نفستنگی بیمارستانها؛ تعطیل کنید
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، کمی در شهر قدم بزنید، هرجایی که فکرش را بکنید و نکنید باز است، جز اندک تعدادی از پاساژها و مراکز خرید، باقی مغازهها و فروشگاهها مشغول فعالیت هستند و نهایتا، خیلی مراعات کرده باشند، کرکرهها را تا نیمه پایین کشیدهاند. قهوهخانهها، بستنیفروشیها و کافهها و... همگی فعال هستند و رفاقتی هم که شده دست رد به سینه هیچ مشتری نمیزنند!
به آمارها هم اگر کاری نداشته باشیم، همین که نگاهی به دور و اطرافمان بیندازیم، وخامت اوضاع کاملا مشخص میشود. اطرافیانمان، خانوادههایشان و... بیش از گذشته به کرونا مبتلا شده و میشوند. تعداد موارد مرگومیر به طرز محسوس و نگرانکنندهای بالا رفته است و اخبار مبنیبر عدم پذیرش بیمارستانها و کمبود جا برای مراقبت از بیماران کرونایی، بیشتر از همیشه به گوش میرسد.
خیلی از پزشکان و اعضای کادر درمان هم به ته خط رسیدهاند. همانهایی که مثل خیلی از پزشکان و پرستاران، تا قافیه تنگ آمد میدان را ترک نکردند و پای مردم ایستادند و حالا در بیمارستانها یا خودشان مبتلا میشوند، یا جانشان را از دست میدهند یا اینکه اینطور خسته و درمانده میشوند. وضعیت فعلی از هر حالتی بحرانیتر است، اینکه رنگ شهرها روی نقشه کشور چه رنگی است و شدت و ضعف آن چقدر است مهم نیست، مهم واقعیتی است که جز سیاهی نیست.
واقعیتی است که مصطفی جلالیفخر، متخصص بیماریهای داخلی در ارتباط با آن نوشت: «این متن را الان، 6 عصر پنجشنبه، در بیمارستان مینویسم، درحالتی که شرایط روحی خوبی ندارم. در طول دوران طبابتم، تا این حد منقلب نشدهام. فوجفوج بیمار کرونا به بیمارستانها سرازیر شدهاند. شبیه مراکز درمانی در یک شهر زلزلهزده. در کل تهران، چه در بیمارستانهای دولتی و چه خصوصی، یک تخت خالی هم پیدا نمیشود. آمبولانسهای پرشماری با بیماران بدحال در شهر میچرخند و از هیچ کجا پذیرش نمیگیرند. انبوهی تقاضای کمک و گاه در حد التماس برای پیدا کردن تخت خالی داریم و پاسخمان از سر ناچاری، هیچ! بچهها و جوانها بسیار بیشتر از قبل گرفتار شدهاند.
سرعت پیشرفت درگیری ریه زیاد است. چند دقیقه قبل، همکارم از شدت سنگینی فضا به کنجی پناه برد و هقهق صداهای گریه، تنگینفس، سرفه، فریاد و دعوا درهم آمیخته. اگر همینگونه پیش برود، هفته بعد با فاجعه انسانی روبهرو میشویم. باید تهران را به سرعت و کاملا تعطیل کنند. اینکه قبلا کرونا گرفتهاید، هیچ تضمینی ایجاد نمیکند. حتی اگر واکسن زدهاید، فرض را بر این بگیرید که جزء درصد اندکی هستید که ایمنی مطمئنی در آنها ایجاد نمیشود. کم نیستند بیمارانی که حتی قبلا دو بار کرونا گرفتهاند و الان باز هم مبتلا شدهاند.
الان فقط و فقط و فقط، لطفا در خانه بمانید. و اگر مجبورید بیرون بروید، حتما از دو ماسک استفاده کنید و فاصله 5.1متری را قاطعانه رعایت کنید. هرگونه دورهمی، در حکم خودکشی و دیگرکشی است. فکر کنید زلزله هفت ریشتری آمده است. الان در مرحله آواربرداری هستیم و بحث بر سر چراییِ سستبنیادی به کار شرایط حاد کنونی نمیآید. میدانم تمام این حرفها تکراری است اما اندوه غریب مواجهه با این همه بیمار بدحال، مجبورم میکند دوباره بنویسم، شاید بر کسی اثر کند و تاثیری داشته باشد. به داد خودتان برسید. یا علی مدد.» وضعیت این و بدتر از این است.
چیزی که در سطح شهر میبینیم لاکداون نیست و ما داریم با الفاظ بازی میکنیم
اینکه وضعیت موجود خروجی چه تصمیمات و سیاستهایی است، قبلا گفتیم و بعدتر هم مینویسیم. اما نکته قابل پرداخت اینکه این وضعیت قابل پیشبینی بود یا نه؟ وقتی قابل پیشبینی بود، آیا مطالباتی هم وجود داشت؟ وقتی به مطالبات کارشناسان و متخصصان توجهی نشد و در این باتلاق گرفتار شدیم، مدلی که دوباره برای کنترل وضعیت ارائه شده، مورد توجه قرار گرفته است؟ اینها سوالات و شبهاتی است که ما را نسبت به آینده شیوع کرونا در ایران ناامیدتر میکند. سیاست و اقدامی که ما برای بهبود شرایط موجود به آن نیاز داریم، تعطیلی کامل و اصطلاحا لاکداون شهرهاست.
شهرهایی شبیه به تهران که در یک چنین وضعیت اسفباری قرار دارند بیش از سایر نقاط و در سریعترین حالت ممکن چنین وضعیتی را نیاز دارند. پیش از این هم البته بارها و بارها در این رابطه هشدارهایی داده شده بود. برای مثال علیرضا زالی، فرمانده عملیات مدیریت کرونا در تهران گفته بود تنها راهحل کنترل بیماری بهویژه در کلانشهری مانند تهران که ازدحام جمعیت و ترددهای درونشهریاش کاملا متفاوت است، رفتن به سمت لاکداون واقعی است.
زالی گفت: «آنچه ما در سطح شهر میبینیم لاکداون نیست و ما داریم با الفاظ بازی میکنیم. تنها راه ممکن برای تهران و برای عبور از شرایط بحرانی فعلی با توجه به حجم بالای ابتلا، راهحل لاکداون و تعطیلی کامل است.» این درخواست تنها از طرف زالی نبود، بسیاری دیگر از پزشکان و متخصصان، تنها راهی که در این شرایط میتواند اندک کمکی به بهبود شرایط یا حداقل تنفس کادر درمان بکند را همین لاکداون کردن شهرها عنوان کردند، منتها ستاد ملی مقابله با کرونا و برخی دیگر از پزشکان و تصمیمگیران این ستاد و کمیتههای جانبی آن، با ادعاها و تصورات و سادهانگاریهایی، این خواسته را وتو کردند و چیزی را اجرایی کردند که هیچ شباهتی به آنچه خواسته شده بود ندارد.
کمی در شهر قدم بزنید، هرجایی که فکرش را بکنید و نکنید باز است، جز اندک تعدادی از پاساژها و مراکز خرید، باقی مغازهها و فروشگاهها مشغول فعالیت هستند و نهایتا، خیلی مراعات کرده باشند، کرکرهها را تا نیمه پایین کشیدهاند. قهوهخانهها، بستنیفروشیها و کافهها و... همگی فعال هستند و رفاقتی هم که شده دست رد به سینه هیچ مشتری نمیزنند! نیروهای نظامی و انتظامی هم که یکی درمیان اگر چشمشان به مغازه یا فروشگاهی بخورد که نباید باز باشد و باز باشد تذکری میدهند، اگرنه آنقدر همه چیز باز و فشل شده است که هر کسی هر کاری دلش میخواهد میکند و اهمیتی هم ندارد که با این بیتوجهی به پروتکلها با جان مردم و کادر درمان بازی میکند.
جدال روحانی و نمکی تمامی ندارد
اما این همه ماجرا نیست، فرض (فرض محال) را بر این بگذاریم که آنچه تابهحال از سیاستها و تصمیمات اتخاذ شده است، انتخابهای درستی بوده و فقط آنطور که انتظار میرفته اجرایی نشده است. چیزهای دیگری هست که هم این فرض را باطل میکند و هم حسابی روی مغز مردم رژه میرود. مثل چی؟ مثل جدال بین حسن روحانی بهعنوان رئیس دولت و رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا و سعید نمکی بهعنوان وزیر بهداشت و عضو ستاد ملی مقابله با کرونا! این چند نقلقول را بخوانید تا بفهمید جریان مدیریت کرونا و حکمرانی دولت و ستاد عریض و طویل مقابله با کرونا در ایران چقدر فشل، بیبرنامه و نگرانکننده است.
21 فروردینماه بود که حسن روحانی در تشریح وضعیت شیوع کرونا در کشور گفت: «روزها و هفتههای سختی در پیش رو داریم، بنابراین نباید چندصدایی در این زمینه باشد. اینکه ما برای ستاد ملی کرونا یک سخنگو انتخاب کردیم برای جلوگیری از چندصدایی است. اگر بنا باشد هرکسی در تلویزیون مصاحبه کند و هر حرف و بیانی بهکار بگیرد که نمیشود. ما یک ستاد هستیم و وقتی تصمیم میگیریم همه با هم مسئولیم و همه باید از آن تصمیم حمایت کنیم.
چندصدایی جز اینکه به دست ضدانقلاب بهانه بدهیم چیز دیگری نیست و در کنار آن باعث خسته شدن کادر درمان میشویم. ما یک ستاد هستیم و وقتی تصمیم میگیریم همه با هم مسئولیم و همه باید از آن تصمیم حمایت کنیم. بههرحال الان این اتفاق افتاده است و وارد این مشکل شدهایم. این مشکلی واقعی است که باید هم واقعیتها را بدانیم و همانجایی که لازم است بگوییم اما اینکه هرکس یک طور حرف بزند اینها به ضرر کشور است و همه باید مراعات کنیم.»
بعد از این، سعید نمکی طی اظهاراتی در پاسخ به سخنان روحانی گفت: «در زمینه حرف غیرکارشناسی از محل مورد اعتماد کارشناسی مردم، اگر انتظار تکصدایی داریم، اشتباه است. ما حافظ جان مردم هستیم. من وزیر بهداشت مردم ایرانم، اعم از شیعه، سنی، مسیحی، زرتشتی، لامذهب و حتی زندانی محکوم به اعدام. من نمیتوانم با سلامت مردم مصالحه کنم و اگر مردم به این برادر کوچک طبق ارزیابیها اعتماد بیشتری پیدا کردند، دلیلش این است که من همیشه با مردمم شفاف حرف زدم.
در این مملکت اتفاقی افتاد که اگر دقت میشد و اگر نگاه کارشناسی خریدار داشت، ما در توفانی به نام موج چهارم کرونای موتاسیونیافته نمیافتادیم. مکتوبات زیادی را دارم که جزء اسناد طبقهبندی شده است و بنا ندارم منتشر کنم. ما گفتیم که ویروسی آمده با یک قابلیت بهمراتب خشنتر؛ به تمام روسای دانشگاهها هم گفتم که خودتان را برای یکی از سهمگینترین مبارزات تاریخ اپیدمی آماده کنید.
وقتی در ۱۱ اسفندماه ۱۳۹۹ مینویسم که پروازهای خوزستان باید لغو شود، برای این است که میدانم بمب ویروس دارد به اقصی نقاط کشور میرود. من مکتوب نوشتم دو راه دارید؛ یا یک برزیل برگردن من بگذارید یا به من مهلت دهید. شما از محتوای این مکاتبات خبر ندارید، که اگر خبر داشتید با یقه پاره کرده از من حمایت میکردید. اگر میگویم پرواز ترکیه را ببندید، به این دلیل است که من میدانم آنجا ویروس غیرانگلیسی هم دارد میچرخد و نوشتم اگر من گرفتار ویروس برزیلی و آفریقای جنوبی و موتاسیونیافته هندی شوم، دیگر نمیتوانیم کار را جمع کنیم.
تمام این مکتوبات هست. اگر انتظار تکصدایی از وزیر و کارشناس این مملکت را در جهت حرف غیرکارشناسی داریم، بدانید که این اتفاق نخواهد افتاد. وزیر بهداشت هم عضوی از ستاد ملی کروناست. این حرف یعنی چه؟ اصلا ستاد ملی بدون مصادیق کارشناسی وزارت بهداشت معنا ندارد. اصلا ما بیرون میآییم، آنها تصمیم بگیرند و به ما ابلاغ کنند. اینطور نمیتوان مملکت را اداره کرد. ما در دام یکی از سهمگینترین اپیدمیهای این مملکت افتادیم، اما کار را بر ما سخت کردند. وقتی حرف کارشناسی را نشنیدند، کار را بر ما سخت کردند. بمب آلوده جابهجا شد، آن هم با یک ویروس بسیار سرکش و نمیدانیم که آیا ویروسهای سرکشتری هم در این وضعیت وارد شد یا خیر.
آیا با ویروس برزیلی و آفریقای جنوبی و سوپر موتاسیونیافته هندی هم داریم دستوپنجه نرم میکنم یا خیر؟ همه همکارانم را بسیج کردم که این را ارزیابی کنیم. ورود به سیاسیکاری کار ما نیست و من مطلقا نمیگذارم که تیمم وارد این بازیها شود و کسی بخواهد از کرونا و مرگ مردم، برای خودش پوستین سیاست ببافد. ما اجازه این کار را نمیدهیم. دوم اینکه اکنون باید تمام هموغممان را بگذاریم برای اینکه بیماری پشت در بیمارستان نماند. این موجی که من ارزیابی میکنم، سهمگینتر از چیزی است که فکر میکنیم.»
حالا دوباره توپ در زمین روحانی بود که این بار ابتدا واعظی، رئیسدفتر رئیسجمهور وارد گود شد و خطاب به نمکی طی سخنانی گفت: «مصبیتها و هیجانات و بیان نکاتی که بسیاری از آن نیز با واقعیتها مطابقت ندارد، جز اینکه روان جامعه را دچار آسیب میکند و اختلال بهوجود میآورد، هیچ کارکرد دیگری ندارد. همه ما باید در این نوع بحرانها آرامش خود را حفظ کنیم و از تناقضگویی، اتهامافکنی و سیاسیکاری و فرافکنی دوری کنیم. مردم شاهد و ناظر رفتارهای ما هستند و دوگانگیها و ریاکاریها را تشخیص میدهند. نباید اینطور شود که توفیقات در کرونا متعلق به یک دستگاه باشد و در زمان خیزش بیماری دستگاههای همکار را مقصر قلمداد کنیم. همه با هم در توفیقات و مشکلات شریک هستیم.»
میبینید؟ نهتنها تصمیم و راهکار کارگشایی اتخاذ نمیشود، نهتنها با سیاستهای غلط با جان مردم بازی میکنند، بلکه آبشان با یکدیگر هم در یک جوی نمیرود و این مردم را بیش از همیشه نگران میکند.
ماحصل تمام اقدامات، سیاستها و بحث و جدلها!
آخرین موارد ابتلای روزانه: 25261 نفر
آخرین موارد مرگومیر روزانه: 328 نفر
تعداد کل مبتلایان تا امروز: 2194133 نفر
تعداد کل فوتیها تا به امروز: 66008 نفر
وضع موجود لاکداون نیست باید بهصورت نظامی وارد عمل شد
اینکه باید چه اتفاقی بیفتد، همانطور که گفتیم جز لاکداون کردن و تعطیلی کامل شهرها، راهی پیشروی ما نیست. با این حال با علیرضا ناجی، عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا و رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری گفتوگویی انجام دادیم و او در ارتباط با وضع موجود و چشمانداز آینده گفت: «واقعیت این است که بعد از تصمیمات بیتدبیرانهای که قبل از عید گرفته شد و وضعیت کشور به اینجا رسید، ما باز هم دچار همان نقصان در تصمیمگیری شدیم، یعنی همان اتفاقی که برای خوزستان افتاد و میتوانستیم استانی مانند خوزستان را لاکداون کنیم و از شیوع ویروس به استانهای دیگر جلوگیری کنیم اما این کار را نکردیم و مسافرتها رخ داد و باعث گسترش ویروس در کل کشور شد. درحالحاضر با این وضعیت اسفناکی که وجود دارد باز هم دست روی دست گذاشتهایم. الان این چیزی که اجرا میشود لاکداون نیست.
لاکداون این است که سکون کامل در کشور ایجاد شود. فشاری که روی بیمارستانها و کادر درمان وارد میشود اسفناک است و مردم بهصورت غمانگیزی بیتکلیف هستند. فشار بسیار زیاد است و بیمارستانها در بخش خصوصی و دولتی جوابگو نیستند. همین امر سبب میشود تلفات بالاتر برود و مردم بیتکلیف باشند و موجب چرخش بیشتر ویروس شود.
در این زمینه باید درست فکر شود و لاکداون را بهصورت واقعی اجرا کرد. متاسفانه تمام تصمیمات ما سیاستمدارانه است، بهجای اینکه تصمیمات علمی باشد. مردم بیرون هستند، مغازهها بازند و زیرزمینی کار خود را ادامه میدهند. بخش خصوصی هیچگونه تمکینی در این خصوص نمیکند، باید لاکداون را بهصورت نظامی انجام دهیم، باید شهر حکومتنظامیوار بسته شود.
تنها چارهای که بتوانیم به بخش درمان و بهداشت کمک کنیم، همین است. درباره پروتکلها و تغییر شیوههای درمانی باید وزارت بهداشت تصمیمات صریح بگیرد. شیوههای درمانی مراقبت در خانه با توجه به ظرفیتهای پایین و هجوم زیاد بیماران به بیمارستانها باید اجرا شود. درمانهای سرپایی یا مراقبتهای خانگی بهصورت درست با تفکر درست انجام شود والا وضعیت بدتر میشود. کسانی که باعث ایجاد این وضعیت شدند، ذرهای از مسیرشان باز نگشتهاند!»
تصمیمگیران از پشت مانیتور وضعیت را میبینند و از واقعیت بیخبرند
ناجی با اشاره به جدال بین رئیسجمهور و وزیر بهداشت خاطرنشان کرد: «اگر به سابقه کرونا در ایران برگردیم، این موضوع همیشگی بوده است، یعنی برای الان نیست، بلکه قدری جلوه بیرونی پیدا کرده است. در صحبتها وزیر عنوان میکند، اینها را قبلا گفتم و نوشتم و شما نمیدانید. این تعارضات همیشه وجود داشته است و الان عریانتر خودش را نشان میدهد. من معتقدم که چندصدایی در جامعه همیشه به ما ضرر زده است؛ هم در جریان واکسن، هم در جریان درمانهای ضدویروسی، هم در کنترل کووید.
اطلاعات متناقضی که افراد مختلف به مردم منتقل میکنند، به ما ضرر میزند. نمونه آخر همین موضوع است. این واضح است که کنترل کووید، کنترل صحنه سیاستمداران نیست و من به این موضوع معتقدم. ما باید در کنترل این بیماری مغز متفکر علمی داشته باشیم که این مغز متفکر باید وزارت بهداشت باشد که در هیچموردی این نقش را به آن ندادند و همیشه سعی کردند بگویند وزارت بهداشت بیعرضه است و نمیتواند کار کند. این بیاحترامیها و این تناقضات تا حدی میتواند ادامه یابد و بعد از آن موجب دلخوریها و ناراحتیها میشود.
واضح بیان کنم که قانون کنترل کووید قانون ویروس است و قانون ویروس کرونا برای همه کشورها یکسان است. اینطور نیست که این ویروس در ایران بیاید و بگوید اینجا وضع خوب نیست یا من طور دیگری رفتار کنم یا رحم کنم. قانون کنترل کووید هم قانون کنترل کره جنوبی، تایوان، چین، ویتنام و... است. ما غیر از این نمیتوانیم کاری انجام دهیم. تمام کشورها اعم از کشور ما و حتی کشورهای اروپایی و آمریکایی به این قانون توجه نکنند، این بلاها را تجربه میکنند.
تفاوت ما این است که در همهچیز اشتباهاتی داریم و همواره این را تکرار میکنیم و مورد آخر و تعطیل نکردن مسافرتها و بعد از آن انکاری که در این خصوص صورت میگیرد، بد است. این تعارض و اختلافی که بین وزیر و رئیسجمهور است که بهعنوان اعضای ستاد کرونا هستند، از قبل مشخص بود و خیلی روشن و قابل انتظار بود، حتی جریان عمومی فکری مردم انتظار یک موضعگیری جدیتر را از خیلیوقت پیش از این موضوع داشتند و در هر صورت من تصور میکنم کارد به استخوان نمکی رسیده که اینچنین عنوان میکند.
این امر غیرطبیعی نیست و باید به علم احترام بگذاریم و این نشان میدهد اگر احترام نگذاریم و به اشتباهات خود اصرار کنیم وضعیت به کجا خواهد رسید. واقعا وضعیت بد است و راحت بیان کنم بهعنوان شخصی که در بیمارستان کار میکنم، در بیمارستان از ناراحتی و گرفتاریهای مردم منقلب شدهام. کسانی که این تصمیمات اشتباه را میگیرند یکبار در بیمارستانها حاضر شوند. مشکل ما این است کسانی که تصمیمگیر هستند از پشت تریبون و مانیتورها مملکت را میبینند و از واقعیتی که اتفاق میافتد، خبردار نیستند؛ خوشبینانهترین سناریویی که میتوان تصور کرد، این است.
این درست نیست افرادی را اطراف خود جمع کنیم که با نظر ما موافق باشند یا بله قربانگو باشند و حرف ما را تایید کنند و دیگران را کنار بگذاریم و با آنها این رفتار را داشته باشیم. صحنه کنترل کووید صحنه سیاستمدارانه نیست.»
کمیته واکسن فقط یک جلسه تشکیل داده است در جریان جزئیات نیستم!
اخیرا از سوی برخی مسئولان و پزشکان و مشخصا سازمان نظام پزشکی ادعاهایی پیرامون واکسن ایرانی برکت مطرح شده است و گفتهاند این واکسن دچار مشکل شده و دیرتر از موعد وعدهدادهشده بهدست مردم میرسد. عضو کمیته ملی واکسن در واکنش به این اظهارات خاطرنشان کرد: «از زمانی که عضو کمیته واکسن شدم یک جلسه بیشتر برگزار نشده و در جریان هیچ امری نیستم.
من نمیتوانم در این باره اظهارنظر کنم و اخبار را از لابهلای خبرها و صحبتهایی که ضدونقیض است، دنبال میکنم. من هم هیچگونه اطلاعی در این زمینه ندارم و نمیتوانم اظهارنظر دقیقی داشته باشم، ولی این را میدانم که تولید واکسن مقوله سادهای نیست و مطمئنا مشکلات زیادی روبهروی ما قرار دارد. درمورد واکسنهای ایرانی چیزی که میتوان بیان کرد، این است که ترایالها هنوز تمام نشده و گفتهاند ترایال واکسن کوبا و پاستور بهزودی شروع میشود و در اصفهان انجام میدهند.
کوو برکت و فخرا هم درحال برنامهریزی و اجرای فازهای بعدی هستند. درباره واکسن رازی نیز همینطور است و تا وقتی ترایالها را برگزار نکنیم، نمیتوانیم نظر قطعی بدهیم. باید از کیفیت محصول اطمینان داشته باشیم و کارایی آن را بدانیم و بعدا درباره تولید آن صحبت کنیم که آیا با چالش روبهرو خواهد بود. در هر صورت یکسری اخبار خوب هم میرسد، مثلا خرید 60 میلیون دوز واکسن اسپوتنیک که سفیر ایران در روسیه بیان کرد، البته زمان میبرد و به این زودی این تعداد واکسن بهدست مردم نمیرسد و ممکن است تا آذرماه طول بکشد. این نشان میدهد صحنه تهیه واکسن چه در تولید و چه تهیه واکسن خارجی بسیار مشکلآفرین و چالشبرانگیز است.
در هر صورت باید این فضا را درک کنیم و مردم هم این مطالبه را دارند که هرچه سریعتر این اتفاق برای آنها رخ دهد. هرقدر تهیه واکسن را طول دهیم، شاهد خواهیم بود که گردش ویروس و ایجاد واریانتها اتفاق میافتد. شاهد هستید واریانت بریتانیایی چه بلایی سر کشور ما آورده است، موارد بسیار زیادی از عفونت مجدد را میبینیم؛ چه در کسانی که سابقه عفونت طبیعی را از قبل داشتهاند و چه در تعداد معدودی از افراد که واکسن را بهطور کامل دریافت کردهاند و خیلیوقت است از واکسن زدنشان گذشته است. اینها هشدارهایی برای ماست که باید هرچه سریعتر برنامه واکسیناسیون را جلو ببریم.»
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/
انتهای پیام/