دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
21 فروردين 1401 - 02:57

عمران‌خان و روزهای پُر التهاب اسلام‌آباد

کارشناس مسائل شبه قاره: من معتقدم بحران پاکستان خیلی به تحولات افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان در این کشور ربطی ندارد. بلکه بیشتر یک جنگ قدرت داخلی با حمایتهای خارجی است. زیرا خاندان بوتو و خاندان نواز از ابتدا درصدد برکناری عمران خان بودند چرا که ضربات سختی را از عمران خان خوردند.
کد خبر : 651685
عمران خان



به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، نگاهی اجمالی به صفحات خبری شبکه جهانی اینترنت نشان می‌دهد که یکی از رویدادهای معماگونه این روزهای جهان برکناری ناگهانی «عمران‌خان» نخست‌وزیر محبوب پاکستان از مسند قدرت بود.


وقتی این بازیکن محبوب کریکت 4 سال پیش در پاکستان بر اریکه قدرت اجرایی تکیه زد برخی جریان‌های سیاسی عجولانه خبر از پیروزی قطعی دموکراسی در پاکستان و شروع عصری جدید در سپهر سیاست این کشور را دادند، غافل از اینکه در تحلیل تحولات کشور پیچیده‌ای چون پاکستان نباید بدون توجه به سابقه تاریخی و سیر واقعی تحولات قضاوت نمود.


در همین خصوص گفتگویی داشتیم با «قدرت‌الله الیکایی» کارشناس مسائل شبه‌قاره که مشروح آن در زیر می‌آید:


با توجه به رخدادهای اخیر در پاکستان، ارزیابی کلی شما از این تحولات چیست؟


در رابطه با تحولاتی که اخیراً در صحنه سیاسی پاکستان رخ داده باید گفت که این تحولات تا حدودی قابل پیش‌بینی بود. چراکه از سال‌ها قبل یک رقابت شدیدی بین حزب تحریک انصاف به رهبری عمران خان و دو حزب بزرگ دیگر پاکستان یعنی مسلم لیگ (شاخه نواز) و حزب مردم متعلق به خانواده بوتو وجود داشت.


عمران خان از همان سال‌ها مبارزه با فساد را یکی از شعارهای اصلی خود اعلام کرده بود. او در مراحل مختلف این شعار را مطرح نموده بود و در سخنرانی‌ها و متینگ‌های خود به خانواده‌های نواز و بوتو به خاطر پرونده‌های فسادی که داشتند حمله می‌کرد و همیشه با این‌ها یک رقابتی داشت. خوب این رقابت به صحن مجلس کشیده شد و در آنجا آقای شهباز شریف سمت ریاست اپوزیسیون مجلس را داشت و آقای بلاول بوتو هم نماینده حزب مردم بود.


این دو حزب همواره با عمران خان و برنامه‌های او به مخالفت برمی‌خاستند و درصدد بودند تا جایی که می‌توانند برای حزب تحریک انصاف و عمران خان مشکل ایجاد کنند تا برنامه‌های ایشان را به چالش بکشند. این رقابت‌ها ادامه پیدا کرد تا اینکه به قضایای اخیر و تلاش این دو حزب برای استیضاح و دادن رأی عدم اعتماد به عمران خان رسید.


بنابراین ریشه تحولات اخیر پاکستان به سال‌های قبل و شعارهای انتخاباتی عمران خان مبنی بر مبارزه با فساد بازمی‌گردد. البته ناگفته نماند که عمران خان توانست بسیاری از پرونده‌های فساد را پیگیری کند و به سرانجام برساند و نتیجه آن هم منجر به انحلال مجلس و نهایتاً برکناری عمران خان شد.


با عنایت به این بحران تقریباً ریشه‌دار، عملکرد عمران خان را در قبال ایران، کشورهای منطقه، روسیه و ایالات‌متحده آمریکا چطور ارزیابی می‌کنید؟


عمران خان دیدگاه بسیار خوبی نسبت به جمهوری اسلامی ایران و مخصوصاً حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری دارد و در برخی جاها از این دو بزرگوار به‌خوبی یاد کرده است. از جمله در یکی از سخنرانی‌های خود زندگی حضرت امام (ره) را به‌عنوان الگو مطرح می‌کند و این نکته را که حضرت امام (ره) به دنبال مادیات نبودند به‌عنوان یک الگو برای جهانیان مطرح می‌نماید.


او از طرفی بسیار تمایل دارد که روابط سیاسی و اقتصادی پاکستان را با جمهوری اسلامی ایران گسترش دهد چراکه عمران خان به این نکته واقف است که یکی از کشورهایی که می‌تواند به پاکستان کمک کند و حامی این کشور باشد جمهوری اسلامی ایران است. همچنین تنها کشوری که می‌تواند نیازمندی‌های پاکستان مخصوصاً در بعد انرژی را تأمین کند جمهوری اسلامی ایران است.


بنابراین روابط ایران و پاکستان در دوران حاکمیت عمران خان بسیار خوب بود زیرا عمران خان در حوزه سیاست خارجی به دنبال بهبود روابط با همسایگان و به‌ویژه جمهوری اسلامی ایران بود. تاکنون هم روابط دو کشور علی‌رغم وجود مشکلات فراوان پیشرفت بسیار خوبی داشته است. نمونه بارز این بهبود روابط را می‌توان در بخش روابط مرزی و شکل‌گیری و ایجاد بازارچه‌های مرزی دید حتی در مورد انرژی هم صحبت‌هایی شده و به‌طورکلی روابط دو کشور در زمان حکومت عمران خان رو به گسترش بوده است.


در مورد روسیه نیز همین‌طور است. وقتی روابط پاکستان با آمریکایی‌ها دچار چالش شد پاکستانی‌ها برنامه گسترش روابط با روسیه را در دستور کار قرار دادند و روابط دو کشور هم به‌خوبی گسترش یافته است. سفر اخیر عمران خان به مسکو و ملاقات وی با پوتین را می‌توان در همین راستا ارزیابی نمود زیرا نزدیک به 15 سال هیچ مسئول بلندپایه‌ای از پاکستان به مسکو سفر نکرده بود و این اولین سفر یک نخست‌وزیر پاکستانی به مسکو بعدازاین مدت بود که قراردادهای خوبی هم در آن به امضای هر دو طرف رسید و روابط این دو کشور هم بسیار در حال گسترش است چیزی که چندان به مذاق آمریکایی‌ها خوش نمی‌آید.


در مورد روابط پاکستان و آمریکا باید گفت روابط پاکستان و مخصوصاً شخص عمران خان و حزب تحریک انصاف با آمریکا روابطی پرتنش است. این‌طور نیست که بتوانیم بگوییم به‌مرور زمان این روابط در حال بهبود است بلکه هر چه زمان می‌گذرد شاهد افزایش تنش در روابط پاکستان و آمریکا هستیم مخصوصاً اگر به مسائلی مانند برکناری عمران خان توجه کنیم که به ادعای عمران خان آمریکا در این قضیه دست داشته و مسائلی مانند حمایت آمریکا از هندوستان در برابر پاکستان را در نظر بگیریم روابط پاکستان با آمریکا هر روز دارد دچار تنش بیشتری می‌شود و به سردی می‌گراید و فعلاً هم نشانه‌ای دیده نمی‌شود که بتواند این روابط را از حالت سردی خارج کند.


تحولات منطقه مانند مسئله افغانستان و روابط پاکستان با چین و روسیه از عواملی هستند که در افزایش تنش بین پاکستان و آمریکا تأثیر گذارند و این مؤلفه‌ها هنوز به قوت خود باقی هستند.


با توجه به سردی حاکم بر روابط آمریکا و پاکستان، نقش ایالات‌متحده را در بحران‌های اخیر پاکستان چگونه می‌بینید؟


همان‌طور که می‌دانید آقای عمران خان اعلام کرد که یکی از مسئولین سیاسی آمریکا به سیاستمداران پاکستان نامه‌ای نوشته و علناً اعلام کرده که باید عمران خان از نخست‌وزیری برکنار شود تا روابط پاکستان با آمریکا بهبود پیدا کند. این مسئله دلیلی شد تا عمران خان هم حملات تندی را علیه آمریکایی‌ها انجام دهد.


همان‌طور که گفته شد آمریکایی‌ها با توجه به موضع‌گیری‌های قبلی عمران خان که در یکی از آن‌ها گفته بود: «ما برده آمریکایی‌ها نیستیم و یک کشور مستقل هستیم» از او خیلی خوششان نمی‌آمد و همان‌طور که دیدیم وقتی که بایدن رئیس‌جمهور آمریکا شد با عمران خان هیچ تماسی را برقرار نکرد.


این تنش در روابط بین آمریکا و پاکستان ادامه داشت و آمریکایی‌ها هم تا جایی که توانستند علیه پاکستان موضع‌گیری کردند. مخصوصاً در مسئله بحران اوکراین که علناً گفتند چرا پاکستان از موضع آمریکا در شورای امنیت حمایت نکرده و از روسیه حمایت نموده. در این مورد آمریکایی‌ها با پاسخ سختی از طرف عمران خان مواجه شدند که گفت:« چرا شما یک چنین موضعی را نسبت به هندوستان نمی‌گیرید زیرا هندوستان نیز رأی ممتنع داده بود.»


با توجه به این موارد آمریکایی‌ها حتماً در تحولات اخیر پاکستان نقش داشتند. مخصوصاً به این دلیل که گفته می‌شود اقدامات اپوزیسیون برای برکناری عمران خان با حمایت آمریکا بوده است؛ زیرا روابط حزب مردم و حزب مسلم لیگ (شاخه نواز) با آمریکایی‌ها بسیار خوب است و در زمان حکومت این دو حزب معمولاً روابط آمریکا با پاکستان بسیار خوب بوده است ولی برعکس در زمان عمران خان چون او شعار خود را مستقل بودن پاکستان اعلام نموده و خواستار مذاکره با آمریکا در شرایط برابر است، شرایط تغییر کرده است.


با توجه به این شعارها و سیاست‌ها و با عنایت به تنش حاکم بر روابط پاکستان و آمریکا اصلاً دور از ذهن نیست که آمریکایی‌ها در بحران منتهی به برکناری عمران خان دست نداشته باشند. باید به این نکته هم توجه کرد که آمریکایی‌ها فرستادن نامه مورد ادعای عمران خان را رد نکردند.


آیا همان‌طور که عمران خان اعلام کرده، عدم اجازه او به آمریکا برای تأسیس پایگاه نظامی در پاکستان دلیل دشمنی این کشور با او است؟


بله یکی از دلایل مخالفت آمریکایی‌ها با نخست‌وزیر سابق پاکستان همان بحث مخالفت عمران خان با برپایی پایگاه نظامی ایالات‌متحده آمریکا در این کشور است. چون آمریکایی‌ها اعلام کردند که ما با وجود اینکه از افغانستان خارج شده‌ایم یک پایگاه در نزدیکی این کشور برای کنترل آن خواهیم داشت و خوب بهترین جا برای برپایی این پایگاه پاکستان بود که عمران خان با این مسئله مخالفت نمود. آن‌ها فکر نمی‌کردند که پاکستانی‌ها با دادن پایگاه مخالفت بکنند.


لذا یکی از مهم‌ترین دلایل تنش بین آمریکا و عمران خان همین مسئله بود. برای آمریکایی‌ها خیلی سخت بود که پاکستانی‌ها چنین موضعی بگیرند. این مسئله در سطح بین‌المللی برای آمریکایی‌ها که خود را ابرقدرت می‌دانند و پاکستان را یکی از کشورهای وابسته به خود به شمار می‌آوردند بسیار سنگین بود و موجب سرشکستگی آمریکا در سطح جهانی شد، لذا می‌توان گفت یکی از دلایل تلاش آمریکا برای برکناری عمران خان این مسئله به همراه مسائل دیگر بوده است.


بنا بر نظر برخی کارشناسان، طالبان زائیده مدارس علمیه حنفی-دیوبندی در پاکستان با اشراف سرویس ISI است. حال که طالبان بر افغانستان چیره و آمریکا مجبور به خروج از این کشور شده، آیا می‌توان بحران اخیر ایجاد شده در پاکستان را نتیجه تحولات افغانستان دانست؟


من معتقدم بحران پاکستان خیلی به تحولات افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان در این کشور ربطی ندارد. بلکه بیشتر یک جنگ قدرت داخلی با حمایت‌های خارجی است؛ زیرا خاندان بوتو و خاندان نواز از ابتدا درصدد برکناری عمران خان بودند چراکه ضربات سختی را از عمران خان خوردند.


شاید بتوان گفت یکی از دلایلی که دو حزب اپوزیسیون (حزب مردم پاکستان و حزب مسلم لیگ نواز شریف) طی انتخابات گذشته نتوانسته‌اند اکثریت را به دست آورده و دولت تشکیل بدهند موضع‌گیری‌ها و افشاگری‌های عمران خان علیه آن‌ها بود و لذا بحث افغانستان خیلی روی این مسائل اثرگذار نبوده البته شاید مسئله افغانستان تأثیرات خاص خود را بر سیاست پاکستان داشته باشد. ولی در بحث برکناری عمران خان موضوعیتی نداشته بلکه این موضوع بیشتر به اختلافات بین عمران خان با آمریکا و خاندان‌های نواز شریف و بوتو بازمی‌گردد.


به نظر شما آیا روابط پاکستان با روسیه منجر به ایجاد بحران در این کشور و تلاش برای برکناری عمران خان شده است؟


همان‌طور که در سؤالات بالا پاسخ دادم یکی از دلایلی که آمریکایی‌ها از پاکستانی‌ها به‌شدت ناراحت هستند مسئله گسترش روابط پاکستان و روسیه هست. طی این چند سال پاکستانی‌ها وقتی متوجه شدند که ‌آمریکایی‌ها زیاد به سمت هند پیدا کرده و در مسائل منطقه‌ای از هند حمایت می‌کنند. برای اینکه بتوانند در این میان توازنی ایجاد کنند گرایش خود را به سمت چین و مخصوصاً روسیه گسترش دادند.


همان‌طور که توضیح داده شد این گسترش روابط منجر به قراردادها و رفت‌وآمدهایی شده است. این گسترش روابط منجر به دلخوری آمریکایی‌ها شده و بسیار تأثیرگذار است. برای آمریکا این مسئله که روسیه بخواهد در منطقه نقشی را ایفا کند مخصوصاً بعدازاینکه به‌زعم آمریکایی‌ها آن‌ها توانستند روسیه را از منطقه دور نموده و این کشور را دچار مشکلات اقتصادی کنند. تلاش پاکستان برای پررنگ کردن نقش روسیه در منطقه برای آمریکایی‌ها خوشایند نیست لذا این مسئله هم تأثیرگذار است و گسترش روابط پاکستان و روسیه یکی از دلایل تلاش آمریکا برای برکناری عمران خان هست؛ زیرا آمریکا تحمل این مسئله را ندارد.


منبع: نورنیوز


انتهای پیام/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب