دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
06 ارديبهشت 1401 - 06:13

راز سر به مهر شراکت بهائیان و صهیونیست‌ها

طبق برنامه بیت العدل (مرکز بهائی‌ها) واقع در اسرائیل قرار بود پس از پایان این پروژه ساختمانی بقایای جسد عبدالبهاء اگر باقی مانده باشد به این مکان منتقل کنند اما آتش سوزی اخیر ساخت و سازی که مدت چند سال با پول بهائیان صورت گرفته بود را در عرض چند ساعت دود کرد و به هوا برد.
کد خبر : 654965
بهائیت



به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، شاید اگر روزی یک مورخ یا پژوهشگر بخواهد به‌دوراز پیش‌داوری سرگذشت پرماجرا و البته پر از خیانت یک جریان سیاسی وابسته به استعمار که بعدها صاحب تشکیلاتی پیچیده شد را برای نسل جوان سرزمین‌های اسلامی بیان کند هیچ داستانی دردناک‌تر از شکل‌گیری جریان بهائیت که همچون خنجری در پشت جهان اسلام فرو رفته، نباشد که بتوان آن را بیان نمود.


برخلاف داستان‌سرایی‌های پرطمطراق توسط باند بین‌المللی بهائیت مبنی بر عدم دخالت بهائیان در سیاست و با وجود گذشت نزدیک به دو قرن از شکل‌گیری آن به عنوان یک ساختار شبه سیاسی وابسته به سرویس‌های امنیتی استعمارگر، حمایت بی‌چون‌وچرای رژیم صهیونیستی از بهائیان و وابستگی برده‌وار تشکیلات مرکزی بهائیت موسوم به بیت‌العدل به صهیونیسم هنوز همچون رازی سربه‌مهر در پس غباری از ابهام باقی‌مانده است.


با هدف افشای یک راز از هزاران راز این تشکیلات صهیونیستی با «سید کاظم موسوی» کارشناس و پژوهشگر حوزه جریان‌های انحرافی به گفتگو نشستیم که متن آن به شرح زیر است:


*: با توجه به اینکه اتفاقات اخیری که در محل تشکیلات بهائیت رخ داد به فردی به نام عباس افندی مربوط می‌شود، لطفاً به عنوان مقدمه کمی از نقش عباس افندی ملقب به عبدالبهاء در فرایند تکوین و شکل‌گیری فرقه‌ ضاله بهائیت برای ما بگویید؟


موسوی: عبدالبهاء یا همان عباس افندی فرزند مبدع جریان بهائیت میرزا حسینعلی نوری ملقب به بهاء‌الله است که بعد از مرگ میرزا حسینعلی جانشین پدر می‌شود. عبدالبهاء با یک نگاه کاملاً سیاسی جریان بهائیت را با حمایت دولت‌ها و جریان‌های استعمارگر به ویژه انگلستان تقویت نمود به‌گونه‌ای که توانست در هنگامی که غرب در اندیشه فروپاشی حکومت عثمانی بود، زمینه تصرف منطقه شامات و فلسطین را فراهم آورد. در آن ایام حکومت عثمانی به خیانت عبدالبهاء و جاسوسی او برای انگلستان پی‌برده بود و در صدد بود پس از فروکش بحرانی که در مصر به دلیل حضور انگلیس پیش آمده بود، عبدالبهاء اعدام شود.


در چنین شرایطی حاکمان انگلیس برای نجات جان او ژنرال آلنبی را رهسپار منطقه شامات می‌کنند. به شهادت متون بهائی به خصوص کتاب خانم بلانفیلد اگر کمک‌های لجستیکی عبدالبهاء نبود آلنبی و ارتش انگلیس هیچگاه نمی‌توانست منطقه فلسطین و شهر عکا را اشغال نماید. اعطای لقب سِر به عبدالبهاء توسط انگلیس نیز در همین رابطه بود.


این ارتباط به چند سال قبل‌تر که حکومت عثمانی رو به ضعف رفته و حصر خانگی برداشته شد مربوط می‌شود. لذا عبدالبهاء با کمک کشورهای غربی در سال‌های ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۳م دو سفر به اروپا و آمریکا می‌کند. طی این سفرها بود که ارتباط بین سازمان بهائیت و سرویس‌های اطلاعاتی و کانون‌های صهیونیستی جدی‌تر می‌شود. البته همان‌طور که پیش‌تر نیز بیان شد این ارتباط پیش از آن هم وجود داشت اما از این تاریخ به بعد بیشتر نمود پیدا کرد.


عبدالبهاء توانست از این موقعیت به بهترین شکل استفاده کند. به عنوان مثال چون غربی‌ها در نظر داشتند در منطقه فلسطین یهودیان را ساکن کنند و یک دولت یهودی تشکیل دهند از بهائیت به عنوان ابزاری مؤثر برای این منظور حمایت کردند و در عوض عبدالبهاء نیز پس از بازگشت از این سفر در منطقه شامات و فلسطین به یهودیانی که به دیدن او می‌آمدند امید می‌داد که استقامت کنند که عنقریب در اینجا دولت یهودی تشکیل خواهد شد.


این مسائل وجود داشت و ارتباط عبدالبهاء با کانون‌های صهیونیستی هیچ‌گاه قطع نشد بلکه هر روز تقویت می‌شد ضمن اینکه غربی‌ها تلاش داشتند ارتباط بین جریان بهائیت و یهودیت را تقویت کنند. اگر چه این ارتباط پیش‌تر در ایران از بدو پیدایش وجود داشت.


*: چرا بهاء‌الله توسط دولت عثمانی حصر خانگی شد؟


موسوی: دلیل این حصر خانگی به رفتارهای میرزا حسینعلی و همراهانش باز می‌گردد. وقتی میرزا از ایران به عراق به دلیل طرح ترور ناموفق ناصرالدین شاه تبعید می‌شود همان سیاست ترور و تزویر و همچنین همراهی با سرویس‌های دول غربی به‌ویژه انگلیس را دنبال می‌کند. از این‌رو دولت عثمانی رفتارهای خصمانه این گروه را برنمی‌تابد و آن‌ها را چند بار کوچ می‌دهد، تا این‌که در نهایت در قلعه عکا مستقرشان می‌سازد. اما میرزا به این سادگی‌ها حاضر به اصلاح رفتار خود نبود و تا آخر عمر آن را سرلوحه خود ساخته بود. به همین دلیل حکومت عثمانی برای کنترل او خود و خانواده‌اش را در حصر خانگی نگه داشته بود. این وقایع در دوره سلطان عبدالحمید دوم اتفاق افتاد.


*: در حال حاضر شاهد این هستیم که صهیونیست‌ها دولتی را در درون مرزهای سرزمین‌های اشغالی تشکیل داده که شامل جامعه‌ای با انواع شکاف‌های قومی، مذهبی و نژادی است. با این حال یکی از اقلیت‌هایی که در درون سرزمین‌های اشغالی حضور دارد سازمان سیاسی بهائیت هست. شما جایگاه بهائیان را در درون مرزهای رژیم اشغالگر قدس چگونه می‌بینید و اساساً چه دلایلی باعث شده که بهائیان به چنین جایگاهی در رژیم صهیونیستی دست پیدا کنند؟


موسوی: همان‌طور که پیش‌تر بیان شد جریان بهائیت در کنار دیگر فعالان زمینه‌ساز نفوذ و حضور یهودیان در فلسطین و ایجاد دولت یهود در این سرزمین اشغالی بود. از این منظر بهائیان خود را شریک در حکومت یهود می‌دانند. «روحیه ماکسول» بیوه شوقی افندی در دیداری با سران رژیم صهیونیستی اظهار کرده است: «ما به اینجا تعلق داریم و مانند حلقه‌های زنجیر به هم پیوسته هستیم.»


گفته‌های این خانم در مجله اخبار امری ارگان بهائیت ایران در دوران رژیم پهلوی در سال ۱۳۴۰ منعکس شد. این نکته حاکی از آن است که پیوند مستحکمی میان تشکیلات بهائیت و رژیم غاصب صهیونیستی وجود دارد. ضمن اینکه دقت در تاریخ بابی‌گری و بهائی‌گری و متون بهائی‌ها به خصوص به اعتراف صریح شوقی سومین رهبر بهائیان یهود می‌فهمیم که آنها در شکل‌گیری این جریان نقش بسیار بسیار فعالی داشته‌اند. به همین خاطر شما نمی‌توانید این دو جریان را از همدیگر تفکیک کنید. بلکه این دو جریان تنیده شده در هم هستند. به همین خاطر در فلسطین اشغالی بهائیان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده و هستند.


*: بهائیان در چند سال اخیر به ساخت یک مجموعه ساختمانی جدید به عنوان مقبره عبدالبهاء مشغول بودند. لطفاً بفرمایید هدف آنها از این نمایش تبلیغاتی برای عبدالبهاء چه بود؟


موسوی: همان‌طور که اشاره کردید ساخت و سازهای جدید بهائیان در کوه کرمل بیشتر یک نمایش تبلیغاتی است. اینها برای این‌که خودشان را به جهان معرفی و از سویی انسجامی در میان اعضا کنند، تلاش دارند با استفاده از هنرهای نمایشی این چنین به مقصود خود برسند. این قبیل کارها جدای از ایجاد تأسیساتی در راستای اهداف صهیونیست‌ها یک نمایش بیش نیست و به‌نظر می‌سد مصرف داخلی و درون سازمانی داشته باشد. این را بدانید که در غرب بهائیت به عنوان یک دین مورد شناسایی قرار نگرفته است.


*: چرا در غرب چنین نگاهی به بهائیت وجود دارد؟


موسوی: به دلیل رفتار بهائیان چنین نگاهی نسبت به آنها وجود دارد. تمام موضع‌گیری‌ها و رفتارهای آنها چنین نگرشی را تقویت می‌کند. همان طور که در جهان اسلام این‌ها به عنوان یک دین مورد شناسایی قرار نگرفته‌اند در غرب نیز به این جریان به عنوان دین نگاه نمی‌شود. اما متأسفانه در کشورهای آفریقایی و هندوستان، این جریان توانسته به‌واسطه نفوذ و شرایط اجتماعی این کشورها به عنوان یک اقلیت دینی مورد شناسایی قرار بگیرند.


به‌طور کلی تاکنون بهائیت ارزش دینی برای جامعه بشری نداشته‌ تا جامعه جهانی به این جریان رویکرد دینی داشته باشد. به همین دلیل و برای اینکه بتوانند به خود حالت شبه دینی دهد دست به خودنمایی آن‌هم فقط برای چند صدهزار نفر کنند.


طبق برنامه بیت العدل (مرکز بهائی‌ها) واقع در اسرائیل قرار بود پس از پایان این پروژه ساختمانی بقایای جسد عبدالبهاء اگر باقی‌مانده باشد به این مکان منتقل کنند اما آتش سوزی اخیر ساخت و سازی که مدت چند سال با پول بهائیان صورت گرفته بود را در عرض چند ساعت دود کرد و به هوا برد.


*: نگاه شما به آتش‌سوزی این ساختمان چیست و از منظر شما توسط چه اشخاص یا جریان‌هایی صورت گرفته است؟


موسوی: تا الان به غیر دو اطلاعیه که تشکیلات بیت‌العدل راجع به این حادثه منتشر کرده است خبر دیگری از این حادثه نداریم. هر چند که در درون مرزهای اشغالی فلسطین به غیر از یک نشریه صهیونیستی هیچ نشریه یا رسانه اجتماعی دیگری نیز به این موضوع نپرداخته است. به همین دلیل نمی‌توان به‌طور قطع گفت این حادثه تحت هدایت چه کسی صورت گرفته است. ضمناً تاکنون کسی هم مسئولیت این حادثه را نپذیرفته است. بنابراین به نظر می‌رسد حادثه آتش سوزی یک حادثه غیر مترقبه باشد که دامن بهائیان را گرفته و پروژه ساختمانی این تشکیلات را سوزانده است.


*: آیا می‌توان نقش خود بهائیان را در پشت پرده این حادثه دید؟


موسوی: همه چیز امکان پذیر است. نمی‌توان گفت این اتفاق چگونه بروز کرده است. شاید این حادثه به دست ناقضین (کسانی که رهبری عبدالبهاء را قبول ندارند) به وقوع پیوسته باشد زیرا در این مکان پیش‌تر جسد میرزا ضیاء‌آلله ملقب به غصن انور قرار گرفته بود و سال‌ها قبل بیت‌العدل قبر او را با بی‌احترامی تخریب نمود و استخوان‌هایش را از آن‌جا خارج کرد. این واقعه در اخبار امری دهه ۱۳۴۰ش درج شده است. لذا این حادثه از این‌رو می‌تواند جزو اختلافات داخلی جریان بهائیت باشد. با توجه به امنیتی که رژیم صهیونیستی برای بهائیت تأمین کرده این امکان وجود ندارد که تصور آن برود که گروه دیگری چنین اقدامی را انجام داده باشد.


*: آیا امکان دارد خود صهیونیست‌ها چنین کاری را کرده باشند؟


موسوی: نه؛ به نظر نمی‌رسد که یهودیان چنین کاری را کرده باشند چون بهائیان ابزار یهود و صهیونیسم هستند و در صورت افشاء نقش صهیونیست‌ها در این اقدام روابط ایشان با یکدیگر مکدر خواهد شد.


*: لطفاً به عنوان سؤال آخر یک نمای کلی از روابط صهیونیست‌ها و بهائیان در قبال ایران و سایر کشورهای اسلامی برای ما ترسیم کنید؟


موسوی: از آنجایی که یهودیت منحرف شده از صدر اسلام تا الان یک دشمن جدی برای اسلام به حساب می‌آید و این دشمنی در طول این ۱۴۰۰ سال به روشنی دیده می‌شود، بنابراین مسلم است که صهیونیسم از هر موقعیت و ابزاری از جمله بهائیت برای دشمنی با جهان اسلام استفاده ‌کند. رابطه صهیونیست‌ها و بهائیان یک رابطه مستقیم در جهت ضدیت با اسلام است. حتی خود بهائیان هم همین داستان را دنبال می‌کنند.


طبق گفته‌های باب در کتاب بیان که میرزا حسینعلی نوری آن را نیز تأیید کرده است، این جریان دشمنی جدی با اسلام و مسلمین دارد. این دشمنی به ویژه در ضدیت با مذهب حقه تشیع نمود کامل دارد. به عنوان مثال می‌توان به جنایت‌های بی‌شمار این تشکیلات در دوران رژیم پهلوی اشاره کرد که بیان آن در این مصاحبه امکان پذیر نیست باشد انشاء‌الله در فرصتی دیگر.


منبع: نورنیوز


انتهای پیام/۱۰۲/



انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب