تحصیل برای همه، همه برای تحصیل
فقط اینجا نیست که وقتی دور و برمان را نگاه میکنیم تا چشم کار میکند دانشجو میبینیم. همه جای دنیا تحصیلات هر روز بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و البته مسائلش هم بیشتر میشود.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، تحصیلات در سال 2014 موضوع گزارشی است که سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه اخیرا منتشر کرده است.
این گزارش بیشتر از هر چیزی به مشکلات مالی تحصیل در دانشگاهها پرداخته و میگوید هزینه تحصیلات و راههای حمایت از دانشجویان برای پرداخت این هزینه از بحثهای داغ آموزش عالی در جهان است. این سیاستها میتواند تاثیر مهمی در دسترسی مردم به تحصیلات داشته باشد. عاملی که وقتی در دسترس باشد جاده خیلی چیزهای دیگر را هم صاف میکند. مثل پیدا کردن شغل و تشکیل یک زندگی با سطح قابل قبول. اما اگر در دسترس همه نباشد، در دنیایی که روز به روز بیشتر به تخصص و مهارت وابسته میشود، رسیدن به عدالت اجتماعی کار راحتی نیست.
شهریهایها و رایگانها
این گزارش نشان داده از یک طرف بالا بردن شهریه در دانشگاهها میتواند به امکانات بهتر و آموزش باکیفیت منجر شود و از طرف دیگر شهریهها میتواند مانع دسترسی بعضی افراد به آموزش شود. دانشگاههای دولتی در کشورهای فنلاند، دانمارک، ایسلند، نروژ و سوئد در شمال اروپا و همین طور مکزیک، لهستان و اسلوونی هیچ شهریهای از دانشجویانشان دریافت نمیکنند. در آلمان هم از ماه گذشته همه ایالتها تحصیلات رایگان را تصویب کردند. اما دانشگاههای دولتی در کشورهایی که شهریه میگیرند تقریبا سالی 1500 دلار در سال 2012 هزینه داشتند که در بعضی کشورها مثل ژاپن، شیلی، کره و آمریکا به 5هزار دلار میرسید.
هلند، اسلواکی و انگلیس شهریههای سالانه تا بیش از 1500 دلار از دانشجویانشان دریافت میکنند. اما در اتریش، بلژیک، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، سوییس و ترکیه دانشجویان شهریه کمی میپردازند. تفاوت هزینه تحصیل برای مقاطع مختلف در اغلب کشورها کم است.
استرالیا، شیلی، ایرلند و انگلیس استثنا هستند و هزینه تحصیل در مقاطع ارشد و بالاتر تقریبا 55درصد گرانتر است. ترکیه تنها استثنای برعکس میان کشورهای عضو است که تحصیلات مقاطع بالاتر در آن ارزانتر از مقطع کارشناسی است.
به طور کلی دانشجویان در دنیا تقریبا نفری 50هزار دلار سرمایه برای گرفتن یک مدرک لازم دارند. در ژاپن، هلند و آمریکا این میزان با هزینههای جانبی به 100هزار دلار میرسد. بعضی از کشورها برای تسهیل دسترسی به آموزش، وامهایی در نظر گرفتهاند. بعضی کشورها هم از شیوه استرالیا پیروی کردهاند و وامهایی فراهم کردهاند که باید بعد از فارغالتحصیلی بازپس داده شود.
سود مردان بیشتر از زنان
به طور متوسط در سراسر کشورهای OECDیا سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، منافع تحصیلات عالی و بازگشت سرمایه برای یک مرد 4 برابر آنچه هزینه کرده است تمام میشود و برای یک زن 2. 5 برابر. بار هزینه برای دولت به نسبت میزان دانشگاههای خصوصی فرق میکند و در کشورهایی با تحصیلات رایگان بیشتر است.
تفاوت بین دانشجویان بومی یک کشور و خارجیهایی که برای تحصیل به آنجا میآیند میتواند مشوق خارجیها برای آمدن به یک کشور یا مانع آنها باشد. در اغلب کشورها شرایط برای بومیها و خارجیها متفاوت است.
در اتریش هزینه تحصیل دانشجویان خارجی دو برابر دانشجویان بومی است. در کانادا، دانمارک، ایرلند، هلند، نیوزیلند (به جز دانشجویان دکترای خارجی)، لهستان، اسلواکی، اسلوونی، سوئد، سوییس، ترکیه، انگلیس و آمریکا هم شرایط مشابهی وجود دارد. در استرالیا دانشجویان خارجی از حمایت مالی هم برخوردار نیستند. این سیاستها از این نظر مهم است که ورود دانشجوی خارجی میتواند به پیشرفت دانشگاه کشورهای میزبان منجر شود. برای همین بعضی کشورها مزایایی برای بعضی دانشجویان در نظر گرفتهاند. مثلا کشورهای شمال اروپا، خارجیهایی را که از کشورهای اتحادیه اروپا برای تحصیل میآیند بومی حساب میکنند.
حلقه اتصال؛ پول
اگر امکانات لازم برای تحصیل و پیدا کردن تخصص و گرفتن مدرک نداشته باشید، امکان جا به جایی و تحرک اجتماعی و اقتصادی برای شما کم میشود. شاید هیچ وقت نتوانید موقعیت اقتصادی خانوادهتان را تغییر بدهید و همیشه درجا بزنید. چون امکان رفتن به مدرسه خوب و بعد پذیرفته شدن در دانشگاهی درجه 1 را ندارید. از طرف دیگر، اگر تحصیلات پایینی داشته باشید احتمالا برای زندگی در دنیای جدید تخصصی ندارید، بنابراین احتمال اینکه بتوانید رشد کنید و فاصله طبقاتیتان را کاهش بدهید کم میشود. راهی که دولتها برای این مساله پیدا کردهاند دور زدن مساله «پول» از کل ماجراست؛ تحصیل رایگان.
اما از حدود دو هفته قبل دولت نروژ که تا حالا تحصیلات رایگان در اختیار دانشجویان دنیا میگذاشت تصمیم گرفت برای دانشجویانی که از خارج از اتحادیه اروپا میآیند شهریه تعیین کند. به نظر میرسد شهریه گرفتن در شرایط بحران اقتصادی یکی از راه حلها شناخته میشود. بعضیها میگویند دولتها در حال تبدیل کردن دانشجویان به مشتری هستند و این از ضرورتهای جهان مدرن است. روسای دانشگاهها هم انگار اصرار برای مقابله با این تصمیمات دولتی را رها کردهاند. در آمریکا منتقدان پولی بودن دانشگاهها میگویند سیاست اقتصادی دانشگاهها شکست خورده و در حال عمیقتر کردن فاصله فقیر و غنی در این کشور است.
طبق آمار رسمی در آمریکا فارغ التحصیلان بیش از یک تریلیون دلار بدهی دارند. علاوه بر این هزینههای تحصیل و زندگی دانشجویی باعث شده دانشجویان زیادی سر کار بروند و وقت کافی برای درس نداشته باشند.
یک تحقیق در پرتغال نشان داده یک سوم دانشجویان خودشان را ثروتمند معرفی کردهاند و مجموع تعداد آنها با کسانی که خودشان را متعلق به طبقه متوسط معرفی کردهاند 80درصد کل دانشجویان را تشکیل میدهد. پس تکلیف فقیرانی که میخواهند با تحصیل خودشان را ارتقا بدهند چه میشود؟
چرا آلمان میتواند؟
بازتولید نابرابری اجتماعی یکی از اتهاماتی است که به تصحیلات پولی زده میشود. در جوامع دموکراتیک، تحصیل به معنی راهی برای به دست آوردن فرصت هاست. اگر کسی نتواند به آن دست پیدا کند فقط میتواند خودش را سرزنش کند. اما حالا شواهد نشان میدهد این شکل ادامه تحصیل نه تنها نابرابری را کم نمیکند بلکه آن را بازتولید میکند.
اگر آلمان میتواند چرا ما نمیتوانیم؟ این سوالی است که این روزها بسیاری از دانشجویان دنیا که تخصیلات پولی دارند از خودشان میپرسند. با پیوستن آخرین ایالت آلمان به جمع ایالتهایی که تحصیلات دانشگاهی در آنها رایگان است، همه دانشگاههای آلمان از ترم جدید برای بومیها و خارجیها رایگان میشود. آلمان کشوری است که 379 موسسه آموزش عالی در آن فعال است و 2. 4 میلیون دانشجو در آنها درس میخوانند. دانشگاههای آلمان دولتیاند و فقط 5درصد ظرفیت دانشگاههای آن متعلق به بخش خصوصی است.
تحصیلات و سطح درآمد
گزارش سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه درباره وضعیت تحصیلات در سال 2014 نشان میدهد تحصیلات پولی و دولتی به شدت مقابل هم قرار گرفتهاند. تحصیلات بالاتر به طور مشخص روی وضعیت درآمد و اقتصاد افراد موثر است. به طوری که 73درصد مردم با تحصیلات در حد سیکل در سطح میانگین درآمدی یا پایینتر از آن قرار دارند ولی فقط 27درصد افراد با تحصیلات دانشگاهی در این سطح درآمدی هستند.
در کشورهایی با تعداد بیشتر بزرگسالان کم مهارت فاصله درآمدی بین اقشار جامعه بیشتر است. تاثیر تحصیلات پایین نه تنها در شغل و درآمد موثر است بلکه در مسائل اجتماعی دیگر هم تاثیرگذار است. مثلا تعداد کسانی که از سلامت خوبی برخوردارند و تحصیلات بالایی دارند از آنهایی که سالماند و تحصیلات کمی دارند 23درصد بیشتر است. میزان اعتماد بین افراد، شرکت آنها در فعالیتهای داوطلبانه و باور به تاثیرگذاری یک فرد بر سیاستهای جامعه کاملا به میزان تحصیلات و مهارت افراد وابسته است.
یکی برای همه
تا پیش از این دولتها تلاش میکردند سرمایه اجتماعیشان را با افزایش تعداد تحصیلکردهها بیشتر کنند اما به این توجه نداشتند که این افراد از چه اقشاری باشند. اما حالا این مساله با نفع اجتماعی گره خورده و میزان مهارت و تحصیلات هر فرد روی کل جامعه موثر شناخته میشود. رشد هر کدام از افراد در رشد اقتصادی و اجتماعی جامعه موثر است. کشورهایی که سهم بیشتری از جمعیت با مهارت داشته باشند، در فعالیت اقتصادی و برابری اجتماعی موفقتر از کشورهایی هستند که سطح مهارت مشابهی در آنها وجود دارد اما به طور برابر در تمام جمعیت توزیع نشده است.
به همین دلیل تحصیلات و مهارت نقش مهمی در از بین رفتن نابرابری اجتماعی دارد. تحصیلات میتواند افراد را از فقر خارج کند اما برای این کار حاصل آن باید به تحرک اجتماعی منجر شود.
این تحقیقات نشان داده زمینه خانوادگی افراد در تحصیلاتشان بسیار موثر بوده. اغلب افرادی که پدر و مادری تحصیلکرده داشتند، به دانشگاه رفتهاند و آنهایی که حداقل یکی از والدینشان تحصیلکرده بوده هم اغلب درسشان را ادامه دادهاند. اما آنهایی که از خانوادههای کمسوادتر بودند، درصد کمتری به تحصیلات عالی رو آوردند. بعضی از این افراد با وجود ادامه تحصیل، از سطح تحصیلی پایینتری برخوردار شدند که کمک چندانی به رشد اجتماعی آنها نکرد.
آوارگان جهان نیاز به دانشگاه دارند
ماجرای نیاز به تحصیل برای پیشرفت سطح زندگی در مورد آوارگان جنگی هم مطرح است. بعد از جنگ جهانی دوم عده زیادی در جهان خانه و زندگیشان را از دست دادند. طبق اعلام سازمان ملل در سال 2013 برای اولین بار تعداد آوارههای جهان از 50 میلیون گذشت.
جنگ در سوریه و ناآرامیهای آفریقا یکی از عوامل افزایش تعداد آوارهها بوده است. از هر دو آواره در دنیا یکی از آنها موقع آواره شدن کودکی زیر 18 سال بوده. آوارگان سومالی، افغانستان و سوریه تقریبا یک سوم آوارههای جهان هستند. جوانان آنها نیاز مبرمی به آموزش دارند تا بتوانند توانمندیهایی به دست بیاورند و به یک زندگی آرام برسند. در جهان تلاشهایی برای تحصیلات ابتدایی این افراد شده اما تحصیلات عالی هنوز برای آنها فراهم نیست. تحقیقات درباره افغانهای آواره نشان داده آنهایی که تحصیلات عالی به دست آوردند راحتتر از دیگران توانستند شغلی پیدا کنند و در بازسازی ملی همکاری کنند. استراتژی سازمان ملل برای سالهای 2012- 16 این است که آوارگان بتوانند تواناییهای لازم برای یک زندگی سالم و خلاقیت برای ادامه زندگی با تکیه بر خودشان را داشته باشند. برای همین کمک مالی به آوارگان برای تحصیل در کشور خودشان یکی از برنامههای این نهاد است. اما یکی از مشکلات آن این است که بسیاری از آوارگان به مدارک تحصیلی گذشته و سوابق خود دسترسی ندارند.
انتهای پیام/