ما هم میتوانستیم با اتوبوس آدم به سینماها ببریم و سالن پر کنیم/ سرمان بالاست که از پول نفت استفاده نکردیم
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، بحث اکران در سینمای ایران، این روزها بزرگترین چالش فیلمسازان و سینماداران است. بسیاری از کارگردانها یا تهیهکنندگان سینما ترجیح میدهند که در این روزهای سخت، فیلمهایشان را به روی پرده نفرستند و اکران آثارشان را به زمانی موکول کنند که شرایط برای نمایش فیلم بهتر شده باشد و سالنها باز هم مجاز باشند با ظرفیت کامل آثارشان را اکران کنند.
همین مسئله باعث شده در یک سال و نیم اخیر، فیلمهای فراوانی پشت سد اکران گیر کنند و همه نوبت اکران را به یکدیگر تعارف بزنند. اگرچه هنرمندانی هم بودند که دل را به دریا زدند و در این شرایط سخت، فیلمهایشان را اکران کردند که دو مورد آخر آن «درخت گردو» و «گیسوم» بودند. آثاری که اولی در جشنواره فجر سیوهشتم به نمایش درآمد و دومی در سیونهمین جشنواره جهانی فیلم فجر. در حالی که انتظار میرفت این دو فیلم به نوعی بتوانند تنور اکران و گیشه را داغ کنند، اما فروش آنها بعد از چند هفته چندان امیدوار کننده نیست.
«درخت گردو» مهدویان تا به اینجا کمی بیشتر از ۸۰۰ میلیون تومان فروخته و «گیسوم» هم با نزدیک به ۲۵ میلیون تومان، در جایگاههای پایین جدول فروش فیلمها در سال ۱۴۰۰ قرار گرفته است. این در شرایطی است که «دینامیت» همچنان پرفروشترین فیلم این روزهای سینماست و در جدول فروش، یکهتازی میکند. اما فرمول فروش موفق در سینمای ایران چیست؟ یک کارهای کمدی سطحی میتوانند فروش میلیاردی داشته باشند و آثار جشنوارهای و اجتماعی ما نه؟ برای پاسخ دادن به این سوالات و پرسشهای دیگری درخصوص حال و روز اکران در سینما ایران با «نوید بهتویی» کارگردان فیلم «گیسوم» گفتگو کردیم.
آنا: این روزها خیلی از فیلمسازان و تهیهکنندگان سعی میکنند فیلمهایشان را در صف اکران نگه دارند تا شاید شرایط بهتر شد و اکران موفقتری داشتند. چرا شما تصمیم گرفتید چند ماه پس از اکران در جشنواره جهانی فیلم فجر «گیسوم» را اکران کنید؟
بهتویی: چون معتقدم هیچ کسی برای ما کاری انجام نمیدهد مگر خودمان. یعنی چراغ سینما به دست سینماگرانی که دغدغه دارند روشن میشود. همانطور که در ایام جشنواره جهانی فیلم فجر گفتم این جشنواره اتفاق مبارکی است و تلاش دستاندرکاران این رویداد ستودنی است و نتیجهاش هم این بود که این جشنواره در فهرست فیاپ قرار گرفت. در مورد اکران این روزهای سینما هم فکر میکنم کسانی که در این ایام آثارشان را اکران کردند شجاعت به خرج دادند.
آنا: تهیه کننده «گیسوم» هم برای اکران این اثر با شما هم نظر بود؟
بهتویی: آقای سعدی برای اکران این فیلم شجاعانه رفتار کرد. از همین جا به محمدحسین مهدویان هم تبریک میگویم که در این شرایط فیلمش را اکران کرد. از تمام دفاتر پخش و سینماگرانی که این روزها برای رونق سینما تلاش میکنند، سپاسگزارم چون باید این را بپذیریم که هیچ دستی از غیب برای کمک به سینما نخواهد آمد. این روزها در همه جای جهان، سینمادارها و سینماگرها خودشان تلاش میکنند که این چرخه را یکبار دیگر راه بیاندازند و قرار نیست با کمک یک منجی این اتفاق رخ دهد. ما هم به همین دلیل و باتوجه به اینکه فضای «گیسوم» شاد و قصهپرداز است، پیشنهاد اکران فیلم در این ایام را پذیرفتیم.
آنا: از این اتفاق راضی بودید؟ بازخوردهای مثبتی از اکران گرفتید؟
بهتویی: نکته جالب درخصوص این فیلم، بیشتر از اکران داخلی تورهای خارجی آن است که این روزها درگیر آن شدیم. در حال حاضر «گیسوم» در جشنوارههای مختلف حضور دارد و از این بابت خوشحالم که این مسئله با اکران در ایران همزمان شده. اکران داخلی هم خوب است. البته ما در کل کشور حدودا ۵۰ سالن سینما برای اکران داریم و بیلبورد و تبلیغات شهری هم نداریم، با شرایط اما خواستار این هستیم که همین روند پخش و اکران تا روز پایانی به درستی انجام شود.
آنا: فیلمتان در گیشه موفق نبوده و بعد از دو هفته فقط ۲۵ میلیون تومان فروش داشته است، پیش از اکران فکر میکردید به چه رقمی در گیشه برسید؟
بهتویی: ما نه به رقم فروش فکر میکردیم، نه فکر میکنیم و نه آن استناد میکنیم. چون ما هم میتوانیم مثل بعضی از فیلمها با اتوبوس آدم به سینماها ببریم و سالن را پر کنیم، ولی این کار فایده ندارد چون سینما باید فرهنگ بسازد. ما اگر میخواستیم که به ارقام فروش فکر کنیم، اصلا کار فرهنگی نمیکردیم، میرفتیم و خرید و فروش اوراق بهادار یا ارز و طلا میکردیم چون در آن کارها بیشتر سود میکردیم، ما اصلا به سود فکر نمیکردیم. کدام فعال فرهنگی در ایران این روزها به سود فکر میکند؟ اگر به سود فکر کند که کار فرهنگی نمیکند.
آنا: یعنی به اعتقاد شما اکثر سینماگران به سود و فروش آثارشان توجه نمیکنند؟
بهتویی: هنرمندان فعال در سینمای ایران که در طول این سالها آبرو برای هنر این مملکت آفریدند یا کسانی که تلاش کردند و مثلا جشنواره جهانی فیلم فجر را ثبت جهانی کردند، به منفقعت مالی فکر کردند؟ اصلا چه منفعتی برایشان داشته؟ قطعا اینطور نیست و آنها فقط به بخش فرهنگی آن فکر میکنند. تنها خواسته ما هم این است که حداقل مسئولان با شمشیر آخته به سمت ما حمله نکنند. نمیخواهیم هیچ کمکی هم به ما بکنند، ما را آزاد بگذارند خودمان کار را بلدیم. این همه سال گذشته و سینمای ایران خودش را ثابت کرده.
آنا: از چه نظر؟
بهتویی: از این منظر که سینمای ایران داعیهدار ادبیات نمایشی و ادبیات غنایی این کشور و این فرهنگ است. تاریخ آن هم مشخص است. حالا عدهای دائما آن را بالا و پایین کردند یا محدودیتها و مشکلات مختلف به آن تحمیل کردند. اما سینما در مقابل چه کرده؟ جز اینکه برای هنر ایران افتخار و برای مردم شادی آفریده؟ پس ما در درجه اول اصلا به منافع مادی فکر نمیکنیم و مسئله فروش آثار در درجه سوم و چهارم اهمیت قرار دارد.
آنا: پس آن دوستانی که به دنبال رسیدن به ارقام بالا و استفاده از عباراتی مثل «پرفروشترین فیلم تاریخ سینما»، یا «پرفروشترین فیلم ایران پس از کرونا» و چنین القابی برای تبلیغات آثارشان هستند چه؟ آنها در دسته سینماگران دغدغهمند نیستند؟
بهتویی: اول باید ببینیم منظور از این کلمه «تاریخ» که در این عبارات استفاده میشود چیست و با چه معیاری آن را اعلام میکنند. اگر منظور از پرفروشترین فیلم تاریخ، واقعا تاریخ سینمای ایران است، پس دوستانی که چنین ادعایی دارند این سوال من را جواب دهند. کدام اثر در چند سال اخیر اکران شده که مثل فیلم «سلطان قلبها» مخاطب را به سالن کشانده و با بلیتهای زیر ۱ تومان در زمان اکرانش ۲۰۰ میلیون تومان فروش داشته. آن هم در ایرانی که در آن سال کلا ۲۸ میلیون نفر جمعیت داشته است. پس معیار ما از فروش چیست؟ معیار ما از فروش یعنی سینمای دولتی؟ وقتی به یک فیلم دولتی بودجه ۱۲ میلیاردی تعلق میگیرد، حداقل باید سه برابر آن فروش داشته باشد تا سود کار را سر به سر کند. یعنی باید ۳۶ میلیارد بفروشد، کدوم فیلم دولتی ۳۶ میلیارد تومان فروخته است؟
بیشتر بخوانید:
مردم نگران نباشند، سینماها به بهترین شکل ضدعفونی میشوند
اکران فیلمهای خارجی تاثیری بر درآمد سینماداران ندارد
آنا: به نظر شما فرمول رسیدن به فروش بالا در آثار سینمایی چیست؟
بهتویی: فرمول فروش از نظر من صداقت است چون جادوی سینما صداقت است. آقای کیارستمی حرف خوبی در این خصوص زده. به قول ایشان ما همه چیز را با دروغ کنار هم میگذاریم اما صداقت میسازیم. یعنی به آقا و خانمی میگوییم شما زن و شوهرید و اینجا هم خانهتان است. همه این موارد الکی است، اما وقتی در جهان قصه قرار میگیرد تبدیل به صداقت می۲شود. حالا اگر صداقت و عشق پشت کار باشد، این نور روی پرده میرود و مخاطب با آن ارتباط برقرا میکند. برای بحث فروش هم باید به صداقت توجه کرد. اگر معیار فروشمان تاریخ سینمای ایران است، پرفروشترین اثار سینمای ایران فیلمهایی مثل «سلطان قلبها» و «گاو» هستند. من آرزومندم با بلیط سی هزارتومانی روزی فیلمی بسازم که حداقل ۱۰۰ میلیارد تومان بفروشد، آن وقت میتوانم چنین ادعایی داشته باشم. اما کدام فیلم ایرانی به این رقم رسیده است؟ اینجاست که میبینیم فرمول درستی برای میزان فروش وجود ندارد.
