مسائل اقتصادی تنها اولویت تولید محتوا در پلتفرمهای اشتراک ویدئو است
به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، رضا واعظی عضو هیأت علمی دانشگاه صداوسیما در یکی از سلسه نشستهای تخصصی اندیشکده فضای مجازی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا و جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی با موضوع تحلیل محتوای فرهنگی سرویسهای اشتراک ویدئو اظهار کرد: نگاهی که فرهنگ را محصول محور و یک صنعت میداند، سبب به وجود آمدن این سرویسها در کشور شد. معتقدم به این دلیل که مجموعهسازی از کارکردهای اصلی تلویزیون محسوب میشود همچنان میتوان نقش محوری برای این رسانه قائل شد. ماندگاری راز محبوبیت مجموعههای تلویزیونی است. این ویژگی سریالهای تلویزیونی مخاطب را به دنبال خودش می کشد و به تبع آن ظرفیت بسیار خوبی برای جریان سازی و اثرگذاری ماندگار برای اثر به وجود میآورد، برخلاف سینما که بعد از گذشت مدتی از نمایش یک فیلم تماشاگران آن را فراموش میکنند و کمتر پیش میآید که یک فیلم جریانسازی کند.
این استاد دانشگاه درباره مزایای این سرویسها تصریح کرد: سهولت در دسترسی، ارزان قیمت بودن در قیاس با سایر رسانهها مانند سینما، عدم وجود محدودیت زمانی برای استفاده از خدمات آن در طول شبانهروز را میتوان به عنوان مهمترین مزایای استفاده از این سرویسها برشمرد. در گذشته رسانه با کنداکتور تنظیمی آنتن خود اما امروز فرد انتخاب میکند که در چه زمانی مخاطب رسانه باشد و چه زمانی به امور شخصی خود بپردازد.
این کارشناس رسانه در ادامه از نقاط ضعف سرویسهای اشتراک ویدئو گفت: نوظهور بودن پدیده ویاودیها(VODs) باعث شده که نظاممند نباشند و بر قاعده خاصی حرکت نکنند. مسئله دیگر این است که حجم وسیع و تنوع اطلاعات این فرا اپلیکیشنها امکان نظارت صحیح بر آنها را کاهش داده است.
حرکت ویاودیها در مسیر تقابل با ارزشهای دینی و ملی
وی افزود: متأسفانه این سرویسها در مسیری گام بر میدارند که اگر آنها را در تقابل با فرهنگ اصیل دینی و ملی ندانیم، دست کم باید اذعان کرد که بخشی از محتوایی که ارائه میدهد این مفاهیم را تخریب،تضعیف، تقلیل ارزش کرده که ماحصل آن بی تفاوت کردن بخشی از جامعه به مفاهیم ارزشمند دینی و ملی میشود. تصور میکنم که بخشی از این چالشها به نگاه مدیران آنها برمیگردد که صرفاً «مسائل اقتصادی و کسب منفعت» اولویت تولید محتوا برای آنها است. جالب است که بدانید، گردش مالی سرویسهای اشتراک ویدئو سالانه حدود هر سال حدود ۲۰۰ میلیارد تومان گردش مالی است که از طریق تولید حدود ۱۰ عنوان سریال و حداقل ۶۰ فیلم سینمایی تأمین میشود. اداره کنندگان سرویسهای اشتراک ویدئو با دور زدن قوانین تلاش میکنند با استفاده از مضامینی که سینما و تلویزیون نمیتوانند آنها را نمایش دهند، در میدان رقابت با این دو برتری پیدا کنند و برای پیروزی در این رقابت از هیچ کاری فروگذار نیستند! ابتداییترین تلاش آنها عقد قراردادهای سنگین اقتصادی با ستارههایی است که رسانه ملی مطرح میکند. آنها در این بسترها محتوا تولید میکنند و گاهی تلاش میکنند تا حاشیههای غیرواقعی بسازند، بلکه گوی سبقت از رسانه ملی بربایند! معتقدم این ضعف رسانه ملی است. هنگامی که اقتصاد بازار روابط رسانهای را برای آنها تعیین میکند دست کم استفاده از همین قواعد برای حضور در میدان رقابت است. تلویزیون میتواند حتی در این مسیر از باشگاههای ورزشی الگوبرداری کند که ستارههای خود را صرفاً در قبال دریافت حق رشد در اختیار رقبا قرار میدهند ولی این سطح از مواجهه ابتدایی هم صورت نمیگیرد!
واعظی درباره علت رغبت سرویسهای اشتراک ویدئو به مجموعه سازی عنوان کرد: مهمترین علل گرایش سرویسهای اشتراک ویدئو به تولید سریال، موفقیت سریالها در رسانه ملی نسبت به فیلمهای تلویزیونی است. مجموعههای تلویزیونی جذابیت خود را مرهون موارد زیادی از جمله ایجاد عادت و احساس نیاز درون مخاطب، افزایش منفعت مالی نسبت به سایر تولیدات،ماندگاری و اثرگذاری بیشتر در ذهن مخاطبان هستند. البته معتقدم سینما برغم کاستیها و مشکلات محتوایی که دارد از پختگی بیشتری برخوردار است.
استفاده از الگویهای غربی برای تولید محتوا در سرویسهای اشتراک ویدئو
این استاد دانشگاه در خصوص چالشهای ساختاری سرویسهای اشتراک ویدئو گفت: حجم انبوهی از اطلاعات که روزانه به واسطه ابزارهای مختلف مانند فضای مجازی در اختیار مردم قرار میگیرد، جامعه ایرانی را دچار نوعی سطحینگری کرده است که متأسفانه ویاودیها و شبکه نمایش خانگی با این رفتار خود باعث تشدید سطحی نگری در بین مردم میشوند. خوشبینانه میتوان گفت؛ بخش زیادی از فعالان این حوزه قصد تخریب هنجارهای اجتماعی و فرهنگ کشور را ندارند اما عدم اگاهی، آموزش ناقص و نگاه بازار محور آنها را وارد این ورطه کرده است. پذیریش این گزاره به معنای اقرار به ضعف سیستم آموزشی کشور خواهد بود. بازیگر، نویسنده، کارگردان و سایر عوامل دخیل در مجموعه سازی ما از هر دو منظر تعلیم و تربیتی در مدرسه و دانشگاه به درستی آموزش ندیدهاند، چرا که اغلب متون و منابع قابل استفاده در حوزه رسانه و سینما در ایران متون غربی هست بنابراین بدیهی است که این متون بر اساس همان ارزشهای غربی تدوین شده باشند اگر بخواهیم بدبینانه به این مسئله بنگریم که البته در برخی موارد نزدیک به واقعیت نیز هست، چالشهایی که بعضی از این سرویسها برای فرهنگ کشور به وجود میآورند، مدیریت شده، هدفمند و هدایت شده است؛ چرا که مهمترین عنصری که ملتها را در مواجهه با بیگانگان مقاوم میکند، فرهنگ و باورهای آن جامعه است. تضعیف باورها، ارزشها و فرهنگ ملی و دینی، منجر به بی تفاوتی جامعه و پذیرش فرهنگ مهاجم می شود. البته مهمتر از آن عقبه فکری و قدرت ملتها را تضعیف می کند.
واعظی افزود: عادی سازی ناهنجاریها، هنجارشکنی (در گویشها، الفاط، دیالوگ ها و لوکیشنها)، تساهل گرایی فرهنگی و اجتماعی، ترویج بیاعتمادی به همسر، دوست، خانواده، نهادهای اجتماعی، اعتقادات و حاکمیت، عادی سازی روابط خارج از عرف، مغایر با ارزش ها و باورهای ملی و اعتقاد، ترویج پنهان غیراخلاقی خارج از ضابطه، ترویج سبک زندگی خاص (مراسمات مذهبی تا جشنهایی که در تعارض با فرهنگ اصیلی ایران است)، اغراق در نمایش زندگی طبقۀ ثروتمند کشور که کسر کوچکی از جمعیت ایران محسوب میشوند و در نتیجه ایجاد سرخوردگی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نارضایتی عمومی بین مردم به خصوص جوانان بخشی از تبعات فرهنگی محتوای نامناسب آنها است.
