چرا اهمیت علوم انسانی در جامعه مغفول مانده است؟/ بایستهها و نبایستههای تحول در آن
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ لاله قلیپور- مطالعات آموزش عالی و علم برای شناخت وضعیت موجود، ارزیابی تعاملات آن با جامعه، فرهنگ و ایفای نقش مؤثرتر آموزش عالی در ترسیم آینده کشور، نیازمند بهرهگیری از ظرفیت علوم انسانی و کاربست راهبردهای آن در عرصه سیاستگذاری و تصمیمگیری است البته تحول در علوم انسانی همواره یکی از مطالبات جدی اساتید و دانشجویان کشور در طول ۳۷ سال اخیر و ازجمله تأکیدات اصولی امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی به شمار رفته است.
البته در این زمینه سه رویکرد عمده وجود دارد. رویکرد اول، پذیرش علوم انسانی متداول را امری اجتنابناپذیر دانسته و در خوشبینانهترین وجه، تحول در علوم انسانی را بهمنزله تغییرات ظاهری در متون و سرفصلهای دانشگاهی برای رفع برخی تعارضات آشکار میان آموزههای اسلامی و نظریههای غربی و سکولار میداند.
رویکرد دوم، با کنار گذاشتن کامل علوم انسانی متداول و حتی نفی روششناسیهای رایج علمی، تحول در علوم انسانی را بهمنزله جایگزین نمودن آموزههای نقلی اسلامی با علوم انسانی موجود میداند. در این بین، رویکرد سومی وجود دارد که نگاه آن به موضوع تحول در علوم انسانی بهدوراز هرگونه افراط و تفریط، نگاهی متعادل است. بر اساس این رویکرد، علوم انسانی و طبقهبندی آن باید بر اساس جهانبینی اسلامی موردبازنگری قرار گیرد و در این بازنگری قطعاً علاوه بر تحول در فلسفه علوم انسانی و بهتبع آن، فلسفههای هر علم (فلسفههای مضاف) و ضمن ارائه روششناسیهای جدید، در جایگاه و کارکرد روششناسیهای متداول علمی نیز تغییراتی حاصل شود.
بنابراین رویکرد سوم علاوه بر درک فواید گزینش همه وجوهات مثبت و ممتاز علوم انسانی متداول، بیش از هر چیز بر تولید فکر، تئوری و تأسیس بنیانهای جدید علمی بر پایه مبانی و اصول دینی و توجه به اقتضائات بومی تأکید دارد لذا در این راستا مغفول ماندن اهمیت علوم انسانی در جامعه و چگونگی تحول در آن باید موردبررسی قرار گیرد.
علوم انسانی فعلی کپی ناقص از افکار و فلسفه غربی است
امروزه وضعیت علوم انسانی در کشور مایکی از بحثهای چالشبرانگیز در محافل علمی گردیده است. به نظر میرسد مهمترین مشکل این علوم عدم هماهنگی با نیازها و اقتضائات جامعه ایرانی ـ اسلامی است. مهدی گلشنی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی دراینباره میگوید: «از ابتدا همه توجه صرف علوم تجربی شد و علوم انسانی با همه لوازم فلسفیاش به کشور وارد شد و فارغالتحصیلان علوم انسانی همان افکار رایج در غرب را آموختند و بافرهنگ داخل کاملاً بیگانهاند زیرا علوم انسانی کشور کپی ناقص از افکار غربی است.»
محمدعلی زلفی گل، وزیر علوم نیز با اشاره به اینکه مواجههٔ ما ایرانیان با علم جدید، حداقل از برخی جهات، مواجههای نامتوازن بوده است، خاطرنشان میکند: «از جهان جدید و علم جدید، آنچه برای ما بیشتر اهمیت داشته، علوم فنی و مهندسی و پزشکی و مانند آن است. البته بیتردید این علوم نیز برای پیشرفت کشور ضروری هستند، ولی مسئله، عدم توجه متوازن و دستکم گرفتن جایگاه علوم انسانی در اداره امور جامعه و بهطور ویژه، تمدن در تراز جهانی است.»
تعالی علوم انسانی در روزآمدی، بومیسازی و حکمیسازی است و باید بامطالعه آخرین دستاوردهای علمی روز دنیا از میراث خود برای حکمت اسلامی و تعالی علوم انسانی بهره ببریممحمدحسین یادگاری، دانشیار دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرس نیز دراینباره اظهار میکند: «در حوزه علوم انسانی با توجه به منابع دینی و اندیشهای خودمان شامل قرآن، احادیث و متون دینی ائمه اطهار (ع)، خیلی حرف برای گفتن داریم از این توانایی باید استفاده کرد و باید نیروهایی دغدغهمند برای دفاع از نظام و جامعه تربیت کنیم.»
حجتالاسلام حبیب محمد نژاد، مدیر مرکز هماندیشی و دانشافزایی استادان و نخبگان دانشگاهی نهاد رهبری نیز دراینباره میگوید: «در کشور ۲ نهاد علمی وجود دارد در کنار نهاد حوزه که مبادی، مبانی و محتوای علمش، اسلامی است نهاد دومی به نام دانشگاه منقطع از پیشینه خود بهصورت عاریتی تأسیس شد تا دانش تولیدشده از غرب را به جوانان این مملکت آموزش دهد در این ساختار و محتوا مشاهده میکنیم هیچ ارتباطی با مبانی اسلامی وجود ندارد و کاملاً غربی است و مبانی خود را از فلسفه غرب میگیرد.»
اهمیت جایگاه علوم انسانی در جامعه مغفول مانده است
درحالیکه نیمی از دانشجویان مؤسسات آموزشی و پژوهشی کشور را دانشجویان علوم انسانی تشکیل میدهند، تعداد اعضای هیئتعلمی و فارغالتحصیلان علوم انسانی بیشتر از رشتههای مهندسی و علوم پایه است اما علوم انسانی شأنی در جامعه ندارد. گلشنی دراینباره میگوید: «ضرورت دارد نگرش خانوادهها و دولتمردان نسبت به علوم انسانی تغییر کند، که این دو همت را میطلبد، اول اینکه رسانهها باید نقش و شأن علوم انسانی را بازگو کنند و دیگری اینکه خود اصحاب علوم انسانی اهمیت آن را به جامعه بشناسانند و جامعه باید آگاه شود.»
بیشتر بخوانید:
زلفی گل نیز با اشاره به اینکه در طول سالهای گذشته، متأسفانه فرهنگ غالب مدارس، دانشگاهها و حتی خانوادهها این بوده، معتقد است: «نخبگان و افراد واجد استعداد برتر، بیشتر به تحصیل در رشتههایی غیر از رشتههای انسانی تشویق و ترغیب شدهاند. این مسئله باعث شده ما در برخی از عرصههای بسیار مهم ادارهٔ کشور (که نیازمند دانش تخصصی در حوزههای علوم انسانی است) افراد برجسته اندکی داشته باشیم.»
ضرورت تحول در علوم انسانی در راستای اسلامی شدن
یکی از دغدغههای اصلی رهبر معظم انقلاب، موضوع اسلامی شدن دانشگاهها و خصوصاً اسلامی شدن رشتههای علوم انسانی است. حجتالاسلام محمدنژاد دراینباره میگوید: «اینکه علمی تولید کنیم که مبانی و مبادی آن، از اسلام است، رویداد مهمی است و مجاهدت طاقتفرسا میخواهد. دین اسلام هم که روی کارآمد، از همان ابتدای کار، زایش علم اتفاق نیفتاد بلکه مدتها به طول انجامید تا بر همگان اثبات شود اسلام این ظرفیت را دارد که مبادی و مبانی علم را تعریف کند بهطوریکه نتیجهٔ آن، تمدن اسلامی باشد.»
عدم توجه متوازن و دستکم گرفتن جایگاه علوم انسانی در اداره امور جامعه و بهطور ویژه، تمدن در تراز جهانی است
تحول در علوم انسانی بایدها و نبایدهایی دارد که در راستای تحقق آن ضروری است در غیر اینصورت تغییر در آن عملی نخواهد شد. حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی دراینباره خاطرنشان میکند: «نبایدها شامل رفع انحصار برنامهریزی درسی منحصراً در اختیار وزارت علوم، عدم ورود مسئولان کشور به بحث تحول، شروع نکردن از نقطه صفر، بهرهگیری از تجربه نظریهپردازان غربی و شرقی، تحول اخباری مسلک، گرفتار شدن در اصالت امنیت، بسنده نکردن به مبانی فلسفی، عجول نبودن است.»
وی در ادامه میافزاید: «بایدهای این تحول نیز شامل تبدیل دانشگاههای علم محور به مأموریت گرا، راهاندازی معاونت علوم انسانی در وزارت علوم، گنجاندن درس پارادایمهای تحقیق در علوم انسانی در دوره دکتری و ارشد، داشتن یک نظریه برای آییننامه ارتقای اساتید، اختصاص بودجه وزارت علوم به سازمانها و نهادها، ادغام دانشکدهها و پژوهشکدهها علوم انسانی، انتقال گروههای فلسفی، معارف اسلامی، ادبیات و غیره به دانشکدههای موضوعی، جدی گرفتن استراتژیهای تحقیق استادان در علوم انسانی است.»
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی خاطرنشان میکند: «تعالی علوم انسانی در روزآمدی، بومیسازی و حکمیسازی است و باید بامطالعه آخرین دستاوردهای علمی روز دنیا از میراث خود برای حکمت اسلامی و تعالی علوم انسانی بهره ببریم.»
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/