پیام و ابومسلم مثل آب خوردن از بین رفتند
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، درست در سالهایی که «هارالد آنتون شوماخر» در تیم ملی آلمان خوش میدرخشید، در فوتبال مشهد هم سنگربانی بود که به «رجب شوماخر» مشهور شده بود؛ گلری که از دروازه پیام محافظت میکرد و واکنشهایش بیشباهت به واکنشهای گلر افسانهای فوتبال آلمان نبود.
پیشکسوت این هفته «سهشنبهها با پیشکسوتان فوتبال» خودش را یک کارگر میداند که برای رسیدن به یک باشگاه حرفهای فوتبال، رؤیاها در سر پرورانده و سختیها کشیده است. رجب صالحی از روزهای سخت نوجوانی و تلاش برای رسیدن به پیراهن پیام میگوید؛ روزهایی که ختمبهخیر فوتبال شد.
به وقت تولد
دوم فروردین1338 به دنیا آمدم و در محله عامل مشهد بزرگ شدم. 2 خواهر و 2 برادر هستیم که من فقط بهسمت فوتبال رفتم.
تعداد فرزندان
3 پسر دارم.
شروع فوتبال
در پانزدهشانزدهسالگی برای تیم محلی اصغر رحیمی به نام «اطلاعات» بازی میکردم. پدرم به رحمت خدا رفته بود، اما مادرم با فوتبالبازیکردن من مخالف بود و میگفت باید بروی کار کنی. بهخاطر همین یواشکی لباسهای ورزشیام را میشستم تا مادرم متوجه نشود.
بعد از آن بود که اصغر رحیمی من را به جواد مرادنژاد معرفی کرد و وارد تیم پیام شدم. چندسالی را برای پیام بازی کردم و بعد بهخاطر استخدام در شرکت برق به تیم برق پیوستم و در لیگ دستهدوم بازی کردم. فوتبالم را هم در همان تیم برق به پایان رساندم.
دوران مربیگری
گرفتاریهای کاری هیچوقت نگذاشت که سمت مربیگری بروم.
شغل در کنار فوتبال
قبلا کاشیکار بودم، اما همانموقع که به پیشنهاد رضا نخودیان به تیم برق رفتم، به استخدام شرکت برق منطقهای درآمدم و چند روز دیگر هم بازنشسته میشوم.
خودرو و منزل
یک دستگاه پژو405 و یک واحد مسکونی در منطقه قاسمآباد دارم که شرکت برق داده است.
آخرین فعالیت ورزشی
با بچههای پیام هر هفته تمرین میکنم و سال گذشته هم با تیم پیشکسوتان شرکت برق قهرمان مسابقات کشوری در اصفهان شدیم.
تلخوشیرین فوتبال
تلخترین اتفاق به نظر من همین است که به فوتبال در این خطه بها نمیدهند. پیام و ابومسلم مثل آب خوردن از بین رفتند. استان ما پُر از جوانان مستعدی است که میتوانند آینده درخشانی را برای فوتبال این شهر رقم بزنند، اما متأسفانه اینطور نیست. اتفاق شیرین هم برای من افتخار بازی در تیم پیام با بازیکنان اخلاقمدار و خوب بود.
حال فوتبال مشهد
حال فوتبال این استان در قیاس با سایر استانها زیاد خوب نیست. ما زمانی در اوج فوتبال کشور بودیم، اما الان خیلی از استانهای کوچک آمدند و از ما سبقت گرفتند. نمیدانم چه باید بگویم. فقط متأسفم که وضع فوتبال ما به اینجا رسیده است.
درددل
گلایه من فقط این است که چرا به جوانان و فوتبال این شهر بها نمیدهند. حیف است جوانان ما به خیابانها و هزارویک آسیب اجتماعی کشیده شوند. چه بهتر که زمینه فوتبالبازیکردن و ورزشکردن را برایشان فراهم کنیم.
منبع: روزنامه شهرآرا
انتهای پیام/
انتهای پیام/