تحریمها ایران را خلاقتر و نسبت به دشمنان تهاجمیتر کرد/ آغازی بر پایان نظم جهانی دلخواه غرب
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، شکی نیست که قول و قرارهای جو بایدن رئیسجمهور آمریکا در دوره کمپین انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ در خصوص بازگشت به برجام و رفع تحریمها علیه تهران فقط نوعی ژست سیاسی بود و شکی نیست که بایدن میتوانست در همان ابتدای حضورش در کاخ سفید به منظور اعتمادسازی و در راستای رفع برخی تحریمها علیه ایران چند فرمان اجرایی صادر کند اما نکرد ولی بههرحال به نظر میرسد که سیاستهای اقتصادی ایران برای غلبه بر تبعات فشار حداکثری آمریکا و نیز جنگ در اوکراین باعث شده باشد که کاخ سفید به فکر بیفتد و برای اینکه بتواند منابع جدید انرژی بهجای نفت و گاز روسیه برای اروپا بیابد بهصورتی متفاوت با گذشته به توافق با ایران و بازگشت به تعهداتش در چارچوب برجام نگاه کند.
لازم به ذکر است ایران و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بعلاوه آلمان در تابستان سال ۱۳۹۴ توافقی تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام را به امضا رساندند که بر اساس آن فعالیتهای هستهای ایران ذیل مفاد برجام و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه مییافت و در مقابل تمامی تحریمهای وابسته به فعالیت هستهای که توسط اتحادیه اروپا، شورای امنیت سازمان ملل و آمریکا اعمال شده بود باید رفع میشدند. اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا اوضاع تغییر کرد. وی در بهار سال ۱۳۹۷ کشورش را از برجام خارج کرد و همه تحریمهای قبلی را بازگرداند و علاوه بر آنها لایحهای به نام فشار حداکثری را علیه تهران به تصویب رساند و اجرایی کرد.
آمریکا بیش از این بر مواضع ضد ایرانی در منطقه اصرار نکند
با پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ انتظار میرفت که آمریکا بهسرعت به برجام بازگردد اما این کشور به سیاست تحریم علیه ایران درست مشابه ترامپ ادامه داد.
با تغییر دولت در ایران و حضور سید ابراهیم رئیسی در پست ریاست جمهوری، تهران تیم جدید مذاکرهکننده خود را راهی وین کرد و مذاکرات بین ایران و گروه ۱+۴ یعنی انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان بهصورت مستقیم و آمریکا بهصورت غیرمستقیم از طریق انریکه مورا هماهنگکننده مذاکرات در هشتم آذرماه سال گذشته در وین آغاز شد.
البته مذاکرات وین ماه گذشته به دلیل زیادهخواهی آمریکا بهصورت موقت متوقف شد و تا زمانی که واشنگتن عزم و اراده سیاسی لازم برای تصمیمگیری در خصوص برطرف کردن نگرانیهای ایران از خود نشان ندهد احتمالاً اوضاع به همین منوال باقی خواهد ماند.
رابرت اینلاکش تحلیلگر ارشد وبسایت تحلیلی آمریکایی "The Last American Vagabond" در زمینه تحولات غرب آسیا در مقالهای به تحلیل تغییر احتمالی در رویکرد ایالات متحده نسبت به توافق با ایران می پرازد و بسیار ماهرانه به مقامات ایرانی در خصوص حیلهگر بودن و غیرقابل اعتماد بودن واشنگتن هشدار میدهد.
وی معتقد است که مقاومت سرسختانه ایران در مقابل تبعات فشار حداکثری آمریکا این توان را به تهران داده است که با دست برتر با طرف غربی مذاکره کند. از طرفی، جنگ اوکراین و احتمال قطع صادرات انرژی از روسیه به اروپا باعث شده آمریکا بهعنوان شریک استراتژیک اتحادیه اروپا تحتفشار قرار گیرد.
به گواهی اسناد و شواهد تاریخی وقتی ایران با جنگ تحریمی غرب روبرو شد در محقق ساختن اهدافش خلاقتر و نسبت به دشمنان تهاجمیتر شد
اینلاکش برای روشن کردن موضع خود می گوید که درهمین راستا، آیتالله سید علی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در سخنرانی اخیر خود تأکید کردند که "آمریکا به بنبست رسیده است".
رهبر معظم انقلاب در ادامه افزود: آینده جمهوری اسلامی نباید به نتیجه مذاکرات بستگی داشته باشد درحالیکه ایالاتمتحده برای رویکرد تهاجمیتر در منطقه موضع میگیرد.
به عقیده اینلاکش شاید از دیدگاه واشنگتن تغییر رویکرد خصمانه نسبت به ایران در این زمان خاص از بابت استراتژیکی درست باشد. آمریکا تمایل دارد ایران از اردوگاه شرق یعنی روسیه و اوکراین دور شود و اقتصاد خود را به اقتصاد غرب گره بزند. واشنگتن میخواهد هم مسکو و پکن را منزوی کرده باشد و هم ایران را تشویق به ایجاد پیوند با غرب کند.
همین که آمریکا میخواهد با توافقی که شاید دولت بعدی ایالاتمتحده آن را نقض کند خود را از مخمصهای که گیر افتاده حتی برای مدتی موقت خلاص کند زنگ خطر برای تیم مذاکرهکننده ایرانی را به صدا در میآورد که ممکن نیست سیاسیون واشنگتن دست از دشمنی با ایران برداشته باشند.
بیشتر بخوانید:
ایران برای لغو تحریمها به نگرانیهای فرابرجامی آمریکا رسیدگی کند
ادعای اسرائیل؛ توافق وین نهایی نشود، «طرح ب» را فعال میکنیم
وی اینگونه تفسیر میکند که سیاست خارجه دولت آمریکا در منطقه غرب آسیا که بایدن در حال پیگیری آن است، نشان میدهد واشنگتن سرنوشت خود را بهعنوان یک ابرقدرت، در میان سایرین، در نظمی چندقطبی پذیرفته است. تاکتیک قدیمی حفظ نظم جهانی واحد، که ایالاتمتحده از پایان جنگ سرد حفظ کرده بود، به نظر میرسد در سخن وجود داشته باشد اما در عمل خبری از آن نباشد.
اندک نگاهی به تحولات بعد از انعقاد برجام حقانیت ایران و غیرمنطقی بودن آمریکا را ثابت میکند و در ضمن هشداری است که نکند مذاکرهکنندگان ما تاریخچه ضد ایرانی دولتهای آمریکا در چند دهه اخیر را فراموش کنند.
اینلاکش به چند نمونه از دشمنی آمریکا با ایران اشاره می کند. وی می افزاید: به عنوان مثال، علیرغم اینکه این آمریکا بود که بدون ارائه مدرکی مبنی بر عدم پایبندی ایران به تعهداتش ذیل برجام از توافق هستهای خارج شد باز واشنگتن با گستاخی کامل ایران را مورد سرزنش قرار میدهد.
دولت ایالاتمتحده خود را برای رویارویی در چندین جبهه از طریق نیروهای نیابتی خود آماده میکند و این نشاندهنده پذیرش این است که نظم جهانی دلخواه غرب بهویژه ایالاتمتحده به پایان رسیده است
علاوه بر این طی سالهای اخیر ایالاتمتحده و شرکای خاورمیانهایاش سیاست نظامی تهاجمی علیه منافع ایران در منطقه دنبال کردهاند، زیرا ایران تسلیم زورگوییهای آمریکا نشده است. اینلاکش متعجبانه ادامه میدهد: شایانذکر است که دولت بایدن علاوه بر لغو نکردن تحریمهای دولت ترامپ، در جریان مذاکرات تحریمهای بیشتری را علیه تهران اعمال کرده است.
کاخ سفید در سالهای اخیر چه در دوره ترامپ و چه در دوره بایدن علاوه بر دشمنی مستقیم علیه ایران بر همه کشورهای همسو و همپیمان ایران در منطقه سخت گرفته است. کمکهای نظامی و اطلاعاتی به امارات و عربستان برای فشار آوردن بر انصارالله در یمن را میتوان بهنوعی مقابله با ایران دانست. آمریکا به اقدامات خود در یمن حتی اگر روند آتشبس یا صلح در این کشور جنگزده با خطر روبرو میشد ادامه میداد.
به عقیده این روزنامه نگار و فیلم ساز، از دیگر اقدامات ضد ایرانی ایالاتمتحده میتوان به طرحی که برخی آن را «ناتوی خاورمیانه» مینامند و اسرائیل، مصر، امارات، عربستان سعودی، مراکش و بحرین را که همگی بخشی از یک محور ضد ایرانی منطقهای هستند، به هم نزدیکتر میکند اشاره کرد.
توان بالای اقتصادی و انسانی ایران میتواند آمریکا را به چالش جدی بکشاند
اینلاکش این پرسش را مطرح میکند که آیا این سیاست تهاجم و جنگ نیابتی علیه ایران یک استراتژی موفق بوده است؟ پاسخ این است که مسلماً بهجای اینکه موفق باشد بیشتر خطرناک بوده است. بههرحال تهران در حال بهرهبرداری از مزایای تقاضای جدید بازار جهانی برای منابع نفتی است و در حال افزایش قیمت صادرات گاز خود به آسیا نیز هست، با چین، هند و دیگران خریداران اصلی انرژی از ایران روابط خوبی برقرار کرده است و به نظر میرسد همین امتیازات در بحبوحه افزایش تقاضا، اقتصاد ایران را احیا کنند.
به عقیده اینلاکش، حتی بسیاری از تحلیلگران از بازگشت اقتصادی ایران به حالتی مشابه دوره قبل از تحریمها خبر دادهاند.
به گفته وی، اگرچه دولت ایالاتمتحده مدعی است که سیاست تحریمهایش جواب میدهد، اما در مورد ایران باعث شد که به دنبال راههایی برای تقویت اقتصاد خود باشد. اینلاکش این پرسش را مطرح میکند که آیا رژیم تحریمهای آمریکا توانستهاند از به خطر افتادن منافع واشنگتن در منطقه جلوگیری کنند؟ پاسخ این امر در نمونههای بیشماری از موضعگیریهای محکم و مستقل ایران در سیاست خارجی نهفته است. به گواهی اسناد و شواهد تاریخی وقتی ایران با جنگ تحریمی غرب روبرو شد در محقق ساختن اهدافش خلاقتر و نسبت به دشمنان تهاجمیتر شد.
وی تصریح میکند که ایران همچنان در حال پیشرفت است اما نظام تکقطبی برآمده از اندیشه سیاسیون واشنگتن در حال سقوط قرار گرفته است. به نظر میرسد دولت ایالاتمتحده خود را برای رویارویی در چندین جبهه از طریق نیروهای نیابتی خود آماده میکند و این نشاندهنده پذیرش این است که نظم جهانی دلخواه غرب بهویژه ایالاتمتحده به پایان رسیده است.
ایالات متحده آمریکا شاید از روی اجبار برای مدتی کوتاه پای توافق با ایران را امضا کند اما بدون شک به ذات خود که دشمنی با اندیشههای غیرهمسو است باز خواهد گشت لذا در عین حال اینکه دستگاه دیپلماسی بسیار محتاطانه و با دیدگاه باز باید به قراردادی که بایدن امضا می کند بنگرند مردان میدان نیز باید همچون گذشته امکان هرگونه شیطنت را از دشمن سلب کنند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/