دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
09 ارديبهشت 1400 - 16:00
نعیمی ذاکر عنوان کرد؛

همرفیق، رفاقت ایرانی را نمایش نمی‌دهد

نشست تخصصی کارشناسی اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز مطالعات ژرفا و جبهۀ انقلاب اسلامی در فضای مجازی، با موضوع «تحلیل محتوایی برنامه همرفیق» با حضور مقصود نعیمی ذاکر، «مدیر پیشین مرکز پویانمایی صبا و کارشناس رسانه» در محل مرکز ژرفا برگزار شد.
کد خبر : 578129
IMG-20210429-WA0002.jpg

به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری آنا؛ سیصد و پنجمین نشست تخصصی کارشناسی اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز مطالعات ژرفا و جبهۀ انقلاب اسلامی در فضای مجازی که با مشارکت دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه امام حسین (ع)، با موضوع «تحلیل محتوایی برنامه همرفیق» با حضور مقصود نعیمی ذاکر، «مدیر پیشین مرکز پویانمایی صبا و کارشناس رسانه» در محل مرکز ژرفا برگزار شد.


وی در ابتدای این نشست عنوان کرد: سابقۀ اجرای آقای حسینی به برنامه‌های نیم‌رخ و اکسیژن برمی‌گردد که هردوی آن‌ها برنامه‌های ترکیبی هستند. پیش تولید این برنامه‌ها همراه تعداد زیادی جلسات مستمر طرح برنامه بود که عوامل برنامه از جمله آقای محمدمهدی رسولی حضور داشتند، آقای حسینی در برنامه‌ای که «نیما رئیسی» مهمان همرفیق بود از تجربیات خوش آن دوران صحبت کردند و در بیان ایشان و مهمانان برنامه مشخص بود که خاطرات به یاد ماندنی زیادی از آن دوران دارند. معتقدم طرح مدون و فکری که پشت این برنامه بود، باعث شده است که آقای حسینی و دوستان ایشان علیرغم تمام موفقیت‌هایی که در دوران حرفه‌ای خود داشته‌اند ولی هنوز تجربیات آن دوران را فراموش نکرده باشند.


وی افزود: یکی از ضعف‌هایی که در برنامۀ همرفیق وجود دارد، بی توجهی به نقش خرد جمعی در رشد محتوای رسانه‌ای است اگر تیتراژ پایانی هم‌رفیق را نگاه کنید با دو اسم آقای خدادادی و حسینی به عنوان عوامل اصلی برنامه روبرو می‌شوید. این که آقای شهاب حسینی یکی از اهالی فرهنگ است با توجه به سوابق ایشان برای ما قابلیت پذیرش دارد اما حضور ایشان به تنهایی برای غنای برنامه کافی نیست، قطعاً نقش تهیه‌کننده نیز در محتوا اندک است بنابراین می‌توان گفت که این برنامه محصول ایده و تلاش فکری آقای شهاب حسینی است.


به زعم وی بهتر بود، آقای حسینی با استفاده از لغتنامۀ دهخدا تأمل بیشتری بر روی معنای واژۀ هم رفیق می‌کردند؛ در لغتنامۀ دهخدا از تعابیری مانند «یار و دوست و همدم و همراه و همنشین» برای توضیح کلمۀ رفیق استفاده شده است اما همرفیق حتی از واژۀ رفیق نیز معنای عمیق تری دارد، «همرفیق» در فرهنگ دهخدا به معنای دو انسانی است که پدر و مادر یکسانی دارند حتی در توضیح آن آورده‌اند که «رجوع شود به واژۀ هم‌پدر» اما برنامۀ هم‌رفیق امروز چنین پیامی به مخاطب صادر نمی‌کند به طور معمول اسم مفهوم محتوایی دارد که مخاطب در طول برنامه به دنبال تحقق آن است. سوال این است که آیا برنامه به دنبال تبدیل «رفاقت» به «همرفیقی» است؟ خیر، چنین مسئله‌ای احساس نمی‌شود، این امکان وجود داشت که عوامل با یک طرح پژوهشی متقن عمق بیشتری به برنامه بدهند بنابراین به اعتقاد بنده مهمترین نقطه ضعف برنامۀ هم‌رفیق، عدم وجود یک «فرآیند دقیق طرح و برنامه ریزی» شده است.برنامه‌های تلویزیونی دو سطح دارد، لایۀ آشکار و سطح پنهان هر برنامۀ رسانه‌ای را شکل می‌دهد. گاهی اوقات برخی تصور می‌کنند برای تولید یک برنامۀ رسانه‌ای نیازی به مشاوره ندارند و خرد فردی آن‌ها کفایت می‌کند یا بر حسب سوابق درخشانی که فرد در عرصه‌های دیگر دارد، تهیه کننده یا سازمانی به وی سفارش کار می‌دهد. برنامۀ همرفیق 90 دقیقه مدیریت آنتن نیاز دارد و مهمانان برنامه نیز روابط دوستانه با یکدیگر دارند بنابراین اگر ما طرح اولیه برای پرسش و پاسخ‌هایی که قرار است بین میزبان و میهمان انجام شود نداشته باشیم، امکان دارد که حین برنامه در مواجهه با پاسخ‌های میهمان برای پرسش بعدی دچار تشویش ذهنی شویم.


نعیمی ذاکر اضافه کرد: این که میهمانان برنامه را ندیده باشیم، نکتۀ قابل اتکایی برای تولید برنامه نیست، شاید در ظاهر به روال برنامه‌های غربی «سورپرایزی» اتفاق بیافتد اما مخاطب به مرور از پرسش‌های تکراری و فاقد طرح فکری دچار دلزدگی می‌شوند. محیط استودیو باعث می‌شود که مخاطب به دنبال برخی صحبت‌ها یا واکنش‌های میهمان یا میزبان آن‌ها را تشویق کند اما این تحسین بر اثر دریافت پیام شما نیست، بلکه صرفاً شرایط محیطی چنین ایجاب می‌کنند بنابراین طراح یک برنامۀ گفتگو محور باید در جهت تحقق این آرمان حرکت کند که بر اثر دریافت پیام برنامه مخاطب آن‌ها را مورد تحسین قرار دهد. شما در برنامه احساس نمی‌کنید که همرفیق چند آیتم دارد، گویی یک روند خطی دارد!


این کارشناس رسانه افزود: بخشی از ناهمگنی عناصر صحنه و محتوا در همرفیق به رونوشت بودن آن از برنامه‌های غیرایرانی بر می‌گردد. میزان سن برنامه، عناصر دکور و سایر نمادهای برنامه به دلیل کپی‌برداری صرف از برنامه‌های غربی با مخاطب ایرانی پیوند برقرار نمی‌کند، گویی با استفاده از عناصر معماری غربی به دنبال تصویرسازی از شهر یزد باشیم! اگر بخواهیم رفاقت ایرانی در این برنامه به نمایش گذاشته شود، اجزای برنامه هریک باید حاوی این باشند. البته صحبت‌های کارشناسان ناظر به محدود کردن یا حذف این برنامه نیست، بلکه تلاش داریم تا پیشنهاداتی ارائه کنیم که استفاده از آن‌ها روند برنامه را بهبود ببخشد.


نعیمی در ادامه تصریح کرد: سوال ما از عوامل برنامه این است که چرا از گروه ارکستر «جاز» استفاده می‌کنند؟ آیا برنامه پاسخی واضح برای سوال احتمالی مخاطبی که بپرسد چرا از موسیقی ملی ایرانی در برنامه استفاده نشده است، وجود دارد؟ قصد ارزش‌گذاری نداریم که موسیقی جاز را نفی یا تأیید کنیم، صرفاً یک پیشنهاد و پرسش ارائه می‌دهیم. قویاً اعتقاد دارم که برنامه‌های ترکیبی نیاز به یک تیم طرح برنامۀ قوی دارد، قصد نیت خوانی ندارم که استفاده از این گروه موسیقی با چه نیتی انجام شده است به خصوص که آقای حسینی خود پایبند به ارزش‌های ملی و مذهبی هستند اما چرا باید در همۀ برنامه‌ها یک گروه موسیقی ثابت استفاده شود؟ برای مثال این امکان وجود نداشت که در هر برنامه یک گروه موسیقی از اقوام مختلف ایرانی دعوت کنیم؟ اگر سازندگان برنامه ادعای همرفیق بودن با مخاطب را دارند، آیا این امکان وجود نداشت که رفاقت خود را بین اقوام نیز تعمیم دهند؟همرفیق با توجه به نمادهایی که استفاده کرده است به زعم بنده فقط جلوه‌هایی از رفاقت در الگوی غیر ایرانی را نمایش می‌دهد، مثال آن نیز همین گروه موسیقی است که قرابت فرهنگی با ما ندارد. آیا این امکان وجود نداشت که گروه موسیقی از آلات موسیقی ایرانی در اجرای خود استفاده کنند؟


وی در ادامه گفت: بنده البته از یک منظر مسئولیت را صرفاً متوجۀ آقای حسینی و تیم تهیه برنامه نمی‌دانم، در حقیقت نقش بی توجهی ناظرین این برنامه به این نمادهای فرهنگی بیش از تیم تهیه کنندگان است. سیستم نظارت چرا طوری رفتار می‌کند که مردم دچار دوگانگی شوند؟ قانون تکلیف رسانۀ ملی را برای نمایش یا عدم نمایش آلات موسیقی در برنامه‌های رسانه‌ای مشخص کرده است همانطور که می‌دانید طبق نص صریح قانون تمام پیام رسان‌ها و VODها باید تحت نظارت معاونت فضای مجازی سازمان صدا و سیما باشند بنابراین این سوال برای مخاطب ایجاد می‌شود که چرا در یک برنامۀ اینترنتی عوامل این اجازه را دارند که ادوات موسیقی جاز را نمایش بدهند اما همین کار در برنامه‌های تلویزیونی ممنوعیت دارد؟! تلویزیون کار اشتباهی می‌کند که این ادوات را نمایش نمی‌دهد یا بسترهای اشتراک ویدئو هستند که عمل خلاف قانون انجام می‌دهند؟


نعیمی دربارۀ نظارت پذیری سرویس‌های اشتراک ویدئو اضافه کرد: مسئله این نیست که آن‌ها زیر بار نظارت می‌روند یا استنکاف می‌کنند، پرسش این است که چرا نهاد متولی نظارت از انجام وظیفه کوتاهی می‌کند؟ ممکن است که عوامل اجرایی از برخی موارد غافل شوند یا نخواهند به برخی از فاکتورهای نظارتی تن بدهند اما وظیفۀ سازمان نظارت کننده است که آن‌ها را مجاب به همراهی کند. صحبت‌های بنده ناظر به توقیف یا پخش برنامه‌های اینچنین نیست، چرا که صلاحیت این کار را ندارم، معیار در این کار ضوابط اعلامی هستند اگر کاری مطابق قاعده تولید شده، پخش آن عاری از اشکال است. سازندگان اگر ضوابط حاکمیت را قبول دارند که عدم رعایت آن جای تعجب دارد اما اگر اعتقادی به این ضوابط ندارند، پس علت استفاده از منابع مالی و فرصت‌‍‌های فرهنگی حاکمیت برای دیده شدن چیست؟ وجود این دوگانگی ها مردم را دچار تناقض می‌کند! معتقدم ناظرین باید وظایف نظارتی خود را انجام دهند.


این کارشناس رسانه افزود: طرح توجیهاتی مانند غافل شدن از قسمت اول برنامه پذیرفتنی نیست اما حتی اگر چنین بهانه‌هایی را قبول کنیم، علت تکرار اشتباهات در قسمت‌های بعدی را چطور توجیه کنیم؟ نکتۀ بدیهی بعدی لزوم ارائه طرح کتبی برنامه پیش از تولید به مدیران بسترهای اشتراک ویدئو است اگر آن‌ها طرح برنامه را پیش از تولید مطالعه کردند، علت بی توجهی به عناصر غیر بومی فرهنگی در این برنامه مانند جزئیات اجرای موسیقی چیست؟ آیا آن‌ها از ضوابط سازمان صدا و سیما به عنوان ناظر خود بی اطلاع هستند یا تمایلی به رعایت ضوابط ندارند؟ جای تأسف دارد که علیرغم تمام هنجار شکنی‌ها و پخش برنامه بدون کوچکترین رگلاتوری سلبی، مهمان یکی از قسمت‌ها هر آنچه تمایل دارد در طول ضبط مطرح می‌کنند و در خاتمه نیز می‌گوید؛ «احتمال می‌دهم بخش از اعم برنامه پخش نشود!»، سوال بنده از عوامل برنامه این است که چرا به رغم پخش تمام آیتم‌های برنامه همرفیق، اجازۀ طرح چنین دوگانه‌هایی را می‌دهند؟


نعیمی تصریح کرد: یکی از نقاط ضعف برنامۀ هم‌رفیق این است که پرسش‌های مجری به «پژوهش و کار مطالعاتی» اتکاء ندارد. هنگامی که پرسش‌های مجری فاقد پشتوانۀ پژوهشی باشد، ناظر به شخصیت میهمان برنامه نیست به این معنا که پرسش‌های شما از دو میهمان متفاوت، یکسان است! یا امکان دارد که میهمان برنامه پاسخی به شما بدهد که ذهن مجری در لحظه قادر به ادامۀ بحث نباشد، این از خصوصیات بارز اجرای تلویزیونی است، مجری باید این توانایی را داشته باشد که پرسش‌های جدید از پاسخ میهمان طراحی کند. بدیهی است که هرکسی توانایی انجام تمام کارها را ندارد بنابراین این واقعیت که آقای شهاب حسینی بازیگر ممتازی است، تضمینی برای موفقیت وی در عرصۀ اجرا نیست! این نقطۀ ضعف هم برای ایشان محسوب نمی‌شود، توانایی هر فردی محدود است. 
به زعم وی ضعف در چیدمان عناصر صحنه نکتۀ دیگری است که شاهد آن هستیم. نمایش رفاقت در جامعۀ ایرانی، هدفی است که سازندگان آن برنامه به ادعای خود آن را دنبال می‌کنند، آیا نشستن مجری در پشت میز اداری سنخیتی با هدف برنامه دارد؟ محیط برنامه به سازمان‌های اداری شباهت پیدا کرده است، گویی مهمان برنامه یک ارباب رجوع در سیستم اداری مقابل مجری قرار دارد. این در حالی است که در فرهنگ ایرانی جمع‌های دوستانه به این نحو شکل نمی‌گیرد بنابراین حتی دکوراتور نیز معنای نام برنامه را متوجه نشده است! معتقدم؛ علت تقلید کورکورانه از نمونه‌های غربی است، اگر دکور، موسیقی و پرسش‌های مجری با فرهنگ ایرانی هم‌خوانی نداشته باشد به موفقیت دست پیدا نمی‌کند.برنامۀ همرفیق در مقاطعی دارای تلاقی‌های معنایی با برخی از عبارات است. رفاقت می‌تواند در ساحت خانواده نیز تداعی پیدا کند، انسان می‌تواند رفیق مادر، برادر، پدر یا خواهر خود باشد، هر فردی در محیط مدرسه هم این امکان را دارد که رفاقت صمیمانه با دوستان خود پیدا کند، یک دانشجو نیز می‌تواند رفاقتی صمیمانه با استاد خود داشته باشد و مصادیقی متعددی از این دست که عوامل برنامه از آن غافل شدند، چرا سازندگان این برنامه رفاقت را محدود به هنرمندان کرده‌اند و سوژه‌هایی از این دست را برای برنامه سازی استفاده نکردند. نمی‌دانم قاعدۀ انتخاب میهمان در برنامه‌های رسانه‌ای چیست ولی نمی‌توان در تمام برنامه‌های رسانه‌ای به سلبریتی‌ها رسمیت داد، آن‌ها را تحت عنوان گروه مرجع به مردم معرفی کنیم و مدتی بعد از آن‌ها گله کنیم که چرا در فرآیندهای سیاسی از این قشر پیروی می‌کنند!


