابروسیا معمولی. گروه تحقیقاتی به پاسخهایی دست یافتند که میتواند توضیح دهد که چرا این گیاه تا این حد موفق بوده است.
ونسا سی بیکر میگوید: جمعیتهای مهاجم در اروپا از توسعه ژنهایی حمایت میکنند که به دفاع از آنها کمک میکنند، مانند ژنهایی که در برابر پاتوژنهایی که باعث بیماری میشوند.
در اروپا، ابروسیا معمولی ممکن است به گونهای تکامل یافته باشد که گیاه در برابر تهدیدات محلی مقاومتر شود.
انتخاب طبیعی به این معنی است که گیاهان مقاوم از مزیت بزرگی برخوردار بوده و نسبت به نمونههای کمتر مقاوم بیشتر تکثیر میشوند. این به فرزندانی که مزیت را به جلو بردند سرایت کرد. امروزه گیاهان سختتر به طور کامل تسخیر شده اند.
گونههای دیگر به گسترش کمک کردند
ابروسیا معمولی نیز در طول مسیر از افراد خارجی کمک دریافت کرد. ابروسیا معمولی از طریق جنسی تولید مثل میکند و کمبود شریک در قاره جدید را با بیرون رفتن از گونه خود جبران میکند.
مایکل مارتین میگوید: ما کشف کردیم که این گیاه در اروپا با گونههای نزدیک به هم که در همان زمان معرفی شدهاند هیبرید شده است.
این رفتار به این معنی بود که ابروسیا معمولی نیازی به داشتن گیاه ابروسیا معمولی در نزدیکی خود ندارد تا گیاه بتواند جای پای خود را به دست آورد، زیرا میتوان از گردههای خویشاوندان نزدیک برای تولید بذر استفاده کرد. این به ویژه در مراحل اولیه معرفی زمانی که اندازه جمعیت کوچک است مفید است.
تمام راه را تا دانمارک گسترش دهید
این گیاه همچنین ممکن است با آمدن به اینجا از دشمنانی که در آمریکای شمالی داشت فرار کرده باشد. در محدوده طبیعی خود، در برابر پاتوژنهای باکتریایی که به آن حمله میکردند، حساس بود.
در اروپا، باکتریهای محلی با گیاه ابروسیا معمولی تکامل نیافته بودند، و بنابراین هیچ تهدیدی فوری نداشتند. گیاه مهاجم میتواند انرژی بیشتری را برای رشد و تولیدمثل به جای دفاع استفاده کند که به نوبه خود نسبت به گیاهان محلی برتری میبخشد.
ابروسیا معمولی نیز در بخشهایی از قاره اصلی خود یعنی آمریکای شمالی یک مشکل است. کشاورزی و مهاجران به گسترش این گیاه در مناطقی از آمریکا که گیاه بومی آنها نیست کمک کردند. شما میتوانید بیشتر در مورد آن در اینجا بخوانید.
دانمارک در حال حاضر مرز شمالی برای ابروسیا معمولی است، و اکنون در آن جا بیشتر شده است. این گیاه در حال حاضر در نروژ تهدیدی نیست، احتمالاً به دلیل آب و هوای سخت این کشور.
این در حال حاضر خوب است - و همچنین برای مبتلایان به آلرژی گرده که در غیر این صورت ممکن است از فصلی که تا نوامبر ادامه دارد وحشت داشته باشند. خواهیم دید اگر تغییرات اقلیمی با زمستانهای گرمتر اتفاق بیفتد چه اتفاقی میافتد. شاید تحمل زمستانهای سردمان و کمی یخ زدن گاه و بیگاه چندان بد نباشد.
انتهای پیام/