دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
18 بهمن 1399 - 13:24

چه کسانی از مافیا قلمداد کردن کودکان کار سود می‌برند؟

در شرایطی که تکلیف نهادهای رسمی و مسئول در خصوص پدیده کودکان کار مشخص نیست، جریانی رسانه‌ای، معلوم نیست براساس چه شواهد و مستنداتی اصرار دارد مافیایی بودن کودکان کار را در باور عمومی جابی ندارد.
کد خبر : 562130
BQ4K7039.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا،کودکان کار، عضو گروه‌های مافیایی هستند؟ پدرخوانده ثروتمند و بدذاتی، سرکردگی این باندها را برعهده دارد که از کودکان بهره‌کشی می‌کند و کمک ما به آن‌ها ‌فقط جیب او و همدستانش را پرپول‌تر می‌کند؟ در یادداشت حاضر، پاسخی برای این سوالات پیدا نخواهید کرد و اصلا بعید است جای دیگری هم جوابی دریافت کنید. با پرس‌وجو در این باره تنها چیزی که عایدتان می‌شود، اظهارات و ادعاهای تناقض آمیز است.


رئیس اورژانس اجتماعی کشور می‌گوید: «گردش مالی در کودکان خیابانی بیش از هزارمیلیارد تومان تنها در شهر تهران است. نکته تأسف بار این جاست که کمتر از ۳۰درصد این پول دراختیار بچه قرار می‌گیرد. هر یک ریالی که شما به آن کودک کمک می‌کنید، حضور او را در خیابان تثبیت می‌کنید. بیزینس فعال می‌ماند. باید در یک جایی بیزینس را بشکنیم.»


(منبع: مهر، تیر 99). کارشناس دفتر آسیب دیدگان خیابانی سازمان بهزیستی تهران توضیح می‌دهد: «مسئولان بهزیستی تهران معتقدند در بررسی وضعیت کودکان کار خیابانی هرچه پیش رفتند، به مافیا نرسیدند و این کودکان خانوادگی کار می‌کنند.»(منبع: اقتصادآنلاین، شهریور 98). نایب رئیس فراکسیون پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی مجلس، معتقد است: «بهزیستی و دیگر دستگاه‌ها ‌هرقدر برای سامان دهی کودکان کار تلاش می‌کنند به نتیجه نمی‌رسند زیرا قدرت مافیا از آن‌ها ‌بیشتر است.»



(منبع: خبرگزاری خانه‌ملت، مهر 98) و سرپرست سازمان رفاه و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران بیان می‌کند: «این را که گفته می‌شود کودکان توسط یک مافیا یا جریان‌های سازمان یافته‌ای که قدرت و نفوذ دارند به کار گمارده می‌شوند، قبول ندارم. برخی از این کودکان به صورت انفرادی این کار را می‌کنند و برخی هم به وسیله خانواده یا فامیل‌های‌شان همه باهم دسته جمعی این کار را انجام می‌دهند. ممکن است فردی باشد که تعدادی از این کودکان را در یک یا دو چهارراه با اطلاع والدین‌شان مشغول کرده باشد اما به آن شکلی که گفته می‌شود، مافیا نیست.»(منبع: عصر شهروند، مرداد 99).


رقابت نابرابر میان رسانه و فعالان حقوق کودک

 در شرایطی که تکلیف نهادهای رسمی و مسئول در خصوص پدیده کودکان کار مشخص نیست، جریانی رسانه‌ای، معلوم نیست براساس چه شواهد و مستنداتی اصرار دارد مافیایی بودن کودکان کار را در باور عمومی جابیندازد. این جریان که از هفت سال پیش با سریال تلویزیونی «آوای باران» به کارگردانی «حسین سهیلی زاده» شروع شد، حالا با سریال «ملکه گدایان» اثر همان کارگردان در شبکه نمایش خانگی دنبال می‌شود. جالب آن که پخش سریال تازه با بازپخش آوای باران در شبکه آی‌فیلم همزمان شده است. اگر تیم تحقیقاتی این سریال مدارکی دال بر ادعایش دارد، خوب است با نهادهای دولتی هم درمیان بگذارد تا دست کم در اظهارنظرهای‌شان در این باره به اتفاق نظر برسند اما اگر اصرارش صرفا براساس شنیده‌ها ‌و حدسیات است، باید بداند ادعایش چه پیامدهایی ممکن است داشته باشد.


 فعالان حقوق کودکان در تلاش اند به عامه مردم رفتار صحیح با کودکان کار را بیاموزند؛ بچه‌هایی محروم از امکانات اولیه زندگی که کودکی‌شان را در دل انواع آسیب می‌گذرانند و توهین و تحقیرهای از سر ناآگاهی مردم، زخم مضاعفی بر دردشان است. حالا چطور می‌شود به شهروندی که تحت تأثیر القای رسانه، این بچه‌ها ‌را مافیا و خلافکار می‌داند، توضیح داد که باورش مبنایی ندارد و حتی اگر مطابق با واقعیت هم باشد، مجوزی بر بدرفتاری نیست؟ واضح است که در غیاب واکنش مسئولانه مسئولان، فعالان حوزه کودک بی‌بهره از تریبون عمومی، رقابت بر سر جهت‌دهی به افکار عمومی را به رسانه می‌بازند که دامنه نفوذ وسیع تر و قدرتمندتری دارد.



 اما این برد رسانه، به چه کسی نفع می‌رساند؟ برخی معتقدندساده‌لوحانه است اگر گمان کنیم صرفا پای جذب مخاطب درمیان است. یک اثر نمایشی چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش‌خانگی، برای گرفتن مجوز پخش از فیلترهای متعددی می‌گذرد؛ اگر مافیایی جلوه دادن کودکان کار برای عده‌ای منفعت نمی‌داشت، به همین سادگی و بدون استناد به ادله کافی قابل ارائه می‌بود؟ خبرگزاری ایرنا در دی 98 می‌نویسد: «طبق اعلام مجلس شورای اسلامی در سال ۹۷ بین سه تا هفت میلیون کودک کار در ایران به دلایل مشکلات اقتصادی [...] برای تامین امور زندگی خود و خانواده مجبور به کار کردن در اماکن مختلف مانند مراکز زباله سوزی، کارگاه‌های تولیدی، جمع آوری ضایعات آهن و پلاستیک و... مشغول کار هستند».


 این آمار عجیب و باورنکردنی را بگذارید کنار طرح‌های شکست خورده بسیاری که طی سال‌های گذشته در زمینه کودکان کار پیشنهاد و اجرا شده است، ازجمله؛ تجهیز و راه اندازی مراکز جمع آوری، شناسایی و هدایت متکدیان و کودکان خیابانی، سال 77؛ مراکز شناسایی، تشخیص و جایگزینی کودکان خیابانی، سال 78؛ سامان دهی ٢٠هزار کودک خیابانی، سال 81؛ آیین نامه سامان دهی کودکان خیابانی، سال 84.


 ادعایی بی‌اساس و معضلی که فراموش می‌شود


یک بار دیگر موضوع را به طور خلاصه بررسی کنیم. پدیده کودک کار، هیچ متولی مشخص پاسخ گویی ندارد؛ هرکدام از نهادهای پلیس، وزارت کشور، شهرداری‌ها، سازمان بهزیستی و قوه‌قضاییه در مواردی اظهارنظر و ابراز وجود می‌کنند و در مواردی دیگر، ادعا می‌کنند که تخصص و وظیفه‌ای در این حوزه ندارند. آمار دقیقی از کودکان کار وجود ندارد ولی همان رقم تخمینی مجلس هم خبر از فاجعه‌ای عظیم می‌دهد. طرح‌هایی در گذشته پیشنهاد و مطرح شده که یا اراده‌ای برای اجرای‌شان وجود نداشته است یا کارایی کافی نداشته‌اند.

 نمود عمومی این پدیده نزد شهروندان، تعداد روزافزون بچه‌هایی است که در شرایطی نامناسب کار می‌کنند و نشانه‌ای غیرقابل چشم‌پوشی از فقر و نابرابری هستند که جامعه ترجیح می‌دهد به اصطلاح زیرپوست شهر بمانند تا چهره شهر و روحیه عمومی آسیب نبیند. تنها تلاشی هم که در این زمینه انجام می‌شود، لباس یک دست پوشاندن به بچه‌ها ‌یا جمع آوری‌شان (طبق اصطلاح غلط و رایج) از شهر است که انگشت اتهام ادامه‌دار بودن این آسیب را به سوی نهادهای دولتی نشانه می‌رود. در چنین شرایطی، چه ایده‌ای بهتر از این که این بچه‌ها ‌عضو گروه‌های مافیایی، مطرح شوند؟ کسی ‌توقع موفقیت 100درصدی مقابله با مافیا را ندارد چون طبق باور عمومی خیلی وقت ها، قدرت مافیا از دستگاه‌های اجرایی بیشتر است.


 ازطرف دیگر روحیه عمومی هم از آسیب مصون خواهد بود؛ وقتی باور کند که این بچه‌ها ‌از سرِ فقر و ناچاری در خیابان روز را به شب نمی‌رسانند بلکه خلافکارند، پس نه شایسته برخورد انسانی که مستوجب مجازات و توهین‌اند. به همین راحتی معضلی که به رسیدگی نیاز دارد، تبدیل می‌شود به پدیده‌ای که می‌توان درباره اش خیال بافی کرد و قصه‌های هیجان انگیز ساخت و بدون عذاب وجدان از کنارش گذشت.


 ما هم وظیفه‌مان را درقبال کودکان کار انجام بدهیم


 در این آشفته بازار، لازم است ضمن توقع به جایی که از دولت داریم، بی اعتنا به افسانه سازی‌های رسانه، وظیفه‌مان را درقبال کودکان کار انجام بدهیم؛ اگر قصد کمک داریم، دربرابر پولی که به بچه‌ها می‌دهیم، حتما ازشان خرید کنیم. اگر کمک نقدی را درست نمی‌دانیم، یک وعده غذا یا خوردنی‌های مفید برای‌‌شان تهیه کنیم. سماجت یا هر رفتارِ ناراحت کننده دیگری ازسوی این بچه‌ها، ناشی از آسیب و محرومیت است؛ تحت هیچ شرایطی اجازه نداریم از کوره دربرویم و کمک کردن یا نکردن مان باید محترمانه باشد.


منبع: روزنامه خراسان


انتهای پیام/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب