ضرورت توجه جامعه جهانی به ریشههای شکلگیری جنگ اوکراین
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، تداوم عملیات نظامی در مناطق مختلف اوکراین و توسعه درگیریها به کییف پایتخت اوکراین نشان از افزایش پیچیدگی شرایط پیش رو و به تبع آن بالا رفتن تلفات انسانی و خسارتهای مادی دارد.
شکلگیری جنگ تمامعیار میان روسیه و اوکراین در مدت زمان کوتاه از آغاز این بحران به کشته و مجروح شدن تعداد قابل توجهی از نظامیان طرفین و آوارهگی گروه کثیری از مردم اوکراین شده است.
تداوم عملیات نظامی در مناطق مختلف اوکراین و توسعه درگیریها به کییف پایتخت اوکراین نشان از افزایش پیچیدگی شرایط پیش رو و به تبع آن بالا رفتن تلفات انسانی و خسارتهای مادی دارد.
اگرچه هیچگاه جنگ نتوانسته به عنوان یک راه حل اثرگذار و مورد پذیرش زمینه حل و رفع اختلافات سیاسی را فراهم کند لیکن توجه به ریشههای شکلگیری درگیری نظامی در این منطقه میتواند در تعیین سهم هر یک از طرفین بحران در ایجاد این شرایط نگرانکننده موثر باشد.
معمولا در بحرانهایی از این دست همواره انگشت اتهام به سمت طرفی است که آغاز کننده اقدام نظامی بوده است که منطقا هم میتواند نگاهی پذیرفته شده باشد لیکن موضوعی که در بحران اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته، دخالتهای مستقیم و همهجانبه غرب در این کشور و عدم کفایت و تدبیر راهبردی رهبران اوکراین برای قرار نگرفتن در دایره رقابتها و مجادلات میان غرب و روسیه بوده است.
در استراتژی امنیت ملی روسیه حوزه خارج نزدیک این کشور که اوکراین نیز در آن قرار دارد به عنوان مناطقی خاص مشخص شده که وقوع هرگونه تهدید در آن از نظر روسیه معادل تهدید امنیت ملی است و برای مقابله همهجانبه با آن اقدام خواهد شد.
پس از فروپاشی شوروی سابق، غرب به مسکو تعهد داده بود که از گسترش ناتو خودداری کرده و حریم امنیتی مسکو را رعایت نماید، حال آنکه از دهه ۹۰ میلادی تاکنون چهار کشور جدید به عضویت ناتو درآمده و عملا حریم امنیتی روسیه را تهدید کردهاند. در ماههای اخیر نیز به رغم هشدارهای مسکو، طرح عضویت اوکراین در دستور کار ناتو قرار گرفته است.
در همین حال روسیه اخیرا پیشنهادات امنیتی به آمریکا و اروپا ارائه کرده اما آنها عملا از پاسخ به نگرانیهای روسیه خودداری کرده و به زبان تهدید و تحریم روی آوردهاند. آنها به جای درس گرفتن از گذشته و اتخاذ رویکرد تعاملی برای حل بحران، فهرستی از تحریم مقامات و منابع اقتصادی روسیه را مطرح کردهاند.
غرب این اقدامات را در حالی مقابلهای و ضد جنگ عنوان میکند که در عمل ادامه دادن همان رویه بیمنطق گذشته و نادیده گرفتن ملاحظات امنیتی و اقتصادی روسیه است که پنجره جنگ را بازتر و بر بحران کنونی اوکراین دامن میزند.
به بیان دقیقتر؛ رفتار غربیها بیانگر استمرار رویه قدیمی تحمیل جنگهای فرسایشی به دیگر کشورها است. راهبرد غرب برای تامین منافع خود در قبال نابودی و ویرانی سایر کشورها و ملتها به عنوان رویهای ثابت منشاء شکلگیری بسیاری از بحرانها و جنگهای خانمانسوز در مناطق مختلف جهان شده است.
این تقابل نظامی در حالی است که نوع واکنش کشورهای غربی به این تحولات جای تامل دارد و ماهیت آنها را بیش از پیش آشکار ساخته است.
در شرایط کنونی نیز کشورهای اروپایی، آمریکا و ناتو در حالی مدعی اقدام برای حل بحران و توقف آتش جنگ هستند که رفتار عملی آنها خلاف این ادعا را نشان میدهد.
آمریکا از اختصاص بودجه فوری ۶۰۰ میلیون دلاری به کیف خبرداده و فرانسه نیز از بودجه ۳۰۰ میلیون دلاری اروپا برای کمک به اوکراین در کنار ارسال تسلیحات برای این کشور با محوریت ادامه جنگ سخن گفتهاست که نشان دهنده طراحی غرب برای گرفتارسازی اوکراین در جنگی طولانی است.
این در حالی است که به اذعان زلنسکی رئیس جمهور اوکراین، غرب رسما پشت اوکراین را خالی کرده و حتی حاضر به اعزام یک نیرو به این کشور نیست و تنها با وعدههای اقتصادی و تسلیحاتی به دنبال حفظ آتش بحران در این کشور است.
نکته مهم دیگر نقش غیرسازنده و بیتاثیر سازمان ملل است، چه، بر اساس منشور ملل متحد از وظایف این سازمان جلوگیری از جنگ و میانجیگری برای حل نزاعها در کنار کمکهای بشردوستانه است اما بحران اوکراین نشان داد که این سازمان هیچگونه ابتکار عمل و کارکردی برای حل بحران ندارد.
در کنار آنچه ذکر شد نکته قابل توجه، استمرار رویکردهای گزینشی به حقوق بشر در مناطق بحرانی و جنگی است. این روزها محافل رسانهای و سیاسی غربی با ژستهای بشردوستانه در حالی به بزرگنمایی تلفات غیر نظامیان در اوکراین و مقصرنمایی روسیه میپردازند که همین رسانهها در طول ۸ سال بحران انسانی تحمیلی به یمن و گرسنگی میلیونها یمنی سکوت کرده و حتی از متجاوزان حمایت کردهاند.
در فلسطین نیز همین رویه تکرار و ۱۴ سال محاصره غزه و زنان و کودکانی که در تجاوز رژیم صهیونیستی قتل عام شدهاند نادیده گرفته شده است. در افغانستان در حالی سازمان ملل از گرسنگی ۲۴ میلیون نفر از جمله ۱۳ میلیون کودک خبر داده که این رسانهها سکوتی مرگبار در برابر آن اتخاذ کردهاند.
جنگ در هر نقطه از جهان محکوم است و به طور قطع نمیتواند به عنوان یک راهکار قابل پدیرش برای حل بحرانهای سیاسی و امنیتی مورد قبول باشد.
عدم توجه جامعه جهانی به اقدامات و رفتارهای تحریکآمیزی که ریشه اصلی ایجاد بحرانهای نظامی و جنگهای ویرانگر است میتواند موجب تقویت زمینه بروز بحرانهای ناخواستهای از جنس جنگ اوکراین باشد.
پنهانسازی نقش مخرب غرب در ایجاد جنگ اوکراین و بهره گیری از ابزار رسانهای برای تحریک احساسات جامعه جهانی و پنهانسازی دلایل شکلگیری چنین بحران نگرانکنندهای نه تنها به حل ریشهای آن کمک نخواهد کرد بلکه با پیچیدهتر کردن شرایط موجب زیان مستمر انسانهای بیگناهی خواهد شد که جان و زندگی و آرامش آنها دستخوش بازیهای سیاسی و راهبردهای زیادهخواهانه غرب قرار گرفته است.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/
انتهای پیام/