چالشهای رژیم صهیونیستی و ببر کاغذی موساد!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، بدون شک هیچ قوم و قبیلهای مانند یهود ادعای داشتن یک سرویس اطلاعاتی قدیمی به قدمت خویش را ندارد. بر اساس مطلبی در کتاب آژانس یهود اثر مهم «محمد عبدالرئوف سلیم» یهودیان نام اولین سرویس اطلاعاتی خویش را «شای» نامیدند.
اکنون با گذشت سالهای متمادی از شکلگیری نخستین دستگاههای اطلاعاتی قوم یهود، رژیم صهیونیستی مدعی است؛ سرویس اطلاعاتی خارجی این رژیم دارای منابع فراوانی در اقصی نقاط جهان و به طور کلی هرجایی است که منافع این رژیم غاصب و نامشروع در حال تهدید شدن است.
اما ذهن شکاک هر پژوهشگری به دنبال آن است که موقعیت سازمان اطلاعات خارجی این رژیم را با توجه به چالشهای پیشِ روی صهیونیستها بررسی کند.
به همین منظور گفتگویی داشتیم با دکتر «سید محمدجعفر رضوی» کارشناس مسائل فلسطین اشغالی تا هر چند به اجمال، ببر کاغذی موساد را در درون و بیرون مرزهای فلسطین اشغالی را بهتر بشناسیم.
آقای دکتر رضوی لطفا در ابتدا کمی درباره سوابق سیاسی-امنیتی «داوید بارنی» رئیس کنونی موساد، با توجه به عضویت او در بخش آموزشی موساد و فعالیتهای او در درون این سرویس اطلاعاتی در خصوص ایران و سایر اهداف درجه اول این تشکیلات توضیح دهید؟
رضوی: دیوید بارنی همچون رؤسای سابق موساد البته به استثنای «یوسی کوهن» سابقه فعالیت در ارتش رژیم صهیونیستی را دارد و از واحدهای امنیتی ارتش به موساد وارد شده است. او همچنین تخصص ویژهای در جذب جاسوس، عملیات ویژه و به طور مشخص عملیات نفوذ دارد، برخلاف یوسی کوهن که تخصصش در حوزه ترور بود.
دیوید بارنی بر اساس دادههایی که از او منتشر شده بیشتر در نفوذ و جاسوسگیری تخصص دارد. نکته قابل توجه در خصوص بارنی نیز همین تفاوت او با یوسی کوهن است. کوهن زمانی که رئیس ایستگاه موساد در اروپا بود کارش ترور بود و به طور مشخص در عملیات ترور دانشمندان هستهای ایران دست داشت و زمانی هم که به ریاست موساد رسید با هدف ضربه زدن به مقاومت و ترور سردار سلیمانی عزیز فعالیتهای خویش را آغاز کرد.
این واقعه شوم با اتکاء به تخصص کوهن رقم خورد و صهیونیستها هم به نوعی به دست داشتن در عملیات اطلاعاتی ترور سردار شهید سلیمانی اعتراف کردهاند اما بارنی یک تخصص نفوذ و جاسوسی دارد. او همچون بقیه رؤسای موساد هدف و مأموریت اولیهاش به زعم خودشان جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است. این مسئلهای است که مقامات رژیم صهیونیستی به صورت علنی به آن در ژوئن ۲۰۲۱م یا اوایل تیرماه به آن اشاره کردهاند و این هدف را برای بارنی تعریف کردند.
بارنی با این مأموریت مسئول موسادی شده که وظیفه عمدهاش جاسوسی و نفوذ در سایر کشورها به هر قیمتی خواه به وسیله ترور یا سایر ابزارهای دیگر است. اما نکته فوق نباید ما را از توجه به این مسئله بازدارد که در حقیقت روش موساد ترور است. هرچند که تخصص بارنی جاسوسی و نفوذ است اما آنچه برای موساد و صهیونیستها نقش حیاتی دارد بحث ترور است و قطعاً بحث ترور توسط موساد کم رنگ نخواهد شد.
عملکرد موساد در دوره دیوید بارنی از آغاز دوران تصدی این منصب توسط او تا به امروز به چه صورت بوده است؟
رضوی: خوب حدود ۷ ماه از زمان ریاست بارنی بر موساد میگذرد و این مدت برای ارزیابی عملکرد رئیس یک دستگاه جاسوسی زمان خیلی کمی است به ویژه اینکه دستگاههای اطلاعاتی دادههای کمی از خودشان منتشر میکنند. به طور مشخص بر اساس دادههایی که تاکنون در خصوص بارنی و فعالیتهای او منتشر شده باید به این نکته مهم اشاره کنیم که او در آغاز ورود به موساد در حال ایجاد تغییر و تحول در درون این دستگاه جاسوسی است. ما حداقل براساس اطلاعات منتشر شده توسط صهیونیستها میتوانیم به این نکته برسیم و شاید هم بتوانیم بگوییم موساد و رژیم صهیونیستی میخواهند ما این طور فکر کنیم که در حال حاضر بارنی در حال تغییر ساختار موساد و ایجاد یک تحول در ساختار این دستگاه اطلاعاتی-امنیتی است.
ما طی این مدت چیز زیادی از موساد ندیدیم آنچه در طول این مدت از موساد دیده شده بیشتر نکات منفی بوده که منتشر شده است، مواردی مانند دستگیری عوامل موساد در ترکیه و نیز برخی نفوذهای صورت گرفته در درون رژیم صهیونیستی که به نوعی ضعف موساد را میرساند. به علاوه استعفاهایی که اخبار آن منتشر شده کلیت مطالبی است که در مورد عملکرد بارنی توسط رسانهها انتشار یافته است. لذا در وهله اول باید بگوییم که هنوز برای ارزیابی خیلی زود است اما به طور مشخص صهیونیستها تلاش دارند بگویند که بارنی در حال ایجاد تحول است و قصد دارد موساد را از یک ساختار سنتی به سمت یک ساختار فناور محور که از امکانات تکنولوژیک برای رسیدن به اهداف خود به منظور کاهش هزینهها استفاده میکند در حال حرکت است.
به نظر شما علت استعفای ۴ نفر از مقامات بلندپایه در بخش عملیات ویژه موساد چیست؟
رضوی: آن چیزی که در رسانههای رژیم صهیونیستی در خصوص ۴ استعفای اخیر مطرح شده این است که یکی از اینها تقریباً در روزهای اخیر صورت گرفته و ۳ استعفا هم تقریباً سه ماه قبل و در آبان ماه اتفاق افتاده است و گفته شده به دلیل اختلاف دیدگاه مدیران برخی از بخشهای موساد با دیوید بارنی این استعفاها به وجود آمده است.
همان طور که در بخش قبل به آن اشاره کردم او به دنبال تغییر و تحول مسیر موساد است. اما مدیرانی که استعفا کردند با این رویکرد مخالف بودند و اعلام کردند که نمیتوانند با او کار کنند و در نتیجه استعفا دادند.
خب یکی از این مدیران در بخش راهبردهای استراتژیک، فناوری، بخش عملیات و دیگری در بخش جذب جاسوس استعفا دادند. این مدیران که گفته میشود همه از مدیران بلندپایه موساد بودند و هر کدام از آنها به دلیل سابقه فراوان خود قابلیت ریاست بر موساد را هم داشتند. برخی از رسانههای رژیم صهیونیستی و تحلیلگران آنها از این استعفاها به عنوان یک فاجعه یاد کردند چرا که کسانی که استعفا دادهاند سرمایههای موساد محسوب میشدند و همگی درجهشان از نظر همانندسازی با درجههای ارتش در حد یک ژنرال است و به نوعی امرای امنیتی محسوب میشدند که در حال حاضر استعفا دادهاند.
در وهله اول دلیل اصلی این قضیه اختلاف نظر عنوان شده است و مسئله دوم این است که بارنی با آنها برخورد سختی کرده است به ویژه در مورد استعفای اخیر گفته شده که حتی یک مشاجره خیلی سخت و به نوعی درگیری لفظی بین آنها به وجود آمده که در نهایت به استعفای رئیس بخش جذب، معاون او و تعدادی از افسران آن بخش منجر شده که تعداد آنها به صورت دقیق مشخص نیست اما قطعاً بیش از ۳ نفر بوده است.
نظر شما در خصوص ماهیت واقعی رسواییهای اطلاعاتی، اخلاقی و مالی افشا شده اخیر در موساد چیست؟
رضوی: نکته قابل توجه در خصوص این مسئله این است که موساد بر خلاف همه بزرگنماییهایی که در درون رسانههای رژیم صهیونیستی و یا رسانههای غربی و آمریکایی صورت میگیرد، به این اندازه هم بزرگ و قابل توجه نیست. این بزرگنمایی و تلاش برای قدرتمند جلوه دادن موساد یکی از روشهای صهیونیستهاست که همواره به آن تکیه کردهاند تا بتوانند به نوعی هراس و وحشت را در بین کسانی که روبهروی آنها قرار گرفتهاند و آنها را دشمن تعریف کردهاند به وجود بیاورند تا این ترس و وحشت طرف مقابل را دچار اشتباه محاسباتی یا فریب افکار عمومی بکند.
در ۲ سال گذشته شاهد چند پرونده بودیم که به شدت ضعف موساد را در عرصه اطلاعاتی و امنیتی نشان داده است. پرونده اول این است که گفته شده تلفن «بنی گانتز» که در حال حاضر وزیر جنگ رژیم صهیونیستی است هک شد و در آن نفوذ صورت گرفت. از سوی دیگر گفته شد که خدمتکار بنیگانتز از طرف برخی دستگاههای امنیتی جذب شده بود. برخی از آنها گفتند این دستگاههای امنیتی متعلق به ایرانیها بوده و از آنها جاسوسی صورت میگرفته یک وجه دیگر این است که بازرگانی که دوست آقای «موشه یعلون» بود با دستگاه امنیتی ایران همکاری داشته و به قول صهیونیستها اخبار را منتقل میکرده است.
پرونده دیگر این است که طی ماههای گذشته شاهد دستگیری شبکهای از جاسوسان موساد در ترکیه بودیم، یا دو نفر جاسوسی که تصاویرشان توسط یک گروه جدید منتشر و گفته شد که این دو جاسوس دستگیر شدهاند و تا زمانی که به خواستههایشان عمل نشود آنها را آزاد نمیکنند. همه اینها شکستهای اطلاعاتی و ساختاری موساد است که میزان ضعف موساد را به ما نشان میدهد.
نکته ثانویهای که طی ماههای اخیر به شدت خود را نشان داده فساد وسیعی هست که در دستگاه موساد وجود دارد. اخباری که در خصوص فساد اخلاقی و مالی یوسی کوهن منتشر شده مؤید این مطلب است. در حال حاضر دستگاه قضایی رژیم صهیونیستی به دلیل همین مسئله در حال تشکیل یک پرونده قضایی برای یوسی کوهن است و یا فسادهای وسیعی که برخی از رسانهها در کنار انتشار اخبار یوسی کوهن به آن اشاره میکنند.
مقامات موساد به خاطر آن حریم بستهای که در موساد وجود دارد برای خود رانتهایی را به وجودآوردند و فسادهای کلانی را انجام میدهند که در جایی قابل رصد نیست و مقامات رژیم صهیونیستی از این مسئله اطلاع دارند اما کسی در مورد آن سخن نمیگوید. همه اینها شکست موساد و پوسیده بودن ساختار داخلی این مجموعه را نشان میدهد.
با توجه به تحولات اخیر عملکرد آینده موساد را چطور ارزیابی میکنید؟
رضوی: در خصوص عملکرد آینده موساد باید به این نکته اشاره کنم که با وجود تغییری که در ریاست موساد به وجود آمده با اطلاعی که از نوع تخصص رئیس موساد داریم به نظر میرسد که تا حدی سیاست ترور در موساد نسبت به دوره یوسی کوهن کمتر میشود با تأکید بر این نکته که کمتر شدن به معنای از بین رفتن این سیاست نیست و آنها کماکان ترورهای خود را در آن بستری که باید انجام دهند انجام خواهند داد و ذرهای از آن عقب نشینی نخواهند کرد. اما به نظر میرسد صهیونیستها نسبت به دوره یوسی کوهن بیشتر به سمت جذب جاسوس یا افزایش سطح نفوذ بیشتر در کشورها و سایر دستگاههای امنیتی گام بردارند. این مطلب خصوصاً در مورد ایران صدق میکند چون بارنی با مأموریت مقابله با ایران روی کار آمده به نظر میرسد که ما باید شاهد سیاستهای نفوذ بیشتر در قبال ایران از جانب موساد باشیم. حالا این سیاست میتواند خارج از ایران اعمال شود یا میتوانند اقداماتی را برای بیثباتسازی ایران انجام دهند.
بنابراین به نظر میرسد در دوره بارنی ما شاهد یک جنگ اطلاعاتی تمام عیار در منطقه غرب آسیا بین موساد و گروههای مقاومت باشیم که بخشی از نشانههای این جنگ امروز خود را نشان میدهد مثلاً اظهاراتی که در خصوص نفوذ مقاومت در سرزمینهای اشغالی طی دوره شش ماهه اخیر صورت گرفته و اخباری که در این خصوص منتشر شده بخشی از این نشانهها است. کشف شبکههای موساد و ضرباتی که به این سازمان در کردستان عراق و اربیل زده شده نشانههایی است که این رویارویی و مقابله را به درستی نشان میدهد و شاهد رویارویی بیشتر و فروانتری در دوره بارنی خواهیم بود.
اما به طور کلی به نظر میرسد روند افول موساد بیشتر از قبل احساس شود مگر اینکه آنها این تحول ساختاری که از آن سخن میگویند را بیش از پیش محقق کنند که به نظر میرسد به دلیل موانعی که در داخل سرزمینهای اشغالی وجود دارد و اختلافاتی که در حال حاضر با ایالات متحده در دوره بایدن دارند، چندان هم نتوانستهاند موفق شوند. باید بگوییم تا پایان دوره بایدن خیلی شاهد رشد و توسعه موساد نخواهیم بود، اما اگر بعد از بایدن کسی مانند ترامپ روی کار بیاید آنها میتوانند به آن دوره امیدوارتر باشند، وگرنه در دوره بایدن آنها هم به دلیل مشکلات داخلی خودشان و هم به خاطر این که همکاری آمریکا با رژیم صهیونیستی همچون دوره قبل صورت نخواهد گرفت، بعید است بتوانند اتفاق خاصی را رقم بزنند.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/
انتهای پیام/