دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

«اَبدالِ چِشْتی»؛ عارفی که از 13‌سالگی اهل عرفان و ریاضت بود

خواجه ابواحمد ابدال چشتی (260-355ق) ملقب به «قدوة‌الدین»، شیخ بزرگ سلسله چشتیه است.
کد خبر : 491339
TASVIRESTAN_03710726_t.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا- بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



خواجه ابواحمد ابدال چشتی (260-355ق) ملقب به «قدوة‌الدین»، شیخ بزرگ سلسله چشتیه است.


پدرش، سلطان فرسنافه، امیر چشت یکی از قراء هرات بود. ابواحمد از سادات حسنی به شمار می‌رفت. نسبت سیادت او با هفت واسطه به امام حسن(ع) می‌رسد. گویا چون در طریقت به درجه ابدالی رسیده بود،‌او را «ابدال چشتی» نامیده‌اند.


شیخ ابواسحاق شامی،‌ از اقطاب سلسله «ادهمیّه» ولادت خواجه ابواحمد را به عمه او که زنی صالحه بود، بشارت داده و از او خواسته بود که همسر برادر خود را تا هنگام وضع حمل از خوردن غذای حرام یا شُبهه‌آلود محافظت کند؛ زیرا این فرزند شأنی عظیم خواهد داشت.


ابواحمد در ماه رمضان به دنیا آمد. در هفت سالگی در مجلس سماع شیخ ابواسحاق حاضر شد و در 13سالگی خلوت گزید و به مجاهده و ریاضت پرداخت. در 20 سالگی، هنگامی که با پدر به قصد شکار به کوه رفته بود، از همراهان جدا شد و ناگاه در میان کوه 40 تن از رجال‌الله را بر سر سنگی ایستاده دید که شیخ ابواسحاق شامی نیز در میان آنان بود.ابواحمد ناگهان حالش دگرگون شد و به پای شیخ افتاد. سپس لباسی پشمی پوشید و به دنبال او رفت. پس از 8 سال ریاضت، از دست شیخ ابواسحاق شامی خرقه خلافت گرفت.


آورده‌اند که او به سماع توجهی خاص داشت و وقتی در سماع بود بر هر که نظر می‌کرد صاحب کرامت می‌شد، هر کافری که به حضورش می‌آمد، اسلام می‌آورد و هر مریضی که چشمش به او می‌‌افتاد همان لحظه شفا می‌یافت.


در هیچ منبعی به کتاب یا نوشته‌ای از ابدال چشتی اشاره‌ای نشده است. ظاهراً او مکتوباتی نداشته یا اگر داشته هیچ‌کدام باقی نمانده است.


ابدال چشتی در اول جمادی‌الثانی 355 درگذشت.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب