علی باباچاهی: حضور در فضای مجازی باعث میشود مخاطبان بیشتری داشته باشم
علی باباچاهی –شاعر و پژوهشگر ادبی- در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، با اشاره به شرایط بازار نشر و شمارگان نازل کتابها، گفت: «سالها قبل، فکر میکردیم از آنجا که شعر، یک مقوله خودویژه و دارای فردیت است، مخاطب خاص میطلبد و به همین دلیل تصورمان این بود که پایین بودن فروش کتابهای شعر، طبیعی است. اما در سالهای اخیر و با بحران شدیدی که در بازار نشر شاهد آن بودیم، متوجه شدیم افت مخاطب و میران فروش، در سایر حوزههای نشر نیز اتفاق افتاده، تا جایی که کتابهای پرفروش نیز امروزه با شمارگان 200 تا 500 نسخهای با بازار میآیند.»
وی ادامه داد: «البته شاید کتابهایی که خصلتِ سرگرمکنندگی بیشتری دارند (مانند رمان) کمتر دچار افت مخاطب شده باشند اما افت شمارگان و فروش کتاب، در تمام حوزهها، حتی در حوزه کتابهای فلسفی نیز مشهود و واضح است.»
باباچاهی ضمن بیان این مطلب که علتیابی این رویداد، به میزگردهای متعددی نیاز دارد و بعد از آن، باید به دنبال راه درمان بود، خاطر نشان کرد: «در عین حال من آدم بدبینی نیستم و معتقدم اگر کتاب خوبی منتشر شود، این کتاب به تدریج اعتبار خود را نشان میدهد؛ همانطور که در دهه 40 و 50 کتابهایی منتشر شدهاند که به تازگی اعتبار و اهمیت آنها معلوم و مشخص شده است.»
شاعر مجموعه «اتاق بر آب راه میروم» گفت: «از طرفی ما ناشرانی داریم که با وجود اینکه میدانند کتابهای ما نهایتا 1000 نسخه در سال فروش خواهند داشت، بازهم دست از انتشار نمیکشند. این در حالی است که شنیدهام برخی از کتابهای شعر و ترانه، در یک هفته، سه نوبت چاپ میشوند.»
وی در مقایسه جریان مخاطب شعر امروز و دیروز، اظهار داشت: «در دهه 40 و 50، خصوصیات اجتماعی جامعه باعث میشد وضعیت مطالعه جور دیگری پیش برود. به تعبیر احمد شاملو، در آن دوره شعر، حربه خلق بود؛ چراکه بیشتر شاعران حزبی و یا متمایل به ایدئولوژی خاصی بودند و هدف مشترکشان سقوط رژیم بود. از طرف دیگر جامعه نیز از شعر، تمنای شعار و بیانیه داشت.»
باباچاهی همچنین ایجاد و رواج یافتن فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی را یکی دیگر از وجوه تغییر معیارها در میزان فروش و شمارگان کتاب در سالهای اخیر خواند و گفت: «در دهههای قبلتر، چنین امکاناتی نبود و مخاطبان برای شعر خواندن، باید کتاب میخریدند. البته من این امکانات را نفی نمیکنم. برعکس؛ خودم هم وارد دنیای مجازی شده و یکی از کاربران شبکههای اجتماعی هستم.»
وی یادآور شد: «دنیای مجازی، امروزه یک حقیقت ناگزیر است و همانگونه که واقعیت عینی و واقعیت ذهنی در کنار هم هستند، دنیای حقیقی و دنیای مجازی نیست با هم درآمیخته شدهاند، آنچنانکه معتقدم انسان امروزی، باید در دنیای مجازی نیز حضور داشته باشد.»
این شاعر درباره فعالیتهای خود در شبکههای اجتماعی توضیح داد: «حضور در فضای مجازی به من این اجازه را میدهد که به جای هزار مخاطب، 15 هزار مخاطب داشته باشم. این اتفاق موثری برای من و شاعران همنسل من به شمار میآید. اما در نسلهای جوانتر، ممکن است موجب ایجاد نوعی خوابآلودگی و نابالغی شود. به عبارت دیگر جوانتر ها ممکن است این تصور اشتباه را داشته باشند که با فعالیتهای مجازی، به بلوغ شعری رسیده و شعر، همان متنها و سطرهای متداولی است که در شبکهها و گروههای مختلف میخواند.»
وی توضیح داد: «فضاهای مجازی گاه باعث میشود افق انتظار یا به تعبیری توقع هنری افراد کم شود، به گونهای که شخص به جای عرقریزان روح (آنچنان که فاکنر به آن معتقد بود) به نوشتن و نوشتههای متداول و ضعیف در این شبکهها، قناعت کند.»
باباچاهی همچنین با انتقاد به طرح برخی مکاتب پوچ و تقلبی با استفاده از نامهای ساختگی، ادامه داد: «بعضی نامگذاریها در فضاهای مجازی، حکم گلآلود کردن آب را دارد که شاید بتوان از آن آب ماهی گرفت، اما قطعا ماهیهای صید شده، خوردنی نیستند.»
شاعر مجموعه «هوش و حواس گل شببو برای من کافیست» تاکید کرد: «البته حضور در شبکههای احتماعی میتوان آگاهی و اطلاعات کابران را بالا ببرد اما همیشه آگاهی و اطلاعات، به نتیجه هنری ختم نمیشوند.»
وی درباره مجموعههایی که در آستانه انتشار دارد گفت: «مجموعه شعر «آدمها در غروب اسم ندارند» در اختیار نشر نگاه است، مجوز گرفته و آن طور که گفتهاند در نمایشگاه امسال منتشر میشود. مجموعه «قشنگی دنیا به همین است» هم که نشر دریچه مسئولیت انتشارش را برعهده دارد نیز، وضعیت مشابهی دارد اما من نمیتوانم با اطمینان از انتشار این دومجموعه در نمایشگاه کتاب خبر بدهم.»
باباچاهی افزود: «خبر دیگر آنکه، مستند زندگی من با نام «باور کنید این هم یک شوخی بود» که سال گذشته در خانه هنرمندان به نمایش درآمد نیز قرار است به همراه کتابی که شعرهای خوانده شده در آن مستند را در خود دارد، از سوی نشر سرزمین اهورایی در نمایشگاه کتاب امسال ارائه شود.»
انتهای پیام/