تکرار ضربالاجلهایی که غرب را سودی نمیبخشد!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید که همراه «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا به منطقه سفر کرده بود، روز جمعه به خبرنگاران گفت: آمریکا قصد ندارد چارچوب زمانی در مورد مذاکرات پیرامون بازگشت به پایبندی متقابل به برجام تعیین کند اما به صورت نامحدود منتظر نخواهد ماند.
همزمان رسانههای غربی نیز بر اساس کلیدواژه محدود بودن زمان و نزدیک شدن مذاکرات به پایان راه، به خبرسازی پرداختهاند چنانچه خبرگزاری رویترز به نقل از منبعی که او را «مقام ارشد در اتحادیه اروپا» معرفی کرده نوشته؛ مذاکرات رفع تحریمها به پایان نزدیک میشود، در حالی که مشخص نیست به توافق ختم خواهد شد یا خیر.
این مقام که اشارهای به نام او نشده گفته است: «میتوانیم بعضی موضوعاتی که هنوز حل نشدهاند را دقیقتر بررسی کنیم. منتظر ایدههایی از تهران و چیزهایی که آمریکاییها میگویند هستیم... نمیدانم که این پایان روند است [یا خیر] اما پایان مذاکرات است.»
پیش از این نیز «کاترین کولونا» وزیر خارجه جدید فرانسه گفته بود تنها چند هفته برای احیای توافق هستهای با ایران فرصت باقی است. او مدعی شده بود که تصمیمگیری در خصوص توافق به عهده ایران است.
کولونا که در جمع نمایندگان پارلمان فرانسه صحبت میکرد با تاکید بر اینکه این وضعیت دیگر قابل ادامه نیست، گفت: «ما برای همیشه منتظر پاسخ ایران برای مذاکرات هستهای نمیمانیم.»
اینگونه بازی با کلمات از سوی شخصیتهای سیاسی و محافل رسانهای درباره مذاکرات رفع تحریمها نه تنها بیانگر استمرار سیاست «تهدید و مذاکره» است که با هدف القای فرصت محدود ایران برای توافق با غرب، در پی القاء ضربالاجل خودساخته دیگری است که از زمان آغاز مذاکرات تاکنون چندین بار تکرار شده است.
در ابتدای مذاکرات، انتهای دی ماه را تعیین و بعد آن را به اوایل بهمن و بعد به آخر بهمن و بعد به اسفندماه و... را مطرح کردند و این روند تا به امروز ادامه یافته است.
این نوع گفتارها که نشانه بیاعتباری ادعاهای غربیها است، این سوال را به همراه دارد که چرا غرب با وجود ضربالاجلهای پیاپی، مرتبا در این زمینه عقبنشینی میکند؟
آیا این موضوع بهدلیل دست برتر ایران در مذاکرات که نتیجه ابتکار عملها، برخورداری ایران از مولفههای متعدد قدرت چانهزنی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، امنیتی، منطقهای و جهانی نیست که غرب را به عقبنشینی وادار ساخته است؟
نکته دیگر آنکه؛ رسانهها و بخشی از بدنه سیاسی کشورهای غربی در حالی ماموریت فشار بر ایران را عهدهدار شدهاند که نگاهی واقعبینانه به روند تحولات از ادامه و افزایش غنیسازی توسط ایران و افزایش ذخایر اورانیوم غنیسازی شده ۶۰ و ۲۰ درصد در مقابل نابسامانی قیمت انرژی حکایت دارد.
از سویی؛ دیدار بایدن با مقامات ریاض و کشورهای عربی نتوانسته افزایش تولید نفت را به همراه داشته باشد و گرچه کاخ سفید مدعی است ریاض پذیرفته تولید نفت خود را در ماههای ژوئیه و اوت ۵۰ درصد افزایش دهد، عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجه سعودی هرگونه توافق با آمریکا را رد کرده است.
دست خالی بایدن در عرصه اقتصاد داخلی و سیاست خارجی در آستانه انتخابات میان دورهای کنگره بهگونهای است که محبوبیت او به کمتر از ۳۰ درصد رسیده و ۸۲ درصد مردم خواستار تکرار نشدن ریاست جمهوری او هستند.
افزایش بحران غذایی و انرژی در اروپا نیز بهگونهای است که مجله اکونومیست عنوان میکند پس از بحران یورو در ۲۰۱۰، بحران مهاجران در ۲۰۱۵، شوک انرژی در زمستان ۲۰۲۲ سومین تهدیدی است که میتواند اروپا را به سر حد فروپاشی برساند.
به بیان دقیقتر؛ غرب در حالی در فضای رسانهای سناریوی گرفتارسازی افکار عمومی ایران در بازی «رو به پایان بودن زمان توافق» را دنبال میکند که عملا در مقابل منطق مذاکراتی ایران زانو زده و اگر بخواهد عاقلانه عمل کند، برای برون رفت از وضعیت شکننده خود چارهای جز پذیرش این روند تا حصول توافق ندارد.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/۴۱۲۹/
انتهای پیام/