٥ روز اسارت در شکنجهگاه مستاجر کینهای
ماجرا به چند روز پیش برمیگردد. آن روز پیرمرد تاجر که به تنهایی در خانهاش در شمال تهران زندگی میکرد، با یک تماس تلفنی سرنوشت تلخی برایش رقم خورد. این پیرمرد که درحال استراحت در خانهاش بود پس از یک تماس مشکوک زمانیکه تلفنش را پاسخ داد با اظهارات مردی که ادعا میکرد یک مامور مخفی است روبهرو شد. آنسوی خط مرد جوان با حالتی محکم و جملاتی مرموز چند سوال شخصی از پیرمرد کرد. او که تمام اطلاعات زندگی پیرمرد را میدانست از او خواست که همدیگر را ملاقات کنند. پیرمرد هول شده بود و درحالیکه دید مرد مرموز همه اطلاعات شخصی زندگیاش را میداند با او قرار گذاشت. مرد مامور تأکید کرد که پیرمرد تمام مدارکش را هم همراه خود بیاورد. بنابراین عصرهمان روز پیرمرد با مرد مامور حوالی پارکی در شمال پایتخت قرار گذاشت. پیرمرد تاجر که از همه جا بیخبر بود با تصور اینکه سر قرار با یک مامور مخفی میرود، تمام مدارکش را برداشت و سر ساعت در محل قرار حاضر شد. او که نمیدانست چه حادثه شومی در انتظارش است به خواسته مرد مامور سوار خودروی پژوی پارک شده کنار خیابان شد. هیچکس از آشنایان این پیرمرد در جریان این قرار مرموز نبود. او داخل ماشین شد و درست در همان لحظه ورودش دو مرد دیگر را هم دید که نشسته بودند. همان لحظه یکی از آنها با آمپول بیهوشی به سمت پیرمرد حمله کرد و پس از تزریق او بیهوش شد.
شکایت در دادسرا
پس از این حادثه سه مرد جوان، پیرمرد را با خودشان بردند و هیچکس از سرنوشتش اطلاعی پیدا نکرد. تا اینکه پس از گذشت چند روز، یکی از آشناهای پیرمرد درحالیکه نگران سرنوشت او شده بود، به شعبه نهم دادسرای امورجنایی تهران رفت و خبر از ناپدید شدن پسرعمویش داد. او در شکایت خود به بازپرس سهرابی گفت: «پسرعمویم پیرمردی تنهاست که در خانهای در شمال تهران زندگی میکند. خانواده او همه در خارج از کشور زندگی میکنند و او سالهاست تنهاست. من هم گاهی اوقات به او سری میزدم. اما از چند روز پیش تا الان هیچ خبری از او ندارم. موبایلش خاموش است و تلفن خانه را هم جواب نمیدهد. برای همین کمکم نگرانش شدم و تصمیم گرفتم موضوع را به ماموران اطلاع دهم.»
آغاز تحقیقات و نخستین سرنخ
با اعلام این موضوع به دستور قاضی تیمی از ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران، تحقیقات خود را برای پیدا کردن ردی از پیرمرد گمشده که تاجر ثروتمندی بود آغاز کردند. در همان تجسسهای نخست کارآگاهان ردپایی از یک مرد که مستاجر پیرمرد بود در این پرونده پیدا کردند. ماموران دریافتند که پیرمرد ناپدید شده از مدتی قبل با یکی از مستاجران خود دچار اختلاف شده بود. اطلاع از این موضوع باعث شد که ماموران او را زیر نظر بگیرند و به یقین برسند که او راز ناپدید شدن پیرمرد را میداند. به همین دلیل او دستگیر شد اما در تحقیقات ادعا کرد که اطلاعی از سرنوشت صاحبخانهاش ندارد. با اینحال ماموران که دلایل زیادی برای دست داشتن این مرد در ناپدید شدن پیرمرد داشتند، تحقیقات از او را ادامه دادند تا اینکه مرد مستاجر در نهایت قفل سکوتش را شکست و راز آدمربایی را فاش کرد.
آزادی پیرمرد تاجر
این مرد در بازجوییها به ماموران گفت: «مدتی بود که بر سر اجارههای ملکی که متعلق به پیرمرد بود دچار اختلافات مالی شده بودیم. این اختلافات آنقدر زیاد شد که باعث شد نقشه آدمربایی را بکشم. اما برای اجرای این سناریو، باید از چند نفر کمک میگرفتم. برای همین ٣ گروگانگیر اجیرکردم و پیرمرد را با ترفندی به محل قرار کشاندم. گروگانگیران هم پس از بیهوش کردن پیرمرد با تزریق آمپول، وی را به خانهای در شمال کشور بردند و ٥ روزی او را در آنجا زندانی کردند. در این مدت آنها به دستور من و تهدید گروگان، کارتهای عابربانک او را سرقت کرده و از یک صرافی در شمال، ٢٠٠ میلیون سکه خریدند.»
با اعترافات این مرد، گروگانگیران اجیر شده که ماجرای دستگیری طراح نقشه را مطلع شده بودند، از ترس، گروگان را آزاد کردند. پیرمرد وقتی پیش روی پلیس قرار گرفت به طرح شکایت پرداخت و مشخصات گروگانگیران را در اختیار تیم تحقیق
قرار داد.
بازداشت آدمربای خیانتکار
بنابراین کارآگاهان با راهنمایی شاکی و متهم اصلی این پرونده، ٢ نفر از گروگانگیران اجیر شده را در شمال کشور دستگیر کردند اما مشخص شد که نفر سوم فراری شده است. این مرد فراری به همدستانش نارو زده بود و شبانه پس از آزاد کردن گروگان، کیسه سکهها را برداشته و فرار کرده بود. در چنین شرایطی ماموران وارد عمل شدند تا ردی از آدمربای فراری پیدا کنند. سرانجام با اقدامات اطلاعاتی و ردیابیهای پلیسی ردی از آخرین عضو این شبکه در یکی از استانهای مرکزی بدست آمد. تحقیقات نشان میداد که این آدمربای خیانتکار با برداشتن سکهها به خواستگاری دخترمورد علاقهاش رفته و قرار است به زودی لباس دامادی به تن کند و پای سفره عقد بنشیند، اما او چهارشنبه شب گیر افتاد و از سوی پلیس بازداشت شد.
پس از دستگیری آخرین متهم این پرونده، بخشی از سکهها در مخفیگاه وی کشف شد و هر ٤ متهم با دستور قاضی جنایی و قرار قانونی برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره آگاهی تهران
قرار گرفتند.
انتهای پیام/