ویژگیهای انقلاب اسلامی ایران و آفات در کمین
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی رخداد بزرگ اجتماعی و سیاسی کمنظیری است که در تاریخ معاصر ایران بهوقوع پیوست و تاثیر غیرقابلانکاری در ملت ایران و دیگر ملتها داشته است.
ارمغان مهم این انقلاب تحول در بین مردم و تغییر ساختار در سیستم حکومت ایران از رژیم پادشاهی به جمهوری اسلامی بود. ساختار جدید مبتنی بر شعار نه شرقی و نه غربی مردم، به عنوان شعار سلبی و استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی در قالب یک شعار ایجابی از زبان مردم بود که در روزهای انقلاب در کوچه و خیابانهای ایران طنینانداز شد. شعار برخاسته از شعور ملتی که فروپاشی نظام سلطه و رژیم طاغوت را در پی داشت و خواست مردم را عینیت بخشید.
همه ما و حتی دشمنان انقلاب میدانیم که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در پرتو ولایت دینی و در راستای بعثت پیامبر اسلام با کمک و حمایت همهجانبه مردم مسلمان توانست به الگوی تفکر و اندیشه دینی خودش در امر حکومت، جامه عمل بپوشاند و مردم ستمدیده ایران را از قید قدرتهای استکباری و رژیم طاغوتی شاه، رهایی بخشد. به عنوان یک شاهد مثال بر مطلب یاد شده، به یاد دارم امام، سالها پیش از این در محرم سال 1357 در پیامی خطاب به ملت ایران فرمود: همه و همه همصدا و پشت بر پشت هم، به سوی هدف مقدس اسلام یعنی برچیده شدن سلسله پهلوی و هدم و نابودی نظام منحط شاهنشاهی و برقراری جمهوری اسلامی مبتنی بر احکام مترقی اسلام به پیش، که پیروزی از آن ملت به پاخاسته است.
این پیام عاشورایی امام به ملت ایران زمانی صادر شد که بر سر در پلیسراهها و مدارس کشور نصب شده بود:
شهنشاها مهر تو کیش و آئین ماست پرستیدن نام تو دین ماست
تقابل شاه و ملت نتیجهاش همانطور که اشاره شد پیروزی ملت مسلمان ایران با رهبری امام خمینی(ره) بود که تغییر قانون اساسی در ایران را در پی داشت.
در قانون اساسی بعد از پیروزی، که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نام گرفت و خبرگان ملت آن را تصویب و مردم به آن رای دادند آمده است: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند، یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خدادادی را از طرقی که در اصول بعدی میآید اعمال میکنند.
بنا به آنچه که گفته شد، میزان رای ملت بود و مردم هم به جز اسلام و قانون اساسی هیچ چیزی دیگری را بر نتابیده و فقط آنها را نصبالعین خود قرار داده بودند. با رجوع به پیشینه مبارزاتی مردم و رهبری و همچنین اصول تصریح شده در قانون اساسی مهمترین ویژگیهای انقلاب اسلامی ایران عبارت است از:
1. اسلام و مکتب فکری حیاتبخش مردم مسلمان ایران:
شکی نیست اگر اسلام و آرمانهای تصریح شدن در آیات قرآن و سنت در میان ملت به پاخاسته ایران حکم فرما نبود، از خیزش معنوی و همهجانبه مردم و شهادتطلبی آنها هم خبری نبود. نه انقلاب اسلامی شکل میگرفت و نه دوام و پایداری مردم به سبک دینی و اسلامی در سالهای قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حاصل میشد. چیزی که لشکرکشی قدرتهای جهانی در هشت سال دفاع مقدس و حوادث دیگر را سد کرد اسلام و ایمان دینی مردم بود. مردم مسلمان ایران از امام شنیدند که فرمود: «تمام مقصد ما مکتب ماست» اگر مردم خون دادند و شهید شدند و از راه مبارزه و جهاد پا پس نکشیدند برای این بود که اصول و ارزشهای دینی و اسلامی را مبنای نظر قرار داده و همیشه چنین اندیشه کردهاند که حماسه عاشورا برای معروف گستری و منکرزدایی بوده و نه چیز دیگر.
2. عنصر مردم و ملت:
ویژگی دیگری است که پایه اصلی و مهم انقلاب اسلامی محسوب میشود. مردم و ملت است که به تعبیر امام ولینعمت مسئولانند. آنان ستون فقرات نظام و انقلاب اسلامی ایران هستند. مردمی که بار اصلی انقلاب اسلامی را بر دوش کشیدهاند و جمهوری بودن انقلاب به جهت حضور و حمایت آنها عینیت مییابد. اگر مردم از صحنه مبارزه و انقلاب غایب بودند، قالب و شکل عینی انقلاب منتفی میشد و برقراری نظام و استمرار آن متزلزل میشد. روی همین جهت است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تعیین و انتخاب مسئولان بالا و ارکان اداره کشور به دست مردم و به رای آنان سپرده شده است و طبیعی است که انقلاب اسلامی بدون حضور مردم معنا و مفهوم ندارد. انتخاب رهبری با رای خبرگان و منتخبین مردم، انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضا شورای اسلامی شهر و روستا با رای مستقیم مردم، و برگزاری رفراندومهای ضروری و تعیینکننده با رای مردم، همه و همه در قانون اساسی تصریح شده و غیرقابل انکار است. این مطلب گویای این است که از منظر دین و مکتب فکری امام فلسفه اصلی حکومت را باید در خواست و رضایت مردم جستجو کرد و عدم رضایتمندی مردم مقبولیت و مشروعیت نظام و انقلاب را مورد چالش جدی قرار میدهد.
3. عنصر ولایت و رهبری:
از ویژگیهای برجسته و غیرقابلانکار انقلاب اسلامی، وجود تعیینکننده رهبری و ولایت دینی در انقلاب اسلامی است. این عامل مهم و اثرگذار ریشه در امامت و ولایت اسلامی دارد و ولایت فقیه شعبهای از ولایت خدا و رسول و امامان معصوم است. از آغازین روزهای انقلاب اسلامی تاکنون دیدهایم چگونه ولایت فقیه که همان ولایت قانون و شرع است، در هدایت مردم به صراط مستقیم انقلاب اسلامی نقشآفرین بوده و از مردم و انقلاب پاسداری کرده است. ولیّ فقیهی که در شناسایی و جذب انسانهای برخوردار از فطرت دینی، تربیت فکری مردم، ساماندهی حرکتهای مردمی و انقلابی، تبلیغ سنتهای الهی و قرانی از هیچ کوششی فروگذار نبوده است و دژ محکمی در برابر قدرتهای استکباری محسوب میشود.
با بیان اجمالی و معرفی سه ویژگی انقلاب اسلامی، توجه و دقت در آفتهای انقلاب با قرینه قرار دادن آنها ضرورتی انکارناپذیر است. آفتهایی که از دغدغههای مهم رهبری و دلسوزان نظام است و باید برای آنها تا دیر نشده چارهاندیشی لازم صورت گیرد. در بیان و تحلیل موضوع لازم است اشاره کنم که فلاسفه میگویند: علت محدثه و ایجاد یک پدیده، همان علت مبقیه، استمرار و بقای آن است. به همین دلیل باید گفت: اگر اسلام، مردم و رهبری باعث پیدایش انقلاب اسلامی در ایران بودند که چنین است و ما شکی در آن نداریم، استمرار و پایداری آنهم بستگی تام و تمام به این سه ویژگی انقلاب دارد به طوری که با کمرنگشدن یا منتفیشدن آنها انقلاب اسلامی ما کمرنگ و منتفی میشود. از همین جهت است که آفات در کمین انقلاب اسلامی عبارت است از:
1. روی گردانی از اسلام ناب:
ترجیح میدهم تبیین این مطلب را به یکی از فرمایشات رهبری منوط کنم. در این رابطه مقام معظم رهبری فرمود: در انقلاب اسلامی کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت. اسلام جهاد و شهادت جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت، اسلام تعبد و تعقل جایگزین اسلام التقاط و جهالت، اسلام دنیا و آخرت جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت، اسلام علم و معرفت جایگزین اسلام تحجر و غفلت، اسلام دیانت و سیاست جایگزین بیبندوباری و بیتفاوتی، اسلام قیام و عمل جایگزین اسلام تشریفاتی و بیخاصیت، اسلام نجاتبخش محرومین جایگزین اسلام بازیچه دست قدرتها و خلاصه اسلام ناب محمدی جایگزین اسلام آمریکایی شد. به استناد آنچه که رهبری فرمود: اگر در این بخش بگوییم چه چیزی آفت برای انقلاب است، طبیعی است که گفته شود، اندیشه و فکری که باعث خرافه و بدعت، اسارت و ذلت، التقاط و جهالت، دنیاپرستی یا رهبانیت، تحجر و غفلت، بیبندوباری و بیتفاوتی، بیحالی و افسردگی، تشریفاتیبودن و بیخاصیتی، بازیچه دست قدرتها شدن باشد، آفت برای انقلاب اسلامی است. اسلامی که از آن تعبیر به اسلام آمریکایی شده و عوامل آمریکا، اسرائیل و قدرتهای غربی برای ترویج چنین اسلام و چنین انحرافی در تلاش هستند. کم نیستند کسانی که حتی ندانسته و ناخواسته، در میدان و کارزار دشمن قرار داشته و به نفع او عمل کردهاند و تیشه به ریشه اسلام ناب و انقلاب اسلامی میکوبند.
نمونه روشن و آشکار آن افراطگری دینی است که بخش قابل توجهی از مردم و بویژه جوانان را دینگریز ساخته است.
2. نفی ولایت:
آفت دیگری برای انقلاب اسلامی، نفی رهبری و ولایت فقیه است. امام راحل فرمود: «پشتیان ولایت فقیه باشید تا به مملکتتان آسیبی نرسد». شک نداریم که ولایت فقیه پشتوانه محکمی برای انقلاب اسلامی بوده و هست و از سوی دیگر شک نداریم که یکی از راههای نفی ولایت به شکل غیر مستقیم، قطع بازوان رهبری و گرفتن چهرههای موثر نظام و ولایت از راه ترور فیزیکی و یا ترور شخصیتی از انقلاب اسلامی است. آفتی که تهدید و تحدید دایره عمل و کارآمدی ولایتی دینی را در پی دارد. چیزی که در وضع فعلی عوامل افراط و تخریب آن را دنبال میکنند. از کجا معلوم، طرفداران افراطی و شعاری ولایت، در گفته خود راست و صادق باشند؟ آنانی که ریا و تزویر پیشه کرده و مدام روی اموری کوچک و کماهمیت قهر و ناز پیشه میکنند. به راستی اینان نمیدانند که در موضع دفاع از رهبری و نظام باید به مثل بسیاری از شهیدان از جمله دانشمندان هستهای و دیگر شهیدان پر افتخار و بلندآوازه، یار شاطر باشند نه بار خاطر؟! و در عمل باید ملتزم به ولایت و قانون باشند نه در شعار؟!
3. به هیچ دانستن بعد جمهوریت انقلاب و عدم پایبندی به رأی ملت
آفت دیگر انقلاب به هیچ دانستن اصل جمهوری در انقلاب اسلامی و عدم پایبندی به میزان رأی ملت است که امام راحل فرمود. در همین رابطه، زینتی معرفیکردن رأی مردم از جمله آفتهای بزرگی است که دامنگیر بعضیها شده است و این دیدگاه ناصواب نه تنها برخلاف بسیاری از اصول قانون اساسی است بلکه برخلاف عزت و حقالناس همگانی مردم است و با ساختار حکومت از دیدگاه اسلامی، منافات دارد. در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تصریح شده است که: «حکومت از دیدگاه اسلام، برخاسته از موضع طبقاتی و سلطهگری فردی یا گروهی نیست، بلکه تبلور آرمان سیاسی ملتی همکیش و همفکر است که به خود سازمان میدهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی راه خود را به سوی هدف نهایی ( حرکت به سوی الله) بگشاید ». ملت ما در جریان تکامل انقلابی خود، از غبارها و زنگارهای طاغوتی زدوده شد و از آمیزههای فکری بیگانه خویش را پاک کرد و به مواضع فکری و جهانبینی اصیل اسلامی بازگشت و اکنون برآن است که با موازین اسلامی، جامعه نمونه (اسوه) خویش را بنا کند. بر چنین پایهای، رسالت قانون اساسی این است که زمینههای اعتقادی نهضت را عینیت بخشد و شرایطی را به وجود آورد که در آن با ارزشهای والا و جهانشمول اسلامی پرورش یابد و این مهم حاصل نمیشود مگر به کرامت و رضایتمندی خود مردم که رمز تداوم انقلاب در آن نهفته است. برخورد مستبدانه یا بیاعتنایی به مردم و اشکالتراشی برای آنان، آفتی است که مدیریت میانه کشور در این رابطه دخیل است و اگر در ریشهیابی مشکلات مردم گفته شود: «با وجود اسلام و رهبری دینی چرا مردم با این همه مشکلات دست به گریبان هستند؟»، پاسخ این است که: «مدیریت میانه و مسئولان اجرایی غیر کارآمد، سبب ناراحتی و نارضایتی مردم و عدم تحقق مطالبات به حق آنان هستند و نه چیز دیگر».
*معاون پارلمانی دانشگاه آزاد اسلامی
انتهای پیام/