دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
30 بهمن 1399 - 00:35

نگاهی به تحرکات اخیر غرب در قبال بحران یمن

رویکرد اخیر آمریکا و هم‌پیمانانش نه برای حل بحران‌های منطقه بلکه برای زمینه‌سازی جهت ایجاد بحران‌های جدید در منطقه است، رویکردی که البته تکرار همان تجربه شکست خورده ترامپ و فشار حداکثری خواهد بود و قطعا شکستی سنگین را در کارنامه بایدن و متحدانش ثبت خواهد کرد.
کد خبر : 565103
1.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، یمن که در طول 6 سال اخیر صحنه جنایت و توحش ائتلاف عربی ـ آمریکایی و مقاومت ملت بزرگ خود بوده است طی هفته‌های اخیر با تحولات قابل توجهی همراه بوده است.


هفته پیش «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هشدار داد که جنگ در یمن به عاملی برای بی‌ثباتی در منطقه تبدیل شده و رسانه‌ها نیز‌ از طرح پارلمان اروپا برای برقراری آتش بس در یمن خبر دادند.


پیش از این «جو بایدن» رئیس‌ جمهور آمریکا که در زمان معاون اولی‌اش در دولت اوباما چراغ سبز تجاوز به یمن داده شد نیز با انتقاد از اوضاع انسانی یمن ادعا کرد که دولت او تلاش دارد جنگ در این کشور را متوقف کنند و از تیم ویژه خود در غرب آسیا خواسته برای حصول آتش‌بس در یمن اقدام کند.


از سویی؛ هم‌زمان با اعلام آمریکا مبنی بر توقف همکاری اطلاعاتی با عربستان در قبال یمن، «مارتین گریفیتس» نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن روز یکشنبه ۱۹ بهمن برای نخستین بار به ایران سفر کرد تا با مقام‌های تهران در خصوص اوضاع کشور جنگ‌زده یمن دیدار و گفتکو کند.


با این تفاسیر؛ آیا واقعا غرب با در پیش گرفتن چنین رویکردی به دنبال حل بحران یمن است؟


نگاهی به تحولات و چالش‌های پیشِ روی یمن نشان می‌دهد که علاوه بر توقف حملات سعودی، مهمترین اولویت در این خصوص پایان دادن به محاصره هوایی، زمینی و دریایی برای انتقال مایحتاج مردم است، چنانچه سازمان ملل رسما اعلام کرده است 20 میلیون یمنی تحت محاصره ائتلاف عربی ـ آمریکایی به کمک‌های غذایی و دارویی نیاز دارند.


نکته مهم اما اینجاست که در مواضع کشورهای غربی نه تنها سخنی در این موارد مطرح نشده که فرانسه و انگلیس رسما بر ادامه فروش تسلیحات به سعودی تاکید کرده‌اند. بر این اساس مواضع اخیر این کشورها را می‌توان در اهداف و دلایلی ورای کمک‌رسانی به یمن جستجو کرد.


نخست؛ بنابر شواهد، سعودی در یمن با شکست مواجه شده، لذا غرب در پی کمک به فرار آبرومندانه ریاض از باتلاق یمن است تا با اهمیت‌زدایی از جنایات سعودی و رهایی دادن آن از مجازات، سرپوشی هم بر تحرکات رژیم صهیونیستی و امارات برای سلطه بر مناطق استراتژیک یمن از جمله جزیره سقطری بگذارد.


دوم؛ با بیداری افکار عمومی، غرب با رسوایی جهانی در قبال بحران یمن مواجه است، لذا رویکردهای سیاسی اخیر را می‌توان اقدامی برای کاهش فشار افکار عمومی جهانی و  هدایت توجهات از جنایات آنان دانست تا به دنیا القاء شود که بایدن با ترامپ متفاوت است.


سوم؛ دستاوردهای دفاعی و نظامی و ایستادگی مردم یمن، ادامه راه مقاومت در عراق، سوریه، لبنان و فلسطین و با الگوگیری از مقاومت ملت ایران رقم خورده است، لذا آمریکا نگران از تداوم این مسیر، سعی در به حاشیه راندن موضوع مقاومت در یمن دارد تا وانمود کند که چون بایدن آمده ماجرا رو به اتمام است نه اینکه مقاومت نتیجه داده است.


چهارم؛ این احتمال وجود دارد که آمریکا بخواهد رویکرد اخیر خود در قبال یمن را به برجام متصل کرده و آن را به جای لغو تحریم‌ها به عنوان یک امتیاز به ایران فروخته و خواستار پایان اقدامات مقابله‌ای ایران شود. این در حالی است که ایران از همان ابتدای تجاوز ائتلاف به یمن تاکید داشته که یمن راهکار نظامی ندارد و طرحی 4 ماده‌ای را برای پایان بحران ارائه کرد که هرگز از سوی غرب و سازمان ملل مورد توجه قرار نگرفت.


از سویی؛ ایران همواره بر حق تعیین سرنوشت ملت‌ها از جمله ملت یمن تاکید داشته و هرگز این حق را وجه المصالحه و معامله با سایر کشورها قرار نداده و نخواهد داد و درباره برجام نیز همچنان منتظر لغو عملی تمام تحریم‌ها است.


در اصل رویکرد اخیر آمریکا و هم‌پیمانانش نه برای حل بحران‌های منطقه بلکه برای زمینه‌سازی جهت ایجاد بحران‌های جدید در منطقه است، رویکردی که البته تکرار همان تجربه شکست خورده ترامپ و فشار حداکثری خواهد بود و قطعا شکستی سنگین را در کارنامه بایدن و متحدانش ثبت خواهد کرد.


غرب باید پاسخ‌گوی جنایات بی‌شمار و ویرانی‌های تحمیلی به یمن باشد و با صرف ادعای تغییر رویکرد نمی‌تواند از پاسخگویی طفره برود.


منبع: نورنیوز


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب