زیارت اربعین، پیوند جان با حسین بن علی(ع)
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ زیارت در لغت، به معنای تمایل پیدا کردن است و واژه «تزاور» که در سوره کهف آمد، به همین معناست:"وَ تَرَی الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَتَزاوَرُ عَنْ کهْفِهِمْ ذاتَ الْیمینِ. " (کهف، آیهٔ ۱۷) خورشید را میبینی که به هنگام طلوع، به طرف راست [غار] آنها متمایل میشود.
زیارت در متون دینی نیز به همین معناست که زائر به طرف مزور، تمایل پیدا میکند؛ تمایلی که با انس روحی و تعظیم و تکریم قلبی همراه خواهد بود. در متون دینی، به زیارت اولیای دین بهویژه حضرت امام حسین علیهالسلام بهویژه زیارت اربعین ایشان شده تا حدی که در روایتی به نقل از حضرت امام عسکری علیه السّلام از علامات مؤمن شناخته شده است. با زیارت امام حسین(ع)، حقایق و ارزشهای حسینی، یادآوری میشود تا جامعه به فراموشی و غفلت از آرمانهای حسینی مبتلا نشود و در واقع، انسان زائر با زیارت خود به فرهنگ ارزشهای حسینی متمایل میشود و با جان خود به آن میپیوندد و آرمان زندگی خود، قرار میدهد.
علمای دین و مؤمنین تأسی به اولیای دین در همه دورهها به زیارت اربعین اهتمام داشته و در سالهای اخیر، این زیارت همایش جهانی حسینی برای حقطلبی و باطلستیزی شده و زیارت اربعین حضرت سیدالشهدا علیهالسلام که از حضرت امام صادق علیهالسّلام نقل شده، متذکر این ارزشهاست.
اصول و ارزشهای اربعین
اصولی که پایه سعادت دنیا و عقبای جامعه فرد و جامعه است.
۱. حقطلبی و باطلستیزی
مَنْ رَأَی سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاکِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ یَعْمَلُ فِی عِبَادِ اللَّهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ یُغَیِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ کَانَ حَقِیقاً عَلَی اللَّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّیْطَانِ وَ تَوَلَّوْا عَنْ طَاعَةِ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَیْ ءِ وَ أَحَلُّوا حَرَامَ اللَّهِ وَ حَرَّمُوا حَلَالَهُ وَ إِنِّی أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ
و انی لَم أَخرُج أَشِراً وَ لابَطراً وَ لامُفسِداً وَ لاظالِماً و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فی امة جدّی أُرِیدُ أَن آمُر بِالمَعرُوفِ وَ أَنهی عَنِ المُنکرِ وَ أَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی وَ أبی علی بن ابی طالب فمَن قَبِلَنی بِقَبُولِ الحَقِّ فَاللّه أولی بِالحَقِّ و مَن رَدّ عَلَیِّ هذا أَصبِرُ حَتّی یقضِیَ اللّه بینی و بین القَومِ وَ هُوَ خَیرُالحاکمِینَ. (مجلسی، ۱۴۰۴ ق، ج ۴۴: ۳۲۹)
۲. حرکت دادن، به جنبش درآوردن، دعوت به قیام لله و باطلستیزی؛ در مقابل آن، مداهنه و سازش کاری است.
امام حسین علیهالسلام در دعوت به حق با سخنرانی، مکاتبه و مواجهه حضوری و هر صورت ممکن برای کسی عذری باقی نگذاشت؛ در زیارت اربعین آمده است: " فَاَعْذَرَ فی الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ. " در فراخوانی به حق جای عذر برای کسی نگذاشت و نصح و خیرخواهی را کامل کرد.
یک نمونه آن در سخنرانی امام حسین علیهالسلام در صحرای منا در سالهای قبل از حادثه عاشورای ۶۱ هجری خطاب به بزرگان جهان اسلام میفرماید: ثُمَّ أَنْتُمْ أَیتُهَا الْعِصَابَةُ عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَیرِ مَذْکورَةٌ وَ بِالنَّصِیحَةِ مَعْرُوفَةٌ. سپس شما ای گروه، گروهی که به علم شهرت دارید، و به نیکی از شما یاد میکنند، و به خیر خواهی و اندرزگویی شناختهاید؛قد ترون عهود الله منقوضة فلا تفزعون و انتم لبعض ذمم آبائکم تفزعون و ذمة رسول الله مخفورة... ولا فی منزلتکم تعلمون و لا من عمل فیها و بالادهان و المصانفة عند الظلمة تامنون کل ذلک مما امرکم الله به من النهی والتناهی و انتم عنه غافلون و انتم اعظم الناس مصیبة لما غلبتم علیه من منازل العلما.
شما (علما) میبینید که پیمانهای خدا شکسته شده؛ اما نگران نمیشوید با اینکه برای نقض پیمان پدران خود به هراس میافتید! میبینید که پیمان رسول خدا خوار و ناچیز شده؛ اما درخور مسئولیت خود، کار نمیکنید و به کسانی هم که در آن راه تلاش میکنند، وقعی نمینهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسودهاید. همه اینها همان نهی و بازداری بوده که خدا به آن امر کرده؛ اما شما از آن غافلید. و مصیبت بر شما از همه بزرگتر است؛ زیرا در حفظ منزلت علما مغلوب شدید.
نظام حاکمه عصر خویش را باطل شمرده و حیات در ضل آن را خلافِ منش و طبع آزاداندیشانه دانسته است و میفرماید: «اَلا تَرَوْنَ اِلَی الْحَقِّ لا یُعْمَلُ بِهِ، وَ اِلَی الْباطِلِ لا یُتَناهی عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فی لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً، فاِنّی لا آری الْموتَ اِلَّا سعادَةً، وَالْحَیاةَ مَعَ الظَّالِمینَ اِلَّا بَرَماً.» (بحار، ج ۴۴: ۳۸۱)
آری دعوت به خدا از شئون رسول خدا صلی الله و آله و اوصیای ایشان است؛ یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا وَدَاعِیًا إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِیرًا (احزاب/ ۴۶ - ۴۵) ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و بیم دهنده. و تو را دعوتکننده به سوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنی بخش.
در زیارت جامعه کبیره هم در وصف ائمه اطهار سلامالله علیهم میخوانیم: «السَّلامُ عَلَی الدُّعَاةِ إِلَی اللَّهِ وَ الْأَدِلاءِ عَلَی مَرْضَاةِ اللَّهِ» سلام بر دعوتکنندگان به سوی خدا، و راهنمایان برخشنودی خدا.
۳. خطرپذیری و بذل و تقدیم جان و همه موجودی به خدا؛ باز در زیارت اربعین میخوانیم: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ» خون قلب خود را در راه خدا بذل کرد.
امام علیهالسلام همراهانی میخواهد که باذل مهجه باشند؛ در هنگام حرکت از مکه به سوی کوفه فرمود:« مَنْ کانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ- مُوَطِّناً عَلَی لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ- فَلْیرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّی رَاحِلٌ مُصْبِحاً آن شیء اللَّه.» کسی که در راه ما میخواهد جانش را ببخشد و خود را آماده دیدار با خدا کند پس باید با من بیاید زیرا که من به خواست خدا صبحگاه روانه خواهم شد.
۴. نجات جامعه از جهالت، ندانمکاری و حیرت گمراهی
لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ؛ تا بندگانت را از جهالت و حیرت ضلالت نجات دهد.
حضرت امام حسین علیهالسلام راه نجات جامعه را در قول و عمل نشان دادند و آن نمایان و برجسته شدن آرمانهای اسلامی و اصلاح امور جامعه اسلامی و حاکمیت و اجرای کامل همه ابعاد دین است.
امام حسین علیه السّلام در بخش پایانی همان سخنرانی در صحرای منا در پیشگاه حقتعالی عرضه میدارد: «اَللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَا کَانَ مِنَّا تَنافُساً فِی سُلْطان، وَ لا التماساً مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَ لکِنْ لِنَرَی الْمَعالِمَ مِنْ دِینِکَ، وَ نُظْهِرَ الاِصْلاحَ فِی بِلادِکَ، وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِکَ، وَ یُعْمَلُ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَّتِکَ وَ أَحْکامِکَ.» خداوندا! تو میدانی که آنچه از ما صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامداری و یا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلکه هدف ما آن است که نشانههای دین تو را آشکار سازیم و اصلاح و درستی را در همه بلاد برملا کنیم تا بندگان مظلومت آسوده باشند و فرایض و سنّتها و احکامت مورد عمل قرار گیرد.
عبرتها در مقابل ارزشها و درسها
مهمترین عبرت این است که فریفته دنیا شدن و عقبا به دنیا فروختن انسان را در مقابله با حق قرار میدهد. در جریان عاشورا نقطه مقابل امام حسین(ع)، کسانی بودند که فریب زندگی، آنها را به خود مشغول و دنیای مادی، زخارف دنیایی، شهوات و هواهای نفس، از خود بیخودشان کرده بود؛«و قد توازر علیه من غرّته الدنیا»؛ «و باع حظّه بالارذل الأدنی»؛ سهمی را که خدای متعال برای هر انسانی در آفرینش عظیم خود قرار داده و این سهم عبارت است از سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت که به بهای پست و ناچیز و غیرقابل اعتنایی فروخته بودند.
*حجتالاسلام امانالله علیمرادی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان
انتهای پیام/۴۱۲۱/۴۱۰۳/
انتهای پیام/