انقلاب مردم در بهمن 57 چرا رقم خورد؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، درباره چرایی وقوع انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 57 زوایای نگاه متعددی از نقطه نظرهای سیاسی، جامعه شناختی و فرهنگی وجود دارد اما آنچه میتوان آن را به عنوان نخ تسبیح ماجرا دانست رهبری انقلاب توسط یک مرجع دینی است که در بسیاری از نظریات مغفول مانده است.
گرچه مجموعه عوامل منتهی به انقلاب اسلامی هر کدام به عنوان یک شرط لازم در این اتفاق بزرگ مطرح هستند، اما به نظر میرسد شرط کافی و عامل انسجامبخش و تعیین کننده آن بدون شک اندیشههای متعالی اسلام ناب و رهبری مدبرانه امام خمینی (ره) بوده است.
حرکتهای اصلاحگرایانه در ایران گرچه تا پیش از وقوع انقلاب 57 دارای سابقههای متعددی بوده اما بدون شک مهمترین عامل نتیجهبخش نبودن این حرکتها همین مسئله نبود رهبری جامع و کاریزما در راس جریان بوده است.
با مروری در تاریخ معاصر ایران شاید بتوان یکی از ویژگیهای اصلی جامعه ایرانی را کنشگر بودن آن دانست، به این معنی که جامعه همواره در برابر آن چیزی که مطلوب نمیدانسته دچار ایستایی، رکود و یا سرخوردگی نشده و تلاش کرده راهی برای بر هم زدن وضع نامطلوب پیدا کند.
یکی از عوامل مهم ذهنی که پشتوانه نظری ویژگی کنشگر فعال بودن مردم ایران است، آموزههای عدالت محور شیعی است که به نوعی فرد و اجتماع را به «نپذیرفتن» بیعدالتی و ظلم در ساحتهای مختلف زندگی، فرا میخواند.
تجربه انقلاب اسلامی نشان میدهد که در برههای از تاریخ گروههای مختلف از نخبگان تا اقشار مردم در صنفها و با سلایق گوناگون با مشاهده وضع موجود به این نتیجه رسیدند که دیگر نمیتوان به ادامه این مسیر خوشبین بود و باید طرحی نو در انداخت و نباید در بنبستی که ساختارهای رژیم سلطنتی و حکمرانی بیمار آن به وجود آورده بود باقیماند.
با مطالعه مستندات رسمی دستگاههای تخصصی آن دوره مانند مرکز آمار ایران و اطلاعات سرشماری سال 1355 این دادهها بسیار گویاست که اوضاع از نظر فشار به بخش بزرگی از جمعیت، واقعا از کنترل خارج شده بوده است و چون این گزارشها در یک گزارش رسمی در دوره اوج اقتدار رژیم پهلوی نوشته شده بیشتر میتوان به آن اعتماد کرد.
آنچه آمارهای رسمی آن زمان به ما نشان میدهد وجود شکاف عمیق بین اکثریت جامعه با اقلیتی محدود و برخوردار و عقب ماندگی در شاخصهای رفاه عمومی است.
برای مثال، دادههای مرکز آمار ایران میگوید: در سالهای ۵۱ و ۵۲، چیزی حدود 64 درصد کل جمعیت شهرنشین در ایران دچار سوءتغذیه بودهاند که رقم خیلی تکاندهندهای است. یا مثلا در گزارشی که آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» نوشته، آمده است: «هنوز در سالهای پایانی حکومت پهلوی، ایران از نظر کیفیت خدمات سلامت، رتبه آخر را در منطقه خاورمیانه داشت.» یعنی در منطقه خاورمیانه که خودش یک منطقه پسافتاده و عقبمانده و به نسبت با جمعیت خیلی وسیع فقیر هستند، میگوید ایران آن موقع اینطور بود.
همچنین در گزارشهای رسمی که سازمان برنامه و آموزش و پرورش منتشر کرده است، میانگین سالهای تحصیل تا پایان دوره پهلوی برای ایرانیان، حدود سه سال بوده است. یعنی به طور متوسط هر ایرانی سه سال تحصیل کرده بود.
از نظر رفاه که بهخصوص رسانههای مخالف جمهوری اسلامی خیلی روی آن تأکید میکنند، باید به این نکته توجه داشت که آن مطالبی که مطرح میشود، الزاما خلاف واقع نیست و واقعا یک بخشی از جمعیت در آن زمان، در اوج رفاه بودند ولی برآوردها میگوید آن بخش تنها بین 5 تا 10 درصد جمعیت را تشکیل میدادند، یعنی پوشش آن به شدت نابرابر بود و اتفاقا بر اساس نظریههای انقلاب، چون این به رخ اکثریت محروم کشیده میشد، نیروی محرکه انقلاب شد.
از همین رو جامعه ایران که مدل حکمرانی پهلوی را در تامین نیازهای اولیه مادی و معنوی و حقوق اساسی خود عقیم میدانست به دنبال فرصت مناسب جهت بر هم زدن ساختارهایی بود که آنها را در به وجود آوردن وضع موجود مقصر تشخیص میداد.
این فرصت که ریشه در سالهای قبل از دهه ۵۰ شمسی و مبارزات طولانی داشت، با آگاهیبخشی به جامعه، بستری مناسب برای انقلاب فراهم کرد تا در نیمه دوم دهه ۵۰ شمسی با رهبری امام خمینی (ره) به عنوان یک مرجع تقلید شیعه در جهت ایستادگی برای دفاع از هویت دینی و ملی، موجی جدید از خیزش مردم ایران شکل گرفت و منجر به پیروزی انقلابی در ایران شد.
مبانی و شعارهای انقلاب اسلامی به درستی بیانگر خاستگاه بزرگترین انقلاب مردمی در طول تاریخ است، چه، با درک درستی از چیستی، چرایی و چگونگی شرایط موجود، استقلال را در برابر وابستگی، آزادی را در برابر خفقان و جمهوری اسلامی را در برابر استبداد فریاد میزند.
نقطه درخشان و ویژگی منحصر به فرد این انقلاب را شاید بتوان آنجا خلاصه کرد که بدانیم این مبانی امروز هم با گذشت 42 سال از پیروزی، همچنان در راس مطالبات صاحبان اصلی انقلاب یعنی مردم است و دلخوریهای آنان از برخی شرایط امروز نه از سر رویگردانی از آن مبانی که در اعتراض به فاصله گرفتن برخی مسئولین از آن عهدی است که در بهمن 57 با خون شهیدان انقلاب امضا شد.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/
انتهای پیام/