رسانههای ما و پایانی برای رؤیای آمریکا/ پرستیوی ارزشهای آمریکایی را چگونه تفسیر میکند؟
گروه جهان خبرگزاری آنا - محمدپارسا ن جفی؛ یک قرن متمادی امریکا از طریق رسانههای گوناگون خود را نماد همبستگی سیاسی و کارایی اقتصادی به جهان معرفی میکرد اما ما در سالهای اخیر با سرعت فزایندهای به سمت سقوط حرکت میکنیم. در اولین ماه سال ۲۰۲۱ رئیسجمهور جدید امریکا در مراسم تحلیف خود تأکید کرد اولویت وی مبارزه با تروریسم داخلی و متحد کردن کشوری است که با عنوان ایالاتمتحده مشهور شده است.
در گذشته امریکا تروریسم را از خارج میدانست و به یاد آوریم که ۲۰ سال قبل به بهانه حضور تروریستهای القاعده در کوههای تورابورا در شرق افغانستان، مردم آن کشور را بمباران میکرد تا امنیت امریکا تضمین شود؛ اما امریکا سال ۲۰۲۱ را در حالی آغاز کرد که به دنبال تروریستهای آمریکایی مجبور بود خیابانهای منتهی به کاخ سفید و محله کپیتول هیل (کنگره) را مسدود کند.
تا قبل از آشوبهای تابستان سال ۲۰۲۰، قشر ابر ثروتمند امریکا که هدایت اصلی حکومت ایالاتمتحده را در اختیار دارند با استفاده از بزک رسانهای توانسته بودند مردم را بفریبند و آنها را در تخیلی موسوم به ارزشهای آمریکایی غرق کنند اما حوادث اخیر نشان داد نهتنها مردم برای این حکومت اهمیتی نداشتهاند، بلکه فقط کسب سود بیشتر و افزودن بر ثروت انباشته است که برای کاپیتالیسم موردتوجه است؛ اما این تصویری نیست که دستگاه پروپاگاندای غرب به جهان معرفی میکند.
بیشتر بخوانید:
در گفتوگو با آنا مطرح شد؛ شکست در حوزه فرهنگی زمینهساز تسلیمشدن در اقتصاد و سیاست/ غرب برای استیلا بر جهان نیازمند برتری فرهنگی است
کارشناس اقتصاد بینالملل در گفتوگو با آنا: پرس تیوی تکصدایی رسانههای جریان اصلی آمریکا را درهمشکسته است/ انعقاد قرارداد راهبردی آمریکا با چین
افکار عمومی چه داخل امریکا و چه سراسر جهان نیازمند رسانهای هستند که حقیقت را بگوید، دروغهای رسانههای غربی را بیان کند و صدایی باشد برای مردمی که در غوغای رسانههای جریان اصلی قدرت بیانشان سلب شده است. بر همین اساس پرستیوی متولد شد که یکی از وظایفش معرفی حقایق از درون کشورهای غربی بهویژه امریکا به خود غربیهاست. اما این آگاهی دادن به مردم جهان چه ثمری برای ایران دارد.
چه سودی دارد؟
اصولاً چرا باید بودجه خود را برای اطلاع داشتن مردم جهان از ضعفهای پیشرونده دولت امریکا هزینه کنیم؟ پاسخ این است که اکنون تنها قدرت برتر در اختیار امریکا همان دلار است و با همین ابزار کارآمد هم کشورهای مظلومی مانند ایران را تحریم کرده است. حال سؤال تغییر کرد؛ قدرت دلار از کجا آمده است؟
امریکا با جهانیشدن دلار بود که قوی شد و این واحد پولی زمانی مطرح شد که مردم جهان از فقدان اعتبار فیزیکی آن مطلع نبودند. چرایی قدرت دلار امریکا اینچنین در رسانههای امریکا معرفی میشود: «دلار بهعنوان ارز ذخیره جهانی امتیازات چشمگیری را به اقتصاد آمریکا داده است. آمریکا ضمن داشتن کسری تراز پرداختهای عظیم، میتواند هزینه و سرمایه مصرفی را فراتر از تولید داخلی تأمین کند و به سرمایهگذاریهایی دست زند که بسیار بیشتر از اندوختههای داخلی آن است؛ زیرا خارجیها علاقهمندند داراییهای خود را به دلار افزایش دهند. آمریکا به لحاظ سرانه تولید ناخالص داخلی مقام دهم [جهان] را دارد.»
اما حقیقت این است که در جنگ دوم جهانی زمانی که همه طرفها یکدیگر را نابود کردند، امریکا از ویرانی به دور بود و با پایان جنگ توانست کشورهای بزرگ را به منابع خود نیازمند کند، سپس دلار را تنها وسیله معامله قرار داد. آنگاه این اوراق بیارزش و فاقد پشتوانه فیزیکی را جایگزین طلا در تجارت جهانی کرد.
پس از آن چند دهه است که با تولید دلار فاقد پشتوانه، بهرایگان از جهان خرید و با این روش هزینه جنگها، تحقیقات فضایی و ساخت جنگافزار و ... را تأمین مالی میکند.
این واقعیت تلخ در غبار تبلیغات غربی مخفیشده و رسانهها نمیتوانند یا نمیخواهند آن را به مخاطب برسانند. این نکاتی است که ممکن است فقط در رسانههای مستقل و آزاداندیش نظیر پرستیوی که خارج از استیلای امریکا قرار دارند، به مخاطب ارائه شود.
بهبیاندیگر چون رسانههای غربی حقیقت را از مردم پنهان داشتند، جهان دروغ را بهجای واقعیت پذیرفت. دقیقاً به همین دلیل است که با کاهش قدرت امریکا، بیشتر مردم جهان دچار حیرت میشوند؛ چراکه قدرت امریکا را ابدی و علمی معرفی کرده بودند. به همان میزان که قدرت امریکا کاهش مییابد، مردم جهان به دنبال چیستی و چرایی تحولات به رسانههای آزاداندیش مانند پرستیوی رویکرد میکنند.
جهان بدون دلار!
بهموازات توجه ملتها بهویژه مردم آمریکا به پرستیوی است که امریکا تلاش میکند با سانسور مانع از انتشار حقایق جهان توسط پرستیوی شود. مسدود کردن چندین و چندباره پرستیوی در فیسبوک و موارد مشابه در کنار ممنوعیت فروش خدمات کابلی به پرستیوی در داخل ایالاتمتحده و کانادا از وحشت آنان از روایت گری صادقانه و بازنمایی صحیح علت رویدادها توسط پرستیوی روایت میکند.
پرستیوی توانسته به مرجعیت خبری در خصوص حقایق جهان تبدیل شود و امریکا این بیان حقیقت را خطری بهمراتب بزرگتر از توان نظامی کشورهای رقیبش ارزیابی میکند.
حقیقت دیگر این است که جهان میتواند بینیاز به دلار به فعالیت اقتصادی و تجارت جهانی ادامه دهد، بدون آنکه به امریکا باج بپردازد. تحریم ایران، ونزوئلا، روسیه و چین درنهایت نتیجه عکس برای آمریکا داشت و آنها را به سمت سازوکارهای غیر دلاری سوق داد.
اکنون تلاش دستگاه پروپاگاندای امریکا این است که نشان دهد آنها موفق نمیشوند. نقیض عرایض آمریکا را پرستیوی درباره موفقیت کشورهای تحت تحریم آمریکا بیان میکند. جهان بهوسیله پرستیوی بهتدریج درمییابد که میتوان به دور از دلار امریکا هم زندگی کرد. سخت است اما ممکن و در آینده شیرین به دور از زورگویی امریکا.
انتهای پیام/۴۱۰۶/
انتهای پیام/