دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
06 مهر 1400 - 13:26

مدیریت راهبردی رهبر انقلاب اسلامی در ۸ سال دفاع مقدس

امروز پیشرفت‌های عظیم نظامی و دفاعی کشور باوجود توطئه‌ها و کارشکنی‌های تحریمی نظام سلطه، به شکلی آشکار مرهون حضور فداکارانه رهبر انقلاب اسلامی در مدیریت عالی دفاع هوشمند از ایران است. بی‌شک برجسته‌ترین معیارها و شاخصه‌های ارزش‌های متعالی اسلامی و انقلابی در بوم‌رنگ طلایی هشت سال دفاع مقدس تجلی دارد.
کد خبر : 610890
رهبر دفاع مقدس



به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، صدور فرمان تاریخی حضرت امام‌خمینی(ره) در ۲۲ دی‌ماه ۱۳۵۷ مبنی‌بر تشکیل شورای انقلاب اسلامی با عضویت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و دیگران کافی بود تا ایشان از مشهد مقدس دل کنده و با استقرار در مدرسه رفاه تهران نقش بی‌بدیلی در مدیریت مطلوب صحنه انقلاب، تحصن‌ها و تظاهرات مردمی علیه رژیم ستم‌شاهی برعهده بگیرند. البته پیش‌تر از آن در نهم شهریور 1349 زمانی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 31 سال بیشتر نداشتند در چارچوب مبانی مبارزاتی برگرفته از قرآن و مکتب امام‌خمینی(ره) در تقابل با اندیشه‌های مادی‌گرایانه مارکسیستی و لیبرال به‌عنوان سرپرست گروه جهادی راهی مناطق زلزله‌زده فردوس در جنوب خراسان شده تا مدیریت نوین و کارآمد دینی را در ساماندهی بحران‌های انسانی، اجتماعی در متن تمدن پوشالی رژیم شاهنشاهی پهلوی به نمایش بگذارند. در این میان حضور فعال ایشان در رتق‌وفتق حواشی حادثه غمبار سیل ویرانگر ایرانشهر در تیرماه 1357 نیز حکایت دیگری بود. درحالی‌که به هنگامه سیل، شاه وقت ایران به‌همراه همسرش فرح دیبا در روستای «شامونی» و منطقه توریستی «لاگراو» فرانسه مشغول اسکی روی برف بودند و هیچ‌یک از مدیران حکومتی کمترین توجهی به فاجعه انسانی رخ‌داده در منطقه محروم سیستان نداشتند، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با جاذبه‌ای فوق‌العاده، در کسوت یک تبعیدی انقلابی از فراز منبر مسجد آب‌گرفته آل‌رسول ایرانشهر با دستانی خالی نسبت‌به فراخوان و بسیج کمک‌های مردمی و ساماندهی امور ساکنان سیل‌زده شهر همت گماشته و فصل نوینی از مدیریت در بحران را به‌عنوان یک مدیر توانمند مردمی رقم می‌زنند. عشق به محرومان و تسکین آلام دردمندان مصیبت‌زده سیستانی روح این حرکت الهی را شکل می‌داد. به هر شکل چندماه بعد از این اتفاق هولناک و با پیروزی انقلاب اسلامی، در هرکجا که نیاز به بسیج مردم و تقابل هوشمندانه با شیطنت‌های ایدئولوژیکی و مسلحانه جریان انحرافی منافقین و دولت لیبرال وقت و دفاع از جریان اصیل انقلاب اسلامی احساس می‌شد، ردپای مدیریت مؤثر مقام معظم رهبری کاملا به چشم می‌آمد. در متن مشکلات لاینحل سال‌های نخست پیروزی انقلاب اسلامی، شروع جنگ تحمیلی در شهریور 1358 کافی بود تا ایشان با وجودی لبریز از عشق به میهن و انقلاب اسلامی پا به میدان گذاشته و با شوری زائدالوصف، جان‌نثارانه لباس رزم بر تن کرده و به استقبال گلوله‌های آتشین بعثی‌ها برود تا مبادا دشمن گامی بیشتر در خاک ایران پیش بگذارد. یعنی در همان هفته نخست هجوم ناگهانی ارتش بعثی عراق به کشور و در لابه‌لای وادادگی‌های خائنانه بنی‌صدر در کسوت فرمانده کل قوا و رئیس‌جمهوری ایران، درحالی‌که همه مات و مبهوت اتفاقات غیرقابل‌پیش‌بینی جنوب کشور بودند، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای طی اقدامی سرنوشت‌ساز عازم صحنه نبرد می‌شوند تا از نزدیک به مدیریت میدانی دفاع مقدس بپردازند.


به امام گفتم اجازه بدهید به اهواز یا دزفول بروم...


رهبر انقلاب اسلامی در این خصوص می‌گویند: «با دغدغه‌ای کامل خدمت امام رفتم. همیشه امام به ما می‌گفتند که خودتان را حفظ کنید و از خودتان مراقبت کنید. من به امام گفتم خواهش می‌کنم اجازه بدهید من به اهواز یا دزفول بروم. شاید کاری بتوانم بکنم. بلافاصله گفتند که شما بروید. من به‌قدری خوشحال شدم که گویی بال درآوردم. مرحوم چمران هم آنجا نشسته بود. گفت: پس به من هم اجازه بدهید تا به جبهه بروم. ایشان گفتند: شما هم بروید... عصر همان روز به‌همراه شهید چمران با هواپیما به اهواز رفتیم.»


درحقیقت رهبر انقلاب اسلامی در آن روزهای حساس که هرلحظه خطر سقوط تمام خوزستان را تهدید می‌کرد، اسلحه به دست گرفته و با معدود نیروهای تحت امر شهید چمران وارد عرصه عملیات نظامی مستقیم و دفاع از خاک میهن می‌شوند.


حضرت‌آقا و شهید چمران ستاد جنگ‌های نامنظم را تشکیل دادند


سردار رحیم صفوی که از روزهای نخست حمله صدام به ایران در اهواز حضور داشتند، در این رابطه می‌گوید: «حضرت‌آقا آن زمان نماینده حضرت امام در شورای‌عالی دفاع بودند. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و نیز امام‌جمعه تهران هم بودند. همان روزهای اول دفاع مقدس ایشان از حضرت امام اجازه گرفتند و به‌اتفاق شهید چمران آمدند اهواز. در استانداری اهواز مستقر شدند و ستاد جنگ‌های نامنظم را تشکیل دادند، ولی در ستاد نمی‌ماندند و مرتب به خطوط مقدم جبهه‌ها می‌رفتند و جاهایی که محل شهادت و نبرد بود؛ از جبهه‌های خرمشهر گرفته تا سوسنگرد و دُبّ حَردان و اصلا در خود خرمشهر و تا کنار خود رودخانه و جایی که فاصله کمی داشت با دشمن. ایشان یک تفنگ کلاشینکف قنداق‌تاشو هم داشتند که روی شانه‌شان می‌انداختند و هرقدر بچه‌های خرمشهر می‌گفتند آقا اینجا تک‌تیراندازها می‌زنند، اما ایشان با یک شجاعت و با یک اطمینان و آرامش قلبی تا خطوط مقدم جبهه‌ها می‌آمدند... بعضی وقت‌ها ایشان با لباس رزمی فقط یک عبا می‌انداختند و می‌آمدند نماز جمعه تهران.»


مقام معظم رهبری همچنین در خاطره‌ای شورانگیز از حضور خود در عملیات شناسایی هفته‌های نخست شروع جنگ تحمیلی می‌گویند: «می‌رفتیم برای شناسایی؛ در منطقه‌ای که معروف به «دبّ حردان» است؛ دب حردان در غرب اهواز واقع است. ما این دفعه از طرف شمال می‌خواستیم برویم، از جاده‌ای که می‌رود طرف سوسنگرد، از وسط جاده یک‌راهی بود آمدیم آنجا و بچه‌ها در آنجا، مواضع خمپاره مستقر کرده بودند و ما هم داشتیم می‌آمدیم برویم طرف دب حردان، شناسایی کنیم ببینیم دشمن کجاهاست... چون مهم بود، خود دکتر چمران متقبل شده بود که این شناسایی را انجام بدهد، من هم بودم.... آمدیم به یک نقطه‌ای رسیدیم، بچه‌ها تقسیم شدند به چند قسمت ... آن عده‌ای که روبه‌رو رفته بودند با دستپاچگی آمدند و گفتند چند تا نفربر عراقی آمده اینجا و حالا یا برای شناسایی آمدند یا اینکه ماها را دیده‌اند و آمده‌اند که ما را بگیرند که احتمال اسارت و این چیزها بود. دکتر چمران دید که اینها آرپی‌جی ندارند. چندتا آرپی‌جی‌دار را فرستاد، بعد هم خودش نتوانست آرام بگیرد. گفت من هم می‌روم. من هم می‌خواستم بروم نگذاشت، گفت نه شما نیا، هرچه اصرار کردم نگذاشت بروم، گفت شما همین‌جا باشید تا ما برگردیم. البته می‌شنیدیم صدای نفربر را، این‌جور خیال می‌کنم که خیلی دور نبود، چندصدمتری مثلا فاصله داشت. دکتر و اینها رفتند، ما هم نشستیم با چند تا از بچه‌ها، البته ما هم آرپی‌جی‌زن داشتیم و سلاح انفرادی هم داشتیم؛ ژ ۳ و کلاشینکف. نشسته بودیم منتظر که ببینیم اگر آنها احتیاج به کمک داشتند برویم جلو، اگر هم برگشتند که برگردیم عقب. در همین حین دیدیم که دوروبر ما را دارند با توپخانه می‌کوبند. اتفاقا زیر یک درختی نشسته بودیم... .»


به‌این‌ترتیب این حضور غیرمترقبه در جبهه‌های جنگ با استمرار هشت‌ساله تأثیرات شگرفی در دفاع مقدس به‌جا می‌گذارد که نتایج آن سال‌ها بعد در عرصه مدیریت دفاعی و تقویت بنیادین زیرساخت‌های صنعت دفاعی ایران رخ می‌نماید.


امروز پیشرفت‌های عظیم نظامی و دفاعی کشور باوجود توطئه‌ها و کارشکنی‌های تحریمی نظام سلطه، به شکلی آشکار مرهون حضور فداکارانه رهبر انقلاب اسلامی در مدیریت عالی دفاع هوشمند از ایران است. بی‌شک برجسته‌ترین معیارها و شاخصه‌های ارزش‌های متعالی اسلامی و انقلابی در بوم‌رنگ طلایی هشت سال دفاع مقدس تجلی دارد که حضور رهبر انقلاب اسلامی در میانه آتش و خون مهم‌ترین عامل در تثبیت گلواژه‌های شهادت و جانبازی در کشور بوده که بازخوانی خاطرات رهبر انقلاب اسلامی و فرماندهان وقت در هشت سال دفاع مقدس مبین نکات راهبردی از همین دست است. عشق ناب به میهن و ایران از دیگر جلوه‌هایی است که در همان روزهای نخست پای رهبری را به صحنه جنگ باز می‌کند.


مقام معظم رهبری در این رابطه می‌گویند: «در اهواز آن روزهای اول جنگ و هفته‌های اول جنگ بعد از آنکه خرمشهر به‌وسیله دشمنان اشغال‌شده بود و آبادان در محاصره بود و سرتاسر جزیره آبادان زیر آتش دشمن بود، بنده وقتی نگاه می‌کردم به نقشه جزیره آبادان و شهر خرمشهر مثل اینکه یک دست قوی، یک پنجه قوی این قلب من را به‌شدت می‌فشرد. توی اتاق کار ما اتاق جنگ در آن محل جنگ‌های نامنظم- نقشه‌های گوناگونی بود. چون عملیات نامنظم و چریکی نسبت‌به آن منطقه آبادان انجام می‌شد، نقشه جزیره آبادان به‌طور کامل وجود داشت آنجا. هروقت من چشمم به این نقشه می‌افتاد تمام روحم زیر فشار قرار می‌گرفت، از تصور اینکه خرمشهر عزیز و این خانه‌ها و این کوچه‌ها و این خیابان‌ها و این نخلستان‌ها زیر پای دشمن غاصب و متجاوز است.»


عده‌ای می‌گفتند باید با دشمن مذاکره کنیم


استکبار جهانی که در همان مقطع به‌دنبال ضربه زدن به انقلاب اسلامی بود، تلاش وافری داشت با بسیج عوامل نفوذی و باند وابسته به بنی‌صدر در پشتیبانی لجستیکی از رزمندگان اخلال ایجاد کرده و با اصرار بر مذاکره با دشمن اشغالگر در چارچوب استراتژی خائنانه «زمین دربرابر زمان» یاس و ناامیدی را به اندک مدافعان مردمی پای مرز تزریق کند که مقابله با این دشمنی بخشی از دغدغه‌های مدیریتی وقت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌شمار می‌رود.


ایشان دراین‌باره می‌فرمایند: «تمام فشاری که ما آن روز می‌آوردیم برای تجهیزات به مناسبت امیدی بود که داشتیم؛ متأسفانه هرچه می‌شنیدیم از آنهایی که اختیارات دست آنها بود آیه یأس بود. عده‌ای باورشان شده بود که ما خرمشهر را از دست دادیم و معتقد بودند باید بنشینیم با دشمنی که وارد خانه ما شده مذاکره کنیم تا در سایه این مذاکره بتوانیم وجب‌وجب و قدم‌قدم سرزمین‌های خانه خودمان را پس بگیریم. حالا چقدر طول می‌کشید خدا می‌داند... .»


بنی‌صدر به رزمندگان آرپی‌جی و مهمات نمی‌داد


سردار رحیم صفوی نیز در این رابطه می‌گویند: «بنی‌صدر به ما آرپی‌جی و مهمات نمی‌داد. اولین پارت آرپی‌جی هفت که از یک کشور دیگر وارد ایران شد، حضرت آقا دخالت کردند و نصف آن را به سپاهی‌ها دادند و نصفش را به ارتش. یا بعد از عزل بنی‌صدر و در دوران ریاست‌جمهوری خودشان، ایشان ستاد پشتیبانی جنگ را راه‌اندازی کردند و این کمک‌های عظیم مردمی را که می‌آمد برای جبهه‌های جنگ، ایشان حمایت می‌کردند.» همچنین حضور در خط مقدم و راه‌اندازی ستاد جنگ‌های نامنظم به‌همراه شهید چمران یکی از دیگر اقدامات مدیریتی ایشان در عرصه دفاع در مقابل دشمن بعثی بود. سردار رحیم صفوی در این مورد می‌گوید: «ایشان با راه‌اندازی جنگ‌های نامنظم در خط مقدم حضور داشت. در مقطعی وقتی برای بار دوم سوسنگرد محاصره شد، ۵۰۰ نیروی رزمنده سپاه و بسیج محاصره شدند و عراقی‌ها برای بار دوم می‌خواستند سوسنگرد را تصرف کنند. شبی که قرار بود تیپ برای دفاع برود بنی‌صدر اجازه نداد، رهبر معظم انقلاب اسلامی نامه‌ای به سرهنگ قاسمی فرمانده لشکر ۹۲ نوشت و با مرحوم اشراقی در بیت امام تماس گرفت و به فرمانده لشکر دستور حمله داد. اینچنین شد که ۲۶ آبان سوسنگرد از محاصره نجات پیدا کرد.»


مرحوم سردار سیدحسن فیروزآبادی نیز می‌گوید: «داستان سوسنگرد ازاین‌ قرار است که لشکر 92 زرهی اهواز به دستور بنی‌صدر دائما درحال جابه‌جایی بود و وضعیت سوسنگرد لحظه‌به‌لحظه بحرانی می‌شد. من به آیت‌الله خامنه‌ای که نماینده امام در ارتش و شورای‌عالی دفاع بود، گفتم که وضعیت بحرانی است و ایشان به‌سرعت خود را به منطقه رساندند. باید بگویم که آیت‌الله خامنه‌ای با دیدن شرایط و دیده‌بانی‌هایی که داشتند به‌سرعت قرارگاه جنگ‌های نامنظم را تشکیل داده و شهید چمران رئیس ستاد قرارگاه شدند... شاید بتوان این‌گونه گفت که نخستین ستاد سازمان‌دهی شده بسیجی همین جنگ‌های نامنظم بود و ایشان [آیت‌الله خامنه‌ای] بعد از مشاهدات خود به تهران بازگشته و به‌عنوان امام‌جمعه مردم را دعوت به کمک به سپاه و ارتش کردند.»


نقش‌آفرینی در شورای‌عالی دفاع


حمایت از جوانان مدافع کشور و نقش‌آفرینی در شورای‌عالی دفاع از دیگر نقش‌های مدیریتی رهبر انقلاب اسلامی در هشت سال دفاع مقدس است. برای نمونه سردار رحیم صفوی در این خصوص می‌گوید: «اگر بخواهم نقش حضرت آقا و حضور ایشان را در روزها و شب‌های خیلی سخت و تلخ و روزهای مظلومیت ملت ایران بگویم، باید به روزهای اول جنگ برگردم. فرماندهی جنگ اوضاعش به‌هم‌ریخته بود و سپاه و ارتش وضع بسامانی نداشتند. وضعیت روحی مردم هم به‌هم‌ریخته بود. در آن روزهای سخت من چندین جلسه در جنوب و در تهران برای گزارش باید به شورای‌عالی دفاع می‌رفتم. بنی‌صدر آن موقع هم رئیس‌جمهور بود و هم فرمانده کل قوا، اما با آن اخلاق خاصی که داشت و خیلی متکبر و مغرور، ما پاسدارها را اصلا تحویل نمی‌گرفت. حضرت آقا اما دست من را می‌گرفتند و می‌بردند داخل شورای‌عالی دفاع. بنی‌صدر هم دیگر جرات نمی‌کرد چیزی بگوید و ما مطالب‌مان را می‌گفتیم. طرح شکستن حصر آبادان را خود من بردم در شورای‌عالی دفاع که در پایگاه هوایی وحدتی دزفول تشکیل شد؛ اردیبهشت سال ۱۳۶۰. آن‌موقع بنی‌صدر هم بود... ما طرح را که ارائه دادیم، آقای بنی‌صدر و دیگران موافق نبودند. حضرت آقا ازآنجاکه نسبت‌به بنده شناخت داشتند و آن زمان من فرمانده ستاد عملیات جنوب بودم، قاطعیت به خرج دادند و با منطق و استدلالی که ایشان به‌کار بردند، طرح تصویب شد... اگر قاطعیت حضرت آقا نبود، اصلا طرح شکست حصر آبادان تصویب نمی‌شد.»


پشتیبانی لجستیکی و رفع مشکلات جنگ


پشتیبانی لجستیکی و رفع مشکلات جنگ از دیگر وجوه مدیریتی مقام معظم رهبری به‌شمار می‌رود. قطعا مدیریت پشتیبانی از عملیات‌های هشت‌ساله رزمندگان اسلام یکی از پیچیده‌ترین فعالیت‌های مرتبط با اداره جنگ است که به استناد روایات مختلفی نقش برجسته رهبر انقلاب اسلامی غیرقابل کتمان است. سردار محمدحسین جلالی، فرمانده وقت هوانیروز درباره حمایت‌های همه‌جانبه رهبر انقلاب اسلامی از فرماندهان جنگ و ارائه طریق برای آنها می‌گوید: «من و آقای صفوی خدمت ایشان رسیدیم و ایشان گفت: آقای جلالی هر کاری که می‌توانی برای این عملیات انجام بده... به عرض‌شان رساندم که نیاز به تمرین هست و تمام هلیکوپترهای کشور را علاوه‌بر هوانیروز احتیاج دارم و بودجه‌ای خاص هم می‌خواهم... ایشان هم همه درخواست‌های ما را مثل همیشه پذیرفتند و ما هم از فردای آن روز مشغول به کار آماده‌سازی نیروها برای پرواز در شب شدیم... در عملیات خیبر، در پاسگاه برزگر، مقام معظم رهبری (که در آن زمان رئیس‌جمهوری وقت بودند) ما را هدایت و مسیرهای ما را مشخص می‌کردند و دستور می‌دادند که چه کنیم و کجا برویم. گاه هم از ما گلایه بود که چرا بیشتر از این نمی‌توانیم پرواز کنیم.


نکته جالب این بود که گاه ایشان از شدت خستگی در همان حالت نشسته به خواب می‌رفتند، ولی تا پایان عملیات قبول نمی‌کردند که به رختخواب بروند و درست‌وحسابی استراحت کنند.» بدون شک تشکیل بسیج مردمی و بهره‌گیری از توان نیروهای مردمی در مقابله با یک ارتش کلاسیک یک مدیریت قوی مبتنی‌بر تلفیق شوق و انگیزه مردمی باانضباط نظامی است که یک هنر برتر مدیریتی به‌شمار می‌رود و مقام معظم رهبری در این خصوص به‌روشنی نقش بی‌نظیری داشتند. زمانی که در پنجم مهر 1358 مقام معظم رهبری به دیدار حضرت امام می‌روند ضمن کسب اجازه برای حضور در جبهه‌های جنگ، مجوز لازم را برای بسیج مردم می‌گیرند. ایشان در این خصوص می‌گویند: «من از امام اجازه گرفتم که به جنوب بروم و مردم را برای مقابله بسیج کنم. راز رفتن ما این بود.» سردار نقدی نیز در رابطه با نقش رهبر انقلاب اسلامی در تشکیل بسیج عشایر می‌گویند: «این حضور برای عشایر آن منطقه که روحیه‌شان به‌دلیل پیشروی‌های اولیه دشمن در خاک کشور ازدست ‌رفته بود، بسیار روحیه‌بخش و امیدوارکننده بود. عشایر به یمن همین حضور، جان تازه‌ای گرفتند و مجددا اسلحه گرفتند و بسیج شدند... بسیج عشایری اساسا ازآنجا شکل گرفت که تا آخر جنگ هم در منطقه دالاهو و کرند بسیار نقش‌آفرین بود.»


نمایندگی حضرت امام در شورای‌عالی دفاع، تلاش شبانه‌روزی برای حفظ ارتش و تبدیل ارتش طاغوت‌زده شاهنشاهی به یک ارتش انقلابی مدرن مکتبی و متعهد و مردم‌دار، حضور مخلصانه در مناطق عملیاتی، راهبری عالی در طراحی و فرماندهی عملیات‌های اصلی، تقویت زیرساخت‌ها و ساختارهای دفاعی کشور مبتنی‌بر تقویت قدرت درون با تشکیل ستاد جنگ‌های نامنظم، ایجاد وفاق و همدلی میان نیروهای سپاه و ارتش و بسیج، تزریق امید به رزمندگان اسلام و تربیت نیروی انسانی کارآمد، هدایت کمک‌های مردمی به جبهه‌ها، برخورد جدی با تخلفات و کارشکنی‌های افراد نفوذی، ارائه گزارش‌های دقیق فنی در حوزه جنگ و پشتیبانی دولت از رزمندگان اسلام به حضرت امام(ره)، حمایت از فرماندهان جوان و خلاقیت‌های تحول‌آفرین آنان در امور دفاعی کشور، حمایت از اجرای طرح‌های دفاعی خاص مانند شکست حصر آبادان و آزادسازی سوسنگرد و خرمشهر، بسیج نیروهای عظیم مردمی و تشکیل بسیج عشایر و بسیج مردمی، سازمان‌دهی و پشتیبانی از مجاهدین مسلمان عراقی در جنگ علیه رژیم بعثی صدام و کادرسازی برای آینده عراق، تشکیل مجموعه پیشمرگان مسلمان کُرد و مدیریت دفاع مردمی در طول غائله سهمگین کردستان، مدیریت عالمانه حوزه تبلیغی و تبیینی دستاوردهای دفاع‌مقدس در عرصه داخلی و بین‌المللی از جایگاه ریاست‌جمهوری، تریبون نمازجمعه و سفرهای خارجی و ایفای نقش راهبردی در تبیین ابعاد مختلف دفاع مقدس و خنثی‌سازی عملیات روانی نظام سلطه، نقش راهبردی در تدوین دکترین دفاعی پایدار کشور مبتنی‌بر توانمندی‌های ملی و بومی در مقطعی که غربی‌ها حتی از دادن سیم‌خاردار و کیسه‌خواب به ایران درگیر جنگ امتناع می‌کردند، تنها بخشی از نقش بی‌نظیر مقام معظم رهبری در دوران هشت سال دفاع مقدس و امور دفاعی کشور است.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب