شکلگیری خاورمیانه جدید با زنگ آغاز برجام
مجتبی اسماعیلی، گروه بینالملل خبرگزاری آنا: زنگ آغاز اجرای برجام به صدا درآمد و آنگونه که میان ایران و قدرتهای غربی توافق شده است، تحریمهای ظالمانه چندین ساله علیه ایران برداشته میشود.
تیک تاک ساعت، این روزها برای مذاکرهکنندگان هستهای ایران نوع دیگری نواخته میشد و نبض بازار ایران پر هیاهوتر از گذشته و به امید فردایی بهتر، در انتظار گشایشهای وعده داده شده است. ایران پیچهای تاریخی را با سربلندی پشتسر گذاشت، در میان غولهای جهانی استوار ایستاد و توانست با وجود همه پیچیدگیها، اعتراف جامعه جهانی را مبنی بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران بگیرد.
اجرای برجام و تبعات سیاسی و اقتصادی آن بر تحولات داخلی و خارجی کشور موضوعی است که افکار عمومی را به خود مشغول کرده است. در این میان آنچه مشخص است، این است که برجام اگر بهطور کامل اجرا شود و شاهد برخی سنگاندازیها در روند آن از سوی برخی تندروها در ایران و آمریکا نباشیم، میتواند منجر به باز شدن دروازههای ایران بهروی دیپلماتهای جهان، توسعه روابط دیپلماتیک در عرصه منطقهای و بینالمللی، رونق بازارهای داخلی و بهدنبال آن تحرک و پویایی در بازارهای جهانی شود.
اجرای برجام و تاثیر بر سیاست منطقهای و جهانی
اجرای برجام بر فضای سیاسی و روابط بینالملل تاثیر خواهد داشت. در درجه نخست این آمریکاست که باید شاهد برخی تحولات داخلی باشد. یقینا دو لابی تاثیرگذاری یهودی یعنی جی استریت و آیپک بیکار نخواهند نشست و همانگونه که تلاش کردند برجام را در کنگره آمریکا متوقف کنند و تلاششان منجر به بروز شکاف در میان جمهوریخواهان و دموکراتها شد، تلاش خواهند کرد در ادامه در اجرای برجام نیز مشکلاتی بهوجود آورند.
- همکاریهای منطقهای
از بعد دیگر، اجرای برجام میتواند پیامدهایی در حوزه سیاسی و امنیتی داشته باشد و این در حالی است که تحولات جهان در سالهای گذشته نتوانسته ثبات را به منطقه خاورمیانه بازگرداند و حتی آشوب و بحران در این منطقه افزایش یافته است.
نباید فراموش کرد که سالها است ایران و غرب بر سر برخی تهدیدها در منطقه اختلافهای عمیقی داشتند و این موضوع در سایه پرونده هستهای نادیده گرفته میشد. خطرهایی همچون ظهور داعش، ناامنی در عراق، سوریه و یمن یکی از عمدهترین موارد اختلاف میان ایران و غرب است که برخی ریشه در گذشته و برخی دیگر ریشه در وضع کنونی منطقه خاورمیانه دارد. بهنظر میآید با اجرایی شدن برجام، جمهوری اسلامی ایران و غرب میتوانند وارد گفتوگوهای مشترک برای حلوفصل بحرانهای سیاسی و امنیتی منطقه شوند.
از سوی دیگر ایران در سطح منطقهای همواره پیشگام بهبود مناسبات با کشورهای منطقه بهویژه کشورهای عربی حوزه خلیجفارس بوده است اما در سالهای گذشته این کشورها با اتکا به مناسبات چالشی ایران و غرب، نخواستهاند دست دوستی ایران را بفشارند.
حال که زمان اجرای برجام فرارسیده است و در فضای پس از اجرایی شدن تعهدات ایران و غرب قرار داریم، در سطح منطقهای، ایران و عربستان میتوانند همکاری خود را گسترش دهند و در صورت تحقق چنین موضوعی، موضوعات و بحرانهای منطقهای حل خواهد شد. در این میان، برجام میتواند فضایی را فراهم کند تا همکاری میان ایران و عربستان، ایران و ترکیه و ایران و مصر گسترش یابد و چنین روندی بر تحولات و آینده خاورمیانه نیز تاثیر خواهد گذاشت.
