مبدا گسترش ایدئولوژی غرب، دانش غربی است
به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، تمدن بعد از رنسانس، با سکولاریزاسیون و عرفیسازی زندگی و سعادت بشر، سعی میکند رابطه زندگی با عالم غیب و مفاهیم قدسی را قطع کند تا همه تلاشهای انسان در مسیر سعادت، رهیافتی به سوی کامجویی از عالم دنیا تلقی شود. این تمدن، رابطه حیات اجتماعی با سعادت اخروی بشر را ناچیز و غیر ضروری انگاشت تا بر این مدار، یک زندگی دنیایی تعمیم و تعمیق و توسعه یابد؛ یعنی آرام آرام به همه عرصههای زندگی اجتماعی انسان وارد شود و با تفکیک تعالیم الهی از حیات اجتماعی، لایههای باطنیتر جامعه را هم فتح کند.
تمدن جدید از طریق مفاهیم سکولار، ساختارها و محصولات اجتماعی سکولار، ارزش اجتماعی را تغییر داده است؛ سپس مدارج علمی و فرهنگی افراد یک جامعه را تعریفا کرده و به دنبال آن، ساختار مناصب قدرت را مشخص می کند؛ در ادامه با واگذاری فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری اجتماعی به این مناصب، جریان نیازها و علایق اجتماعی و همچنین پاسخ گویی و رفع این نیازها را سازماندهی میکند؛ بنابراین غرب سعی کرده است برای تغییر فرهنگ، بستر و شیب مناسبی فراهم آورد.
آیتالله محمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم درباره رویکردهای مختلف تمدنی میگوید: تمدنها بر دانشهای خاص خود تکیه میکنند، عقلانیتهای پشتیبان تمدن، عقلانیتهای متناسب با آن تمدن هستند و بنابراین عقلانیتی که تمدن غرب را -که تمدن سکولار است- پشتیبانی میکند، نمیتواند در خدمت تمدن دینی قرار بگیرد. این بعد از بحث از اثبات تمدن دینی و غیردینی است. اگر فرض کردیم که تمدن دینی و غیردینی یا مدیریت دینی و غیردینی داریم آنگاه این بحث مطرح میشود که آیا میشود که با نرمافزار تمدن مادی جامعه دینی را مدیریت و با نرمافزار تمدن مادی، تمدن اسلامی تولید کرد؟
آیتالله میرباقری میافزاید: یک رویکرد معتقد است که ما از همان نرمافزار و علوم تمدن مادی استفاده میکنیم و آنها را در خدمت ارزشهای اسلامی قرار میدهیم؛ دین ارزشها را معین میکند و از دانش میشود در مسیر ارزشهای مختلف استفاده کرد، ما از علمی که ولو در حوزه تمدن غرب تولید شده باشد برای رسیدن به آرمانهای تمدن دینی میتوانیم استفاده کنیم بنابراین اگر ما اصل تمدن دینی را هم بپذیریم هیچ ضرورتی به علم دینی وجود ندارد یعنی معتقدند میشود با همین علوم غربی جامعه دینی را مدیریت و تمدن اسلامی ایجاد کرد و همین علوم را در خدمت ارزشهای اسلامی قرار داد و جامعهای با سبقه دینی ایجاد کرد.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم میگوید: رویکرد دیگر معتقد است که اگر فرض کنیم تمدن دینی داریم و میشود دو جور تمدن تصویر کرد دستیابی به تمدن دینی چه در بخش نرمافزار و چه در بخش سخت افزار، جز با علم دینی ممکن نیست. نه سازوکارهای سخت یک تمدن نه روابط انسانی پیچیده یک تمدن با نرمافزارهای تمدن دیگر قابل ساخت و بازسازی نیست یعنی فاصله ایدئولوژیک بین تمدنها حتما به تفاوت در نرمافزار و دانش و عقلانیت به مفهوم عام خودش منتهی خواهد شد و برخلاف این تلقی که علم خصلت ایدئولوژیک ندارد و علم پدیدهای جهانی است کاملا علم خصلت ایدئولوژیک دارد.
وی تصریح میکند: یکی از مطالبی که کسانی که منتقد علم دینی هستند گفتهاند این است که علم خصلت ایدئولوژیک ندارد ولی دین خصلت ایدئولوژیک دارد به همین دلیل دین نمیتواند جهانی باشد اما علم میتواند محور هماهنگی جهانی و مبدا نسخههای واحد برای جهان باشد لذا وحدت جامعه جهانی در سایه علم ممکن است، بنابراین کسانی که تلاش میکنند علم را به دینی و غیردینی تقسیم کنند دنبال اهداف سیاسی هستند و میخواهند جلوی جامعه جهانی و جهانی شدن را بگیرند.
آیتالله میرباقری میگوید: در مقابل کسانی هستند که معتقدند علم خاصیت ایدئولوژیک دارد و علم به هیچ وجه جهانی نیست و مکاتب مختلف دانش خود را باید داشته باشند. این طور نیست که بگوییم چون علم جهانی است باید همه ملل با همه مکتبها و فرهنگها و تمدنها میتوانند از یک علم برای دستیابی به اهداف و آرمانهای خودشان استفاده کنند بنابراین علم یک امر جهانی و مشترک و غیرایدئولوژیک است و در همه عرصهها کارآمد است.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم میافزاید: نقطه مقابل این است که علم خصلت ایدئولوژیک دارد و حتی خصلت ایدئولوژیک در علم پنهان است و دقیقا جهانی شدن علم مدرن به معنای جهانی شدن ایدئولوژی مدرن است و به همین دلیل که ایدئولوژی غرب ظرفیت جهانی شدن ندارد، علم مدرن هم ظرفیت جهانی شدن ندارد. یعنی علم را ایدئولوژیک تصور و بعد جهانیسازی کردن آن، مبدا جهانی شدن ایدئولوژی پنهان در علم میشود و همین اتفاق هم افتاده است. غرب از طریق دانش خودش ایدئولوژی خود را به جهان صادر کرده است و بحثهای ایدئولوژیک به خصوص در سده اخیر محور گسترش ایدئولوژی غرب در جهان نبوده است بلکه گسترش دانش غربی و عقلانیت اداره غربی، مبدا گسترش ایدئولوژی غرب شد.
وی ادامه میدهد: اگر بپذیریم باید دنبال تمدن دینی باشیم این تمدن نیاز به علم دینی و حداقل علوم انسانی دینی دارد یعنی در بخش روابط انسانی و تنظیم روابط انسانی در بخش نرمافزار تمدن محتاج به علم دینی هستیم ولو اینکه کسی بگوید بخش سخت تمدن که بیشتر متکی به علوم محض و تجربی است دینی و غیردینی ندارند گرچه آنها هم قابل قبول نیست و حتما تکنولوژی و دانشهای پشتیبان آنها و صنعت به مفهوم عام دینی و غیردینی دارند.
انتهای پیام/۴۱۶۲/
انتهای پیام/