دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
12 اسفند 1399 - 10:39
اسماعیلی در نشست نقد کتاب دین و دیکتاتوری:

سیره و اندیشه رهبران انقلاب اسلامی در اثر سروش محلاتی جایی ندارد

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: نویسنده دچار خلط مفهومی و تنوع تلقی از مفاهیم در اثر است و به جای ارجاع به نظرات و سیره امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب به افرادی استناد می‌کند که اندیشه‌شان بسیار متفاوت با رهبران انقلاب است.
کد خبر : 568123
5.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه و کرسی‌های آزاداندیشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، نشست علمی نقد کتاب «دین و دیکتاتوری» اثر سروش محلاتی به همت مرکز فرهنگی دانشگاهی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی با حضور استادان اندیشه‌ به صورت مجازی برگزار شد.


در این نشست اسماعیلی، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به جریان‌شناسی این نحله روشنفکری دینی و سروش محلاتی گفت: تفکر آنها متاثر از تفکر منتظری است.


 اسماعیلی با بیان اینکه سروش محلاتی در یک دهه اخیر از مدرسان فعال در حوزه روشنفکری دینی است گفت: سیاست بر تفکرات این جریان روشنفکری بسیار موثر است و موضع‌گیری‌ها و استدلال‌های آنها به لحاظ سابقه تاریخی قابل تطبیق بر پیشینه سیاسی‎شان است.


وی با اشاره به نمایندگان فکری این جریان سیاسی گفت: از نام‌آشناترین آنها در حوزه سیاست می‌توان محسن کدیور را نام برد.


 اسماعیلی در نقد کتاب دین و دیکتاتوری افزود: کتاب دچار اغتشاش مفهومی و تنوع مفاهیم متعدد بدون ایضاح مفاهیم است و تلقی محلاتی این است که نظام رهبری و حاکمیتی جمهوری اسلامی یک نظام غیر دموکراتیک است.


این عضو هیات علمی دانشگاه تهران در ادامه گفت: نقد مهمی که به آثار سروش محلاتی وارد است خلط مفهومی و تنوع تلقی از مفاهیم است و لازم است مفاهیم کلیدی در کتاب‌ها و آثار او تبیین شوند.


وی افزود: در آثار سروش محلاتی نقد عملکرد شخص رهبری بارز و بسیاری از آنها نقدهای غیر واقع‌بینانه است و خواننده را با ابهام و ایهام رها می‌کنند.


اسماعیلی در ادامه گفت: محلاتی در صفحه ۱۱ کتاب «دین و دیکتاتوری» طوری القا می‌کند که گویی عدالت تنها شرط از شروط رهبری است و صورت‌بندی‌های غیرواقعی به مخاطب ارائه می‌کند، اما سوال این است که در کجای اندیشه سیاسی و عمل رهبر انقلاب تقلب و زور در حکمرانی مطرح است. عادل بودن حاکم شرط لازم و رهبری است اما تنها شرط نیست و ذیل اصل ۱۰۷ و ۱۰۹ و ۱۱۱ قانون اساسی نظارت بر رهبری وجود دارد اما محلاتی به راحتی این موارد را نادیده می‌گیرد.


اسماعیلی گفت: محلاتی در آثار خود کیفیت تصاحب قدرت را از ویژگی‌های دیگر دیکتاتوری می‌داند که در آثار خود بر آن تاکید دارد. سعی محلاتی این است که به تفاوت تفکر شیعه و سنی در مبدا و خاستگاه حاکمیت بپردازد و تفکر شیعه را مخالف استفاده از زور معرفی کند.


 این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران علت غلبه نگاه سیاسی بر دیدگاه‌های محلاتی را استنادهای ضعیف دانست  و گفت: به عنوان نمونه محلاتی استفاده و فهم نادرستی از دیدگاه‌های آیت‌الله مصباح یزدی دارد و ایشان را قائل به جبر و زور در دولت اسلامی می‌شناسد این در حالی است که در صفحه ۷۳ کتاب «درس‌هایی از ولایت فقیه» آیت‌الله مصباح یزدی آمده است «فقیه در اصل تاسیس هیچ‌گاه  متوسل به زور و جبر نمی‌شود».


وی با بیان اینکه محلاتی هیچ اشاره‌ای به دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب نمی‌کند و در مقام تضعیف حاکمیت است افزود: رهبری در ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ فرمودند "هیچ قدرتی اگر از تغلب و زور باشد مورد قبول نیست... قهر و غلبه در نظام اسلامی جایی ندارد... قدرتی که از انتخاب و اراده مردم باشد مشروع است".


اسماعیلی گفت: چگونه است که محلاتی به دیدگاه‌های رهبری ارجاع نمی‌دهد. در جایی می‌گوید«مطهری از نادر متفکرانی است که حکومت معصوم را با زور و غلبه مشروع نمی‌داند». واژه نادر بسیار مورد تعجب است! مگر ایشان بیانات رهبری را مشاهده نمی‌کنند.


این استاد دانشگاه تهران در ادامه نشست نقد کتاب دین و دیکتاتوری گفت: محلاتی در بخش مشروعیت و جباریت کتاب می‌پرسد «آیا امکان دیکتاتوری در حکومت دینی وجود دارد؟» و در پاسخ معتقد است که قائلین به نظریه انتصاب، به تفکیک مقبولیت و مشروعیت قائل نیستند.


وی در ادامه گفت: این سوال از محلاتی مطرح است که ایشان در حکم انتصاب مرحوم بازرگان در صحیفه امام خمینی(ره) و تاسیس شورای انقلاب، تفکیک مشروعیت و مقبولیت را درنمی‌یابد. این ادعای محلاتی به شدت نادرست و غیرقابل توجیه است.


اسماعیلی افزود: امام خمینی(ره) قائل به انتصاب است، مشروعیت را از خدا و مقبولیت را از اراده مردم می‌داند. اما محلاتی بیشتر به افرادی ارجاع می‌دهد که اندیشه‌شان بسیار متفاوت با اندیشه امام است. به طور مثال آثار محلاتی بسیار به آیت‌الله مومن و دیدگاه‌های او ارجاع داده می‌شود و او را تئوریسین جمهوری اسلامی می‌داند و با نقد دیدگاه‌های مومن برای تضعیف حاکمیت و رهبری نظام استفاده می‌کند. این در حالی است که دیدگاه‌های امام و رهبری وجود دارد و لزومی به انتصاب برخی دیدگاه‌ها به رهبری نیست.


اسماعیلی گفت: دیدگاه مقام معظم رهبری حتی متفاوت از امام است. رهبری علاوه بر مقبولیت و مشروعیت، کارآمدی را نیز به مشروعیت نظام می‌افزایند. رهبری انقلاب در جمع آقایان مصباح، مومن، هاشمی، شاهرودی در سال ۸۳ بیانات مربوط به کارآمدی نظام به عنوان مبنای مشروعیت را بیان می‌کنند.


وی گفت: مفهوم دیگری که در آثار سروش محلاتی وجود دارد معصوم‌انگاری حاکمان است. در نقد محلاتی باید گفت چه کسی به معصومیت ولی فقیه قائل است! رهبری در نظام جمهوری اسلامی رخ به رخ نقد می‌شود. مصطفی تاج‌زاده روزی نیست که چندین توئیت بر ضد رهبری نزند. خود سروش محلاتی در بسیاری از مباحث به نقد رهبری می‌پردازد. رئیس‌جمهور گفتگوهایی انتقادی با رهبر دارند.


این استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد افزود: چگونه است که محلاتی رهبر را قدرت نظارت‌ناپذیر می‌داند. محلاتی نظارت‌ناپذیری را از مولفه‌های نظام استبدادی می‌داند و اصرار دارد رهبری نظارت‌پذیر نیست و انحراف بزرگی در جمهوری اسلامی بعد از سال ۸۸ رخ داده است و شاهد تغییر عمده سیره نظری امام هستیم.


اسماعیلی تصریح ‌کرد: محلاتی با مقایسه آیت‌الله شهید بهشتی و آیت‌الله جنتی، مدعی است در دوران دوم(آیت الله جنتی) راه هر گونه تغییر در نظام بر مردم بسته شد. این در حالی است که آیت‌الله بهشتی و آیت‌الله جنتی به هم نزدیک و از مسئولان قدیمی بوده‌اند و تفکیک جنتی از بهشتی انکار بدیهیات است.


اسماعیلی افزود: آیا بعد از سال ۶۸ جمهوری اسلامی راه تغییر را بر خود بسته است، بعد از سال ۶۸ روسای جمهوری انتخاب شدند که رهبری مقید به مردم‌سالاری دینی آنها با آنها کار می‌کرد. مقبولیت برخی روسای جمهوری در پایان دوران خود بسیار کم بود، اما آیت‌الله خامنه‌ای از حمایت دولت به خاطر صیانت از رای مردم دست برنداشتند. چگونه است که راه تحول در جمهوری اسلامی بسته شده است.


اسماعیلی در پایان نقد خود بر کتاب دین و دیکتاتوری گفت: استدلال‌های غیر واقعی درباره جمهوری اسلامی و بی‌توجهی به واقعیات بیرونی در آثار سروش محلاتی جفا به جمهوری اسلامی و رهبری است. محلاتی در پایان کتاب خود به حکمرانی در نظام یا بر نظام اشاره داد و به نوشته‌های آیت‌الله مومن استناد می‌کند و این‌گونه نتیجه می‌گیرد که فقیهان جمهوری اسلامی از حکمرانی بر نظام حمایت می‌کنند. این در حالی است که رهبری در قانون اساسی و درون نظام عمل می‌کند و خارج از قانون اساسی عمل نمی‌کند.


انتهای پیام/4107/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب