واکاوی اعلان زودتر از موعد «ارتش توران»/ جنین توهم اردوغان مرده به دنیا میآید!
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، پس از پیروزی حزب عدالت و توسعه در ترکیه، روند اصلاحات اقتصادی در این کشور با سرعت شگفتآوری پیگیری شد، تا جاییکه ترکیه به قطب نخست گردشگری منطقه و اقتصاد تقریباً متمول حوزه اوراسیا بدل شد؛ اما رشد بالای اقتصاد ترکیه که با تحولات ساختاری، رشد بهرهوری و گسترش فعالیتهای اقتصادی، از نظر جغرافیایی و اجتماعی همراه بود، از حدود سال2007 به بعد بهطور قابل توجهی کاهش یافت و رشد بهرهوری در تمام زمینهها راکد باقی ماند. این رشد که در دوره 2002 تا 2006 سیر صعودی بسیاری داشت، گرم شدن روابط ترکیه و اتحادیه اروپا و شکوفایی این امید در میان مردم ترکیه که پیوستن به اتحادیه اروپا امری دستیافتنی است بهدنبال داشت.
تدبیر حزب حاکم برای برونرفت از رکود اقتصادی
پس از سال 2007 روند اصلاحات سیاسی و اقتصادی بهیکباره عقبگرد کرد و قدرت حزب عدالت و توسعه که تثبیت شده بود، اصلاحات دیکتهشده از نهادهای اروپایی را پس زد و با در پیش گرفتن سیاستهای رادیکالی و افزایش سطح محدودیتهای سیاسی، احزاب رقیب را تضعیف کرد. این موضوع سرآغاز بحران روابط ترکیه و اتحادیه اروپا شد و بروکسل پرونده ترکیه برای عضویت را بایگانی کرد. ترکیه که تصور میکرد بهتنهایی میتواند رشد را ادامه دهد، دوران بحرانی اقتصادی را پشت سر میگذاشت و بحران مالی 2008 دنیا نیز بر مشکلات ترکیه افزود.
چارچوبهای کلان اقتصادی وخیمتر شد و این وخامت بهویژه در دوره 2010-2011 در نرخ بهره نزدیک به صفر یا منفی انعکاس یافت؛ اما حزب عدالت و توسعه چاره برونرفت از بنبست ایجاد شده را در استفاده از ظرفیت ناسیونالیسم در قالب گفتمان پانترکیسم دید. این گفتمان چند مزیت برای ترکیه داشت؛ نخست، اینکه ترکیه با داغ کردن این موضوع به بازار مصرف 200 میلیون گویشور ترک با تعصب به گفتمان پانترکیسم دسترسی محض مییافت و دوم، اینکه پراکندگی قومی گویشوران ترک باعث دسترسی به جغرافیای بیشتری برای رسیدن به منابع بیشتر و داشتن ژئوکالچر بزرگتر میشد. سوم، اینکه پراکندگی وسیع ترکزبانان در اروپا، میتوانست زمینه فشار به اتحادیه اروپا را فراهم کند.
امروزه در فرانسه، آلمان و انگلیس ترکزبان زیادی ساکن هستند. علاوه بر اروپا، بخش بزرگی از مردم چچن که همواره داعیه خودمختاری در قفقاز شمالی دارند و یکی از معضلات همیشگی روسیه هستند، گویشور ترک هستند. مردم استان «سینکیانگ» چین گویشور ترک هستند؛ این استان داعیه جداییطلبی دارد. در قفقاز جنوبی و مجاورت مرزی گروههای همسان قومی آذری و گویشور ترک، فشار و حساسیت را برای جمهوری اسلامی ایران نیز بالا برده است. پس ترکیه با یک تیر سه هدف را میزد؛ بازار مصرف پیدا میکرد، به منابع بیشتری دسترسی مییافت و رقبای منطقهای و فرامنطقهای را با گویشوران ترک زیر فشار میگذاشت.
کنشگری ترکیه و برونگرایی رفتار ناسیونالیستی این کشور که به حمایت از ترکمنهای سوریه در مقابل یورش کردهای دموکرات سوریه در سال2015 برخاستند، با کودتای مشکوک و نافرجام در سال 2016 در ترکیه وارد فاز جدیدی شد. «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه پس از کودتا، تسویهحساب داخلی با مخالفان را شدت بخشید و حمایت از گروههای قومی گویشور ترک را به شکل افراطی پیگیری کرد.
سیاستهای اردوغان در وضعیتی دنبال شد که فشاری نیز از سوی واشنگتن بر آنکارا نبود و رئیسجمهور ترکیه در خفا و آشکار سیاست قومی-ناسیونالیستی خود را دنبال میکرد.
اردوغان حتی فراتر رفت و روسیه را نیز محک زد. هدف قرار دادن جنگنده روسی و کشته شدن خلبان آن در راستای محک زدن قدرت ترکیه در پیش روسیه ارزیابی میشود که اگر ولادیمیر پوتین با مماشات برخورد میکرد، بازیگری آنکارا در آسیای مرکزی و قفقاز شدت میگرفت، اما اینبار اردوغان اشتباه کرد و روی بد چیزی قمار کرده بود. پوتین کاری کرد که اردوغان بهطور رسمی از وی عذرخواهی کرد و حتی کشیدن صندلی از زیر اردوغان نیز هشداری جدی به این مقام جاهطلب ترکیه تفسیر شد.
برای یک مشت دلار!
اما هدف شوم سیاست مزورانه «شورای ترک» و یا «ارتش توران» که اردوغان با ادعای ناسیونالیستی در میان گویشوران ترک ایجاد کرده بود، سال 2020 خود را نشان داد. زمانیکه آنکارا، باکو را نسبت به جنگ با ایروان برای آزادسازی مناطق اشغالی تحریک کرد، ارتش جمهوری آذربایجان و جوانان آذریزبان تصور کردند ترکیه خیرخواه قوم ترک و آذری است، اما اردوغان بهدنبال ایجاد کریدور اختصاصی از آنکارا به دریای خزر بود که ایران دخالتی در این مسیر نداشته باشد.
در آخرین بند مفاد آتشبس که با فشار ترکیه بر جمهوری آذربایجان از سوی باکو در این توافق گنجانده شد، آمده «با توافق طرفین، ساخت محورهای حملونقل جدید برای متصل کردن جمهوری خودمختار نخجوان به مناطق غربی آذربایجان انجام خواهد شد.» این یعنی ترکیه بهراحتی از نخجوان و از کریدور اختصاصی حایل میان ارمنستان و ایران، به باکو و خزر میرسد. تقریباً یک ماه پس از انعقاد این آتشبس بود که ترکیه از مسیر ریلی-دریایی-ریلی ترکیه به چین رونمایی کرد و با دور نگه داشتن روسیه، ایران، گرجستان و ارمنستان بهراحتی از این مسیر اختصاصی تردد کرد؛ نتیجه اینکه ادعای ناسیونالیستی و قومیتگرایی پانترکیسم، نه حمایت از مردم گویشور ترک بلکه رسیدن به منافع اقتصادی است.
2 هزار و 738 جوان آذریزبان تنها برای اهداف اقتصادی ترکیه در جنگ 44 روزه قرهباغ قربانی شدند که ترکیه برای دسترسی به خزر، مسیر اختصاصی داشته باشد تا علاوه بر ایجاد مسیر ویژه خط لوله گاز و نفت به اروپا، مسیر جدید ترانزیت برای دورکردن ایران و روسیه از راه جدید ابریشم ایجاد کند؛ اما کمتر از یک ماه ترکیه به اشتباه خود پی برد و 28دی 1399 مدیرعامل راهآهن ایران اعلام کرد ترکیه سه سند همکاری ریلی با ایران امضا کرده است. موقعیت بینظیر ژئوپلیتیک ایران و همچنین نفوذ بسیار زیاد روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز، بازیگری بیشتر را برای آنکارا سخت میکند.
چوب حراج اردوغان بر گفتمانهای قومی و مذهبی حزبش
اردوغان علاوه بر به مرگ واداشتن جوانان آذری، این روزها زمزمه عادیسازی روابط با تلآویو را سر داده و پس از حراج آرمان قومیتگرایی، اینبار به سراغ فروش آرمان ایدئولوژیک دینی و اعتقادی خود یعنی خیانت به قدس شریف و موضوع فلسطین رفته است. وی با تغییر دولت در آمریکا تصور میکند برای بهرهبرداری و دلخوشکردن تیم بایدن باید رابطه با اسرائیل را عادی کند که به وضعیت تحریم ایران دچار نشود.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه
اردوغان پس از 10 سال حکومت در ترکیه ثابت کرده است نهتنها دغدغه قومیت گویشور ترک ندارد، بلکه درد دین و اعتقادات مذهبی هم ندارد و تنها هدفش از اتخاذ مواضع پانترکیستی و اسلامگرایی، بهرهبرداری از آنها برای گرفتن امتیازات اقتصادی از غرب و شرق است.
چرا تشکیل «ارتش توران» یک سال زودتر اعلام شد؟
«قاآن سانایدین»، تحلیلگر حکومتی و نزدیک به حزب عدالت و توسعه مدعی است اردوغان ۲۹ اکتبر (هفتم آبانماه ۱۴۰۰) تشکیل ارتش توران را اعلام خواهد کرد. وی با بیان اینکه دولت ترکیه درصدد تشکیل ارتش مشترک با کشورهای ترکزبان است، ادعا کرد «من یقیناً در این زمینه امیدوارم و نمیخواهم سورپرایز را خراب کنم».
اعلام این خبر در زمان کنونی چند دلیل دارد که عبارتند از:
- وحشت اردوغان از تغییر دولت در آمریکا: به نظر میآید انتشار ناشیانه خبر در وضعیتی که دولت جدید در آمریکا به روی کار میآید با این هدف انجام شده است که به تیم بایدن اعلام شود ترکیه عقبه بزرگی دارد و تحریم و فشار بر آنکارا، تحریم و فشار بر همه گویشوران ترک است.
- وزنکشی در برابر اروپای پسابرگزیت: پس از رسمی شدن برگزیت، «بوریس جانسون» و اردوغان در تماسی تلفنی بر توسعه روابط تأکید کردند. انگلیس شفیع خوبی برای آنکارا در برابر فشارهای واشنگتن است و آنکارای دارای پشتوانه «ارتش توران»، ابزار مناسبی در دست انگلیس برای فشار به اتحادیه اروپاست. ترکیه برای اینکه کفه رابطه به نفع آنکارا سنگینی کند، «ارتش توران» را اعلان عمومی کرد.
- کسب وجهه داخلی برای انتخابات: اردوغان در سال 2020 بارها در محافل خصوصی از وضعیت شکننده حزبش ابراز نگرانی کرد و برای پیروزی در انتخابات 2023 به برنده مناسب نیاز دارد. اگر ادعای سانایدین صحیح باشد، ایجاد ارتش توران شاید گزاره خوبی برای ترمیم وجهه داخلی اردوغان باشد.
- قدرتنمایی در برابر قدرتهای منطقه: اردوغان تصور میکند با روی کار آمدن بایدن برجام احیا، ایران از زیر فشارهای اقتصادی خارج و بازیگری ایران در مناسبات منطقه بیشتر میشود. علاوه بر این، نفوذ و قدرت روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز نیز بهدلیل همکاریهای گستردهتر با سازمان همکاری شانگهای، فعالتر شدن اتحادیه اقتصادی اوراسیا و همچنین تحرک بیشتر مسکو در بریکس افزایش یافته و با قدرتگیری تهران و مسکو، این آنکارا است که قافیه را خواهد باخت. بنابراین با بلوف «ارتش توران» سعی در حفظ توازن با دیگر قدرتهای منطقه دارد.
- حفظ استیلای خود بر ژئوکالچر ترکیه: یکی از اهداف آنکارا از اعلام این سیاست، میتواند دادن وعده به کشورهای گویشور ترک برای حفظ قیمومیت آنکارا بر آنها باشد. حزب عدالت و توسعه برای حفظ منابع اقتصادی حاصل از ترویج سیاست ناسیونالیستی براساس گفتمان پانترکیستی، باید استیلا را به شیوههای مختلف حفظ کند.
جنین مرده توهم اردوغان
روی کار آمدن بایدن در آمریکا و مشی حقوقبشرانه دولت دموکرات وی، اجازه بازیگری در این سطح به اردوغان نخواهد داد. بخش بزرگی از پراکندگی جغرافیایی گویشوران ترک در اروپا قرار دارد و سیاست «ارتش توران» قطعا امنیت اروپا را به چالش خواهد کشید و آمریکایی که بهشدت برای احیای هژمونی خود به همپیمانان اروپایی نیاز دارد، با عوامل تهدیدزا برای اروپاییها برخورد خواهد کرد.
علاوه بر این، روسیه اجازه همبستگی بیش از این به کشورهای گویشور ترک آسیای مرکزی و قفقاز با ترکیه را نخواهد داد و پس از تجربه تلخ رفتن گرجستان و اوکراین به آغوش غرب، مسکو نسبت به خارج نزدیک خود به شدت حساستر شده است.
درباره ایران نیز همین موضوع صادق است. در مناطق آذریزبان مجاور با ترکیه، مؤلفههای اعتمادساز میان حاکمیت و قوم حاضر در مرزهای شمالغربی ایران آنقدر قوی و ناگسستنی است که تصور اشاعه پانترکسیم و رؤیاهای اردوغانی، غیرقابل اجراست. بنابر این مفروضات، جنین خودساخته اردوغان با نام «ارتش توران» مرده به دنیا خواهد آمد.
کارشناس مسائل اوراسیا
انتهای پیام/4033/
انتهای پیام/