یادداشت| شبه انقلابی، باندی از سیاستبازی را جایگزین انقلابیگری میکند
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، ۱۲ فروردین، روز جمهوری اسلامی را به همه انقلابیون واقعی و حوزه علمیه انقلابی تبریک عرض میکنم و چون تئوری جمهوری اسلامی را حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) اعلام کردند؛ نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد؛ لذا لازم دانستم مطلبی در باب صیانت اندیشهای از جمهوری اسلامی بهعنوان الگوی حکمرانی ایران اسلامی عرض کنم و اینکه جمهوری اسلامی با جریان حوزه علمیه انقلابی محافظت میشود؛ نه سه جریان دیگر در حوزههای علمیه یعنی شبه روشنفکری، شبه انقلابی و شبه حوزوی. مقصود از واژه «شبه» یعنی همه مختصات جریان را نداشتن و به برخی از ویژگیهای آن بسنده کردن.
روشنفکری یعنی مدرن شدن و مدرن دارای سه مولفه اومانیسم، سوبژکتیویسم و سکولاریسم است و به تعبیر دکارت و کانت گوهر مدرن، عقلانیت خود بنیاد یا سوبژکتیویسم است؛ اما جریان شبه روشنفکری حوزوی به تبعیت از جریان شبه روشنفکری دانشگاهی تنها به سکولاریسم بسنده کردند و ذرهای از عقلانیت خود بنیاد بهره نبردند به همین منظور، آنچه از متفکران غربی در مباحث فلسفی، الهیاتی، هرمنوتیک، حقوق و غیره به جهان عرب، منتقل، ترجمه و بومیسازی شده، توسط مدعیان روشنفکری در دانشگاه دریافت و مجدد بومی سازی کردند و برخی مدعیان روشنفکری در حوزهها، مروجان آن شدند. پس جریان شبه روشنفکری در حوزههای علمیه با تقلید از جریان شبه روشنفکری دانشگاهی، سکولار و با چند واسطه غرب زدهاند؛ نه غربگرا.
جریان شبه انقلابی، تنها به چند ویژگی انقلابیگری بسنده میکنند و با تفسیر مُضیّق از انقلابیگری، جمع کثیری از انقلابیون را غیرانقلابی میپندارند. گوهر انقلابیگری به گمان نگارنده، جامعیت اسلام است؛ جامعیت عقل و وحی، جامعیت دنیا و آخرت، جامعیت دین و سیاست، جامعیت مدارا و اخوت و استکبارستیزی، جامعیت جذب حداکثری با بصیرت انقلابی.
شبه انقلابی، انقلاب را تنها در تفسیر خاصی از استکبار ستیزی معنا میکند و باندی از سیاستبازی را جایگزین انقلابیگری واقعی در نظریه نظام انقلابی میسازد و دایره انقلابیون را تنگتر و تنگتر میکند. همین تفسیر مُضیّق از انقلابیگری باعث میشود که این طایفه نسبت به برخی سخنان و حمایتهای رهبری در تردید قرار گیرند و اینکه چرا رهبری چنین فرمود و چنان حمایتی کرد. «الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ واللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ»
جریان شبه حوزوی نیز به معنای تمسک به بخشی از ماموریت حوزه علمیه مقدسه عصر معصومان و علمای متقدم و معاصر است؛ حوزوی بودن در آیه مبارکه نفر و سایر آیات قرآن به خوبی تبیین شده است که عبارت است از: فهم جامع از ابعاد فردی و اجتماعی اسلام، هدایتگری در عرصههای فردی و اجتماعی جامعه و غیرت دینی داشتن و اشداء علی الکفار و رحماء بینهم بودن و عقاید و احکام و اخلاق را در جزم و عزم، در تفقه و تقید مهم شمردن.
حوزه علمیه انقلابی از این سه جریان شبه روشنفکری، شبه انقلابی و شبه حوزوی رنج میبرد. این متن را نگاشتم تا باب گفتوگو فراهم شود و بدون متهم ساختن افراد به این سه جریان، به تبیین بیشتر حوزه علمیه انقلابی پرداخته شود.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی
«عبدالحسین خسروپناه، طلبه حوزه علمیه قم و معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۲ فروردین ۱۴۰۱»
انتهای پیام/۱۰۴/
انتهای پیام/