به زعم وی محتوای نامناسب این سرویسها سبب ایجاد نوعی نافرمانی مدنی و دهنکجی به حاکمیت و تفکر حاکم بر جامعه میشود، حتی (VPN)ها نیز چنین تبعاتی دارند، این که نادیده گرفتن قانون را طبیعی جلوه دهیم، در نهایت نتیجۀ خوبی نخواهد داشت. عدم رعایت ردهبندی سنی، ایجاد نکردن سد مقابل ارائه محتوای نامناسب، ترویج مدلینگ، رقص، اختلاط و موسیقی مبتذل، اثر منفی بر تولید ملی و تولیدات داخلی و ترویج حوزه خدمات به جای تولید، ایجاد دوگانههای فرهنگی در ذهن مخاطب به خصوص جوانان از دیگر نقاط ضعف سرویسهای اشتراک ویدئو است که باید به آن اشاره کرد. معتقدم که سوءمدیریت فرهنگی باعث شد تا مشکلات وی او دیها به این آسیبها ختم شود.
ویاودیهایی محتوایی کاملاً ناهماهنگ با فرهنگ غالب بر جامعه را نمایش میدهند
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: ترویج بیخدایی و فرقههای جعلی در برخی فیلمها و سریالها و مستندهای سرویسهای اشتراک ویدئو یکی از مصادیق اثرگذاری سوء این سرویسها بر فرهنگ ایران است. در سرویسهای اشتراک ویدئو، آثاری با مضامین خداناباوری و استفاده از تفکرات بعضی از فرقهها مانند تسخیر، تناسخ و ترویج عرفانهای جعلی در وی او دیها به چشم میخورد. برای نمونه سریال مستند «درون کرم چاله» که در نماوا دوبله شده و فیلیمو نیز آن را به نمایش گذاشته است با رویکردی خداناباورانه و آتئیستی، خدا و معاد را رد میکند. این سریال پیش از این در شبکه بهایی «من و تو» با هدف سست کردن افکار مذهبی مردم پخش شده بود که متاسفانه سرویسهای اشتراک ویدئو کشور علیرغم تعهد خود مبتی بر رعایت قوانین کشور این مستند را بازپخش کردند! یا چرا باید دوبله سریال بیخدا (کافر) در نماوا و فیلیمو نمایش داده شود! سریال ترکیهای «آخرین ملکه» که خیانتهای خانوادگی ترویج میکند یا سریال «تسخیر» که به تفکرات تناسخ و تسخیر روح میپردازد، فیلم سینمایی «همراه با خدایان؛ 49 روز آخر» که زندگی پس از مرگ با خوانشی مبتنی بر عقاید برخی فرقههای جعلی و ترویج تناسخ ارائه میکند از دیگر مصادیق اثرگذاری نامطلوب فرهنگی این سرویسها است.
وی فیلمهایی با مضمون همجنسگرایی و ترویج آنها را مصداقی دیگر از رفتار اشتباه سرویسهای اشتراک ویدئو در تولید محتوای فرهنگی دانست. فیلمهای «سوگولی»، «حماسه کولی»، «کتاب سبز» و سریال «فرندز» که در وی او دیهای داخلی منتشر شدهاند، به مباحث همجنسگرایی میپردازند. انیمیشن «داستان اسباب بازی ۴» به خاطر ابتلا به محتوای همجنسبازی در غرب هم با اعتراضات زیادی مواجه شد اما متأسفانه در همه ویاودیهای داخلی دوبله و پخش شده است! عدم نقشآفرینی ناظران بر گردش کار این سرویسهای جای تعجب دارد!
این کارشناس رسانه تطهیر صهیونیستها را دیگر نقطه ضعف سرویسهای اشتراک ویدئو برشمرد و بیان کرد: فیلمهای دارن آرنوفسکی علیالخصوص «مادر»، «چشمه»، مستند «اورشلیم» عناوینی هستند که محتوای آنها به تطهیر رژیم صهیونیستی در یک مستند تبلیغاتی میپردازد و سعی در فریب افکار عمومی دارد! توجیه حرکتهای استعماری محتوای برخی از آثاری است که سرویسهای اشتراک ویدئو به پخش آنها میپردازند! پخش فیلمهای ابرقهرمانانه به سود آمریکا، بدون ارائه پیوست رسانهای و تحلیل اولیه از دیگر رویکردهای اشتباه (VOD)ها است. مجموعه فیلمهای کمپانی مارول، سوپرمن، سریال سوپرگرل، ونوم، اسپایدرمن، کاپیتان آمریکا، مردآهنی، دکتر استرینج، سریال پیکان، سریال فلش، فیلمهای بتمن و سریال دردویل، فیلم تور و...، از این موارد مخرب است که فقط برای جذب مخاطب پخش شده است.
واعظی درباره سریال دراکولا به عنوان یکی از تولیدات فرهنگی این سرویسها عنوان کرد: این سریال در واقع فصل دوم «هیولا» است. داستان سریال «هیولا»؛ معلم باوجدان و شریفی به اسم هوشنگ شرافت را روایت میکرد که رغبتی به مالاندوزی نشان نمیداد اما مصائب اقتصادی و اتفاقاتی که در زندگی او رخ میدهد سبب میشود که آقای شرافت دست به انجام کارهایی عوامفریبانه و خلاف خواست قلبی خود بزند. این مجموعه پس از ۱۹ قسمت و در شهریورماه سال گذشته به کار خود پایان داد. طنز سریال، ضرب آهنگ کندی دارد که مخاطب را خسته میکند و کلیشههای همیشگی روابط بین همسران به عنوان عنصر جداییناپذیر سریالهای آقای مدیری به وضوح در آن دیده میشود.
نمایش تصاویری که باعث دلسردی جوانان به زندگی میشود
وی در پایان گفت: نمادهای به کار رفته در سریال دراکولا هیچ قرابتی با فرهنگ ایرانی ندارد. موقعیتهای فیلمبرداری در این سریال زندگی افرادی را بازآفرینی میکند که تفاوتهای مبنایی با زندگی اغلب مردم ایران دارد، چند درصد از مردم ایران در منزل خود باغوحش دارند، مراسمهای عزا و شادی خود را مانند آنچه در سریال میبینیم، برگزار میکنند یا تاکسی مسافرتهای درون شهری آنها بالگرد خصوصی است! نمایش چنین صحنههایی دستآوردی غیر از دلسردی جوانان از زندگی نخواهد داشت، این نارضایتی در جلوههای مختلف اجتماعی بروز ظاهری پیدا خواهد کرد. شوخیهای زننده، ترویج اباههگری، خیانت و عمومیت دادن به ناهنجاریهای موردی از نقاط ضعف دراکولا است .درباره مورد آخر مشخصاً باید گفت که این سریال انگشت اتهام را متوجه خیریههای سطح کشور میکند. میپذیریم که مقصود سازندگان سریال نمایش یک آسیب اجتماعی است اما این کار باید با ظرافت انجام شود، ضروری است که محتوای سریال به نحوی باشد که جامعه را بدبین نکند. خیریههای متعددی در سطح کشور وجود دارند که زندگی بسیاری از مستضعفان به فعالیتهای آنها وابسته است بنابراین سازندگان سریالهایی که در بستر شبکههای پخش خانگی توزیع میشود باید مبتنی بر ارزشهای فرهنگی باشد و پیامهایی که صادر میکند مخاطب را دچار ابهام نکند، اثری که مخاطب ایرانی دارد باید مبتنی بر فرهنگ ایرانی باشد.
انتهای پیام/4144/
انتهای پیام/