واکاوی جایگاه آموزش عالی در برنامه هفتم توسعه/ نقش دانشگاهها برای آینده کشور چیست؟
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لاله قلیپور- دنیا در حال دگرگون شدن است، آینده دنیا را دانشگاهها شکل خواهند داد. نهاد آموزش عالی نقش بنیادی و اساسی در تعیین جایگاه یک ملت در اقتصاد جهانی دارد و در بهرهوری نیروی کار، کارآفرینی و کیفیت زندگی افراد جامعه نقش محوری داشته و موجب افزایش تحرک اجتماعی و مشارکت سیاسی شده و حاکمیت دموکراسی در جامعه را ارتقا میدهد.
بدیهی است آموزش عالی از جهات مختلفی در تمامی ابعاد توسعه نقش اساسی دارد. عواملی مانند شرایط اقتصادی کشور، شیوع بیماری کرونا و مشخص نبودن زمان دقیق کنترل آن، تحول سریع دانش، فناوریها و مهارتهای مرتبط با آنها، عوامل تعیینکننده اولویتبندی برنامههای نظام آموزشی عالی و تحقیقات کشور در این برهه هستند.
این برنامهها دارای ویژگیهایی نظیر «اصل شفافیت و جهت دهنده بودن»، «اصل شاخص پذیری و قابل ارزیابی و رصد بودن»، «اصل واقعنگری»، «هماهنگی با اسناد بالادستی»، «ضمانت اجرایی» است. برنامه هفتم توسعه آخرین برنامه در تحقق اهداف چشمانداز ۱۴۰۴ و همچنین اولین برنامه در پیادهسازی رهنمودهای گام دوم انقلاب است. توجه به اولویتها بهمنظور جهتدهی واقعگرایانه و منطبق با نیازهای کشور در طول سالهای برنامه از ضرورتهای زمان حال به نظر میرسد.
آنچه مشخص است یک ژرفاندیشی، تلاش و همت جمعی از سوی وزارت علوم، دانشگاهیان، قوه مجریه، قوه مقننه و دیگر دستگاههای ذیربط لازم است تا در آخرین برنامه پنجساله توسعه، آموزش عالی را بهعنوان بازوی قدرتمند جامعه در مسیر درست هدایت و همراهی کند. هرچند نظام آموزش عالی ایران در عمر کمتر از یک قرن به نسبت سایر نظامهای آموزش عالی دنیا با چندین قرن سابقه، عملکرد مفیدی داشته است.
لزوم حذف نگاه پادگانی در دانشگاهها
شاخصهای کلیدی متعددی برای آینده دانشگاهها در کشور وجود دارد. رضا مکنون، عضو هیئتعلمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر دراینباره میگوید: «در حال حاضر نخبگان باید راه اداره کردن را هموار کنند. در وهله دوم نیازمند سیاستگذاری هستیم و لازم است مراکزی مثل فرهنگستانها تقویت شوند.»
به باور وی؛ «نقشهای استراتژیکی که برای آموزش عالی نوشتهشده باید بهطور جداگانه توسط مراکز مورد تحلیل قرار بگیرد. نقش جامعه ملی کشور، سیاستهای کلی آموزش عالی، چشمانداز که چهار یا پنج سال دیگر ایجاد میشود. بنابراین ایجاد چندین قطب فکری در ایران در کنار دانشگاهها یا در دل دانشگاهها یا بهصورت مستقل منتها نه بهصورت دولتی و دستور از بالا ضرورت دارد. ایدهپردازیها باید از درون اینها بیرون بیاید.»
بخش بعدی که این استاد دانشگاه به آن اشاره میکند، بازسازی مدیریت دانشگاههاست در این رابطه خاطرنشان میکند: «در حال حاضر هیئتامنای دانشگاهها تا حدودی نوسان دارد و در تصمیمگیری دچار مشکل میشوند. میخواهند رشتههای جدیدی دایر کنند اما خیلی طول میکشد. بنابراین نوآوری خلاقیت که باید زیرساختها و چیزهایی که باید در آینده باشد در دانشگاه بیشتر زمینهسازی شود.»
فنّاوری پژوهش مجازی برای پیوند با دانشگاههای بزرگ بینالمللی ساحت جدیدی برای آینده دانشگاههای کشور است
«دانشگاه باید سقف نداشته باشد.» وی با این تعبیر میافزاید: «نمیشود بخواهیم فکر کردن را ایجاد کنیم ولی برای آن سقفی قرار داد که بیشتر از آن سقف نمیشود، فکر کرد، نمیشود پروپوزال ارائه داد، نمیشود با خارج از کشور همکاری علمی کرد، در مراکز فکری نباید اینگونه عمل شود ممکن است این روش در پادگانها انجام شود. بنابراین سومین قسمت این است که هیئتامنا و مدیریت دانشگاهها خیلی بازتر باید به فکرهای اساتید و دانشجوهایشان، توجه داشته باشند.»
کرونا تمامی فعالیتهای انسان را بیشازپیش بهسوی غیرحضوری شدن سوق داد. هرچند این استاد دانشگاه معتقد است پیش از آن نیز، دنیا در حال حرکت به سمت مجازی شدن بود، بنابراین خاطرنشان میکند: «راهی ندارد و باید تمامی دانشگاههای کشور به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری آماده شوند و این مباحث میتواند در برنامه هفتم و اوایل آن و حتی آخر برنامه ششم سازماندهی شود. باید جزو قویترین کشورهای منطقه در این زمینه باشیم.»
تحولات آینده جهان به دانشگاهها مرتبط است. در این راستا به گفته مکنون؛ «تحولات آینده جهان شامل تحول اقتصادی، انقلاب صنعتی چهارم، مدیریت دیجیتال، تحول بزرگ در صنایع آینده باید در دانشگاهها موردتوجه قرار گیرد. ازنظر اجتماعی الگوی مصرف در حال عوض شدن است بهصورت مجازی کار میشود. سوم محیطزیست است. کره زمین در حال گرم شدن است. در حال از دست دادن آب و منابع طبیعی هستیم. ازنظر سیاسی نیز آینده دنیا دیگر از یکقطبی خارجشده یا دوقطبی شده با چند قطب کوچکشده است.»
لزوم راهاندازی دانشگاه معرفت آفرین که کارآفرینی باید در درون آن بهعنوان یکی از زیرمجموعههایش قرار بگیرداینکه ما باید در آینده دنیا نقش داشته باشیم، بسیار حیاتی است. این پژوهشگر چند راهکار در این خصوص ارائه میدهد: «در تربیت دانشجوهای کشورهای خاورمیانه بهصورت مجازی و حضوری کمک کنیم. دیگر نمیتوانیم با تداوم برنامههای آموزشی گذشته نقشی در آینده دنیا و منطقه داشته باشیم.»
به گفته وی؛ «شرایطی که برای سیاست ایران میخواهیم باید در چهار پنج بند در ابتدای برنامه هفتم گفته شود. راهبرد خود را بیستساله قرار دهیم. در این بیست سال برنامه هفتم برنامه اولش باشد. دانشگاههای ما نسل سه، نسل چهار، مجازی و ... دیکته شود. دسترسی همگان به آموزش عالی مادامالعمر باید تثبیت شود. جامعهای که به این سرعت در حال تغییر است، نمیشود یک آزمون را به سال بعد موکول کند. دانشگاهها باید به بینالمللی، ملی و ناحیهای تقسیمبندی شوند.»
بدیهی است که این وظایف را دانشگاهها همه نمیتوانند بهصورت مساوی برداشت کنند. لذا این نویسنده معتقد است: «باید وظایف را سه قسمت کنیم. چه کسانی قرار است پیشتاز باشند. مثلاً ۱۳ دانشگاه برجسته پیشقراول شوند و دانشگاههای دیگر در سطحهای دوم و سوم پیرو باشند. حتی ممکن است در آینده فرم اینگونه باشد که از سطح سه دانشجوها وارد سطح دو، سطح یک شوند.»
با ورود به نسل سوم و چهارم دانشگاه، ضرورت مردمی کردن دانشگاهها و ارتباط آن با جامعه بیشازپیش نمایان شد. اما به عقیده مکنون؛ دانشگاههای کشور در حال دور شدن از این مؤلفههای مهم هستند.
بیشتر بخوانید:
- تضمین اعتلای آموزش عالی با کلاسها و آزمونهای حضوری
- اشتغال دانشجویان در کشوقوس دانشگاهیان و صنعت/ گره کارآفرینی به دست چهکسی باز میشود؟
- وقتی مدرکگرایی بستر استخدام افراد بدون مهارت میشود/ لزوم تربیت نیروهای فنی در کشور
ضرورت ترسیم نیاز برای تعیین عملکرد دانشگاههای آینده
دانشگاه در ایران یک مفهوم یکپارچه است. دانشگاه در همهجا یکچیز است و یک کارکرد دارد و یک نوع باید با آن برخورد کرد. درحالیکه ما در مجموعه دانشگاههای کشور چندین نوع دانشگاه داریم. مثلاً دانشگاههایی که نوع منبع مالیشان کارکردی که در مجموعه جامعه دارند با هم متفاوت است. حسین سلیمی، رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی دراینباره میگوید: «باید در آینده در بین دانشگاههایی که منبع تأمین مالیشان دولت نیست، دانشگاههایی که منبع تأمین مالیشان دولت است با ویژگی خاص خود و دانشگاههایی که بسیاری از ما در حال اداره آن هستیم که دانشگاههای عام هستند و تأمین مالی آنها با دولت است، تفکیک قائل شویم.»
تداوم برنامههای آموزشی گذشته نقش ایران در آینده دنیا و منطقه را کمرنگ میکندبه عقیده سلیمی؛ «دانشگاههای دولتی و دانشگاههایی که بهطور مشخص شاید حدود ۱۵ درصد رقم آموزش عالی فعلی کشور را تشکیل میدهند باید عملکرد متفاوتی را برای آن در برنامه هفتم تعریف کنیم و نوع تأمین مالی آن را هم بر اساس آن قرار دهیم.»
در شکل دادن به این ساختار خاص برای دانشگاههای دولتی تحت کنترل وزارت علوم به نظر رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی؛ «نمیتوانیم از مبانی تئوریک در جوامع اروپایی آمریکایی که برگرفتهشده، استفاده کنیم. به دلیل اینکه در آن جوامع دارای یک بخش خصوصی، یک سرمایهگذاری معطوف به سود و گسترش فنّاوری در آینده هستند و آنها معنای آموزش عالی و عملکرد آموزش عالی را تعیین میکنند. درحالیکه ما در ایران فاقد چنین ساختار سرمایهدارانهای هستیم و بهجای آن بیشتر تولید ثروت، فناوری و بهرهوری از نیروهای کار دانشگاهی در شرکتهای دولتی و در اقتصادهای تحت کنترل نهادهای عمومی قرار میگیرد. بنابراین ما احتیاج به نیازهای متفاوتی برای تعیین عملکرد دانشگاهها داریم.»
بااینکه چند سالی است دانشگاههای کشور وارد نسل سوم و چهارم دانشگاهها شدهاند اما وی با نگاه شکاکانه اذعان میکند: «آیا واقعاً ما میخواهیم وارد نسل دانشگاه کارآفرین شویم، آیا مفهوم دانشگاه کارآفرین برای تحول آموزش عالی در ایران تکاپو میکند یا خیر. پاسخ خیر است یعنی ما نمیتوانیم مخصوصاً دانشگاههایی که دولت روی آن سرمایهگذاری میکند در یک دایره تنگی به نام کارآفرینی محدود کنیم و بعد همهچیز را با این محک کارآفرینی بسنجیم.»
به عقیده این استاد؛ «دانشگاه ادبیات، تاریخ، شناخت جامعه، فرهنگ شناسی همه قربانی مفهوم کارآفرینی خواهد شد و همانطور که در حال حاضر میبینیم. اگر دانشگاهی بخواهد در حوزه تاریخ یا جغرافیا خودش را گسترش دهد، میگویند چون کار نیست، لازم نیست که گسترش پیدا کند و نتیجه آن، این میشود که عمده منابع تاریخ ایران حتی تاریخ بعد از انقلاب اسلامی در خارج از کشور نوشته میشود.»
مفهومسازی جدیدی از سوی این نویسنده موردتوجه قرار میگیرد و میگوید: «به دانشگاه معرفت آفرین نیاز داریم که البته کارآفرینی هم باید درون آن بهعنوان یکی از زیرمجموعههایش قرار بگیرد.»
نمیتوانیم دانشگاههایی که دولت روی آن سرمایهگذاری میکند در یک دایره تنگی به نام کارآفرینی محدود کنیم
به باور سلیمی؛ «دولت از بودجه نفت و بودجه عمومی کشور بیش از این دیگر نمیتواند از آموزش عالی حمایت کند و به این شیوه جدید تا یکی دو سال دیگر دانشگاههای دولتی ما به حوزه ورشکستگی خواهند رسید. لذا در این عملکرد جدیدی که در این برنامه برای دانشگاهها تأمین میکنیم باید راهی مثل همان حمایت ساختاری و ارگانیک شرکتهای دولتی را در نظر بگیریم که از این دور باطل تقاضای بودجه و ناتوانی دولت در تأمین آن خارج شویم چون تمام سطوح آموزش و پژوهش و حوزههای دیگر ما را تحت تأثیر خودش قرار میدهد.»
سالهای کرونایی بر آموزش و پژوهش کشور تأثیر گسترده نهاد. البته این استاد دانشگاه معتقد است: «تجربهای که در دوره کرونا داشتیم و نشان داد که فعالیتهای بینالمللی ما در طول سه ماه گذشته یازده برابر دوران گذشته شد، یک دریچه جدیدی را برای ما بازکرده که فکر میکنیم با استفاده از فنّاوری آموزش و پژوهش مجازی یک دریچهای را برای پیوندهای بینالمللی و آموزش مشترک با دانشگاههای بزرگ بینالمللی میتوانیم، پیدا کنیم که یک ساحت جدیدی برای آینده دانشگاهها خواهد بود.»
بازنگری در قانون سنجش و پذیرش دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی و تغییر الگوی پذیرش این دسته از دانشجویان مبتنی بر پژوهشهای مسئله محور و قراردادهای پژوهشی؛ تکلیف دولت به تغییر نوع بودجهریزی از سرانه محور بر عملکرد محور؛ بهروزرسانی رشتههای تحصیلی و بازنگری مستمر سرفصلهای دانشگاهی و تضمین شغلی برای نخبگان در کیفیت نقش دانشگاهها در آینده کشور کمکرسانی خواهد بود.
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/