محمدی: مهدویکیا در تیم امید قربانی شد/ افاضلی: در فدراسیونِ موقتی بستر صعود به المپیک شکل نمیگیرد
به گزارش خبرنگار گروه ورزش خبرگزاری آنا، تیم ملی فوتبال امید در مرحله گروهی رقابتهای قهرمانی آسیا که در ازبکستان برگزار شد در کسب یک پیروزی هم ناکام بود تا حذفی زودهنگام را تجربه کند. مشابه چنین ناکامیهایی برای تیمهای المپیک ایران بارها و بارها رخ داده و با توجه به اینکه چند ماه دیگر مرحله مقدماتی انتخابی المپیک ۲۰۲۴ پاریس برگزار میشود و در ادامه مرحله نهایی این مسابقات در پیش است، دغدغههای بسیار زیادی برای تیم مهدی مهدویکیا شکل گرفته و بیم آن میرود تا بار دیگر شاهد حذف تیم ملی امید در مسیر صعود به المپیک باشیم. در همین زمینه با اکبر محمدی سرمربی سابق تیمهای نوجوانان و جوانان و مربی تیم امید و هومن افاضلی سرمربی سابق تیم ملی امید و تیم زیر ۲۲ سال گفتوگو مفصلی انجام دادهایم که در ادامه خواهید خواند.
لیاقت مهدویکیا سرمربیگری تیم امید است
آنا: مهدی مهدویکیا استحقاق آن را داشت تا سرمربی تیم ملی فوتبال امید شود؟
محمدی: اگر بگوییم مهدویکیا صلاحیت و لیاقت رهبری تیم ملی امید را ندارد به نظر من بیراهه رفتیم. مهدویکیا به جز فاکتور تجربه که البته میتواند به نوعی با حضورش در بوندسلیگا با رویدادهای بینالمللی سطح بالامثل جام جهانی و کار کردن با مربیان بزرگ دنیا درواقع پوشش داده شود، همه فاکتورهای لازم برای حضور در پست سرمربی تیم ملی امید را دارد. من البته با بعضی از رویکردها و استراتژیها در واقع موافق نیستم، اینکه شما توی این دوره میبایست از تمام ظرفیت موجود فوتبال این رده سنی پایین استفاده میکردید برای اینکه چنین فشاری را متحمل نشوید. حمایت بخش زیادی از کارشناسان، حمایت کسانی که در فدراسیون کار میکنند را از دست بدهی، خب این انرژیبر است و تا حدودی باعث میشود اعتماد به نفس از کادر فنی و بازیکنها گرفته شود.
موافق اعتماد دوباره به مهدویکیا هستم
آنا: با توجه به حذف از مسابقات قهرمانی آسیا، باز هم میتوان به مهدویکیا فرصت داد؟
محمدی: ادامه کار را توأم با شک و تردید و اما و اگر میبینم. برای همین فکر میکنم بهتر بود در این مبحث با توجه به اینکه ما اردوهای زیادی نداشتیم و مثل یک تیم باشگاهی این تیم را سازماندهی نکردیم از راهکار دیگری استفاده میشد. در واقع اردوهای طویلالمدت و پیدرپی برای این تیم در نظر میگرفتیم آن وقت اشکالی نداشت با یک رده سنی پایینتر از امید در این تورنمنت شرکت میکردیم ولی وقتی کلا فکر میکنم سه تا چهار اردو نداشت برای حضور در این مسابقات، فکر میکنم باید از حداکثر تجربه و پتانسیل استفاده میشد. من به عنوان کسی که در این ردهها مربیگری کردم و مسئولیت داشتم، در فدراسیون فوتبال اگر از من نظرخواهی میشد قطعا به این نکته اشاره میکردم که در هر تورنمنتی با ابزار مورد نیاز آن تورنمنت شرکت کرد. با این حال موافق اعتماد دوباره به مهدویکیا هستم.
مهدویکیا قربانی استراتژی شد
آنا: علت عدم موفقیت تیم امید در مسابقات مختلف چه بوده است؟
محمدی: فراموش نکنیم این پنجمین دوره مسابقات این رده سنی بود که البته یک در میان انتخابی المپیک هست و ما با انواع و اقسام مربیان در این تورنمنتها حضور داشتیم. قبل از برگزاری اینچنینی رقابتها که فکر میکنم از سال ۲۰۱۳ اتفاق افتاد علیرضا منصوریان در ادامه هومن افاضلی سرمربی بودند. در این تورنمنت ما مربیان دیگری داشتیم از محمد مایلیکهن بگیرید تا حسن حبیبی، اگون کوردس، نلو وینگادا، وینگو بگوویچ، برانکو ایوانکوویچ، رنه سیموئز و محمد خاکپور؛ اینها همه سرمربیان تیمهای المپیکی ما بودند. در بازیهای آسیایی در واقع به شکل قدیم یکی دو مرتبه این تیم موفق بوده ولی در هیچکدام از رقابتهای انتخابی المپیک موفق نشده است. با انواع و اقسام نسلها هم در این مسابقات شرکت کردیم. تیمهایی داشتیم که باید بی برو برگرد به المپیک میرفتند. مثلا نسل خود مهدویکیا نسلی طلایی بود. بعدش نسل ایمان مبعلی، میلاد میداوودی همین احسان حاج صفی، بعدش نسل محسن مسلمان، پیام صادقیان، بعدش نسل علیرضا جهانبخش، سردار آزمون، روزبه چشمی، محمدحسین کنعانیزادگان، فرشید اسماعیلی، محمدرضا اخباری نسلهای خوبی بودند. در ادامه رسیدیم به نسل امید نورافکن و مسابقات انتخابی که مرحوم زلاتکو کرانچار توانست تیم را به مرحله نهایی ببرد در ادامه فرهاد مجیدی و حمید استیلی در کسوت سرمربی و سرپرست هدایت تیم را برعهده گرفتند. در مسابقات تایلند که دی ۹۸ بود و من رئیس کاروان بودم با تفاضل کمتر نتوانستیم صعود کنیم. گروه سختی داشتیم و ازبکستان، کره جنوبی و چین همگروه ما شدند. با ۴ امتیاز و تفاضل گل کمتر نسبت به ازبکستان صعود نکردیم. در پایان مسابقات کره جنوبی به عنوان قهرمانی رسید و ازبکستان در میان چهار تیم پایانی قرار گرفت. هر چند سه تا تیم به المپیک رفتند ولی در نهایت میخواهم عرض کنم با ورق زدن تاریخ بازیهای این رده سنی، به نظر من باید برای هر تورنمنت استراتژی آن تورنمنت را در نظر گرفت. بدون اینکه کادر فنی، بازیکنان و فدراسیون فوتبال زیر فشار برود. من فکر میکنم که مهدویکیا خودش را قربانی این استراتژی کرد و میبایست به این کاری که انجام داد، احترام بگذاریم. در واقع وقتی هدفش را به صورت اشتراکی با فدراسیون فوتبال انتخاب کرده باید به این هدف فدراسیون فوتبال پایبند و وفادار بماند و همه اهالی فوتبال احترام بگذارند. مهدویکیا حتما این شایستگی را دارد تا فرصت مجددی به او داده شود. بنابراین با توجه به اینکه ما زمان خیلی زیادی نداریم برای بازیهای انتخابی، به نظر من باید با همین کادر پیش برویم.