نعیمی در ادامه گفت: استفادۀ آقای حسینی از اشعار حافظ و دیگر شاعران بزرگ ایران زمین که نشأت گرفته از حافظۀ قوی ایشان است به زعم بنده جزوء نقاط مثبت برنامه محسوب می‌شود اما پرسش ما این است که آیا این امکان وجود نداشت که واژۀ رفیق با استفاده از اشعار همین شعرا معنا شوند؟ فقدان طرح مدون باعث شده است که گاهی مهمانان برنامه گفتگو را طوری هدایت کنند که بیشتر جنبۀ شخصی دارد و اطلاعات ارائه شده برای مخاطب جذابیتی ندارد. باز هم تکرار می‌کنم که نداشتن طرح جامع تولید مهمترین نقطه ضعف برنامۀ همرفیق است، پیشنهاد مشخص ما افزود تیم طرح و برنامه به عوامل اجرایی همرفیق است.آسیب دیگر برنامه به حامی مالی برنامه بر می‌گردد.چرا محتوای برنامه به نحوی تنظیم شده است که حضور یک ممیز مالی به طور کامل به چشم می‌خورد، این که نمایندۀ حامی مالی به طور ناگهانی وارد استدیو می‌شود، پیام مناسبی برای مخاطب ندارد، این تلقی برای آن‌ها شکل می‌گیرد که تمام برنامه از متن تا حاشیه تحت تأثیر حامی مالی و هدایت شده است که این مسئله هدف واقعی همرفیق را مخدوش می‌کند.


وی افزود: بنده قائل به این نیستم که سازندگان آن به دنبال انتفاع مالی نباشد اما این تلاش برای کسب سود مادی نباید برنامه را عاری از غنای فرهنگی کند. البته معتقدم اگر آقای حسینی یک سریال یا مینی سریال تلویزیونی را کارگردانی می‌کردند به دلیل تجریبات موفق بازیگری، نتیجۀ کار مطلوب تر می‌شد، آقای حسینی اگر تجربۀ امر کارگردانی و اجرای برنامه‌های گفتگومحور داشتند امکان کنترل شوق حامی مالی برنامه برای دیده شدن را پیدا می‌کردند تا رفتار غیر حرفه‌ای در معرفی خدماتش دلیلی برای دلزدگی مخاطب نباشد بنابراین نمی‌توان هدف سازنده را صرفاً خلاصه به انتفاع مالی دانست. 
نعیمی در خاتمۀ بحث گفت؛ عدم انطباق جوایز با موضوع برنامه نقطه ضعف دیگر برنامۀ همرفیق است. فکر می‌کنم به غیر از ادوات موسیقی ایرانی که برخی از میهمانان دریافت کردند، سایر جوایز سنخیتی با موضوع برنامه نداشت. شاید برخی بگویند که جایزه برنامه جای انتقاد ندارد اما واقعیت این است که یک برنامۀ فاخر تمام عناصرش دارای هارمونی با یکدیگر هستند بنابراین آقای حسینی برای ارتقاء این برنامه باید به تمام ارکان همرفیق توجه کند و از مشورت یک تیم قدرتمند طرح ریزی استفاده کند.


انتهای پیام/

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب