ورزش ایران؛ جولانگاهی برای سیاسیون و مدیران سفارش شده/ عقبگرد در دوره وزیر ورزشی!
به گزارش خبرنگار گروه ورزش خبرگزاری آنا، تقریباً یک ماهی هست که نمایندگان مجلس شورای اسلامی به گزینه پیشنهادی رئیسی اعتماد کردند و مسند وزارت ورزش و جوانان را به حمید سجادی سپردند. گزینهای که به اعتقاد اهالی ورزش میتواند چراغ راه آینده ورزش ایران باشد؛ چرا که سالهاست ورزش در اختیار سیاسیون بوده و آنها با تصمیمات غیرتخصصی خود ضربههای جبرانناپذیری زدند. ورزش ایران در دوره سلطانیفر با فراز و نشیب بسیار زیادی روبهرو بود. همین بس که اهالی ورزش معتقدند دوره سلطانیفر سیاهترین دوران تاریخ ورزش ایران بوده است.از قرارداد ننگین ویلموتس تا مهاجرت ورزشکاران ایرانی، حضور بیشمار سیاسیون در عرصه ورزش و در نهایت نتایج ضعیف المپیک توکیو بخشی از اتفاقات تلخ ورزش ایران در دوره گذشته بوده است.
انتصابهای عجیب و غریب وزیر ورزش؛پای غیر ورزشیها باز شد؟!
یکی از معضلات همیشگی اهالی ورزش، حضور سیاسیون در این عرصه است. این موضوع برای اهالی ورزش بهقدری اهمیت داشت که جمعی از خانواده ورزش با رئیس جمهور منتخب ملاقات داشتند و از او خواستند فردی از جامعه ورزش را برای مسند وزارت ورزش به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کند که رئیس جمهور هم به این توصیهها توجه کرد و سجادی از قهرمانان سابق ورزش ایران، به عنوان گزینه پیشنهادی معرفی شد . با آمدن سجادی، اهالی ورزش به روزهای خوب در راه مانده امیدوار شدند، تا اتفاقات تلخ گذشته دوباره تکرار نشود و ورزش به جولانگاهی برای سیاسیون تبدیل نشود. اما تصمیماتی که در چند روز اخیر گرفته شد، موجی از ناامیدی و نگرانی را به ورزشیها القا کرد. وزیر ورزش از همان روزهای ابتدای در بدنه وزارت ورزش و جوانان، اصلیترین دغدغههای خود را فعالیت شرکت توسعه و تجهیز و انحلال آن خواند. اما در هفته گذشته با انتخاب شائبه برانگیزهاش اهالی ورزش را بیشتر از گذشته نگران کرد. با حکم وزیر ورزش و جوانان، علیرضا عاصم یوسفی بهعنوان مدیرعامل شرکت توسعه و تجهیز انتخاب شد. انتخابی که با انتقاد زیاد جامعه ورزش ایران روبهرو شد چرا که کارشناسان این رشته معتقدند انتصاب او کاملاً سیاسی بوده و او با امور ورزش و بهخصوص شرکت توسعه و تجهیز بسیار بیگانه است. حوزه فعالیت عاصم یوسفی در سینما و تلویزیون بوده و بهعنوان تهیهکننده ناشناخته در تلویزیون و سینما فعالیت میکرده و قطعاً چنین فردی با این رزومه و سابقه کاری آشنایی کافی با شرکت توسعه و تجهیز و همچنین ساخت و سازها و اماکن ورزشی ندارد. البته انتصاب عجیب و غریب وزیر ورزش و جوانان به همین منتهی نمیشود؛ انتخاب اسماعیل احمدی به عنوان سرپرست حوزه وزارتی باز هم اهالی ورزش را نگران کرد، چرا که از نظر آنها این انتصاب هم کاملاً سیاسی بوده و قطعاً این انتخابها به پیکره ورزش ایران در آینده ضربه وارد خواهد کرد. اما حالا سوال اصلی اینجاست که آیا این انتصابها، بر مبنای شعار و گفتمان دولت، در اصلاح روندهای جاری مثمرثمر خواهد بود؟!
بیشتر بخوانید؛
یک انتصاب عجیبی دیگر از وزیر ورزش؛ مدیر ناکام استقلال نرفته پست گرفت!
رئیس شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی انتخاب شد
سجادی دست به کار شد؛ مشاور وزیر ورزش معرفی شد
منصبهای خالی وزارت ورزش؛ ترسها و تهدیدها
بدون شک در روزهای پیشرو، در ورزش ایران اتفاقات زیادی رخ میدهد و مناصبی پر و خالی میشوند که البته کم یا زیاد شدن این افراد اهمیت چندانی ندارد. اما آن چیزی که برای همگان اهمیت دارد؛ تازه شدن اندیشهها و خون تازه در ورزش ایران است که شریان اصلی آن هم وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک است. قطعاً آنچه که جامعه ورزش این روزها از وزیر ورزش و جوانان طلب میکنند که البته خواسته به حقی هم هست، اقتدار در مقابل خواستهها و فشارهای برخی نهادهای قدرت و افراد سیاسی برای روی کار آمدن افرادی خاص است. گویا چنین اتفاقاتی نشان میدهد، هیچ زمانی قرار نیست ورزش ایران به دست متخصصان امر قرار بگیرد و همیشه این عرصه باید جولانگاهی برای افراد سیاسی و غیرمتخصص باشد تا باز هم ورزش را در ورطه نابودی و سقوط قرار دهند. انتصابهای سیاسی سجادی در روزهای گذشته، یاس و سرخوردگی را به جامعه ورزش تزریق کرده و حداقل امید است که این روند ادامه پیدا نکند وگرنه این ره به ترکستان خواهد رسید.
جامعه ورزش بهخوبی میدانند در ادوار گذشته، افراد سیاسی چه بر سر ورزش ایران آوردهاند.شرکت توسعه و تجهیز، صندوق حمایت از قهرمانان و وزارت ورزش به جولانگاه افراد سیاسی و غیرمتخصص تبدیل شده بود. البته شاید بهتر باشد وزیر ورزش از انتصابات صورت گرفته در شرکتهای مذکور و ستاد وزارت ورزش و جوانان در دورههای گذشته گزارش کاملی دریافت کند و با بررسی اجمالی، عملکرد افراد سیاسی که از وزارت کشور، شهرداری تهران و... به این دو شرکت راه پیدا کردند را بررسی کند. البته تنها افراد سیاسی نبودند بلکه مدیرانی با مدارک کارشناسی پرستاری، پزشک عمومی، کارشناسی علوم سیاسی، جغرافیا، کارشناسی ارشد مدیریت شهری، در وزارت ورزش منصوب شدند و با تصمیمات نادرست و غیرکارشناسی ورزش را به جایگاهی رساندند که لایق آن نبوده و نیست.
جامعه ورزش و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در شرایطی به وزیر ورزش و جوانان اعتماد کردند که به خوبی از درد ورزش مطلع است و از این خانواده است؛ بنابراین کمترین خواستهها آنها اقتدار وزیر ورزش و جوانان در انتصابهاست. بیشک اگر در ادامه مسیر او تن به خواستههای نهادهای قدرت بدهد و افراد سیاسی همچنان بر مسند ورزش حکمرانی کنند؛ این دوره هم تفاوت چندانی با گذشته ندارد و اعتماد جامعه ورزش هم از دست خواهد رفت.البته از همه مهمتر اینکه حتی برای دورههای بعدی هم افراد ورزشی مورد حمایت قرار نمیگیرند. ورزش به مهره چینیها درست دارد و اگر این روند ادامه پیدا کند دیر یا زود نارضایتیها بالا میگیرد و ورزش ایران باز هم عقبگرد خواهد داشت.
انتهای پیام/۴۰۵۷/
انتهای پیام/