تجارب اساتید دانشگاه از چالشهای آموزش مجازی در اوج کرونا/ آموزش غیرحضوری چگونه شاکله علم را تضعیف میکند؟
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لاله قلیپور؛ اجبار به آموزش مجازی در شرایط بحران کووید-۱۹، با توجه به نبود آمادگی مراکز آموزشی در تأمین بستر آموزشی مناسب و ناآشنایی مدرسان با شیوههای آموزش مجازی، آنها را با چالشهای جدی مواجه کرد که البته در گذر زمان، برخی از اساتید دانشگاه تهدیدهای وارد شده را به یک فرصت نوآوری در آموزش تبدیل کردند.
رعنا آب جار، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز در مقاله «تبیین تجارب اساتید دانشگاه از چالشها و فرصتهای آموزش مجازی در دوران بحران کووید-۱۹؛ یک مطالعه کیفی» که تابستان ۱۴۰۰ در مجله توسعه آموزش در علوم پزشکی به چاپ رسید در ارتباط با بررسی چالشهای اساتید در آموزش مجازی در دوران کرونا، دو طبقه اصلی «موانع فردی در کارآمدی آموزش مجازی» و «مدیریت سازمانی» را تدوین کرد.
بحرانهای اولیه آموزش مجازی کداماند؟
تا قبل از بحران پاندمی بیماری عفونی کووید-۱۹، تنها برخی از دانشگاهها و گاهاً تنها در برخی از دروس، کلاسهای درس به شکل غیرحضوری برگزار میشد و در بستر آموزش مجازی تدریس انجام میشد. با پیدایش این بیماری بهدلیل سرایت بالا از طریق قطرات تنفسی و تماس نزدیک، مقرر شد تا با ممانعت از تجمع افراد در فضاهای آموزشی، بیماری کنترل شود که همین موضوع سیستم آموزش حضوری و منظم جهانی را به چالش کشید و منجر به توسعه و گسترش آموزش مبتنی بر بستر مجازی شد. اما از آنجایی که بسیاری از اساتید تجربه تدریس دروس به صورت آموزش الکترونیکی را نداشتند و در بحران اولیه، با مشکلاتی از قبیل عدم آشنایی با سامانه، مشکلات ساختاری در سامانههای موجود، مشکلات مربوط به اینترنت و غیره مواجه شدند.
زمانبر بودن ارزیابی تکالیف از جمله مواردی بود که اساتید در کلاسهای با تعداد بالای دانشجو از آن شکایت داشتند
نویسنده در این پژوهش به بررسی چالشهای آموزش مجازی در دانشگاه علوم پزشکی از دیدگاه اعضای هیئتعلمی آن پرداخت و با مواردی چون عدم آشنایی با تدریس مجازی، مشکلات ارزشیابی دقیق دانشجویان و غیره مواجه میشود و میگوید، «در هر دانشگاه باید به شناسایی این چالشها پرداخته شود تا با درک مشکلات به رفع موانع کمک کنیم.»
اساتید دانشگاه همزمان با شروع آموزش مجازی با چه مشکلاتی مواجه شدهاند؟
آب جار سوالاتی از قبیل؛ «همزمان با شروع آموزش مجازی در بحران کووید ۱۱ با چه مشکلاتی مواجه شدید؟»، «از چه روشهایی برای ادامه تدریس استفاده میکنید؟»، «راه کار شما برای مقابله با مشکلات و چالشهای آموزش مجازی چیست؟»، «فکر میکنید اگر این شرایط ادامه پیدا کند، چه اتفاقی میافتد؟» و «چه پیشنهاداتی برای بهتر شدن این شرایط دارید؟» را از ۱۱ نفر اساتید دانشگاه علوم پزشکی که در مطالعه کیفی شرکت کردند، پرسید. تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها، منجر به استخراج دو طبقه اصلی «موانع فردی در کارآمدی آموزش مجازی» و «مدیریت سازمانی» شد که برای هر یک از این طبقات نیز تعدادی زیر طبقه پدیدار شد.
به گفته وی، موانع فردی در کارآمدی آموزش مجازی این طبقه اصلی از زیر طبقات ویژگیهای شخصیتی و عوامل خانوادگی تشکیل شده است و میافزاید، «ویژگیهای شخصیتی این زیر طبقه شامل مقاومت در مقابل تغییر، نگرانی ناشی از بحران بیماری، نامأنوسی با تکنولوژی و باورناپذیری به اثربخشی آموزش مجازی، شکل گرفت.»
به اعتقاد یکی از اساتید ۵۰ ساله که مدرس دروس اختصاص بود، «بعد از چند سال رفتن سر کلاس و حرف زدن، حال چه جور باید بشینیم و بدون حضور دانشجو حرف بزنیم، ضبط کنیم و بعد هم در این سامانه آپلود کنیم. معلم یعنی ماژیک و تخته و پرسش وپاسخ.» البته تعدادی از اساتید نیز از بیانگیزگی و نبود هیچ شوق و شوری برای روند کار میگفتند.
اساتید نسبت به کپی کردن تکلیف توسط دانشجویان از همدیگر و تقلب آنها گلهمند بودند
نویسنده مقاله در ادامه به بیان نقلی قولی از یکی از اساتید دیگر دروس تخصصی، میگوید، «در روزهای اول اینقدر ذهنم درگیر بیماری بود که مواظب بودم خودم یا خانواده مبتلا نشوند بنابراین نمیتوانستم خوب تمرکز کنم و کار جدید یاد بگیرم.»
در رابطه با عوامل خانوادگی، حضور در محیطی شلوغ، تغییر در توقعات خانواده و تحمل فشار روانی خانواده شکل گرفت. این پژوهشگر در این باره خاطر نشان میکند، «حضور اساتید در خانه منجر به تغییر در نقش و در نتیجه تغییر در توقعات خانواده شده بود از طرفی دیگر؛ تجمع اعضای خانواده در این بحران باعث سروصدا و شلوغی در محیط خانه میشد و این موضوع باعث عدم تمرکز و افزایش فشارهای روانی بر اساتید شده بود.»
در ادامه به صورت مصداقی به نقل قولی از استادی که مدرس دروس علوم پایه است، اشاره میکند، «من چگونه در محیط پر سروصدای خانه، دو کودک را آرام کنم و بگویم ساکت باشند چون من الان کلاس آنلاین دارم، یا میخواهم درس ضبط کنم؟ ترس و نگرانی همسرم که به همه منتقل میکند و کلافگی از شلوغی و سروصدا گاهی اوقات روانیام میکند. اگر سرکار باشیم، این رفتارها را نمیبینیم. در خانه ماندن و معلمی کردن، این دردسرها را هم دارد.»
بیشتر بخوانید:
- تضعیف دانشپذیری دانشجویان در آموزش مجازی/ کلاسها باید با رعایت قوانین حضوری برگزار شود
- معایب آموزش و آزمونهای مجازی کدامند؟/ تمهیداتی برای حفظ سلامت آزمونها
- درک حالت روحی دانشجویان توسط استادان در آموزش مجازی ممکن نیست
آب جار در مورد طبقه بعدی که مدیریت سازمانی است آن را به ۵ زیر طبقه شامل تأمین زیرساخت، مدیریت و رهبری، آموزش و نظارت، اخلاق و قانون و ارزشیابی تقسیم میکند و میگوید، «مورد اول، تأمین زیرساخت کدهای اولیهای نظیر پهنای باند و سرعت اینترنت، اینترنت رایگان و نیاز به امکانات تولید محتوا زیر طبقه عملکرد مدیریت سازمانی را تشکیل دادند. »
وی به ذکر نقل قولی از استاد ۳۷ ساله که مدرس دروس تخصصی است، اشاره میکند و میگوید، «به علت بحران کرونا و در خانه ماندن مردم و استفاده زیاد از اینترنت، سرعت کم شده است و دسترسی به منابع سختتر شده است و من به عنوان یه مدرس هیچ شناختی با این برنامههای ساخت محتوا نداشتم، در کلاسهای حضوری، نهایتاً یک پاورپوینت درست میکردم و میرفتم سر کلاس و حرف میزدم، حالا لازم است کسی به ما برنامههای مختلفی که میشود با آنها محتوای بهتری به شکل فیلم و غیره درست کرد، یاد بدهد تا کمی از این سردرگمی دربیاییم. من خیلی ناراحتم.»
نویسنده به مورد بعدی که مدیریت و رهبری مدیریت میداند و خاطر نشان میکند، «رهبری شامل، مدیریت بحران، تدوین دستورالعملهای شفاف، ارزشیابی بر اساس عملکرد اساتید و آمادهسازی بستر آموزشی شکل گرفت.» به اذعان وی، «شرایط غیرقابل پیش بینی شده پدید آمده در دوران بحران کووید-۱۹، الزام مدیریت بحران در تمام حوزهها از جمله آموزش را نیز میطلبید.» البته به نظر مشارکت کنندگان، مسئولان و مدیران آموزشی باید با مدیریت بحران، بتوانند راهکارهای عملی و اولویت بندی شدهای برای رهبری مجموعه داشته باشند.»
یکی از مشارکت کنندگان میگوید، «تصمیمات عجولانه و بدون بررسی مسئولان همه را کلافه میکرد. البته آنها هم حق داشتند. شرایط مدام تغییر میکرد و خیلی اذیت کننده بود. امیدوارم از این به بعد یک پروتکل ثابت داشته باشیم و مدام بخشنامه روی بخشنامه نیاید.»
تدریس در فضای مجازی به عنوان یک تجربه کاملا جدید، شوکه کننده و غیرقابل تحمل بود
مولفه بعدی آموزش و نظارت است. آب جار، این زیر طبقه را شامل آماده سازی اعضای هیئتعلمی، کمک در تولید محتوا، نظارت بر فرایند تدریس اساتید و پایش و ارزشیابی عنوان میکند، «اساتید معتقد بودند که مجموعه آموزشی باید فرصت و امکانات کافی در اختیار آنها میگذاشت تا آنها بتوانند با شرایط موجود سازگاری بهتری پیدا کنند.»
