دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

یک روز با یک دانشجوی شریف/ شریفی باشی و نخواهی مهاجرت کنی!

گاهی دانشجوی یک دانشگاه مهم بودن، خودش شهرت می‌آورد و یک نوع برند محسوب می‌شود؛ اینکه یک دانشجوی شریف از صبح که بیدار می‌شود تا شب که می‌خوابد چه می‌کند، ممکن است پرسش خیلی‌ها باشد. شریفی‌ها خودشان خوب می‌دانند که آمدن به این دانشگاه یعنی رفتن از ایران! اما این سکه یک روی دیگر هم دارد، بعضی ها هم هستند که می‌مانند مثل مهدی ملکی فر که از سال ۸۷ یک شریفی شده و قصد رفتن هم ندارد.
کد خبر : 57603

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، قدس آنلاین نوشت: مهدی که 25 سال دارد، سال 87 در رشته مهندسی مکانیک وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و لیسانس را از این دانشگاه گرفت. یک روز در دانشگاه با مهدی همراه شدیم تا از این دانشجوی شریف و روزمرگی‌هایش بیشتر بدانیم. مهدی حالا دانشجوی فوق لیسانس MBA شریف است و در دانشکده مدیریت و اقتصاد این دانشگاه که عمر زیادی هم ندارد، تحصیل می‌کند.


با او به دانشکده اش می‌رویم و در لابی صحبت را شروع می‌کنیم. مهدی ابتدا به یک ویژگی مهم دانشکده اش اشاره می‌کند، اینکه بچه‌های دانشکده مدیریت همه با هم رفیق هستند و سودای رفتن از کشور در سر ندارند یا اگر هم داشتند، حالا با تحصیل در این دانشکده دودل شده‌اند! چون می‌دانند بچه‌های MBA فرصت اشتغال بیشتری نسبت به سایر دانشجویان دارند و اکثرشان هم کار می‌کنند. از آموزش و پژوهش گرفته تا فروش و رستوران‌داری.


از مهدی درباره یک روز زندگی اش به عنوان یک شریفی می‌پرسم. می‌گوید: چون ترم اول است، معمولاً سه تا چهار روز در هفته باید به دانشگاه بیاید، اما از ترم‌های دیگر این روزها به دو تا سه روز کاهش می‌یابد.


صبح تا ظهر معمولاً دو کلاس برگزار می‌شود که هر کدام یک ساعت و نیم است. در این میان کلاس‌های دانشکده مدیریت را نشانم می‌دهد که شکل و شمایل و چیدن صندلی هایشان با سایر کلاس‌های دانشگاهی متفاوت است. در این کلاس‌ها صندلی‌ها و میزها کاملاً نیم دایره طراحی شده و در واقع دانشجوها در یک نیم دایره نشسته و پشت هم قرار نمی‌گیرند، استاد درس می‌دهد و گاهی هم دانشجوها در کلاس‌های MBA سمینار ارایه می‌دهند.


مهدی می‌گوید فاصله بین کلاس‌ها یا به اصطلاح زنگ تفریح مان که معمولاً یک ساعت و نیم است شروع می‌شود که بچه ها معمولاً به استخر مجموعه ورزش های آبی شریف می‌روند، این استخر را بنیاد فرهنگی مصلی نژاد برایشان ساخته و هزینه‌اش برای دانشجویان ناچیز است. غیر از آن هم معمولاً وقتشان را به بحث درباره تمرین‌ها و پروژه‌های درسی و البته پینگ‌پنگ در پیلوت دانشکده می‌گذرانند.


وقتی کلاس بعدی مهدی هم تمام می‌شود، می‌رود به قول خودش سراغ بیزنسی که دارد. از شغلش می‌پرسم. می‌گوید: رشته و شغل من کاملاً با هم در ارتباط هستند. شرکتی که در آن کار می‌کنم، یک شرکت خانوادگی است و در حوزه مشاوره مدیریتی فعالیت می‌کنیم.
مهدی که خواهر و برادرش هم شریفی هستند، برایمان از ارتباط استادان و دانشجویان دانشکده مدیریت شریف تعریف می‌کند. با همکلاسی ها و استادان، گروه تلگرامی تشکیل داده اند و سؤالاتشان را بی واسطه از استاد می‌پرسند و استاد هم پاسخ می‌دهد.


مهدی یک نکته جالب هم درباره استادانش می‌گوید، اینکه برخلاف بسیاری از دانشکده‌ها که فعالیت‌های مشاوره‌ای و غیرآموزشی استادان برای دانشجویان ناخوشایند است، اینجا استادانی که سوابق و فعالیت‌های گسترده‌ای دارند، بین بچه‌ها محبوب‌ترند. این موضوع کمک می‌کند تا دانشجویان تصویر بهتر و دقیق‌تری از فضای کسب و کار ایران داشته باشند و ورود آن‌ها به بازار کار راحت‌تر باشد.


مهدی از ظهر تا ساعت 8 یا 9 شب را در محل کارش می‌گذراند و شب ها هم اگر با دوستانش قراری داشته باشد، با آنان می‌گذراند.
از این دانشجوی شریفی درباره تحقیقاتی که برای مقطع فوق لیسانس انجام می‌دهند، می‌پرسم که با پاسخ جالبی روبه‌رو می‌شوم: تا چند وقت پیش روند تحصیل در رشته ما، کمی با بقیه رشته‌ها متفاوت بود. تا پیش از این پایان‌نامه اجباری نبود، اما 57 واحد درس می‌گذراندیم. اما بتازگی تعداد واحدها کاهش پیدا کرده و در مقابل، پایان‌نامه اجباری شده. بیشتر دانشجویان MBA، با نیت ادامه مسیر آکادمیک، وارد این رشته نشده‌اند و به نظر من اجباری شدن پایان‌نامه برای رشته ما تصمیم خوبی نیست. هرچند که قبل از این، دانشجویان همین دانشکده پایان‌نامه‌های ارزشمندی انجام داده‌اند.


نکته دیگری که با مهدی درباره اش صحبت می‌کنیم، فعالیت های جنبی دانشکده است. او می‌گوید که در هفته یک یا دوبار برنامه های جنبی مثل سخنرانی برگزاری جلسات presentation یا نقد فیلم دارند و خیلی هم راحت این جلسات هماهنگ می‌شود، چون بچه های دانشکده با هم رفیق هستند و مشکلی در هماهنگی ندارند.
خلاصه آنکه مهدی از روند تحصیل در این رشته و روزهایی را که با شریف و کار می‌گذراند، احساس رضایت دارد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته