عظمت واقعه غدیر در آئینه شاعران فارسی
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، واقعه تاریخ ساز غدیر خم آن قدر دارای اهمیت و تاثیرگذاری است و به اندازه ای در منابع مختلف تاریخی ورات متواتر در آن قنل شده است که نمی توانست از چشم تیزبین ساعران و ادبای هر عصر نیز پنهان بماند
در آثار منظوم فراوانی به این رخداد بزرگ پرداخته شده و شعر غدیر همچون رودی خروشان و زایا در گستره تاریخ جریان داشته است. این حماسه ماندگار غدیر بود که از همان آغاز روحی تازه به ادبیات اسلام بخشید و با اثرگذاری عمیق خود طی قرنها جان شعر را از برکت وجود خود، بارور و آن را متعالی کرد. شاعران و سرایندگان اندیشمند و متبحر در گستره جغرافایی و تاریخی جهان اسلام نسبت به این واقعه واکنش نشان داده اند که در ادامه به بخشی از آنها اشاره می شود.
تولد شعر غدیر از همان لحظه رخداد!
میتوان ادعا کرد که در میان وقایع اسلام، تنها واقعه غدیر است که از همان لحظات وقوع، قطعه شعری به عنوان سند دائمی ضمیمه آن شده. شاعر زبردست عرب «حسان بن ثابت» با اجازه رسمی پیامبر(ص) لحظاتی پس از خطابه آن حضرت، اشعاری را که درباره غدیر سروده بود در حضور مردم خواند و بدین گونه اولین شعر فرهنگ غدیرخم را در ذهن تاریخ ثبت کرد.
او به حضرت عرض کرد : یا رسول الله، اجازه میفرمایید شعری را که درباره علی بن ابی طالب ( به مناسبت این واقعه عظیم ) سرودهام بخوانم ؟
حضرت فرمودند : بخوان ببرکت خداوند.
حسان گفت: ای بزرگان قریش ، سخن مرا به گواهی و امضای پیامبر(ص) گوش کنید .
و سپس اشعاری را که در همانجا سروده بود خواند که به عنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند .
أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ النَّبِی مُحَمَّد
لَدَی دَوْحِ خُمٍّ حِینَ قَامَ مُنَادِی
وَ قَدْ جَاءَهُ جِبْرِیلُ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ
بِأَنَّک مَعْصُومٌ فَلَا تَک وَانِی
وَ بَلِّغْهُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ رَبُّهُمْ
وَ إِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ وَ حَاذَرْتَ بَاغِی
عَلَیک فَمَا بَلَّغْتَهُمْ عَنْ إِلَهِهِمْ
رِسَالَتَهُ إِنْ کنْتَ تَخْشَی الْأَعَادِی
فَقَامَ بِهِ إِذْ ذَاک رَافِعُ کفِّهِ
بِیمْنَی یدَیهِ مُعْلِنَ الصَّوْتِ عَالِی
فَقَالَ لَهُمْ مَنْ کنْتُ مَوْلَاهُ مِنْکمْ
وَ کانَ لِقَوْلِی حَافِظاً لَیسَ نَاسِی
فَمَوْلَاهُ مِنْ بَعْدِی عَلِی وَ إِنَّنِی
بِهِ لَکمْ دُونَ الْبَرِیةِ رَاضِی
فَیا رَبِّ مَنْ وَالَی عَلِیاً فَوَالِهِ
وَ کنْ لِلَّذِی عَادَی عَلِیاً مُعَادِی
وَ یا رَبِّ فَانْصُرْ نَاصِرِیهِ لِنَصْرِهِمْ
إِمَامَ الْهُدَی کالْبَدْرِ یجْلُو الدَّیاجِی
وَ یا رَبِّ فَاخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَ کنْ لَهُمْ
إِذَا وُقِفُوا یوْمَ الْحِسَابِ مُکافِی
آیا نمی دانید که محمد پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و سلم کنار درختان غدیرخم با حالت ندا ایستاد ، و این در حالی بود که جبرئیل از طرف خداوند پیام آورده بود که در این امر سستی مکن که تو محفوظ خواهی بود ، و آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده به مردم برسان ، و اگر نرسانی و از ظالمان بترسی و از دشمنان حذر کنی رسالت پروردگارشان را نرسانده ای .
در اینجا بود که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دست علی علیه السلام را با دست راست بلند کرد و با صدای بلند فرمود : هر کس از شما که من مولای او هستم و سخن مرا بیاد می سپارد و فراموش نمی کند ، مولای او بعد از من علی است ، و من فقط به او - نه به دیگری - به عنوان جانشین خود برای شما راضی هستم . پروردگارا هر کس علی را دوست بدارد او را دوست بدار ، و هر کس با علی دشمنی کند او را دشمن بدار . پروردگارا یاری کنندگان او را یاری فرما بخاطر نصرتشان امام هدایت کننده ای را که در تاریکی ها مانند ماه شب چهارده روشنی می بخشد . پروردگارا خوار کنندگان او را خوار کن و روز قیامت که برای حساب می ایستند خودت جزا بده.
غدیر به روایت حماسهسرای بزرگ ایران زمین
حماسه سرای بزرگ باستان حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز در اشعار بسیاری به مدح علی(ع) و غدیرخم پرداخته و از علی(ع) به عنوان «وصی» یاد میکند که ریشه در اعتقاد عمیق وی به غدیرخم دارد:
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
منم بنده اهل بیت نبی
ستاینده خاکِ پای وصی
خود آن روز نامم به گیتی مباد
که من نام حیدر نیارم به یاد
بر این زادم و هم بر این بگذرم
یقین دان که خاک پیِ حیدرم
واقعه بزرگ در نگاه عطار نیشابوری
شیخ فرید الدین ابو حامد محمد، ملقب به عطار نیشابوری می نویسد:
گفت پیغمبر به یارای سخن
پیک رب العالمین آمد به من
گفت حیدر را خدا این تحفه داد
بر همه خلق جهان فضلش نهاد
گشت داخل از یقین زوج بتول
در ولایت با خداوند و رسول
قاآنی شیرازی از امیرالمومنین علی (ع) میگوید
وی از شعرای شهیر و توانمند قرن سیزدهم هجری - عصر قاجاریه - است که در مدح حضرت امیر چنین می سراید: رستگاری جو تا در حشر گردی رستگار
رستگاری چیست؟ در دل مهر حیدر داشتن
همچو احمد پای تا سر گوش باید شد ترا
تا توانی امتثال حکم داور داشتن
ذات حیدر افسر لولاک را زیبد گهر
تاج را نتوان شبه بر جای گوهر داشتن
ابن یمین فریومدی و ارادت به مولیالموحدین
وی از جمله شاعرانی بود که در حادثه نهضت سربداران به آنها پیوست و در سلک پیروان معتقد این جنبش وسیع اجتماعی درآمد. قصاید ایشان در ستایش ائمه اطهارعلیهم السلام خصوصا امیرالمؤمنین از مشهورترین قصاید است.
مقتدای اهل عالم چون گذشت از مصطفی
ابن عم مصطفی را دان علی مرتضی
بهر اثبات امامت گر بود قاضی عدل
علم و جود و عفت و مردیش بس باشد گواه
وارث شاهی که از تشریف خاص مصطفی
کسوت من کنت مولاه به قد اوست راست
ارادت سراینده عرفان و ادب به سرچشمه معرفت
جلال الدین محمد مولوی در در دفتر ششم مثنوی نیز به تفسیر حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» میپردازد و با وام گیری از غدیرخم میگوید:
زین سبب پیغمبر با اجتهاد
نام خود و آن علی مولا نهاد
گفت هر کس را منم مولا و دوست
ابن عمّ من علی مولای اوست
کیست مولا، آن که آزادت کند
بند رقیّت ز پایت بر کَند
شاعر حکیم و واقعه غدیر
وی حکیمی توانا با اندیشه های بسیار والای عرفانی و انسانی بود که قصیده ای غرا با ۱۸۶ بیت در وصف و منزلت زوج بتول و ابن عم رسول سروده است که به بخشی از آن اشاره می کنیم:
مر نبی را وصی و هم داماد
جان پیغمبر از جمالش شاد
نائب مصطفی به روز غدیر
کرده در شرع، مر او را به امیر
خوانده در دل و ملک، مختارش
هم در علم و هم علمدارش
سعدی و ستایش امیرالمومنین و غدیر
سعدی شیرازی نیز کسی از اصحاب پیامبر(ص) را مانند علی(ع) نستوده است و از او با عنوان «ولی» یاد میکند. او در قصیده ای از قصاید خود به طور مستقیم به شرح و توصیف واقعه غدیرخم میپردازد و میگوید:
به آن روزی که وحی آمد نبی را
که از پالان اشتر ساخت منبر
که بعد از مصطفی در کلّ عالم
نَبُد فاضلتر و بهتر ز حیدر
پس از احمد، امام حق علی دان
که بود او نفس معصوم مطهر
کسایی مروزی، منوچهری دامغانی، سوزنی سمرقندی، سنایی غزنوی، صائب تبریزی، فیاض لاهیجی، قاآنی شیرازی، ملکالشعرای بهار، سید محمدحسین شهریار، سید مصطفی موسوی گرمارودی، احمد عزیزی، مشفق کاشانی، مهدی اخوان ثالث (م.امید)، سید علی موسوی گرمارودی و بسیاری دیگر از شاعران ایران که بردن نام تمامی آنها به دلیل کثرت در این مقال نمی گنجد، از شاعرانی هستند که اشعار نغز و پر محتوایی درباره واقعه غدیر به رشته نظم کشیدهاند.
غدیر به روایت بهار و شهریار
ملک الشعرای بهار در یکی از اشعار خود چنین می سراید:
در غدیرخم امروز، باده ای به جوش آمد
کز صفای او روشن، جان باده نوش آمد
وان مبشر رحمت، باز در خروش آمد
کان صنم که از عشاق، برده عقل و هوش آمد
با هیولیِ توحید، در لباس انسانی
در غدیرخم یزدان، گفت مر پیمبر را
کز پی کمال دین، شو پذیره حیدر را
پس پیمبر اندر دشت، بر نهاد منبر را
برد بر سر منبر، حیدر فلک فر را
شد جهان دل روشن، زان دو شمس روحانی
گفت بشنوید ای قوم! قول حق تعالی را
هم به جان بیاویزید! گوهر تولا را
پوزش آورید از جان، این ستوده مولا را
این وصی بر حق را، این ولی والا را
شعری از محمد حسین شهریار:
نه با آن خطبه «من کنت مولاه»
علی را بُرد بر اعلا و اعلن؟
نه خود فریادِ «بخّاً بخ» کشیدید
من اینها شور خوانم یا که شیون؟
چه شد عهد خدا بر من شکستید
الا ای حاسدان عهد بشکن
اگر سنجند هر سهمی در اسلام
هر آن کو سهمگین تر، حصّه من
نه احمد در «مؤاخاتم» به خود خواند
نه خود با من پسر عمّ و پدر زن؟
شهریار در مقابل کسانی که مخالف عید غدیر بودند، سخت بر می آشفت و نهیب می زد که:
منکر عید غدیر خم و آن خطبه تنزیل
کر و کور است و عزازیل
با کرو کور چه عید و چه غدیری و چه خمی؟
بابی انت و امی
بی ولای علی و آل، چه فقهی و چه شمی؟
بابی انت و امی
فضائل حضرت علی (ع) در اشعار حسان و احمد عزیزی
حبیب چایچیان، ملقب به حسان، مداح دربار اهل بیت و شاعر آستان قدس ائمه اطهارعلیهم السلام است که از سرایندگان بنام مذهبی محسوب می شود. قریب به اتفاق سروده های وی در مدح و فضیلت امامان معصوم است و تاب تحمل مخالفین خاندان را نه در اجتماع که در شعرش هم ندارد.
پایی که نیست همره مولا، شکسته باد
دستی که نیست یاور آن شاه، بسته باد
تکمیل دین از او شد و نعمت از او تمام
عید غدیر بر همه، یا رب خجسته باد
و در عرض عجز از بیان شخصیت والای حضرت امیرالمومنین علیه السلام می سراید:
در مدح تو ای مظهر اضداد چه گوئیم
بالاست مقام تو و گفتار، قصیر است
با این که تویی پادشه عالم هستی
کرباس ترا، جامعه و فرش تو حصیر است
احمد عزیزی
وی از شاعران شوریدهای است که در کمترین زمان و با سروده هایی; نظیر «لالههای زهرایی » جای خود را در میان شاعران اهل بیت پیدا نمود. در قصیده ای در مقام حضرت امیر چنین اظهار میدارد.
ای ز شطرنج حقیقت گشته مات
کیش خود را کن رها بنگر حیات
از علی و آل او جو درد عشق
جفت شش آورده حق، در مزد عشق
آب و رنگ باغ، آب و گل، علی است
صورت آئینه کامل علی است
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/