شاید بتوان بهدنبال اجرای برجام ایده شکلگیری خاورمیانه جدید را مطرح کرد، خاورمیانهای که نه همچون سابق برگرفته از الگوی آمریکاییها باشد، بلکه اینبار نقشه راه این خاورمیانه را ایران طراحی میکند و در کنار خود همکاری همپیمانان منطقهای را بیش از پیش خواهد دید.
نباید فراموش کرد که ایران و غرب با دشمن مشترکی بهنام داعش و افراط گرایی مواجه هستند و طبعا چنین تحولی میتواند منجر به همکاریهای مشترک دو طرف در مسیر نابودی گروههای تروریستی و برقراری صلح و امنیت در منطقه باشد.
- فروپاشی دیوار تحریمها
آمریکا سالها از تحریم بهعنوان ابزاری برای جنگ غیرمستقیم با ایران استفاده کرد که بهطور دقیق برخلاف ایدههای جرج بوش پسر بود. بوش همواره تلاش میکرد برای ایجاد تمکین از سیاستهای غرب، در خاورمیانه جنگ نیابتی به راه بیندازد و در دولت اوباما، این سیاست جای خود را به وضع تحریم داد. در اوایل اجرای این سیاستها که مصادف شده بود با دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، بهدلیل اتخاذ برخی سیاستها و رفتارهای نامناسب، سیاست امور خارجه جمهوری اسلامی ایران دچار نوعی انزوای بینالمللی شد.
اوباما با سوءاستفاده از چنین فرصتی اقدام به یارکشی کرد و حتی توانست در بازهای از زمان، روسیه و چین را با سیاستهای خود همراه کند و در نهایت سیاست تحریم علیه ایران را به عنوان سیاستی کارآمد در مقابل تلاش ایران برای هستهای شدن به جهان بقبولاند. ایران در ادامه با تحریمهای اقتصادی و سیاسی در روابط خود با کشورهای جهان مواجه شد و در این میان قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد بر شدت آن میافزود، قطعنامههایی که بیشتر آنها نشئتگرفته از سیاستهای نادرست دولت احمدینژاد در عرصه روابط بینالملل بود.
در دولت روحانی که با شعار تدبیر و امید و با رویکرد تعامل با کشورهای جهان روی کار آمده بود و با انتخاب محمدجواد ظریف بهعنوان وزیر امورخارجه و سپردن پیگیری پرونده هستهای ایران بهدست وزارت امور خارجه، در عمل مسیر تنش میان ایران و غرب عوض شد و دو طرف به مذاکره روی آوردند و در نهایت با توافق هستهای میان ایران و قدرتهای غربی و سپس فرارسیدن روز اجرای برجام (طبق توافق) دیوار تحریمهای اروپا و آمریکا علیه ایران فروریخت.
پایان سیاست تحریم با اجرایی شدن توافق ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 مرحله نوینی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نشان میدهد که براساس باور دولت یازدهم (دولت روحانی) به گفتوگو و تعامل قوام یافته است.
- باز شدن درهای تعامل و گفتوگو
با قرائت بیانیه اجرای برجام بهوسیله محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه ایران و فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در واقع همه قطعنامهها و تحریمهای مرتبط با پرونده هستهای گذشته علیه ایران از سوی سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا لغو شد و سیاست مبتنی بر منزوی کردن ایران در عرصه جهانی پایان یافت.
بهدنبال این تحولات، تحریمهایی که تا دیروز به دور ایران حصاری سیاسی و دیپلماتیک کشیده بودند، لغو شدند و علاوه بر ورود سرمایههای خارجی به داخل ایران، باید شاهد ورود دیپلماتها و سیاستمداران جهان با هدف تعامل و رایزنی بر سر موضوعات مختلف منطقهای و بینالمللی باشیم. اگر تا دیروز کشورهای غربی محتاطانه به رابطه با ایران فکر میکردند یا از تبعات ناشی از تعامل با تهران و سپس واکنش جامعه جهانی میهراسیدند و بدین منظور از برقراری روابط اقتصادی، سیاسی و نظامی اجتناب میکردند،
اکنون درهای تعامل ایران با جهان گشوده شده است. از امروز و همزمان با اجرای برجام، ایران میتواند بهخوبی شاهد به ثمر نشستن تلاشهای شبانهروزی خود برای برقراری تعاملی مجدد با غرب باشد. اکنون هر کشوری که تمایل به رابطه با ایران داشتهباشد میتواند بدون هیچ نگرانیای از تحریم یا مقررات دست و پاگیر بینالمللی، براساس منافع متقابل و خواست مشترک، با توان و ظرفیت کامل در همه زمینهها با ایران وارد همکاری مشترک شود.
اجرای برجام ، لغو تحریمها و تحقق رویای حضور فعال در اقتصاد جهانی
لغو تحریمهای اقتصادی و مالی در کشوری که سالها رویای پویایی در اقتصاد جهانی را در سر میپروراند، بدین معنی است که بهزودی ایران میتواند با جذب سرمایههای خارجی و احیای مبادلات بینالمللی و با علم به اینکه مهلت کافی برای عرض اندام در بازارهای جهانی را دارد، تبدیل به قطب اقتصادی منطقه و عضوی فعال در اقتصادهای بزرگ بینالمللی شود.
این در حالی است که از چندی پیش بازارهای نفت جهانی شاهد کاهش بهای بیسابقهای بوده است. شبکه خبری بیبیسی در اینباره گزارش کرد: «احتمال اجرایی شدن توافق هستهای ایران باعث سقوط بهای نفت خام در بازارهای جهانی شده است. در معاملات نفتی روز جمعه بهای نفت خام از نوع برنت برای تحویل در ماه مارس به 29 دلار و 39 سنت در هر بشکه رسید که از سال 2003 به بعد پایینترین قیمت بود. بهای نفت بعدا به بشکهای 29 دلار و 64 سنت افزایش یافت.»
در این گزارش آمده است: «بهای نفت خام که در ژوئن سال 2014 (خرداد 1393) به بشکهای 110 دلار رسیده بود، از آن زمان روند نزولی را طی کرده است و کارشناسان فزونی عرضه بر تقاضا را عامل این روند دانستهاند.»
با نزدیک شدن زمان اجرای برجام، بازارهای نفتی پیشبینی میکنند که لغو تحریم نفتی ایران باعث شود این کشور درصدد افزایش صادرات خود برآید و بدین ترتیب، فشار بیشتری را بر قیمت وارد کند.
از سوی دیگر نشریه اکونومیست در گزارشی مینویسد: «ایران برخلاف همسایههای سرمایهدار خود در حاشیه خلیج(فارس)، کشوری 100 درصد نفتی نیست، قدرتی منطقهای است و اقتصاد صنعتی دارد و همچنین از مزایایی همچون افراد تحصیلکرده و نیروی کار فراوان بهره میبرد. ایران برخلاف کشورهای حاشیه خلیج(فارس) کشوری است که توانمندی تولید خودرو را دارد و حتی این محصول صنعتی را صادر میکند.»
واقعیت کنونی ایران آن است که تحصیلکردگان فراوان با منابع عظیم گاز و نفت دارد. همچنین بازار بورس تهران در خاورمیانه چهارمین بازار بورس با سرمایهای حدود 150 میلیارد دلاری است. بازار بورسی که سرمایه خروجی در حال فعالیت در آن یکدهم درصد است و این رقم در استانبول ترکیه 50 درصد است و بیتردید، اجرای برجام جهشی بزرگ در بازار بورس ایران نیز به وجود خواهد آورد.
برطبق این گزارشهاست که میتوان گفت ایران اکنون و به پشتوانه توافق با غرب، به منبعی تاثیرگذار در بازارهای جهانی تبدیل میشود و تولیدات خود را میتواند در این بازارها عرضه کند و تاثیری مثبت در پویایی اقتصاد منطقه و جهان داشته باشد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بینالمللی با آزاد شدن 30 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده، ایران میتواند بازار داخلی خود را رونق دهد و از مرحله رکود خارج شود، این در حالی است که در سایه کاهش بهای جهانی نفت، اقتصاد بسیاری از کشورها با رکود مواجه شده است.
در تاریخ نام حسن روحانی و باراک اوباما روسایجمهوری ایران و آمریکا که توانستند به توافقی تاریخی دست یابند، ثبت شده است. ایران از این موفقیت در بعد دیگری نیز استفاده خواهد کرد و آن کاهش تنشهای منطقهای است. دیپلماسی ایران میتواند با راهکار مذاکره تنشهای موجود در یمن، لبنان و مهمتر از همه سوریه را حل کند و با ارائه الگویی از یک مذاکره موفق، طرفهای درگیر را به پای میز گفتوگو فرابخواند.
انتهای پیام/