پشت پرده میانجیگری پاکستان میان ایران و عربستان
گروه بینالملل آنا، سمیرا امیرچخماقی: محمد نواز شریف،نخست وزیر پاکستان، به عنوان یکی از کشورهایی که درخواست میانجیگری بین ایران و عربستان در تنشهای اخیر را داشته است، در پی سفری که روز گذشته به ریاض داشت، امروز قرار است وارد تهران شود.
پیرمحمد ملازهی،کارشناس مسائل شبه قاره در گفتوگویی با خبرنگار آنا درباره سفر نواز شریف و نقشی که این کشور میتواند به عنوان میانجی در روابط ایران و عربستان داشته باشد، گفت که پاکستان اگر بتواند به عنوان میانجی بین دو کشور حضور موفقی داشته باشد نه تنها منافع داخلی که منافع بینالمللی را نیز برای خود تأمین کرده است.
با توجه به اینکه نواز شریف، نخست وزیر پاکستان امروز برای میانجیگری بین ایران و عربستان در تنش اخیر به تهران سفر می کند، فکر می کنید موقعیت بین المللی این کشور تا چه اندازه امکان چنین میانجیگری را فراهم می کند؟
پاکستان از زوایایی مناسب ترین موقعیت را نسبت به سایر کشورهایی که در درون و بیرون از جهان اسلام برای این میانجیگری ابراز تمایل کردند، دارد. در حال حاضر چین و روسیه در خارج از دنیای اسلام و ترکیه، مصر و اندونزی در دنیای اسلام، کشورهای مهمی هستند که میتوانند در این مسیر حرکت کنند، اما هر کدام مسائلی دارند و به نظر می رسد که پاکستان موقعیت مناسبتری را نسبت به دیگران داشته باشد.
اما اینکه در عمل این میانجیگری در عمل تا چه اندازه موثر خواهد بود، بحث دیگری است و اینکه پاکستان تا چه اندازه نیاز به این میانجیگیری برای کاهش تنش میان ایران و عربستان دارد، بحث دیگر.
در حقیقت منافع ملی خود پاکستان ایجاب میکند که به شکل فعالتری وارد این مسئله شود، اینکه عربستان سعودی و ایران تا چه اندازه در شرایط کنونی بتوانند از این تنش بکاهند و پاسخ مثبت به پاکستان بدهند هم البته بحثی است.
پاکستان هم با عربستان سعودی و هم با ایران مناسبات نزدیکی دارد و شاید احساس میکند، اگر هم به عنوان میانجی وارد شود با توجه به مناسباتی که دارد بتواند راه حلی پیدا کند.
نکته دیگر در این زمینه آن است که پاکستان به ویژه دولت نواز شریف در ارتباط تنش ایران و عربستان، نگرانی دارد که در نهایت در یک شرایط خاص مجبور به انتخاب شود و نتواند سیاست متوازن بین دو کشور را که مدنظر دارد، حفظ کند.
دراین نگاه؛ به نظر میرسد دولت نواز شریف با طرح مساله میانجیگری هوشیاری از خود نشان داد و حداقل این مساله را گوشزد کرد که موضع پاکستان بیطرف است.
در این مساله هم دولت حزبی نوازشریف از خود هوشیاری نشان داده است و هم اینکه همراهی ژنرال راحیل شریف به عنوان فرمانده ارتش در جناح قدرت در این سفر نشان دهنده یک ارزیابی واقعبینانهتر در اسلام آباد نسبت به تنش موجود بین ایران و عربستان است.
فکر می کنید فضای این حضور برای میانجیگری در داخل خود پاکستان چگونه است و آیا حزب نواز شریف در پاکستان نگاه مثبتی به این امر دارد؟
سفر آقای نواز شریف به همراه ژنرال راحیل شریف تقریبا مورد حمایت یکپارچه تمام احزاب سیاسی، مذهبی و نیروهای موثر در رسانهها قرار گرفته اشت. جماعت اسلامی، مجلس سنا و ملی پاکستان استقبال کردهاند و این نشان میدهد وحدتی در پاکستان شکل گرفته که تا جای ممکن کمک کنند که این تنشها بین ایران و عربستان سعودی کاهش پیدا کرده و شرایطی ایجاد نشود که پاکستانیها مجبور به انتخاب شوند.
عقیده شخصی من این است که اگر آنها مجبور به انتخاب شوند، انتخاب عربستان سعودی خواهد بود و نه ایران. اما منافعشان ایجاب نمیکند که در کمپی قرار بگیرند که عربستان سعودی علیه ایران سازماندهی میکند.
در جریان این عمل و اخباری که در عربستان سعودی درباره درخواست از پاکستان برای ارسال نیرو در یمن برای کمک به این کشور منتشر شد، آقای نواز شریف به رغم آنکه از لحاظ قانونی این اختیار را داشت که موافقت کرده و نیرو ارسال کند، اما این امر را به پارلمان محول کرد و در پارلمان رد شد.
در واقع این تصمیم نشان داد که به رغم مناسبات شخصی که نواز شریف با عربستان به دلیل زندگی در این کشور و نجات اش توسط پادشاه سعودی دارد و نوعی حس «دین» موجود، منافع در پاکستان ایجاب نمیکند که در میان یکی از این دو کشور قرار بگیرند و تلاش میکنند در مناقشه بین ایران و عربستان تا جایی که میتوانند بیطرف باشند.
با توجه به آنچه که درباره آمادگی ایران و عربستان برای پذیرش این میانجیگری مطرح کردید و اینکه مقامات ایرانی هم همواره تأکید داشتهاند که چنین فضایی در عربستان وجود ندارد، فکر میکنید پاکستان چقدر موفق خواهد بود؟
به نظر میآید عربستان سعودی شاید بیشتر از ایران مایل باشد که این میانجیگری به جایی برسد؛ عربستان سعودی در معادلاتی که در خاورمیانه شکل میگیرد، به ویژه بعد از توافقی که بین ایران و 5+1 انجام شد و این احتمال که مناسبات بین ایران و آمریکا در مسیر جدیدی قرار بگیرد و تنشهایی که در حدود 30 سال گذشته بعد از انقلاب وجود داشته، کاهش پیدا کند، این برداشت را دارد که موقعیت ایران در منطقه خاورمیانه تقویت خواهد شد و معنای تقویت موقعیت ایران تعدیل موقعیت عربستان سعودی خواهد بود.
اگر این معادله را مورد توجه قرار دهیم افزایش تنشها به نفع عربستان نیست.
در حال حاضر نیز اروپا و آمریکا نسبت به بعضی از مسائل در مورد عربستان موضع انتقادی پیدا کردهاند و این موضع انتقادی آنها برای حاکمیت عربستان سعودی مطلوب ارزیابی نمیشود. بنابراین آنها به دنبال این هستند که به نوعی تنشها با ایران را کاهش دهند، هر چند که ممکن است یک همچین میانجیگری فوری یا در اسرع وقت پاسخ ندهد، اما به نظر میرسد در میان مدت هر دو کشور راه حل را در تشدید فضای تنش نمیبینند؛ چرا که اگر این فضا گسترش یابد متاسفانه امکان شیفت آن به طرف شیعه و سنی وجود دارد.
در حال حاضر نیز یکی از دلایلی که عربستان نسبت به ایران حساس شده این است که تصور میکند ایران محوری را در عراق و سوریه و لبنان در منطقه حول شیعه ایجاد و با این موقعیت عربستان را محاصره میکند.در مورد تحولات یمن نیز که آنها مدعی هستند حوثیها مورد حمایت ایران هستند.
در هر صورت این جریان کاملا به شکلی تلقی خواهد شد که دو کشور را در رقابت بایکدیگر قرار میدهد، در کنار این موضوع نیز واقعیت این است که عربستان سعودی خود را محور و استوانه اهل سنت میداند و ایران چنین موقعیتی را در اهل تشیع دارد و یک رقابت فکری و رقابتی درباره قدرت الگوی اسلامی نیز بین دو کشوروجود دارد و هر دو فکر میکنند الگوی اسلامی آن کشور برای جهان اسلام مناسب است و باید به کل کشورها صادر شود.
به هر حال با وجود این رقابتها این خطر وجود دارد که در تشدید فضای تنش رقابتها افزایش پیدا کند و به نوعی درگیری بین شیعه و سنی شکل بگیرد و رقابتی که کاملا قابل کنترل است و از نظر سیاسی میتوان با آن برخورد مناسبی داشت و از طریق میانجیگری را کاهش داد، جنبه مذهبی پیدا کند و به طرف جنگ بین شیعه و سنی برود که کل دنیای اسلام را دچار مخاطره خواهد کرد.
فکر می کنید در صورتی که نواز شریف بتواند نقش خود را در این میانجیگیری به خوبی ایفا کند و موفق باشد، این موفقیت در مناسبات بینالمللی پاکستان چه منافعی به همراه خواهد داشت؟
اگر نواز شریف موفق شود و بتواند بین ایران و عربستان تنشها را کاهش دهد، یک موفقیت بزرگی برای چهره پاکستان خواهد بود.
در شرایطی که پاکستان یکی از متهمان فرقهگرایی در ذهنیت خیلی از کشورها است و خیلیها معتقدند که جریانات رادیکال اسلامی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با منشاء اهل سنت پاکستان ایجاد شده و اینکه با تاسیس مدارس مذهبی و تدریس افراطیگری از سوی پاکستان برای افغانها و جهادگران تکامل سازمان القاعده و پس از آن داعش شکل گرفته است.
در همه این جریانات به نوعی پاکستانیها متهم هستند که از جریانهای رادیکال اسلامی حمایت کردهاند و همین الان نیز افغانستان و هندوستان معتقد هستند که تروریسم از پاکستان ناشی میشود و حتی غربیها در امریکا و اروپا این تصور را دارند که پاکستان یک نوع رادیکالیسم اسلامی دارد که درجامعه نفوذ کرده است.
بنابراین اگر پاکستان بین ایران و عربستان میانجیگری کند، خود را از این اتهام خارج کرده و در مرحله دوم در موقعیت داخلی حزب تاثیر مثبتی میگذارد و حتی موقعیت نواز شریف را برای انتخابات آینده تقویت میکند. از طرف دیگر نیز یک نوع همکاری دولتی حزبی را با ارتش تقویت میکند. به نظر میرسد حضور ژنرال راحیل در کنار نواز شریف یک امتیاز بزرگی برای خود نواز شریف و حزبش خواهد بود.
انتهای پیام/