گیلان، نگین طبیعت و فرهنگ
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، استان گیلان با 16شهرستان و مساحت 14044 کیلومتر مربع از شمال به دریای خزر و کشور آذربایجان، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود شده است. این استان آب و هوای مدیترانهای دارد و در چهار فصل میزبان گردشگران است.
تاریخچه و فرهنگ
قبل از مهاجرت اقوام آریایی به ایران، صفحات شمالی ایران یعنی نواحی جنوب دریای مازندران، مسکن اقوامی مانند کادوسیان، آماردها، کاسپیان و تپوریها و ... بود. استرابن که در40ق. م تا40 میلادی میزیست اقوام گلامی، کادوس، ماردی و بعضی قبایل گرگانی را ساکنان نواحی شمال کوه پراخواتراس (البرز) دانسته است. در گذر زمان اعراب، کادوسیان را طیلسان خواندند. بعدها این نام نیز تغییر یافت و امروزه آنها را تالش یا تالشان مینامند.
در اوستا بارها از ناحیه گیلان به عنوان «ورن» یا «ورن چهارگوش» نام برده شده است. در فرگرد اول، وندیداد گیلان را محل تولد فریدون دانسته و آمده است: «چهاردهمین کشوری که من (اهورا) بیافریدم ورن چهارم گوشه باشد در آنجایی که فریدون کشنده اژیدهاک تولد یافت.»
تاریخ گیلان با تکیه بر پارهای اشارهها و کاوشهای باستانشناختی به دوره پیش از آخرین یخبندان (بین 50 تا 150 هزار سال پیش) میرسد. با مهاجرت آریاییها و دیگر اقوام به این سرزمین، از آمیزش مهاجران و ساکنان بومی منطقه، قومهای جدیدی پدید آمـدند که در این میان دو قوم گیل و دیلم اکثریت داشتند. از همان آغاز، فرمانروایان این قوم از آزادی کامل برخوردار بودهاند و هیچگاه در برابر بیگانگان و یا در مقابل حکمان دیگر، تسلیم نشدهاند و حتی به اطاعت دولت ماد در نیامدهاند.
آثار تاریخی و جاذبههای گردشگری
قلعه رودخان، آرامگاه میرزا کوچک جنگلی، تالاب انزلی، شهرتاریخی ماسوله، سوسن سفید(چلچراغ)، آبشار ویسادار، بافت تاریخی شهر لاهیجان، سرو هرزویل، پناهگاه حیاتوحش لوندویل، موزه میراث روستایی گیلان، ییلاق سوباتان و پارک ملی بوجاق از جاذبههای گردشگری استان گیلان به شمار میرود.
استان گیلان یکی از غنیترین گنجینههای فرهنگ موسیقی را دارا است. نقاط مختلف گیلان چه از نظر تنوع آوازها و چه از لحاظ خصوصیات ملودی و ریتم از سبکهای متفاوتی برخوردارند و این تفاوت سبک به خصوص بین موسیقی مردم تالش با موسیقی محلی مناطق دیلمان و اسپیلی و سایر نواحی گیلان به چشم میخورد.
به طور کلی مردم تالش سه نوع آهنگ دارند: قدیمدستان، تالشدستان و تازهدستان. آهنگهای گیلان به ویژه در سیاهکل و دیلمان از طبیعت الهام گرفتهاند و غالباً به صورت بکر و دست نخورده باقی ماندهاند. در سال 255هـ. ق احمد بن توکل، ندیم خلیفه عباسی معتمد علیالله، در کتابی تحت عنوان «الموسیقی العراقیه» که بخشی از آن درباره موسیقی دیلمان بود آورده است: «آوازخوانی مردم خراسان با زنج است که دارای هفت سیم است و زخمه آن مانند زخمه چنگ است و آوازخوانی مردم ری و طبرستان و دیلمان با تنبورهاست....»
ابونصر فارابی نیز در کتاب «الموسیقی» (339 هـ. ق) از تنبور گیلانی نام برده است: «تنبور خراسانی دارای دو سیم است و گونه ای دیگر تنبور جیلی (گیلانی) است. شیوه کوک تنبور گیلانی از شیوه کوک خراسانیان جداست.»
ادبیات قومی
گیلکی: این زبان از زبان های ایرانی است که مردم گیلان و دیلمستان بدان سخن می گویند. گیلکی به چند شاخه تقسیم می شود و در جهات شرق و جنوب نیز با یکدیگر اندکی اختلاف دارند.
تالشی: این زبان از زبان های ایرانی است که هم چنان در بخش هایی از ایران، زنده است. گویش ماسالی زبان تالش با گویش مناطق کوهستانی آن در شفت اندکی تفاوت دارد.
دیلمی: از زبان های مهم دیگر این استان، زبان دیلمی است که با زبان گیلکی تفاوت های اساسی دارد.
صنایع دستی
صنایع دستی شاخص استان: قلابدوزی (رشتیدوزی)، گلیمبافی، چادرشببافی، شالبافی، پایپوشهای سنتی (چموش دوزی)، لباس محلی (گیلک)، بافتنیهای سنتی (عروسک بافی ماسوله)، حصیربافی (گالی بافی)،بافت الیاف چوبی (بامبوبافی)، سفالگری سنتی.
قالی نوعی گستردنی بافته شده از الیاف پنبه، پشم و در بعضی موارد ابریشم است که معمولاً برای پوشش زمین به کار میرود. از آنجا که قالی و فرش همیشه نقشهای زیبا بر خود داشتهاند، امروزه به جنبه تزئینی آن نیز توجه میشود.
گلیم یکی از انواع صنایع دستی زیراندازی و پوششی است که از ابریشم، موی بز، پشم گوسفند و یا دیگر چهارپایان اهلی بافته میشود.
گـبه یا قالیچه خرسک، فرشی از جنس قالی است که معمولاً در اندازه کوچک توسط عشایر لر و قشقایی بافته میشود.
خاتمکاری از هنرهای ظریفه و صنایع دستی ایران است که سابقه و ریشهای کهن دارد.
معرقکاری یکی از رشتههای صنایع دستی است.
منبتکاری هنر حکاکی و کندهکاری بر روی چوب بر اساس نقشهای دقیق است.
سفالگری ساختن ظروف با گل است و به ظرف ساخته شده از این طریق سفال میگویند.
معرق کاری عبارت است از قطعههای بریده شده کاشی که نقوش مختلف را از رنگهای متفاوت تراشیده و در کنار یگدیگر قرارداده و به شکل قطعاتی بزرگ در آورده و روی دیوار نصب میشود .
کاشی هفترنگ نوع کاشی است که اکثرأ در مساجد، عبادت گاهها و مقبرهها همچنان منازل شخصی بکار میرود.
آینهکاری نوعی تزیین داخلی ساختمان، با چسباندن قطعههای کوچک آینه به شکلهای هندسی و گل و بتههای مختلف است.
گیوهبافی یا گیوهدوزی از قدیمی ترین صنایع دستی سرزمین پارس است و طبق سندهای تاریخی بدست آمده پیشینهٔ این صنعت به حدود ۱۰۰۰ سال پیش باز میگردد.
بوریابافی از نی و علف، صنعتی است که حتی از صنعت پارچهبافی هم کهنتر است.
حصیربافی به معنی بافت رشتههای حاصل از الیاف گیاهی (سلولزی) به کمک دست و ابزار ساده دستی است که طی آن محصولات مختلفی مانند زیرانداز، سفرهٔ حصیری، انواع سبد، انواع ظرف و... تولید میشود. حصیربافی خود بامبوبافی، مرواربافی، ترکه بافی، چم بافی و سبد بافی را نیز شامل میشود.
قلمزنی عبارت است از تزیین و کندن نقوش بر روی اشیای فلزی به ویژه مس، طلا، نقره، برنج و یا به عبارت دیگر ایجاد خطوط و نقوش به وسیله قلم با ضربه چکش و بر روی اجسام فلزی.
نقرهکاری هنری از شاخه فلزکاری است که در آن با شکلدهی و کار روی مصنوع نقره یا ایجاد روکشی از آن جنس اثر هنری ایجاد میکنند.
آیینها
نوروزخوانی از مراسم آخر هر سال در گیلان است. نوروزخوانی که هماکنون نیز کم و بیش رواج دارد، در گیلان نماد ورود بهار و خیر و برکت است. برای این کار گروهی نوروزخوان در کوچه و خیابان به راه میافتند و اشعاری میخوانند.
گل گل چهارشنبه از دیگر مراسم کهن ایرانیان که در گیلان هم با بعضی تغییرات جزیی به آن میپردازند، «چهارشنبه سوری» است که در غروب آخرین سهشنبه سال و در شب چهارشنبه انجام میشود. به این منظور خار، بوته، گون و کاه جمعآوری میشد و با درست کردن پشتههایی که معمولاً رو به سمت قبله مینهادند و سپس آتشزدن آنها، از روی آتش میپریدند و هنگام پریدن با خوشحالی میخواندند:
گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه
زردی بشه، سرخی بایه، نکبت بشه، دولت بایه
یعنی: ای شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردی و ضعف و بیماری رخت بر بندد و نوبت سرخی و نشاط و خرمی فرا رسد. دوره نکبت و ناکامی به سر آید و دولت و اقبال روی نماید.
فالگوش ایستادن از دیگر برنامه های چهارشنبه سوری بود. برای این کار، در گذرگاهها میایستادند و با شنیدن پنهانی نخستین کلمات عابرین، مفهوم آن را حمل بر توفیق یا ناکامی خود در سال آتی میشمردند.
قاشق زنی نیز از رسوم اجرایی این شب (چهارشنبه سوری) بود که معمولاً جوانان و بیشتر دختران به در خانه همسایهها میرفتند و با پنهانکردن روی خود و بدون دادن آشنایی، خواستار هدیه میشدند. نقل و نبات و تنقلات از عمدهترین چیزهایی بود که در کاسه قاشق زنان جای میگرفت.
سوغات
از معروفترین سوغات گیلان کلوچه و زیتون است. البته صنایعدستی این استان نیز مورد علاقه گردشگران است که به عنوان سوغات از آن استفاده میکنند.
غذاهای محلی
از مهمترین غذاهای گیلان می توان به غذاهای زیر اشاره کرد:
مرغ فسنجان یا مرغ لاکو، میرزا قاسمی- باقلا قاتق- ترش تره- کویی خورش (خورشت کدو حلوایی)- سیرقلیه- آلومسماء- فندق قاتق- شامی- قیمه رشتى- سیر قلیه- آش ترش- خورش مرغ ترش- کوکوی اشبل- شوید خولی- چخرتمه- اناربیج- تهبوریان-جوجه پریده- سیر شوید- شیرین تره- شیش انداز- تاس کباب- غورهمسما-کوئی تره (کویی تره )-گل در چمن-موتنجن- دختر لوس
انتهای پیام/