و مصداق آن را در نقل قول یکی از اساتید خانم ۵۳ ساله میآورد، «تدریس در فضای مجازی به عنوان یک تجربه کاملا جدید در روزها و هفتههای اول، شوکه کننده و غیرقابل تحمل بود. دانشجو را نمیدیدیم. سؤال و جوابی نبود. خلاصه هیچ چیز نبود و هیچکس هم نبود به شما بگوید چه کار کن.» هم چنین به نقل قول یکی دیگر از مشارکت کنندگان نیز اشاره می کند، «متأسفانه سیستم نظارتی کافی بر عملکرد اعضای هیئتعلمی برای مدیریت تدریس وجود نداشت و این امر موجب بروز بینظمیهای زیادی در عملکرد اساتید شد که قطعاً بر یادگیری دانشجویان تأثیرگذار خواهد بود. »
طبقه بعدی به گفته وی اخلاق و قانون و شامل مالکیت فکری و معنوی، رازداری و حریم فردی، محاسبه و دریافت حقالزحمه و تقلب این زیر طبقه را تشکیل داد. این پژوهشگر معتقد است، «از آنجا که محتواهای تولید شده توسط اساتید به راحتی در اختیار همه اساتید و دانشجویان در سطح کشور قرار میگیرد، گروهی از اساتید ضمن اعلام نارضایتی از این موضوع معتقد بودند که حقوق تولیدکنندگان این محتواها، مثل کتاب و هر محتوای آموزشی دیگری باید حفظ شده و مورد حمایت قرار گیرد. هرچند گروهی دیگر بیان میکردند که انتشار این محتواها در راستای پرداخت ذکات علم است و تنها رعایت انصاف در ذکر فرد پدیدآورنده اثر کافی است.»
نویسنده مقاله در ادامه به ذکر نمونهای از این نقلها میپردازد، یکی از این نقلقولها مربوط به استاد ۳۷ سالهای است که مدرس دروس تخصصی است و میگوید، «اینهمه ما وقت میگذاریم و شبها نمیخوابیم و هزینه اینترنت و کتاب و غیره میکنیم تا یک محتوای درست و حسابی آماده کنیم، بعد میبینیم، یک گروه در آن سوی کشور و یا حتی دانشگاههای اطراف خودمان دارند، همین مطالب ما را به اسم خود برای دانشجوهایشان میگذارند. چه کسی باید مدافع حقوق ما باشد؟»
بیشتر بخوانید:
بدعادت شدن دانشجویان با آموزش مجازی
رصد دانشجویان در آموزش مجازی امکانپذیر نیست/ آموزش حضوری مطلوبترین شیوه آموزشی
خانمی ۵۰ ساله که مدرس دروس تخصصی است، عنوان میکند، «من هم تجربه این را داشتم که اسلایدهایم در جاهای دیگر استفاده شود. خوب خوشحالم به شرطی که دانشجوهای آنها در حد دانشجوهای خودم باشند. قبلش هم اگر اسم ببرند که عالی. این نشاندهنده اخلاقمدار بودن آنهاست.»
البته گروهی از اساتید نسبت به کپی کردن تکلیف توسط دانشجویان از همدیگر و تقلب آنها گلهمند بودند و عدم رعایت اصول اخلاقی در تهیه و تدوین تکالیف درسی را یکی از معضلات آموزش مجازی بر می شمردند.» آب جار به عنوان مثال نقل قول میآورد، استاد ۵۰ سالهای که مدرس علوم پایه است، اظهار میکند، «با هر روشی که پیش میرویم، راهی پیدا میکنند و تقلب میکنند و از روی هم مینویسند.»
بیانگیزگی و نبود هیچ شوق و شوری در بعضی از اساتید برای آموزش مجازی
به عقیده نویسنده مقاله، ارزشیابی به عنوان زیر طبقه دیگر مشتمل بر ارزیابی تکالیف، نمرههای غیرواقعی و ارزشیابی تکوینی است به گفته وی، «زمانبر بودن ارزیابی تکالیف از جمله مواردی بود که اساتید در کلاسهای با تعداد بالای دانشجو از آن شکایت داشتند.
نویسنده مقاله مدعی است، «برخی از اساتید متخصص در حوزه آموزش پزشکی نیز معتقد بودند که برای داشتن ارزشیابی نزدیک به واقعیت باید، ارزشیابی تراکمی به ارزشیابی تکوینی و ارائه تکالیف و تمرینهای مختلف تبدیل شوند. »
بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، بحران کووید-۱۹ و الزام آموزش به شیوه مجازی، اساتید دانشگاه را با چالشهای جدی در محیط خانواده و مؤسسات آموزشی مواجه ساخته است و با توجه به تداوم این بحران در آموزش عالی، ضروری است در هر دانشگاه به طور ویژه و متناسب با ساختار آن محیط، این موارد را استخراج و راهکارهای مؤثری در راستای تعدیل و حل آنها ارائه شود تا ضمن حفظ سلامت اساتید و دانشجویان از اثربخشی آموزشهای ارائه شده نیز اطمینان حاصل شود.
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/