مأموریت غیرممکن برای جاسوسان انگلیسی/ نازنین زاغری و جیسون رضائیان ۲ روی یک سکه بودند
گروه جهان خبرگزاری آنا-محمد جعفری؛ هنوز هم فیلمهای جاسوسی جیمز باند یا همان مأمور ۰۰۷ که برای سازمان اطلاعات خارجی انگلیس موسوم به ام.آی.سیکس کار میکرد و اتفاقاً همه مأموریتهایش انسان دوستانه، پر از هیجان، نمایانگر تکنولوژی و فکر برتر غربیها، مملو از ماجراهای نیمه عاشقانه و نیمه ... و حتماً موفقیتآمیز بود، طرفداران بسیاری در جای جای دنیا بهویژه ایران دارد. اما این مأمور ۰۰۷ در دوره اوجش هیچگاه برای انجام مأموریتهای مهم در خصوص از بین بردن تهدیدات امنیت جهانی به ایران نیامد. سریال بالاتر از خطر (ماموران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا) هم که قبل از انقلاب جمعهشبها ساعت ۱۲ نیمهشب از شبکه یک پخش میشد همین روند را دنبال میکرد. در این مأموریتها عوامل هالیوودی سازمانهای جاسوسی غربی به همه جای دنیا سرک میکشیدند الا ایران. خب این امر طبیعی بود. تا سال ۱۳۵۷ ایران بهعنوان حیاط خلوت قدرتهای غربی و حافظ منافعشان در منطقه غرب آسیا هر چه در توان داشت در طبق اخلاص قرار داده بود و اصلاً نیازی به حضور جیمز باند افسانهای برای مکاشفه رازهای پنهان نبود اما از فردای ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ بود که سناریستها و کارگردانانی که در مسیر فرهنگسازی سازمانهای سیا، موساد و ام.آی.سیکس فعالیت میکردند تمایل زیادی برای فعالیت در ایران پیدا کردند.
در ایران انقلاب شده بود و دیگر خبری از آن حیاط خلوت نبود. هر حرکتی در ایران که در راستای تأمین امنیت و منافع ملی بود تهدیدی برای امنیت غرب تعبیر میشد و سناریستهای هالیوود میتوانستند تا دههها برای فیلمهای جیمز باند خوراک و سوژه داشته باشند.
زاغری اولین عامل بیگانه نبود و آخرین نیز نخواهد بود
بدون شک وقتی از ایران صحبت به میان میآید دوست و دشمن متوجه میشوند که حتماً باید از سیر و سفر در دنیای فیلمها، کتب و سریالهای جاسوسی فاصله بگیرند زیرا ایران واقعی، جدی و بیبدیل است. ماهم از ماجرای جیمز باند و مأموریتهایش دور میشویم و به اوایل سال ۱۳۹۵ بازمیگردیم. ۱۵ فروردین بود که خبر بازداشت نازنین زاغری به جرم اقدام علیه امنیت ملی اعلام شد و خیلی زود به سر خطر خبری رسانههای و خارجی بهویژه آنهایی که بخش فارسی داشتند رفت. مثل همیشه دستگاه اطلاعاتی کشور به دلیل اهمیت موضوع برای انتشار جزئیات در خصوص بازداشت زاغری عجله نکرد. در آن سال کمتر کسی بود که حساسیت سیاسی در خصوص ایران نداشته باشد و اسم این فرد بازداشتی دو تابعیتی را در اینترنت سرچ نکرده باشد.
سرگذشت زاغری نشان میدهد که ایران بههیچوجه صحنه هنرنمایی هالیوودی نیست، شاید نفوذ در لایه اول امنیتی راحت به نظر برسد اما بعد از آن سرنوشتی همچون زاغری برای فرد خاطی و خوش خیال رقم خواهد خورد
اولین اطلاعاتی که موتورهای جستجو درباره وی میدادند این بود که وی همسر فردی انگلیسی به نام ریچارد رتکلیف است و برای دیدار خانوادهاش به ایران آمده بود که بدون تفهیم اتهام توسط مأموران اطلاعاتی دستگیر شد. در هنگام بازداشت دختر خردسالش گابریلا هم همراهش بود. وی در بخش خیریه یک موسسه خبری انگلیس (رویترز) کار میکرد و به کار آموزش افراد علاقهمند به حرفه خبرنگاری در کشورهای منطقه ازجمله ایران علاقه داشته و ازایندست اخبار.
خردادماه همان سال بود که اداره اطلاعات سپاه پاسداران استان کرمان بازداشت زاغری به جرم اقدام علیه امنیت ملی و درواقع براندازی نرم را تأیید کرد. ریچارد رتکلیف، همسر زاغری که در انگلیس بود، هم تمام توجه رسانهها را به این موضوع معطوف کرد که همسرش به اتهام واهی در بازداشت است و احتمالاً میخواهند وی را مجبور به اعتراف اجباری کنند.
چند روز بعد یعنی اوایل تیرماه ۱۳۹۵ دادستان عمومی و انقلاب وقت تهران گفت زاغری در کرمان دستگیرشده بود و به تهران منتقل شده است و دلیل انتقال نازنین زاغری به تهران را عدم صلاحیت رسیدگی در کرمان عنوان کرد. اینکه دادگاههای مرکز استان صلاحیت رسیدگی به پرونده فردی را نداشته باشند یعنی اینکه اتهام بازداشتی خیلی مهم است. بههرحال در بهمنماه بود که دادگاه بدوی اعلام کرد زاغری به جرم جاسوسی به پنج سال زندان محکوم شده است.
بعدها با انتشار اطلاعات بیشتر از جلسات بازجویی زاغری مشخص شد که حالا باید جیمز باند بیاید از این زاغری درسها بیاموزد. مشخصشده بود که وی قبل از پرونده ایران در ۱۵ پروژه ام.آی. سیکس حضور مؤثر داشته. وقتی اسامی کشورهایی که وی روی پرونده آنها کار کرده بود منتشر شد نقش مؤثر زاغری بر تحولات کشورهایی همچون لبنان، مراکش، مصر، یمن، اوکراین، گرجستان نیز مشخص شد. اوکراینی که زاغری روی پروندهاش کار کرده بود همین اوکراینی است که خود را به دام جنگی بی حاصل در حمایت از حیله غربیها انداخته است و منظور، اوکراین دیگری نیست. همه کشورهای دیگری هم که وی در آنها فعالیت داشته همینالان با مشکل امنیتی دستبهگریبان هستند یا بودهاند.
بیشتر بخوانید:
خطیبزاده: هیچگونه ارتباطی میان بازپرداخت بدهی انگلیس و آزادی زندانیان وجود ندارد
جانسون: برای آزادی «نازنین زاغری» مذاکره با ایران را ادامه میدهیم
بوریس جانسون: آزادی زاغری و بدهی انگلیس به ایران ۲ مسئله کاملاً جدا هستند
جیمز باند یک مأموریت انجام میداد و تمام میشد میرفت پی کارش تا هفته بعد نه شبکه ایجاد میکرد و نه پروژه درازمدت انجام میداد اما بعدها مشخص شد که زاغری سر شبکه بوده یعنی زیرشاخههای تشکیلاتی پایهگذاری میکرده است. البته این اطلاعات زمانی منتشر شد که زیرشاخههای مرتبط با زاغری متلاشیشده بودند و درواقع وی تخلیه اطلاعاتی کامل شده بود.
بعدها افشا شد که نازنین زاغری مسئول شبکهسازی ام.آی.سیکس و وزارت خارجه انگلیس در جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا بود و نقش مهمی در شکلدهی به انقلابهای رنگی در برخی کشورهای محل مأموریتش داشت. منظور از شبکهسازی ایجاد شبکه جاسوسی است نه شبکه اینترنتی!
حدود ۹ ماه پس از شروع دوره محکومیت زاغری بود که بوریس جانسون وزیر خارجه وقت انگلیس در سفری دو روزه به تهران آمد و با مقامات ارشد کشور دیدار کرد. بهجرئت میتوان گفت که همه سفر جانسون متمرکز بر آزادی این مأمور اطلاعاتی بود.
جیسون رضاییان هم مثل همین زاغری با تکیهبر رأفت اسلامی آزاد شد اما در دادگاه فدرال آمریکا علیه ایران شکایت کرد کاری که بهاحتمالزیاد زاغری و آشوری هم انجام خواهند داد.
زاغری و تیم تحت نظرش که بالغبر ۵۰ عضو میشدند توانسته بودند اطلاعاتی را در اختیار غرب قرار دهند که زمینهساز برخی از تحریمها علیه مردم ما شدند اما بازداشت وی آن کانال ارتباطی را قطع کرد و بهیکباره کارکرد ماشین اعمال تحریمهای سازمانیافته علیه تهران مختل شد.
زاغری اینهمه رمز و راز مدیریتی و کار حرفهای را کجا آموخته بود؟ وی در سال ۱۳۸۲ از کشور خارج شد و چند سال بعد یکی از افرادی بود که در راهاندازی بخش فارسی بی.بی.سی خیلی فعالیت کرد. همکاری وی با شبکه خبری ایران اینترنشنال هم به دلیل راهاندازی این شبکه ضد ایرانی بود. این موضوع زمانی بود که صادق صبا هم از بی.بی.سی رفت و نادر سلطانپور و برخی دیگر از کارمندان بخش فارسی بی.بی.سی را هم با خودش به ایران اینترنشنال برد.
زاغری توانست بهخوبی با وزارت خارجه و پارلمان انگلیس ارتباط برقرار کند. خب ارتباط با وزارت خارجه و پارلمان میتوانست حضور وی در پروژههای بهظاهر خیریه در کشورهای هدف را تسهیل کند. بیدلیل نبود که بوریس جانسون شخصاً برای بررسی وضعیت وی در ایران به تهران سفر کند.
پروژه نفوذ در ایران کماکان در صدر اولویتهای دستگاههای جاسوسی غربی
موضوع مهم نحوه ماهرانه شناسایی زاغری، تعقیب و پیگیری نامحسوس وی، بازداشت و تخلیه اطلاعاتی، متلاشی کردن زیرشاخههای تحت نظر وی و درنهایت تبدیل کردن این عامل حرفهای خارجی به مهرهای سوخته بود که بهخوبی محقق شد وگرنه پروژه نفوذ از همان ابتدای انقلاب به جدیدت ادامه داشت، دارد و خواهد داشت و امکان دارد عاملان بیگانه تا سطوحی از حلقه امنیتی کشور را هم طی کنند و کشور هم ضرباتی را متحمل شود.
درواقع دوره پنجساله زندان زاغری سال گذشته به اتمام رسید و ممانعت از خروج وی از کشور به دلیل اتهاماتی دیگر بود تا درنهایت مقامات ذیربط گذرنامه زاغری را به وی تحویل دادند تا به دلایل بشردوستانه بتواند به انگلیس بازگردد.
بهموازات آزادی این عامل بیگانه مقرر شد که بدهیهای دولت انگلیس به ایران که بالغبر ۵۳۰ میلیون دلار میشد به ایران بازگردانده شود و نیز یکی از اتباع ایرانی محبوس در انگلیس هم به کشور بازگردانده شود.
نازنین زاغری اولین عامل خارجی نبود که برای نیل به اهداف بیگانگان وارد ایران شد. جیسون رضاییان نیز در سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ تقریباً ماجرای مشابهی را ایجاد کرد. انوشه آشوری هم از سال ۱۳۹۶ به جرم همکاری با دولت متخاصم در زندان بسر میبرد و روز چهارشنبه به همراه زاغری آزاد شد.
به یاد داریم که جیسون رضاییان خبرنگار ۴۰ ساله واشنگتنپست و دارای تابعیت ایرانی- آمریکایی، تیرماه سال ۹۳ به اتهام جاسوسی دستگیر شد. وی پس از ۱۸ ماه به همراه سه زندانی آمریکایی دیگر در مقابل آزادی هفت ایرانی محبوس در ایالاتمتحده آزاد شد. رضاییان هم برای واشنگتن بسیار باارزش و مجری تفکر براندازی نظام از طریق استحاله آن بود.
رضاییان هم مثل همین زاغری با تکیهبر رأفت اسلامی آزاد شد اما در دادگاه فدرال آمریکا علیه ایران شکایت کرد؛ کاری که بهاحتمالزیاد زاغری و آشوری هم انجام خواهند داد.
سرگذشت زاغری نشان میدهد که ایران بههیچوجه صحنه هنرنمایی هالیوودی نیست، شاید نفوذ در لایه اول امنیتی به دلایلی که بحث در خصوص آنها در حوصله این مقاله نیست راحت به نظر برسد اما بعد از آن یعنی عبور از لایه امنیتی – اطلاعاتی اول سرنوشتی همچون زاغری، آشوری و رضاییان برای فرد خاطی و خوش خیال رقم خواهد خورد.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/