سیاست زدگی در ورزش؛ آمارسازی به سبک مدیران وزارت ورزش
به گزارش خبرنگار گروه ورزش خبرگزاری آنا، کمتر از ۴۵ روز دیگر به پایان دولت تدبیر و امید زمان باقی مانده است و اهالی ورزش که در این مدتها به دلیل تصمیمات غیرکارشناسانه پشت درهای بسته مانده بودند، چشم انتظار تغییر و تحول در ورزش کشور هستند. ورزش در دولت تدبیر و امید به دلیل تصمیمات شخص اول ورزش با اتفاقات ریز و درشتی بسیار زیادی همراه بود. به طوری که مهمترین موضوع در دوران حضور سلطانیفر در وزارتخانه، روی کارآمدن افراد سیاسی و غیرمتخصص در پستهای مدیریتی مختلف بود. حضور فرمانداران و نیروهای امنیتی در شرکت توسعه و تجهیز، صندوق حمایت از قهرمانان، مدیریت مجموعههای بزرگ ورزشی تا حضور افراد متخلف در دو باشگاه بزرگ استقلال و پرسپولیس و مدیران سیاسی و غیرمتخصص در وزارت ورزش و جوانان بخشی از فعالیتهای شخص اول ورزش ایران در دولت تدبیر و امید بود. کارشناسان معتقدند ورزش در این دوره به دلیل تصمیمات غیرکارشناسانه تاوان بسیار زیادی داد به طوری که بارها شاهد اعتراض جامعه ورزش، مهاجرت نخبگان ورزش، مدیریتهای متزلزل در دو باشگاه بزرگ و عدم خصوصیسازی و همچنین صدور احکام بسیار سنگین در محاکم بینالمللی بودیم. همین مسائل باعث شده تا تعدادی از قهرمانان و نمایندگان جامعه ورزش با رئیس جمهور منتخب دیدار داشته باشند و به نحوه عملکرد و حضور افراد سیاسی و غیرمتخصص در طی این سالها ایرادهای بسیار جدی وارد کنند.
زنگ خطر برای نظام حاکمیت ورزش ایران به صدا درآمد
یکی از مطالبات اصلی جامعه ورزش شایستهسالاری و حضور افراد متخصص در این عرصه است؛ قطعاً اگر بدنه مدیریتی ورزش، تخصص و کارآیی لازم را نداشته باشد در آینده نتایج آن را در المپیک و خروج نخبگان ورزشی را خواهیم دید، همانطور که در حال حاضر در لیست ۲۹ نفره پناهندگان که قرار است در المپیک توکیو در رشتههای مختلف به میدان بروند؛ نام پنج ورزشکار ایرانی دیده میشود، این رقم یعنی حدود ۱۷ درصد این تیم را ورزشکارانی تشکیل میدهند که در ایران رشد کردند و آموزش دیدند اما اکنون برای کشوری غیر از ایران به دنبال افتخارآفرینی هستند و این زنگ خطر برای نظام حاکمیت ورزش ایران است که مدتهاست به صدا درآمده است. بدون شک رئیس جمهور منتخب برای جبران کاستیهای و عملکرد ضعیف گذشته باید در وهله اول از نفوذ افراد سیاسی جلوگیری کند و حضور افراد متخصص را مبنای اصلی کار خود قرار دهد. در همین دوره شاهد این بودیم که هر ۶ معاونت وزارت ورزش و جوانان و همچنین مدیران این مجموعه، از نیروهای برون سازمانی بودند که در بسیاری از موارد حتی مدرک تحصیلی آنها با پست مربوطه همخوانی نداشتند. نمونه آن میتوان به حضور کارشناس ارشد مدیریت شهری در معاونت جوانان، کارشناس جغرافیا در دفتر ورزش روستایی، دکترای تربیتبدنی در اداره کل امور اداری و... اشاره کنیم. در دوران مدیریت سلطانیفر در وزارت ورزش به نحوه انتصابات صورت گرفته و همچنین عملکرد مدیران این وزارتخانه هم انتقادهای جدی وارد شد. شائبه مهندسی انتخابات فدراسیونهای ورزشی، دخالت معاونتهای غیرمرتبط در فدراسیونهای ورزشی و اظهارات جنجالی آنها در ارائه آمارها، سوالات بسیار زیادی را در اذهان جامعه ورزش و به ویژه کارشناسان ورزش ایجاد کرد و منتقدان این ادعاها را مطابق با واقعیت ورزش نمیدانستند، البته که وزیر ورزش و جوانان در برابر آمارهایی که مطابق با واقعیت نبود کاملا بیتفاوت بود.
ورزش کشور سیاست زده شده است
هادی خلیلی در گفتوگو با خبرنگار آنا درباره عملکرد وزارت ورزش و جوانان در دوران سلطانیفر میگوید: «به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، ورزش کشور در طول ۴۰ سال گذشته سیاست زده شده و تا زمانی که برنامه استراتژیک و منسجمی برای حوزه ورزش در سطح کلان وجود نداشته باشد شاهد عدم حضور متخصصان در حوزه ورزش خواهیم بود و این مسیر غلط پابرجا خواهد بود. در حال حاضر وزارت ورزش از تعداد زیادی از قهرمانان و متخصصان ورزش تشکیل شده که تجارب خوبی هم در حوزههای مختلف دارند. بدون شک برای این افراد هزینه شده اما متأسفانه در این سالها برنامه منسجم و مدونی برای استفاده از این ظرفیت وجود نداشت. همچنین در این دوره وزارتخانه تکلیف قانونی خود را در خصوص تعیین و تدوین شاخصهای اختصاصی انتصاب مدیران را انجام نداد و همین خلأ باعث شد تا مدیران غیر ورزشی به راحتی به ورزش کشور تحمیل شوند. به عنوان مثال فردی در دفتر توسعه ورزش روستایی مشغول به فعالیت است که هیچگونه تخصص و تحصیلات مرتبط با ورزش ندارد و از اعضای سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و حزب اعتماد ملی بوده است. تندگویان در معاونت جوانان حضور پیدا کرد، به یکباره از معاونت جوانان به لحاظ ارتباطات سیاسی که داشتند در حوزه ورزش منصوب شد که این موضوع بازتاب زیادی پیدا کرد. من و خیلی از همکاران به این انتصاب معترض بودیم چرا که در این دفتر و معاونت همگانی افراد واجدالشرایط بسیاری بودند که به آنها توجهی نشد. نتیجه این حضور به عقیده بسیاری از کارشناسان و همچنین رئیس اسبق فدراسیون روستایی و عشایری عملکرد بسیار ضعیف بود که در این حوزه شاهد آن بودیم.»
ارائه آمارهای شائبهبرانگیز از سوی وزارت ورزش
وی تاکید دارد: «این افراد به علت عدم آشنایی با محیط ورزش رفتارهایی از خود بروز میدهد که ناراحتی و دلخوری به همراه دارد، به عنوان مثال این آقا هنوز به خوبی به وظایف خود آگاهی ندارد و نتوانسته پس از گذشت یک سال امکانات اولیه اداری را برای همکاران فراهم کند. در این مدت به دلیل ضعف و ناتوانی، جایگاه و کسوت ورزشی افراد زیر سوال رفت و یا با آنها برخوردهای نامناسبی شد. وقتی هم این مشکلات به معاونت مربوطه اعلام میشد، در جواب میگویند، گزینه آنها نبوده و وزیر ورزش او را معرفی کرده است. از سوی دیگر ارائه آمارهای بسیار شائبه برانگیز که در سایت وزارت ورزش هم منتشر میشود جای بحث و بررسی دارد. در گزارشی که اخیراً از سوی دفتر توسعه ورزش روستایی منتشر شده، اعلام کردند در سال ۹۹ حدود ۲۰۰۰ نفر داور و مربی در مناطق روستایی تربیت شدهاند، این در حالی است که در سالهای گذشته، یعنی از ابتدا تاکنون ۲۵۰۰ نفر داور و مربی تربیت شده است. این آمار با توجه به وجود کرونا و عدم برگزاری دورههای عملی در دورههای داوری و مربیگری شائبهبرانگیز است، چرا که به خوبی میدانیم بیشتر دورههای برگزار شده به صورت آنلاین بوده و تا زمانی که افراد دوره عملی را در داوری و مربیگری نگذراندند، نمی توان گواهینامه مربوطه را به آنها اعطا کرد.»
وزیر ورزش به متخصصان وزارت ورزش اعتماد کند
کارشناس ورزش کشور در بخش دیگری از صحبتهایش عنوان میکند: «حالا چگونه فدراسیونهایی که اغلب حتی نمیتوانند تقویم آموزشی خود را به صورت کامل اجرا کنند چنین آماری ارائه میدهند. از نکات قابل توجه و مهم دیگر در گزارشهای ارائه شده از سوی مقامات مسئول است. به عنوان مثال دورههای مربیگری و داوری که کاملاً برخلاف آییننامه وزارت ورزش بوده و در مدت بسیار کوتاهی این دورهها گزارش داده شد. در استان آذربایجان شرقی در شهرستان اسکو دوره داوری درجه ۳ بازیهای بومی و محلی در مدت زمان سه روز و یا دوره داوری ووشو درجه ۲ در شهرستان تبریز در مدت زمان دو روز برگزار شد. از موارد دیگر میتوان به توزیع اعتبارات بدون درنظر گرفتن شاخص و معیارهای مشخص اشاره کرد که پس از اعتراض کارشناسان مواردی لحاظ شد که با عنایت به اعتبارات تخصیصی بسیار زیاد از محل ارزش افزوده باید نظارت بیشتری از سوی مراجع مربوطه صورت میگرفت. جام خوشهچین در سال ۹۸ با هیاهو بسیار برگزار شد، و حالا سوال اصلی این است که نتیجه آن چه بود؟ در حال حاضر قهرمانان روستایی در این بازیها کجا هستند و چه برنامهای برای آنها در نظر گرفته شد؟ متأسفانه حتی کارشناسان هم به برگزاری این مسابقات ایرادهای زیادی وارد کردند. امیدوارم دیگر شاهد حضور افراد غیرمتخصص در ورزش کشور نباشیم و وزیر آینده اعتماد بیشتری به متخصصان وزارت ورزش داشته باشند و نگاه دولتمردان به ورزش و مقوله آن تغییر کند.»
انتهای پیام/۴۰۵۷/
انتهای پیام/