هدف سیاستهای تعدیل ساختارهای اقتصادی، تغییر حکمرانی کشور است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه و کرسیهای آزاداندیشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، جامعه جهانی در سالهای گذشته دچار تحولاتی چون فروپاشیهای مالی، منازعات سیاسی و ترویج اباحهگری شده به نحوی که از کیفیت زندگی بشر کاستهاند.
امروزه همه کشورها از جمله ایران با مشکلاتی مواجهاند که برخی غیرپیشبینی نشده هستند مانند کرونا اما برخی دیگر مانند ساختار نظام مالی جهانی که انتظار میرفت موجب بهبود شرایط زندگی بشر شوند، تحولاتی ایجاد کردهاند که اقتصاد، سلامت و حتی حیات بشر را در معرض خطرهای جدی قرار داده و سقوطهای مالی عظیم و فروکاستهای تمدنی را به دنبال داشتهاند.
آیا این وقایع موضوعی مقطعی و گذرا هستند یا ریشه در مسائل عمیقتری چون نوع الگویهای انتخاب شده برای اداره جامعه دارند؟ آیا با فرمولها و ساختارهای گذشته میتوان از این بحرانها عبور کرد؟ ضرورت تغییر حکمرانیها در این امر چیست؟ برای پاسخ به این سوال با حجتالاسلام علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم به گفتگو پرداختهایم که بخش دوم از صحبتهای او تقدیم مخاطبان میشود.
فرار از کاپیتالسیم، سقوط در سوسیالسیم
آنا: ایران پس از انقلاب اسلامی کدام الگوی اقتصادی را انتخاب کرد؟
پیروزمند: در کشور ما در امتداد میراث شومی که از رژیم پهلوی به یادگار مانده بود بنیان اقتصاد و الگوی توسعه کشور براساس الگوهای سرمایهداری ریخته شده بود. زمانیکه انقلاب اسلامی رخ داد به دلیل موج غربستیزی و امپریالیستستیزی که در کشور به وجود آمده بود، طبیعی بود که بر علیه نمادهای حکمرانی نظام سرمایهداری از جمله حکمرانی اقتصادی آن مخالفتهای جدی شروع شود، اما الگوی جایگزینی وجود نداشت و بسیاری از کشورهای دنیا که تسلط نظام سرمایهداری منجر به بیعدالتی و رکود شده بود و به ناچار به الگوی سوسیالیستی روی آورده بودند.
لذا سوسیالیسمی که نیمی از جهان را تحت تاثیر خود قرار داده بود بر کشور ما هم اثر گذاشت و این به علت قوت نظام سوسیالیستی نبود، بلکه به خاطر شورشی بود که در دنیا علیه استبداد پنهان نظام سرمایهداری شکل گرفته بود، ولی مردم الگوی دیگری غیر از نظام سوسیالیستی نمیشناختند که بتوانند جایگزین آن کنند.
در دوره سازندگی سیاستهای تعدیل ساختارهای اقتصادی در دستور کار قرار گرفت و پس از دولت سازندگی تعدیل ساختارهای سیاسی، جامعه مدنی و گسترش دموکراسی مورد تاکید واقع شد حال آنکه انقلاب اسلامی ایران شناخته شدهترین الگوی سیاسی مردم سالاری نه تنها در منطقه بلکه در دنیا بود
در ایران هم پس از انقلاب اسلامی این مسئله تکرار شد اما با یک روند خفیفتر و تعدیل شدهتر، یعنی اقتصاد کشور برای اینکه خودش را از چنگال اقتصاد سرمایهداری رها بکند در یک مقطعی به سمت الگوهای سوسیالیستی هدایت شد و نتیجه این شد که موضوع حاکمیت دولت بر ساختار اقتصادی تقویت شد و بخش خصوصی نقش کم رنگتری در اقتصاد کشور به عهده بگیرد.
در یک مقطعی موضوع تعاونیها که البته در قانون اساسی ایران اسلامی مورد توجه قرار گرفته اجرا شد. اقتصاد تعاونی را در زمان دولت آقای مهندس موسوی بطور جدی مورد توجه قرار دادند که الگوی آن را از اقتصاد تعاونی در کشورهای سوسیالیستی گرفته بودند و در همان زمان برخی انقلابیون با این نوع اقتصاد تعاونی مخالت کردند، چرا که آن را مجرایی برای نفوذ اقتصاد سوسیالیستی بر ساختار اقتصاد کشور قلمداد کردند.
میوه سرمایهداری شدن اقتصاد را در سیاست و فرهنگ چیدند
آنا: شروع جدی الگوهای سرمایهداری در ایران پس از انقلاب مصادف با چه دولتی است؟
پیروزمند: تاثر از اقتصاد سوسیالیستی تا بعد از زمان جنگ تحمیلی ادامه پیدا کرد اما بعد از جنگ تحمیلی که دوره بازسازی شروع شد از الگوهای سوسیالیستی فاصله گرفته شد و بازگشتی به سمت پذیرش و رفع موانع الگوهای اقتصاد سرمایهداری مشاهده شد. البته منظورم این نیست کسانی که در مدیریت و قانونگذاری کشور این مسئله را دنبال میکردند به دنبال وابسته کردن ایران به نظام سرمایهداری بودند اما نکته مهم این است که این ساختارها و حکمرانی اقتصادی که امتداد آن در ساختار و حکمرانی سیاسی بود و در دوران اصلاحات دنبال شد، بطور طبیعی تاثیر منفی خودش را در نفوذ فرهنگ غرب، فرهنگ دنیاخواهی و سرمایه سالاری بر ایران گذاشت.
مشکل پیشرفت کشور نبود الگوی اقتصادی است نه سیاسی
آنا: میتوان گفت تغییر الویتی در کشور از مسائل اقتصادی به مسائل سیاسی و حکمرانی صورت دادهاند؟
پیروزمند: بنیانگذاران این تفکر برای گسترش توسعه، رفاه و اقتصاد کشور این رویه را اجرا کردند، اما میبینیم که براساس همان تجربهای که بیرون از همین مرزها اتفاق افتاده بود در دوره سازندگی سیاستهای تعدیل ساختارهای اقتصادی در دستور کار قرار گرفت و پس از دولت سازندگی تعدیل ساختارهای سیاسی، جامعه مدنی و گسترش دموکراسی مورد تاکید واقع شد حال آنکه انقلاب اسلامی ایران شناخته شدهترین الگوی سیاسی مردم سالاری نه تنها در منطقه بلکه در دنیا بود و مشکل ما در حوزه پیشرفتِ کشور، نبودِ الگوی دموکراسی در کشور نبود.
از فقر دانشی برای ارائه الگوی اقتصاد اسلامی رنج میبریم و به دلیل فقدان نظام دانشی از یک سو و رسوخ ساختارهای جهانی از سوی دیگر به نظام پولی و مالی جهانی وابسته شدهایم، این وابستگی باعث میشود که غرب ما را با تحریم و دیگر ابزارها تحت فشار قرار دهد
هنوز هم نظریهپردازان دوره اصلاحات مشکل کشور را مشکل دموکراسی معرفی میکنند و علیرغم اینکه رهبر انقلاب الویت کشور را درمان و اصلاح اقتصاد و فرهنگ عنوان میکنند تصور آنها همچنان این است که مشکل کشور دموکراسی است و به همین علت از واقعیت کشور خود فاصله میگیرند.
فقر دانشی برای ارائه الگوی اقتصاد اسلامی به ابزار دشمن برای اعمال فشارها تبدیل شده است
آنا: خلا دانش اقتصاد ملی و اسلامی هنوز ادامه دارد؟
پیروزمند: گزارش تاریخواری که از نظریههای متاخر توسعه در غرب و ایجاد تحولاتی که در ایران با یک فاصله زمانی کوتاه در امتداد این نظریات ارائه شد نشاندهنده این است که ما چه شرایطی را بسر بردهایم. علیرغم تلاشهای صورت گرفته همچنان از یک فقر دانشی برای ارائه الگوی اقتصاد اسلامی رنج میبریم و به دلیل فقدان نظام دانشی از یک سو و رسوخ ساختارهای جهانی از سوی دیگر به نظام پولی و مالی جهانی وابسته شدهایم، این وابستگی باعث میشود که غرب بتواند از همین وابستگی سوء استفاده نموده و ما را با تحریم و دیگر ابزارها تحت فشار قرار دهد.
اقتصاد اسلامی مقوم ارتباط با جهان است
آنا: اقتصاد اسلامی مقوم روابط با جهان است و به حکمرانی سیاسی کمک میکند یا خیر؟
پیروزمند: البته منظور از اقتصاد اسلامی این نیست که میخواهیم یا میتوانیم ارتباط پولی و مالی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و علمی را با دنیا قطع کنیم؛ اتفاقا باید این ارتباطات روز به روز تقویت شود، اما موضوع نگران کننده این است که اقتصاد سرمایهداری سعی کرده علیرغم بحرانهای درونی فزایندهای که دارد الگوی خود را بزک و کشورهای دیگر را اغوا کند و به این ترتیب از سرمایه طبیعی و انسانی آن کشورها برای بزرگتر شدن خود و پنهان کردن بحرانهای خود استفاده کند و سعی داشته این حرکت یکسویه را نسبت به ایران اسلامی هم پیاده کند.
خشم استکبار از حریت ایران اسلامی/قطع وابستگی راه تفوق بر فشارهای دشمن است
آنا: راه عبور از فشارهای دشمن را چه میدانید؟
پیروزمند: آنچه که نظام استکباری را برآشفته نموده این است که انقلاب اسلامی در یک بخشهایی چون حاکمیت سیاسی و تا حدودی در حکمرانی فرهنگی از این ساختار پیروی نکرده است و به همان میزانی که پیروی نکرده قدرت مقاومت در مقابل سیطره جهانی یافته بنابراین وابستگی ساختار اقتصادی کشور به ساختارهای بینالمللی کشور را آسیبپذیر کرده است و به میزانی که بتوانیم از این محاسبات و معادلات خارج شویم و براساس مبانی خودمان، با تکیه بر توانمندیهای خودمان و شناخت درست از مردم و اعتماد به آنها به فعالیت بپردازیم، میتوانیم محاسبات آنها را بهم بریزیم و به تدریج هم از نظر دانشی هم میدانی و عملیاتی تجربه متفاوتی را فراروی بشریت قرار دهیم.
این موضوع در چند ساحت تعقیب شده و لازم است که بیش از پیش پیگیری شود درباره اینکه چه باید کرد تا بر دانش و ساختار غربی تفوق پیدا کنیم راههای مختلفی وجود دارد.
انتهای پیام/4107/
انتهای پیام/