استعدادیابی و سازماندهی نداشتیم
آنا: تیم امید مهدویکیا با چنین عملکردی میتواند تیم ملی بزرگسالان را تغذیه کند؟
محمدی: هسته اصلی تیم ملی بزرگسالان باید پنج سال پیش در تیم ملی جوانان کاشته شود. مثالی که میتوانم بزنم تیم ملی جوانان ۲۰۱۲ است که سرمربیاش بودم. آن تیم در یک چهارم نهایی با بدشانسی محض برابر کره جنوبی اوت شد ولی سال ۲۰۱۸ دقیقا در جام ملتهای آسیا در امارات، کارلوس کی روش هشت تا از این بازیکنان را در اختیار داشت. اتفاقا مقابل ژاپن که در ۲۰۱۲، ۲ بر صفر برنده شدیم در ۲۰۱۸ شکست ۳ بر صفر را تجربه کردیم. بررسی داشتم شاکله تیم ملی بزرگسالان ژاپن همان جوانانی بود که جلوی ما بازی کرده بودند. منتهی رویکردها متفاوت هست ببینید در همه کشورهای آسیایی تیم ملی جوانان همان تیم المپیک نامیده میشود. همین تیم ملی جوانانی که الان در اختیار صمد مرفاوی قرار گرفته است. در مسیر رسیدن به المپیک دو سه تا تورنمنت است، نباید در برنامهها اختلالی ایجاد شود حتی با وجود ناکامی و شکست خللی به وجود آید. بنابراین اینکه چند تا بازیکن میتوانند از این تیم به آینده فوتبال معرفی شوند اصولا در رده سنی امید ما از این موضوع رد میشویم و باید قبلا معرفی شده باشد. چند بازیکن در تیم مهدویکیا حضور داشتند که قبلا معرفی شدند. مثلا محمد خدابندهلو در تیم المپیک قبلی ما بود یا یاسین سلمانی قبلتر به تیم ملی بزرگسالان راه پیدا کرده بود. چند بازیکن دیگر هم تاثیرگذار بودند مثل مهدی هاشمینژاد که به تازگی به پرسپولیس پیوست. البته سامان فلاحی که الان دو ساله در تیم پیکان در لیگ برتر بازی میکند. به جز اینها امیرعلی صادقی استقلال بود که خودش را نشان داد. احمد شریعتزاده هم در تیم نوجوانان پورموسوی حضور داشت. شاید تنها بازیکنانی که یک مقداری سورپرایز بود میلاد کر در خط دفاعی بود که با سن کمتر از دیگر بچهها حضور پیدا کرد و یادگار رستمی که با سن کمتری تو این تورنمنت حضور داشت. اگر به صورت کلی جواب بدهم نسل خیلی با کیفیتی نیست. نمیشود این گروه را حتی با گروه قبلی که نورافکن، قایدی، محبی، صیادمنش و شکاری حضور داشتند مقایسه کرد و به شدت نگران کننده است. البته به نظر من بخشی برمیگردد به تعطیلی مسابقات به واسطه کرونا؛ نتوانستیم استعدادیابی و در ادامه سازماندهی کنیم. همه جای آسیا و دنیا به دلیل کرونا تعطیل بود. البته ما میبایست کار را ادامه میدادیم و تا حدودی بی سروسامانی به خصوص در حوزه کمیته جوانان که الان میبینیم رئیس این کمیته، سرپرست فدراسیون فوتبال هست. هر کدام از این سمتها آدم متخصص خودش را میخواهد و نیاز به وقت دارد. من خیلی نگران میرشاد ماجدی هستم که الان همزمان سرپرست فدراسیون است، عضو هیئت رئیسه و رئیس کمیته جوانان است. ذینفوذ در کمیته آموزش است و این چهار پنج تا سمت اصلی در فدراسیون فوتبال را یک نفر به تنهایی نمیتواند اداره کند. طبیعتا برنامهها در این قضیه ممکن است دچار بینظمی شده و البته تا حدودی زیادی منجر به شکست شود.
دست و پنجه نرم کردن فوتبال با دو مسئله اساسی
آنا: راه برون رفت فوتبال پایه ایران از مشکلاتی که در آن گرفتار شده، چیست؟
محمدی: استعدادیابی درست، آموزش مربیان میتواند در تولید و ارتقای بازیکن موثر باشد. برگزاری منظم مسابقات لیگ، داشتن لیگهای استاندارد و البته با کیفیت، حضور در تورنمنتهای جهانی که اگر بتوانیم میزبان باشیم ایدهآل میشود. با این فاکتورهایی که شمردم هر بار که تیمهای ملی پایه در تورنمنتهای جهانی حاضر شدند بعد اتفاقات خوبی برای ما افتاده است. بازیکنان خوبی را توانستیم منتقل کنیم. به عنوان مثال از تیم علی دوستیمهر در جام جهانی ۲۰۰۸ دیدیم پورعلیگنجی و کاوه رضایی منتقل شدند. از تیم عباس چمنیان در جام جهانی ۲۰۱۷ اللهیار صیادمنش لژیونر شد، همین امیرحسین حسینزاده استقلال که الان آن قدر خوب بازی میکند و البته تعداد دیگری از بازیکنها متاثر از حضور در جامهای جهانی، تنه به تنه شدند با بازیکنان مطرح به چهرههای ارزشمندی تبدیل شدند. یکی از فاکتورهای پیشرفت حضور در تورنمنتهای بزرگ جهانی است و البته این فقط یک تکه از این زنجیر است. ما باید روی آموزش مربیان، در مورد برگزاری لیگمان و در بحث استعدادیابی خیلی کار کنیم. هر از گاهی روی استعدادیابی تمرکز کردیم و نتیجهاش را دیدیم. فوتبال ما با دو مسئله اساسی دست و پنجه نرم میکند. اولش برگزاری مسابقات لیگ که متاسفانه هنوز به سطح خوبی نرسیده و کیفیت خوب و استانداردی ندارد. دومی رشد و آموزش مربیان ماست که این باید منطبق بر واقع پیشرفت بازیکنان باشد که متاسفانه این نیست برای همین مربیان ما با احترام به همه آنها تا یک جایی میتوانند در پیشرفت بازیکن موثر باشند بعد از آن از بازیکن عقب میمانند و ناگزیر بازیکنان در اختیارشان قرار نمیگیرند. چون میبینند شاگرد از استاد سر شده و طبیعتا این باعث میشود که شرایط آن طور که باید و شاید حفظ نشود. در تیمهای باشگاهی نمونههای زیادی داریم.
چمن مصنوعی تاریخ مصرف دارد
آنا: کیفیت نامطلوب زمینهای چمن مصنوعی به دردسر بزرگی تبدیل شده است. راهه علاج چیست؟
محمدی: زمین چمن ورزشگاه بدیهیترین امکانات برگزاری مسابقه است. در همه جای کشورمان دچار این معضل هستیم. در بهترین و بدترین آب و هوا چمن مصنوعی داریم و البته متاسفم از اینکه یک تا دو درصد این چمنهای مصنوعی استانداردهای فیفا را دارند. جالب است بدانیم در اکثر جاهای دنیا چمن مصنوعی تاریخ مصرف دارد که این تاریخ مصرف بیشتر از یک سال نیست یعنی شما ناگزیر به تعویض هستید. متاسفانه به خاطر مسائل اقتصادی ما این کار را انجام نمیدهیم بعضا دیدم در یک ورزشگاه از چمن مصنوعی بیش از هفت هشت ساله استفاده میکنند. این چمن مصنوعی مثل موکت میماند. کیفیت آموزش را پایین میآورد و باعث مصدومیتهای مختلف میشود. برای این معضل باید یک فکر اساسی کرد. تاریخ مصرف در نظر گرفت و چمن مصنوعی با کیفیت وارد کرد. حتما به موازات داشتن چمن مصنوعی، چمن طبیعی هم باید داشت. اگر قرار است در مسابقات بینالمللی شرکت کنیم و روی چمن طبیعی بازی داریم روی این چمن تمرین کنیم.
عضو هیئت رئیسه فدراسیون از زندان آنلاین میشود
آنا: مهمترین عامل در ناکامی تیمهای المپیک ایران چیست؟
افاضلی: به عنوان شخصی که تجربه کار در تیم امید را دارم عرض میکنم که شما در یک بستر نامناسب هر برنامهای هم داشته باشید موفق نخواهید شد. در این فدراسیونی که الان در حال کار کردن است همه چیز موقتی خواهد بود. برنامهها، دیدگاهها و آدمهایی که حضور دارند موقتی خواهند بود. این یک طرف قضیه است و طرف دیگر قضیه آنکه افراد موقتی با هم کنار نمیآیند. در جلسات هیئت رئیسه بحث و جدل وجود دارد، یکی از اعضای هیئت رئیسه از زندان آنلاین تو جلسه شرکت میکند. چیزهایی میشنوید که با هیچ قاعدهای نمیخواند. سه تا آدم بزرگ در تاریخ فوتبال بخواهم نام ببرم یکی از آنها فرانتس بکن باوئر است. این آدم سه ماه تعلیق بود تا تکلیف پرونده قضایی او روشن شود و از کلیه فعالیتهای فوتبالی محروم بود بعد ما عضو هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال از تو زندان آنلاین میشود. هر چیزی از یک حدی که بگذرد تبدیل به داستان فکاهی و جوک میشود، در این بستر با این شرایط هر کی هر چی بکارد چیزی رشد نمیکند. راجع به تیم بزرگسالان نیز همین عقیده را دارم و میبینید چه مسیری را طی میکند. این مسیر انگیزه را از همه آدمهایی که در این کار دخیل هستند میگیرد. وقتی در فوتبال با همه وجودت در کاری دخالت نمیکنید هیچ شانسی ندارید. حالا تیم امید مسائل دیگری هم داشت که سالهاست بعضی را دارد و برخی نیز اخیراً متعلق به این تیم خاص شده است. ولی اصل داستان این است وقتی بستر مناسب نیست هر کاری بکنید موفق نمیشوید مگر اینکه معجزه عجیب و غریبی به وجود بیاد تا موفقیت رقم بخورد. روال موفقیت چنین چیزی را نمیگوید.
اکثریت باشگاهها در کار زد و بند هستند
آنا: راه رهایی فوتبال ایران در زمینه ساخت بازیکن کجاست؟
افاضلی: سالهاست که در ساخت بازیکنان مشکل داریم. یادم میآید که سال ۲۰۰۲ هنوز صفایی فراهانی رئیس فدراسیون بود. برانکو ایوانکوویچ از من خواست گزارشی بنویسم راجع به پروسه تولید بازیکن و به انگلیسی آن گزارش نوشته شد و در جاهایی چاپ شد. این گزارش رو خود آقای صفایی هم خیلی تاثیر گذاشت. راهکاری که فدراسیون فوتبال چند سال بعد درست کرد این بود که آمدند روش گلخانهای را در پیش گرفتند. گفتند اگر تو باشگاهها بازیکنسازی نمیشود در تیم ملی این اتفاق رخ دهد. اکبر محمدی در کمیته جوانان با فریدون معینی این پروژه را درست کردند خروجی آن بخش عمدهای از تیم ملی بزرگسالان کنونی است. در سه تا تیم المپیک کار کردم بهترین تیم المپیک که در اختیار من قرار گرفت تیمی بود که از تیم جوانان اکبر محمدی به من رسید. حاصل همان پروژه گلخانهای بود که از قبل تشکیل شد. تا مدتی بعد هم کم و بیش فدراسیون این کار را کرد ولی الان آن هم تعطیل شده است. قبلاً تیمهای جوانان و نوجوانان ما مثلاً از ۳۶۵ روز سال چیزی نزدیک به ۲۴۰ روز در اردو بودند. شیوه گلخانهای با قواعد تیمهای ملی نمیخواند چون تیمهای ملی بهرهبردار هستند. باید اردوی ۱۰ روزه بگذارند، بازی خود را انجام دهند و به مسابقات باشگاهی بازگردند.ما نقیصه فقدان بازیکن سازی را با روش گلخانهای برطرف کردیم و الان دیگر آن شرایط هم موجود نیست. در بخش باشگاهی چیزی نمیکاریم، آنجا اکثریت رفتند تو کار زد و بند، فوتبالیستها معمولا از اقشار پایین هستند. هیچ آدمی از نیاوران فوتبالیست نشد ولی از جاهای پایین خیلی فوتبالیست داشتیم، فوتبال ورزش کارگری بود. ورزش کارگری مال فقیران است، الان مبنای مدارس فوتبال ما که ریشه ورزش و فوتبال ما در آنجا شکل میگیرد خرید و فروش و پول است. بنابراین هر کسی که پول بیشتری بدهد شانس فرزندش بیشتر است. آن هم آخرش میرود بغل بابای خود توی شرکتش کار میکند یا در حجره پدرش کاسبی میکند، آخرش فوتبالیست نمیشود چون نیاز ندارد. استعدادهای دیگر هم میسوزند. فوتبالیست شدن کار بسیار سختی است و باید خیلی فشار تحمل کنید. خیلیها میروند، کسی که انگیزه مالی نداشته باشد میرود. این را از جامعه گرفتیم با این شرایطی که در تیمهای پایه و تولیدات باشگاهی ایجاد کردیم. حالا یک مدتی اکبر محمدی بازیکنان خوب را دستچین کرد و تیم خوبی درست شد. الان تقریبا ۸۰ تا ۹۰ درصدشان یا در تیم ملی هستند یا نامزد حضور در تیم ملی هستند. با این شرایط ظرفیت بازیکن سازی پایینی داریم. تیم ملی فوتبال امید فعلی با تیم پنج شش سال قبل خود خیلی فاصله دارد. از لحاظ کیفی دو سه تا بازیکن قابل اعتنا وجود دارد. با کیفیت پایین کار خیلی زیادی نمیتوانید انجام بدهید.
شاید مهدویکیا سرمربیگری تیم امید را قبول نمیکرد
آنا: تیم مهدویکیا میتواند به المپیک برسد؟
افاضلی: در این تیم هر مربی را بگذارید کارش سخته، برای مربی شدن دو تا فرمول دارید. اول اینکه در رده باشگاهی از پایین شروع کنند تا مربی ملی شوند. شکل دیگرش اینکه مربی فدراسیون باشید در تیمهای فدراسیون مشغول به کار شوید از پایین شروع کنید به عنوان دستیار بعد آهسته آهسته سرمربی تیمی در ردههای پایه شوید. بعضی کشورها، بعضی جاها، بعضی مواقع، راجع به بعضی آدمها استثنائاتی قائل میشوند. مثلا علی دایی این مسیر را خیلی کوتاه طی کرد البته از باشگاه شروع کرد و این مسیر برایش کوتاه شد. برای خیلی از ستارههای فوتبال این اتفاق میافتد. برای مهدی مهدویکیا و وحید هاشمیان هم رخ داد. ولی در رده بینالمللی بخواهید مربیگری کنید نیاز به تجربه این کار دارید. نمیتوانید یک دفعه صفر کیلومتر بروید سرمربی یک تیم شوید بدون اینکه تو رده بینالمللی مربیگری کرده باشید. مهدی مهدویکیا این مسیر را خیلی کوتاه طی کرد بیشتر از همه هم خودش ضرر میکند چون مهدی سرمایه فوتبال ماست. مهدویکیا جزء برندهای فوتبال ماست. راجع به این آدمها باید اتفاقا محتاطتر باشیم. الان که مسیر ۲۰ ساله تو این کار گذراندم و خیلی بابتش بها دادم، جاهایی سوخت شدم و جاهایی قضاوت شدم میتوانم بگویم باید از مهدویکیا بیشتر محافظت میکردیم چون برند فوتبال ماست. قطعا پذیرش این مسئولیت شهامت میخواهد ولی من فکر میکنم که مهدویکیا فکر میکرد کار آسانتر از آن چیزی است که فکر میکرد. با تجربه فعلی اگر به ابتدای مسیر باز میگشت امکان داشت سرمربیگری تیم امید را قبول نمیکرد.
محمدی: تمام کسانی که در این سطح کار کردند به خوبی میدانند بازیهای مقدماتی با مرحله نهایی تفاوت زیادی دارد. استانداردهای مسابقات فرق میکند. در مرحله مقدماتی تیم مهدوی کیا فقط برابر تاجیکستان میزبان اذیت شد، به سلامت که عبور کرد شاید مقداری پیش خودش فکر کرد که بازیهای نهایی هم با یک فشار شاید مثلا چند درصد بیشتر قابل مدیریت است ولی اینطور نیست. فراموش نکنیم که در این پنج دورهای که مسابقات به شکل جدید برگزار میشود تنها یک باز در مرحله نهایی از گروهش صعود کرد. تیم محمد خاکپور که پتانسیل قهرمانی داشت اما در مرحله حذفی مغلوب ژاپن شد و جالب اینکه دو سال قبل در رده جوانان برابر ژاپن برنده شده بود. برای اینکه بتوانیم از یک مدار به یک مدار دیگر برویم بعضی وقتها نیاز به ۲۰ سال تجربه داریم و به سادگی آدمهایی که روی آنها سرمایه گذاری میکنیم از دست میدهیم با یک گروه، برنامه و استراتژی جدید میرویم دوباره روز از نو روزی از نو و موفق نمیشویم.
مهدویکیا نیازمند رعایت اصولی است
آنا: بخت تیم مهدویکیا برای صعود چگونه به المپیک است؟
افاضلی: تیم مهدویکیا در جدول ردهبندی سنی تیم هشتم جام بود. دو تا بحث داریم، این کار در گذشته انجام شده است. مشروط بر اینکه تمامی بازیکنان ضوابط لازم را داشته باشند. اگر شرایط سنی یکسان نباشد تبدیل به بحران میشود. در بازیهای آسیایی اینچئون نلو وینگادا سرمربی بود و من مدیر فنی تیم بودیم. با این موضوع مخالفت خود را اعلام کرد و نظر وینگادا هم با من یکسان بود. بازیکنانی که به عنوان بزرگتر آمدند تبدیل به معضل شدند چون چند بازیکن خوب خط خوردند و بعد از بازگشت اعتماد به نفس نداشتند. تجربه بسیار تلخی رخ داد و موفقیتی به همراه نداشت. یک سری چیزها را تجربه میکنیم ولی چون در فدراسیون ساختار منظم نداریم و آدمها نمیمانند، عوض بدل میشوند دوباره شاهد تکرار هستیم و چرخه معیوب به دوام خود باقی است. هر تورنمنتی باید برای قهرمانی بروید. عیبی ندارد به هدف نرسید ولی ضوابط قهرمانی را رعایت کنید. به نسل بازیکنانی که در اختیار دارید هم مربوط است. بازیکن بزرگ که سرمربی تیم ملی میکنید به چشم بازیکن امید زیادی وجود دارد ولی تا اولین بازی و نتیجه است. از موقعی که وارد رقابت میشوید دیگر نام بزرگ کار نمیکند. فقط نتیجه به ماندن کمک میکند. هر کسی که میخواهید هم باشید. برای همین است مربیانی که برند دوران بازیکنی خود را در سطح مربیگری در بوته آزمایش قرار میدهند ریسک بزرگی کردهاند و اگر موفق نشوند چیز مهمی را از دست دادهاند. تیم مهدویکیا باید اصولی را رعایت کند که تیمهای قبلی با عدم رعایت پشت سد المپیک ماندند.
انتهای پیام/۴۰۴۸/
انتهای پیام/