ابعاد هوچیگری ضدایرانی غرب در نشست گروه ۲۰
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، نشست گروه ۲۰ در ایتالیا در حالی برگزار شد که یکی از مباحث مطرح شده در حاشیه این نشست را مواضع مقامات آمریکایی از جمله «جو بایدن» و سران انگلیس، آلمان و فرانسه درباره ایران و برجام تشکیل میداد.
این مواضع که در قالب بیانیه مشترک سه کشور اروپایی و آمریکا صورت گرفت، نه تنها ماهیتی دیپلماتیک نداشت بلکه استمرار اتهامزنیها و جوسازیهای ضد ایرانی بود.
کشورهای مذکور با تاکید بر لزوم بازگشت ایران به وین و باز نبودن همیشگی پنجره مذاکره، چنان وانمود کردهاند که ایران تهدیدی برای امنیت جهان است و مباحث دفاعی و منطقهای ایران نیز باید وارد دستور مذاکرات جدید شود.
این جوسازیهای ضدایرانی در حالی است که:
نخست؛ نشست گروه ۲۰ در حالی با ادعای اجماع برگزار شد که تقابلهای شدیدی میان اعضا مشاهده میشود بگونهای که عملا هیچ وفاقی میان آنها وجود ندارد. از سویی؛ تقابل چین و روسیه با اروپا و آمریکا به مرحله جنگ سرد رسیده و از آن سو؛ اختلافات اروپا و آمریکا این نشست را به عرصه جدال میان فرانسه با انگلیس، آمریکا و استرالیا تبدیل کرد.
دوم؛ اروپا و آمریکا در این نشست اقدامی عملی برای حل بحرانهای اصلی جهان نظیر بحران کرونا، بحرانهای اقلیمی، جنگ در یمن، بحرانهای ناشی از فرار غیر مسئولانه آمریکا و ناتو از افغانستان، استمرار اشغالگری و جنایت رژیم صهیونیستی و... نداشته و حتی با رسوایی احتکار واکسن کرونا و زمینهسازی برای کشتارهای گسترده در جهان بر اثر انحصار واکسن مواجه شد. لذا میتوان گفت که غربیها با هوچیگری و پرداختن به مسائل حاشیهای به دنبال پنهانسازی این رسواییها و ناکارآمدی گروه ۲۰ در حل بحرانهای جهانی بودهاند.
سوم؛ با توجه به تعیین اواخر ماه نوامبر برای برگزاری نشست ایران و ۱+۴ این رفتارها تکرار سیاست تهدید و فشار برای امتیازگیری و پنهانسازی نقض عهدهای کشورهای مذکور ارزیابی میشود.
آنها برآنند تا چنان وانمود سازند که احیای مذاکرات نه برگرفته از دیدگاه منطقی ایران مبنی بر انجام مذاکره بلکه ناشی از فشارهای طرفهای غربی است تا با این ادعا ضمن تکرار ادعای ناقض برجام بودن ایران، سیاست تحریم و فشار را سیاستی کارآمد معرفی نمایند.
غرب با این سناریو بر آن است تا سیاست فشار و تهدید را به عنوان ابزاری کارآمد معرفی کند تا آن را به عرفی جهانی برای اقداماتش علیه کشورهای هدف مبدل سازد، حال آنکه حقیقت امر آن است که ایران همواره بر مذاکره تاکید داشته و این آمریکا بوده که با خروج از برجام و اروپا با نقض عهدهایش زمینهساز بنبست رسیدن مذاکره شده است.
چهارم؛ همزمان با مذاکرات «علی باقری» معاون سیاسی وزارت امور خارجه با «انریکه مورا» برای تعیین سازوکار لغو تحریمها، چین و روسیه به حمایت از موضع ایران پرداخته و در سفر باقری به روسیه رسما حقانیت مواضع ایران در برجام و لغو تحریمها مورد تاکید قرار گرفت.
این حمایت برای غرب که ادعای اجماع جهانی علیه ایران را سر میداد بسیار گران آمده لذا با صدور بیانیه واحد سه کشور اروپایی و آمریکا به دنبال اهمیتزدایی از همراهی چین و روسیه با تهران و نمایش به اصطلاح اجماع جهانی علیه ایران بودهاند.
نکته آنکه؛ گرچه اروپا همچنان در توهم معرفی خود به عنوان جامعه جهانی است اما روند تحولات جهانی، چندجانبهگرایی بدون محوریت آنها را نشان میدهد و حمایت بیشتر کشورهای جهان از حقوق هستهای ایران و لزوم لغو تحریمها نشانههایی از این تغییر در ساختار جهانی است.
پنجم؛ سرکیسه کردن کشورهای عربی و خدمترسانی به صهیونیستها به عادتی تکراری برای غرب تبدیل شده و آنها از هر فرصتی برای این کار استفاده میکنند که بخشی از رفتار آنها در رم علیه ایران در این چارچوب قابل تحلیل است.
بر این اساس؛ غرب هم اکنون با چالش ناکارآمدی پروژه ایرانهراسی مواجه است. از یک سو عملکرد ایران در کمک به برقراری صلح و امنیت و کمک به کشورها نظیر برگزاری نشستهای موفقی چون نشست همسایگان افغانستان در تهران و مبارزهای که ایران با تروریسم داشته و اقدامی که اخیرا در نجات لبنان در برابر تحریم سوخت صورت داد، با استقبال جهانی همراه شده است.
حال آنکه همزمان جامعه جهانی، غرب را به خاطر اقداماتی چون فاجعه انسانی و امنیتی که به افغانستان تحمیل کرده و حمایتهایی که از تروریسم و قاتلان بشریت داشته مورد بازخواست قرار داده است.
غرب رویه مذکور را شکستی بزرگ در برابر ایران و افکار عمومی جهان میداند، لذا با هوچیگری ضد ایرانی در نشست رم به دنبال پنهانسازی این رسوایی و شکست است تا به زعم خود مانع از گسترش جایگاه جهانی ایران شود.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/
انتهای پیام/