نقش برازنده ایران در رهبری مقاومت جهانی علیه سلطه غرب/ ارزشهای انقلابی با مشارکت ملتهای مقاوم عجین شده است
گروه جهان خبرگزاری آنا-محمد جعفری؛ در پی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۳۵۷ و استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشور اندیشهای نو ریشههای خود در درون ایران و سپس در کل منطقه غرب آسیا و بسیاری از نقاط جهان دوانید که "اندیشه جهانی مقاومت" نام گرفت.
بر اساس این اندیشه که بدون شک از قیام امام حسین (ع) علیه ظلم زمانه خود نشئت گرفته بود هرگونه سرخم کردن در مقابل ظلم مذموم شمرده میشد و جامعه هدف این اندیشه نیز در بازه زمانی منطقی میبایست خود را در مقابل هجمه زورمندان و زیاده خواهان داخلی و خارجی مسلح و ایمن میکرد. با توسل به این اندیشه بود که ایران توانست در هشت سال جنگ تحمیلی با به کار گرفتن تمام توان کشور در مقابل ارتش بعثی عراق که موردحمایت تمام قدرتهای غربی و منطقهای بود بایستد و از میدان نبرد سربلند بیرون آید. با اندیشه بود که کشور توانست با تمام فشارهای اقتصادی و سیاسی دنیای غرب به رهبری ایالاتمتحده آمریکا مبارزه کند و به زانو در نیاید. با توسل به این اندیشه بود که ملتهای منطقه ازجمله افغانستان، عراق، سوریه، یمن، لبنان، فلسطین و بحرین از دین و خاک خود جانانه دفاع کردند. با مقبولیت و مشروعیت این اندیشه بود که اندیشمندان در دوردستها، در آمریکای لاتین، آفریقا و شرق و جنوب آسیا و حتی آنطرفترها در اقیانوسیه و آمریکای شمالی سخن از ارزشهای جدید برآمده از تفکر جدید در ایران به میان آوردند و این شد که در حال حاضر اگر بخواهند اسامی کشورهای خط مقدم ظلمستیزی و استقلالطلبی در طول تاریخ را تهیه کنند اسم ایران در صدر قرار خواهد گرفت.
در راستای آشنا شدن با دیدگاه اندیشمندان دیگر کشورها بهویژه کشورهای غیرمسلمان نسبت به "اندیشه جهانی مقاومت" و نقش ایران در گسترش این اندیشه پای صحبت تیم اندرسون، پژوهشگر با سابقه و استاد دانشگاه سیدنی استرالیا و اندیشمندی آشنا با ارزشهای جبهه مقاومت در منطقه غرب آسیا نشستهایم.
دعوت ایران از ملل دیگر برای پیوست به اندیشه جهانی مقاومت دلنشینترین دعوتهاست
اندرسون که چندین بار به ایران سفر کرده و بهخوبی با زوایای پیدا و پنهان فرهنگ ایرانی- شیعی آشناست، تأکید میکند که در ابتدا باید اصول مشارکت ایران در مقاومت جهانی را از بستر فرهنگی خودش جدا کرد. منظور اندرسون این است که لازم نیست همه اصول فرهنگی و دینی ایران بهصورت کامل با اندیشه مشابه در فرهنگ دیگر کشورها همخوانی داشته باشد.
هیچیک از این اختلافات فرهنگی یا تفکراتی مانع از ایجاد روابط راهبردی نزدیک در زمینه مقاومت در برابر امپریالیسم، همکاری متقابل و مبارزه مشترک برای جهانی چندقطبی بر اساس هنجارهای روشن بینالمللی نشدهاند زیرا اصل موضوع همان است که ایران بر آن اصرار دارد و همه هم آن اصول را قبول دارند
این اندیشمند استرالیایی با ذکر مثال اینگونه توضیح میدهد: «همانطور که رهبران استقلال آمریکای لاتین مانند خوزه مارتی، فیدل کاسترو و هوگو چاوز گفتهاند، تلاش برای کپیبرداری از فرهنگهای دیگر نه ممکن است و نه مطلوب. چنین تلاشهایی فاقد ماهیت هستند. بلکه هر ملت و هر قومی باید بر اساس مبانی فرهنگی و تاریخی خود جوامعی قوی و مقاوم بسازد.» بهواقع، وی با دیدگاهی مثبت و منطقی که به همه تلاشهای ایران در راستای گسترش مقاومت جهانی علیه قدرتهای سلطهگر دارد با مخاطب خود سخن میگوید، چراکه حتی نزدیکترین دوستداران تمدن اسلامی و اندیشههای ولایتمداری ایران، مانند حزبالله لبنان، حقیقت فوقالذکر را قبول کردهاند.
بیشتر بخوانید:
ایران مدافع مردم منطقه در مقابل استکبار و صهیونیسم است / سردار سلیمانی؛ حلقه اتصال هستههای مقاومت
وی تأکید میکند که برای درک و محقق ساختن این اندیشه باید موضوعات معنوی را از مسائل کاربردی متمایز کنیم. به قول اندرسون، شکی نیست که "فرزندان امام حسین (ع)" (پیروان مکتب تشیع) پیوند قدرتمندی باهم دارند، اما نقش آنها در لبنان اندکی متمایز است، زیرا لبنانیها توانستهاند با دیگر جوامع این کشور اتحادی مسئولانه شکل دهند.
به نظر میرسد او در پی ارسال این پیام است که اندیشه جهانی مقاومت وقتی به لبنان رسیده توسط شیعیان این کشور در قالبی جدید اما با رعایت خطوط قرمز توانسته با دیگر اقوام یا حتی ادیان ایجاد اتحاد کند. در اینجا میتوان به اندرسون حق داد زیرا ایران بهمحض بیان اندیشه جهانی مقاومت بهشدت مورد هجمه دشمنان قرار گرفت و تمام توان خود را در دفاع از ارزشهایش گذاشت اما کشوری مثل لبنان از وضعیت بهتری برخوردار بود و از بابت فرهنگی هم متشکل از ادیان متفاوت بود.
رویکرد ظلمستیزانه جمهوری اسلامی ایران مورد تحسین بسیاری از غیرمسلمانان نیز قرار گرفته است
اندرسون بازهم با ذکر مثال درصدد روشنتر کردن خوانش خود از اندیشه جهانی مقاومت است. به گفته وی، همه متحدان کلیدی ایران دارای پیشینه فرهنگی متمایز و ایدههای متفاوتی در خصوص ایجاد دولت هستند. سوریه بیشتر پایبند به کثرتگرایی ایدههاست و چندان به حکومت دینی اعتقاد ندارد، ساختار سیاسی کوبا سوسیالیستی است و بر پایههای اومانیستی بنا شده است، ونزوئلا آرمانهای بولیواری خود را دارد و روسیه و چین نیز کاملاً متمایز هستند.
به گفته این اندیشمند استرالیایی، هیچیک از این اختلافات فرهنگی یا تفکراتی مانع از ایجاد روابط راهبردی نزدیک در زمینه مقاومت در برابر امپریالیسم، همکاری متقابل و مبارزه مشترک برای جهانی چندقطبی بر اساس هنجارهای روشن بینالمللی نشدهاند زیرا اصل موضوع همان است که ایران بر آن اصرار دارد و همه هم آن اصول را قبول دارند.
نگاه ضد سلطه ایران با گسترش رفاه در جامعه مخالفتی ندارد
اندرسون با مطرح کردن این سؤال که "پس ارزشها و اصولی که ایران بهعنوان رهبر بلامنازع ملل و مردمان مستقل در غرب آسیا برای مقاومت جهانی به ارمغان آورده است، چیست"؟ وی اینگونه پاسخ میدهد که "بدون شک جمهوری اسلامی ایران که رویکرد ظلمستیزانهاش مورد تحسین بسیاری از غیرمسلمانان نیز قرار گرفته است، سلطه زورمندان را (در داخل ایران و منطقه) در قالب یک راهبرد جدید با قاطعیت رد کرده است، تعهد عمیق به برقراری رفاه و توسعه جامعه خود دارد، در پی محقق کردن ارزشهای شایسته انسانی بر اساس دین و تاریخ خود است و در رأس همه از رهبری بالغ که همیشه سیاست فرقهای را رد کرده برخوردار است".
پاراگراف فوق در خصوص ارزشهایی بود که در نگاه اندرسون در تفکر فعلی نظامی سیاسی ایران جمع شدهاند و میتوان گفت که جمله پایانی اندرسون بهواقع بیانی زیبا از تمام تلاشهای ایران در چهار دهه گذشته برای رهایی ملل جهان از سلطه زورمندان است.
وی تأکید میکند که به بیان جهانیتر، اینها ارزشهایی هستند که در میان فرهنگهای مختلف جهان طنینانداز شدهاند و به مشارکت استراتژیک با چین، روسیه و چندین کشور آمریکای لاتین انجامیدهاند و همچنین به دولتها و مردمان مستقل منطقه غرب آسیا بهویژه عراق، سوریه، یمن، فلسطین و ائتلاف مقاومت در لبنان کمک کردهاند.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/