دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
19 دی 1394 - 13:00

فرصت‌طلبی اسرائیل از بحران پس از اعدام شیخ نمر

روزنامه‌ای لبنانی در گزارشی با بیان اینکه مقام‌های اسرائیلی همواره اعلام کرده‌اند که خواستار همکاری غیرعلنی با مقام‌های سعودی در عرصه‌های مختلف هستند، نوشت: دشمنی با ایران که تاثیر زیادی بر منطقه می‌گذارد، از جمله این زمینه‌های مشترک همکاری‌های تل‌آویو و ریاض است.
کد خبر : 60452

به‌گزارش خبرنگار گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، روزنامه الاخبار در گزارشی نوشت: «تل‌آویو منتظر تنش موجود میان ایران و عربستان بود، تنشی که به حد بی‌سابقه‌ای رسیده و محیط مساعدی را برای احیای همکاری میان اسرائیل و عربستان در زمینه‌های مختلف فراهم کرده است، به‌ویژه اینکه اسرائیل و عربستان در خاورمیانه منافع مشترکی دارند. دشمنی با ایران که تاثیر زیادی بر منطقه می‌گذارد، از جمله این زمینه‌های مشترک است.»


این روزنامه لبنانی می‌نویسد: «مقام‌های اسرائیلی انتظارات خود را پنهان نمی‌کنند و همواره به‌طور آشکار اعلام کرده‌اند که خواستار همکاری غیرعلنی با مقام‌های سعودی در عرصه‌های مختلف هستند. تاکیدهای زیادی که بر زبان بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل و دیگر مقام‌های تل‌آویو جاری می‌شوند، نشان می‌دهند که تشریح جزئیات این منافع و تطبیق آن، تنها به‌وسیله کارشناسان موسسات تحقیقاتی اسرائیل امکان‌پذیر است.»


اوفر یسرائیلی، استاد و پژوهشگر دانشگاه حیفا، طراح نظریه «روابط دیپلماتیک و سیاست امور خارجه» در دانشگاه ارتش و مرکز راهبردی نیروی هوایی اسرائیل، در مقاله‌ای که روز گذشته (جمعه) در پایگاه اینترنتی شبکه «I-24» منتشر شد، شرح مفصلی درباره هزینه - فرصت اسرائیلی‌ها در تنش میان عربستان و ایران ارائه کرد.


استاد و پژوهشگر دانشگاه حیفا گفت که اسرائیل و عربستان در موارد زیر با یکدیگر منافع مشترک دارند: طبق نوشته این پژوهشگر اسرائیلی، این تنش به‌دنبال اعدام شیخ نمر نمر به‌طور گسترده‌ای بروز یافت و تبدیل به نقطه تحول در روابط میان دو قدرت منطقه‌ای شد و اسرائیل اکنون باید از این فرصت در راه دستیابی به منافع اصلی خود در خاورمیانه استفاده کند. ریاض و تل‌آویو در محورهای زیادی نقطه اشتراک دارند و منافعشان با یکدیگر تلاقی دارد.


نخست؛ اسرائیل و عربستان توافق هسته‌ای میان ایران و قدرت‌های بزرگ را توافقی بد می‌دانند که می‌تواند منجر به گسترش قدرت نفوذ تهران و دستیابی آن به سلاح هسته‌ای شود. این بحران در چند سال گذشته تبدیل به یک اصل در تقویت روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی شده بود.


توافق میان عرستان و اسرائیل بر سر این موضوع مشخص می‌تواند زمینه‌های بروز زیادی داشته باشد و یکی از آنها، هماهنگی در سیاست‌های کلی درباره برنامه هسته‌ای ایران است. چنانکه اگر ایران توافق هسته‌ای را چه اکنون و چه در آینده نقض کند، به دو طرف اجازه می‌دهد تا جبهه واحدی مقابل واشنگتن به‌وجود آورند.



مهم‌ترین موضوع این است که اسرائیل بتواند از موقعیت به وجود آمده از سوی ریاض، استفاده صحیحی بکند و حتی در زمینه حمله به تهران، به یاری سعودی‌ها بشتابد. این تنها در صورتی ممکن است که اسرائیل در همه زمینه‌ها، در خود احساس خستگی کند و ایران را نزدیک دستیابی به سلاح هسته‌ای ببیند.


دوم؛ موضوع فلسطین و روابط اسرائیل با همسایگان عرب است. ریاض پیمان‌نامه «صلح عربستان» (صادره از سوی اتحادیه عرب در سال 2002 درباره روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی) را در اختیار دارد و مجددا می‌تواند تلاش کند تا طبق آن، بر اسرائیل برای موافقت با موضع فلسطین و کشورهای عربی فشار وارد کند.


سال 2002 پس از کنفرانس کشورهای عربی در بیروت، طرح صلح ملک عبدالله پادشاه فقید عربستان اعلام و این طرح با نام «طرح صلح اعراب با اسرائیل» ثبت شد. در این طرح عربستان به نمایندگی از عرب‌ها پیشنهاد کرد به‌شرط عقب‌نشینی اسرائیل تا مرزهای 4 ژوئن 1967 (14 خرداد 1346)، برطبق قطعنامه 194 سازمان ملل متحد، روابط اسرائیل و جهان عرب و اسلام عادی‌سازی شود.


همکاری میان ریاض و تل‌آویو در سایه تحولات اخیر به اسرائیل این امکان را می‌دهد که به بهانه صلح، عربستان را مجبور به پذیرش برخی تغییرات کند، تغییراتی که در راستای موضع اسرائیل در مقابل فلسطین و باقی کشورهای همسایه باشد.


سوم؛ ادامه یافتن درگیری‌های ایران با اسرائیل و عربستان به‌وسیله نمایندگانش همچون حزب‌الله در لبنان علیه منافع اسرائیل و حوثی‌ها (جنبش انصارالله) در یمن علیه منافع عربستان. این امکان برای اسرائیل وجود دارد که از روابط متشنج میان ریاض و تهران به سود منافع خود بهره‌برداری و همچنین در این راستا، به خاندان آل‌سعود برای غلبه بر حوثی‌ها کمک کند.


در این میان، اطلاعات درز کرده گذشته درباره فروش سامانه گنبد آهنین به سعودی‌ها با هدف حمایت از خاک عربستان در مقابل موشک‌های شلیک‌شده از سوی یمن، می‌تواند تحریک‌کننده باشد.


ریاض پیمان‌نامه «صلح عربستان» (صادره از سوی اتحادیه عرب در سال 2002 درباره روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی) را در اختیار دارد و مجددا می‌تواند تلاش کند تا طبق آن، بر اسرائیل برای موافقت با موضع فلسطین و کشورهای عربی فشار وارد کند

چهارم؛ منافع تل‌آویو و ریاض در عرصه دیگری همچون جنگ طولانی‌مدت در سوریه نیز وجود دارد. این در حالی است که منافع عربستان ایجاب می‌کند نظام بشار اسد (رئیس‌جمهوری سوریه) سقوط کند که این خود در راستای منافع اسرائیل است. ریاض در موضوع سوریه درباره حمایت اسرائیل از عربستان واکنش مثبتی نشان نداده است، ولی تل‌آویو قادر است با ابزارهای متنوع خود، ریاض را در راستای دستیابی به اهدافش یاری کند.


این پژوهشگر اسرائیلی در پایان مقاله خود نوشت: «در دهه‌های اخیر ریاض به واشنگتن گرایش یافته بود و آن را همچون مامنی برای خود و ضمانتی برای بقای خاندان سلطنتی در قدرت می‌دید. به‌دنبال تنش در روابط ریاض و تهران، واشنگتن برطبق سیاست‌های خارجه دولت اوباما، پای خود را از منطقه بیرون کشیده است و ریاض از این موضوع احساس حقارت و رهاشدگی دارد.»


وی افزود: «توافق هسته‌ای که میان ایران و قدرت‌های بزرگ به‌دست آمد، خاندان سعودی را به این نتیجه رساند که اگر می‌خواهند در راس قدرت باقی بمانند، باید به توان داخلی خود رو بیاورند. در این میان، اسرائیل باید از این احساس بهره‌برداری کند و روابط خود با عربستان را در سریع‌ترین زمان ممکن بهبود بخشد.»


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب