خاورمیانه هفتهای مهیج را سپری کرد/ از تجاوز سعودیها به خاک یمن تا تفاهم هستهای در سوئیس
مجتبی اسماعیلی، گروه بینالملل - در راس همه تحولات و رویدادهای حساسی که برای ساکنان منطقه رخ داد، میتوان از هیجان مردم ایران (و حتی جهان) برای دانستن سرنوشت مذاکرات هستهای میان ایران و گروه 1+5 در لوزان سوئیس یاد کرد. مذاکراتی که در نهایت به تفاهم بر سر «چارچوب» ویژه برای دستیابی به توافق جامع هستهای ختم شد.
در هفته گذشته «طوفان قاطعیت» عربستان، یمن را درنوردید و بسیاری از ساختمانها و زیرساختهای دولتی را نابود کرد و فاجعهای انسانی بهبار آورد که موجب شد تا نهادهای بینالمللی بشردوستانه به آن واکنش نشان دهند.
در دمشق تحولاتی سریع و دنبالهدار رخ داد، بهگونهای که مخالفان نظام سوریه و «بشار اسد» (همچون گروههای افراطی و مبارزان وابسته به جنبشهای مورد حمایت کشورهای عربی و غربی) در مناطق مختلف این کشور از شمال تا جنوب اقدام به تنشزایی و درگیری کردند تا بتوانند مناطق استراتژیک را از تسلط نیروهای سوری خارج کنند. در این میان گروه افراطی داعش با همکاری «جبههالنصره» توانستند به اردوگاه آوارگان فلسطینی «یرموک» حمله کنند و آنجا را به تصرف خود درآورند.
اگر نتوانیم مجموع تحولات صورت گرفته در منطقه را «جنگ قدرت» و یا «تنشهای سیاسی و نظامی» بنامیم در توصیف آنچه که در هفته گذشته در خاورمیانه رخ داده است، دچار تناقض میشویم و نمیتوانیم به طور دقیق بگوییم این درگیریها جنگهای فرقهای، مبارزه با تروریسم و یا برقراری ثبات و امنیت در منطقه بوده است.
نکته مهم تحولات (درگیریهای) صورت گرفته این است که همه آنها از نوع تاکتیکی و نه استراتژیک بودند که در آن بیشتر حکام منطقه یا بازیگران اصلی تلاش میکردند نفوذ خود در منطقه را حفظ کنند تا بدینوسیله بتوانند حتی برای یک یا چند روز هم که شده بیشتر بر تخت سلطنت تکیه کنند. باوجود این، هر کشور از تاکتیک منحصر به خود استفاده میکرد، برخی به اقتضای اوضاع بهوجود آمده از حربه اقتصادی، دینی، سیاسی و حتی نظامی استفاده میکردند. مهم این بود که فلان پادشاهی بتواند در فلان منطقه به اهداف خود دست یابد و در این میان مهم نبود که چه اتفاقی رخ دهد و کدام کشور قربانی تحولات صورت گرفته شود.
ایران در مذاکرات هستهای و پس از دستیابی به توافق «شبهنهایی» با قدرتهای غربی توانست نگرانیهای اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیجفارس بهویژه عربستان را افزایش دهد. ایران از این پس و با رفع تحریمهای اقتصادی و محدودیت در عرصه فناوری میتواند جایگاه با ارزشی در «باشگاه هستهای» داشته باشد. باوجود این، هنوز تا دستیابی به توافق زمان باقی است و در این میان باید به برخی جزئیات دیگر نیز توجه کرد. در هر صورت مهم این است که ایران به زودی کشوری صاحبنفوذ در منطقه میشود و کشورهای جهان به ایران به چشم «کشوری هستهای» خواهند نگریست، موضوعی که تاکید بر آن برای عربستان و حکام منطقه که احساس میکنند ایران همپیمانان غربیشان را به خود نزدیک کردهاست، چندان خوشایند نیست.
«رابرت فیسک» نویسنده انگلیسی در مقالهای که روزنامه «ایندپندنت» آن را منتشر کرد، نوشته است: اگر ایران به تعهداتش پایبند بماند، بیاعتمادی میان ایران و امریکا برطرف میشود و این موضوع، تحول سیاسی بزرگی در خاورمیانه بهشمار میرود. همچنین امکان دارد (با گذشت زمان) ایران به پلیس منطقه تبدیل شود.
این نویسنده انگلیسی تحولی اینچنینی را «زلزلهای در خاورمیانه» توصیف میکند و مینویسد: در این اوضاع است که آمریکا در روابط خود با عربستان وهابی که «اسامه بنلادن» و 15 نفر از 19 نفری که 11 سپتامبر به برجهای تجاری دو قلو حمله کردند را زاییده است، تجدیدنظر خواهد کرد.
به یمن باز میگردیم. «طوفان قاطعیت» با ایراد اتهام به ایران برای حمایت از جنبش «انصارالله» آغاز شد و سپس پای «علی عبدالله صالح» رئیسجمهوری سابق یمن به دلیل حمله به عدن و اقدام برای ساقط کردن نظامی که مورد حمایت عربستان بود، به این اتهامزنی باز شد. عربستان با حمایت همپیمانان خود حملات هوایی به یمن را آغاز کرد، حملاتی که پای القاعده یمن را به درگیریها باز کرد و آنها توانستند به زندان مرکزی شهر «مکلا» (بزرگترین شهر استان «حضر موت») حمله و بسیاری از زندانیان که در میان آنها فرماندهان شاخص القاعده حضور داشتند را آزاد کنند. بدین وسیله القاعده مناطق بیشتری را به کنترل خود درآورد و با فرصتی طلایی که اقدام سعودیها برای این گروه افراطی بهوجود آورد، توانستند حملات ماه مارس گروههای معترض را سرکوب کنند.
اما در سوریه، ائتلاف عجیبی میان نیروهای مخالف سوریه که بهوسیله کشورهای عربی (ازجمله عربستان) حمایت میشوند و گروههای تروریستی همچون «جبههالنصره» و «احرارالشام» بهوجود آمد. این ائتلاف توانستند در خلال هفته گذشته بر مناطق مهمی در جنوبغربی سوریه همچون گذرگاه «نصیب» در مرز با اردن تسلط یابند. در شمالغربی سوریه عناصر «جبههالنصره» توانستند بهطور کامل بر شهر «ادلب» (مرز با ترکیه) تسلط یابند و در این میان گروه داعش توانست پس از کنترل اردوگاه آوارگان فلسطینی «یرموک» در نزدیکی دمشق، سیطره خود را تا قلب سوریه گسترش دهد.
این تحولات غیر عادی و مشکوک بهنظر میآید و بسیاری از ناظران معتقدند که هدف از این تغییرات و تحولات بهوجود آمده، شوک دادن به پیکر بیجان مخالفان سوری، روحیه دادن به خسارتدیدگان تسلط ارتش سوریه بر سراسر کشور و یا حمایت از طرفهای ناشناس دیگر است. باوجود این، خسارتهایی که روزهای گذشته در یمن و سوریه بهوسیله گروههای تروریستی به بار آمده است، رو به افزایش است و این موضوع، زنگ خطر برای ایجاد فوری راهحل سیاسی با هدف جلوگیری از تنشهای منطقهای را به وجود آورده است.
انتهای پیام/