آنا: اما آثار زیادی هستند که از نظر تعداد مخاطب به حداقلهایی میرسند و تماشاگرانی را به سالنها میکشانند.
بهتویی: این غیرقابل انکار است که برای برخی از فیلمها بلیتفروشی ارگانی وجود دارد و سازمانها بلیت این آثار را میخرند. اشکالی هم ندارد، ولی من افتخار میکنم که سعید سعدی تمام قد پشت من و فیلم «گیسوم» ایستاد. همه پول این فیلم، از بخش خصوصی تامین شده است و است و یک قران هم به جایی بدهکار نیستیم، هرچقدر هم بفروشد خدارا شکر میکنیم و سرمان را بالا میگیریم که پول نفت را هزینه تولید فیلم نکردیم. چون این پول باید در آبادانی مملکت هزینه شود. در صنعت برق، راه سازی، شهرسازی یا حتی سینماسازی. ما شهرهایی در کشورمان داریم که سالن سینما ندارند.
آنا: در چند سال اخیر اغلب فیلمهای پرفروش و رکوردشکن گیشه، آثار کمدی بودند، این مسئله شما را وسوسه نکرد که به سمت ساخت این قبیل آثار حرکت کنی؟
بهتویی: نه چون هر فیلمسازی داستانهایی را میسازد که در ذهنش دارد، این داستانها از قصههایی که خوانده نحله و جریانی که از آن آمده نشات میگیرد. من از نحله و جریان این قبیل آثار نیستم. البته این کمدیها هم خوب است و ساخت آنها اشکالی ندارد. سینما باید مثل یک بازار آزاد برای همه خوراک داشته باشد و نباید به این توجه کرد که فلان ژانر فروش بیشتری دارد. همانطور که در سینمای اروپا آثار مستقل به نسبت فیلمهای کمدی و اکشن فروش کمتری دارد یا در سینمای امریکا آثار مبتنی بر عناصر جنسی و خشونت بیشتر از فیلمهای اسکورسیزی و وودی آلن دیده میشوند.
آنا: یعنی پرفروش یا کم فروش بودن فیلمهایی که همزمان در حال اکران است، تاثیری بر دیگر آثار ندارد؟
بهتویی: این گزاره اشتباهی است که بگوییم مثلا «گیسوم» نمیفروشد چون «دینامیت» میفروشد. اصلا این دو کار به هم ربطی ندارند، نوش جان این فیلم که فروش ده میلیاردی داشته. ما کار خودمان را میکنیم، چرا باید به هم کار داشته باشیم؟ من معتقدم سینمایی که دوستش دارم، سینمای قصهپرداز، رویاپرداز و انسانگراست، سینمای کمدی و جنایی و... هم چیز دیگری است. البته این بدان معنا نیست که نتوانم این کارها را بسازم، من اگر بخواهم روزی کمدی بسازم حتما این کار را انجام میدهم ولی تلاش میکنم که «اجاره نشینها» بسازم که به نظرم شاهکار این ژانر در سینمای ایران است که کمدی موقعیت میسازد.
آنا: بعد از تمام حرف و حدیثهایی که درخصوص اکران «گیسوم» به عنوان فیلم اول داشتید، در فکر ساخت فیلم دوم هم هستید؟
بهتویی: بله، در حال حاضر دو پروژه به من پیشنهاد شده که یکی داخل ایران و دیگری در خارج از ایران است. یک پروژه هم خودم دارم که کارهای پیش تولید آن در حال انجام است و به احتمال زیاد کار بعدیام یا همین پروژه خودم خواهد بود یا اثری که پیشنهاد شده در فرانسه بسازیم.
آنا: مشخص است که چه زمانی کار به اکران میرسد؟ مثلا امکان دارد در جشنواره شاهد آن باشیم؟
بهتویی: این روزها امیدوارم که پیش تولید آن را آغاز کنیم. این فیلم شش ماه پیش تولید دارد و فکر نکنم به جشنواره ملی برسد ولی شاید به جشنواره جهانی سال دیگر رسید و در آنجا اکران شد.
آنا: شما در اکران فیلمتان در جشنواره جهانی فجر این بیت از حافظ را خواندید، «همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس/ که دراز است ره مقصد و من نوسفرم» این نوسفر بودن در سینما تا چه زمانی همراه شماست و فکر میکنید در مسیر درستی هستید؟
بهتویی: نو سفر بودن، از تجربهای به تجربه دیگر وجود دارد و هر اثری دوباره گام جدیدی است به همراه بخشی از تجربه. من حس میکنم این روزها در جهانی پر از غم و درد و مصائب هستیم، سینما مجالی است برای آرامش. به نظرم سینما در این جهان روح یک جهان بی روح است.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/